.
#مدح_امیرالمؤمنین
مخمص مدح امیرالمومنین علی علیه السلام
عالی جناب عرصه ی جنگ و ظفر علی ست
سامان دهنده ی همه ی خیر و شر علی ست
در جنگ تن به تن شده صاحب اثر علی ست
نور رخش به معرکه ها چون تبر علی ست
پیروزی اش برای خدا هم ثمر علی ست
نبض تمام معرکه در دست حیدر است
دستش ستون عرش خداوند اکبر است
او حافظ سلامت جان پیمبر است
با اینچنین شجاعت و مردی چه محشر است
بهر نبی به معرکه سینه سپر علی ست
عالم بدون او همه معلول می شود
دنیا بدون او دَرِ سلول می شود
خوب و بَدِ زمانه که محلول می شود
پس سرنوشتمان همه مجهول می شود
تأیین کننده ی بَد و خوب بشر علی ست
خيبر هماره محو خروش نگاه اوست
دنیا نگاره ای زِ همه جلوه گاه اوست
کعبه به اذن صاحب خود در پناه اوست
نابودی جهان همه بسته به آه اوست
در آسمان سرآمد شمس و قمر علی ست
آوای قدسیان همه آوای یا علی
پر می کشد دلِ شده آواره تا علی
پا تا به سر علی شده سر تا به پا علی
پیدا شود مسیر هر آباده با علی
چون رهنمای جاده و کوی وگذر علی ست
گفتم علی و این دل من بی اراده شد
از جسم و جان من غم دنیا ستاده شد
بر ما مقام نوکریش تا که داده شد
روز جزا عبورِ صراطم چه ساده شد
در آن سرا شفیع دو چشمان تر علی ست
دریا تمام شوری اش از شور مرتضی ست
عقبی مقدس است و چنان طور مرتضی ست
صحرا به وسعت دل رنجور مرتضی ست
زهرا اسیر جلوه ای از نور مرتضی ست
طاها هماره گفته شَه معتبر علی ست
ما شیعه ی علی و مسلمان زینبیم
در پای درس و مکتب قرآن زینبیم
لطف علی بُوَد که سر خان زینبیم
مست دم حسین و حسن جان زینبیم
تنها برای زینب کبری پدر علی ست
او تا همیشه عاشق دلجوی فاطمه ست
او بی قرار لطمه ی پهلوی فاطمه ست
او زیر دین سینه و بازوی فاطمه ست
او بی شکیب سیلی و ابروی فاطمه ست
دوم قتیل قصه ی دیوار و در علی ست
دستش که بسته شد دل او را محک زدند
با تازیانه همسر او را کتک زدند
در بین کوچه زخم حسن را نمک زدند
شیشه ی عمر فاطمه را هم ترک زدند
آنکه زِ داغ فاطمه شد خون جگر علی ست
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
.
#مدح_امیرالمؤمنین
در مدح امیرالمومنین علی ابن ابی طالب(علیه السلام)...
هرآنکس که تولای علی دارد چه غم دارد؟
هرآنکس که تبرای عُمر دارد چه کم دارد؟
علی مولا، علی سرور، علی فاتح، علی حیدر
بُوَد شاهد مرا خیبر، علی تنها جَنَم دارد
بگو با پیروان شَر، بگو با آن سه تَن پَرور
که تنها شیرِ حق حيدر، به هر کشور علم دارد
نباشد کَس مثال او، مثال آن کمان اَبرو
بِمیرد دشمن تَرسو، که او تیغِ دو دَم دارد
مَطاف كعبه را بِنْگر، به چشمِ مرتضی بِنْگر
بِگَرد و هر کجا بِنْگر، که دورش گَشتَنَم دارد
قياسش با بَدان هرگز، ندارد ترسِ جان هرگز..
زيادی بُرده نان؟، هرگز..، که او میلِ به کم دارد
بگو با آن دو شیطانی، لَنا بی نون شود فانی
اگَر دارید یک جانی، علی اعجاز دَم دارد
اگر بُرهان نَشد سلمان، ابولؤلو که شُد بُرهان
بِفهمید ای عُمرداران، علی یارِ عجم دارد
علی گَر حاکم ما شد، به شیعه شاه و مولا شد
به اَمر حق مهیا شد، که او حُکمِ حَكَم دارد
شبِ معراج دید اَحمد، به چشم خود شَهِ سَرمد
در آن خلوتگَه ایزَد، علی حق قِدَم دارد
نُبوت بی علی ناقص، ولایت بر همه شاخص
به دلهایی که شد مُخلص، ولایت از عدم دارد
قسم بر حضرت طاها، به زهرا و بَنی الزهرا
فقط حیدر بُوَد مولا، كه اثباتش قسم دارد
نجف رؤیای هر شیعه، گُذارد پاش سر شیعه
کُند با دل سفر شیعه، که شوق آن حرم دارد
خوشا بر حال آن سائل، که شد بر رحمتش شامل
که در این بَحرِ بی ساحل، فقط با او صَنم دارد
علی مولای بَخشنده، علی از غُصه آکنده
علی روزی دِهِ بنده، علی خیلی کرم دارد
بدان گردیده پابستش، زِ جام کوثری مستش
اگر که "ملتمس" دستش، در اين وادی قلم دارد
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
✅ شعر بدون نقطه
✅ تکرار ۱۱۰ بار نام مبارک امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در وصف حضرتش:
علی عالی علی اعلی
علی والی علی والا
علی روح همه دلها
علی سرلوح هر املا
علی کرّارعلی سردار
علی سرّوعلی اسرار
علی سرور علی سالار
علی حاء وعلی طاها
علی اکمل علی کامل
علی اعلم علی عامل
علی عدل و علی عادل
علی درّ کلام ما
علی اعلم علی اکرم
علی محرم علی مرحم
علی هم دم علی همدم
علی لوُءلوُء علی لا لا
علی احکم علی حاکم
علی صائم علی دائم
علی سلم و علی سالم
علی سرّ دعای ما
علی علم همه عالم
علی حکم و علی محکم
علی حال و علی احوال
علی اول ولیِّ ما
علی کی درکلام آمد
علی کو در مرام آمد
علی روح سلام آمد
علی مُهر کلام ما
علی مُلک و علی مالک
علی سِلک وعلی سالک
علی حُلو عَلی حالک
علی داروی دردما
علی اسعد علی مسعود
علی احمد علی محمود
علی کو در حرم مولود
علی آگاهی دلها
علی طاهر علی اطهر
علی داور علی محور
علی محو روی داور
علی آرام دل ما را
علی دُرّ کلام الله
علی صهر رسول الله
علی روحُ عَلَی الاَرواح
علی آدم عَلی حوّا
دلم مملوّ مِهر او
علی را مهر عالم گو
مگو اصلا علی را هو
ملک مَهو روی مولا
معلّم درهمه عالم
ومهو علم او آدم
علی اعلا عَلَی الآدم
علی اعلا عَلَی الموسی
علی را دم دهم هردم
دهم درراه او سرهم
علی وردم علی روحم
علی آرامه ی دلها
علی صلح و علی صالح
علی سمع و علی سامع
علی مدح وعلی مادح
علی روح دل اعما
علی هم اسم الله و
علی همراه الله و
علی را گو ولی الله
صدا سرده علی مولا
علیحمد وعلی حامد
علی مرد و علی واحد
علی را در سماء مائد
علی دارد محمد را
علی امر و علی آمر
علی راحِم علی عامر
علی ماه وعلی ماهر
همه مهو روی مولا
علی درّ وعلی گوهر
علی واکرده اوهر در
کسی اسم علی آرد
رود همّ همه دلها
علی دلداده همسر
دل آرام علی همسر
و کرده مدح او همسر
علی را همسری والا
محمد را علی امداد
محمد را علی داماد
گلی اطهر علی را داد
که او عطر همه گلها
دلم مِهر ولی دارد
دمادم اسم اوآرد
سروری در دلم کارد
سرم گَردِ ره مولا
صد و ده مرحله اسم
علی آورده ام
که هر مصراع سردادم
مدد مولا مددمولا مدد مولا
🌸برجمال پرنورش صلوات🌸
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#عید_غدیر
#ترجیع_بند
خیلِ ملَک آمده از عرش ِ معلّی
برکه شد از شوق، دلش ساحتِ دریا
دشت؛ سراسر شده مشغولِ تماشا
پیش همه دستِ علی(ع) رفته به بالا
وحی شد و گفت نبی(ص) با دلِ آگاه
أشهدُ أنّ علياً ولي الله
نوح به هنگام بلا، لحظهٔ طوفان
حضرت عیسی دم ِ آوردنِ درمان
حضرت موسی به عصا خوانده هراسان
یوسفِ کنعان همه شب گوشهٔ زندان
یکسره خواندند سحرگاه و شبانگاه
أشهدُ أنّ علياً ولي الله
کعبه زده بوسه به پایِ پدرِ خاک
غرقِ طواف است به دور سرش افلاک
آمده در وصف علی(ع) آیهٔ لولاک
جلوهٔ خورشید شد از نورِ رُخش پاک
سجده کنان گفت در ایوان نجف؛ ماه
أشهدُ أنّ علياً ولي الله
قبله به وجد آمده، رو کرده به حیدر
قامتِ محراب؛ به تعظیم ِ مکرر
عاشقِ گیراییِ نُطقش شده منبر
مسجد و گلدسته به پا کرده چه محشر
بینِ اذان گفته دو بار عاشق و دلخواه
أشهدُ أنّ علياً ولي الله
حقِ تمام است و شهنشاهِ ولایت
از فقرا با کرَمش کرده حمایت
ذکر علی(ع) در دو جهان هست عبادت
راه نجات است و گذرگاهِ سعادت
زمزمهٔ توبهٔ هر عاصیِ گمراه
أشهدُ أنّ علياً ولي الله
وقت سحر محو قنوتش شده قنبر
گفت ابوذر به علی(ع) سید و سرور
تیغِ دو دم؛ برده دل از مالک اشتر
در وسطِ معرکه دشمن شده مضطر
خیبرِ حیران شده میگفت به والله
أشهدُ أنّ علياً ولي الله
دارد عجب لطف و کراماتِ دقیقی
دستِ نوازشگر و احسانِ عمیقی
حیدر کرار و چنین قلبِ رقیقی
داده به سائل چه گرانمایه عقیقی
ذکرِ لبِ هر که طلب کرده از این شاه
أشهدُ أنّ علياً ولي الله!
#مرضیه_عاطفی
کوریه دشمنا باز _ ذکر علی میگیرم
علی علی میخونم _ تا وقتی که بمیرم
بدونید ایها الناس _ غدیری ام غدیری
غیر علی ندارم _ خلیفه و امیری
حق علی یا مولا _ میخونه جبراییل
روزیشو میگیره _ از علی میکاییل
حیدر کرار و _ خیلی جگر داره
تاج یداللهی _ به روی سر داره
علی علی علی جان....
هرجای قرآنو که ، نگا کنی علیه
اون اسمی رو که باید ، صدا کنی علیه
اون آقای که عزت ، داده به ما علیه
ناد علی بخونید ، ذکر شفا علیه
مرد قدر قدرت _ حیدر کراره
تلفیق مهر و خشم _ شیر تو پیکاره
هم دنیا هم عقبا _ شأن علی والاس
من چی بگم وقتی _ که عاشقش زهراس
علی علی...
لعنت به اون کسی که ، اسم تورو کناره ...
... دشمنای خدا و ، خلیفه ها میذاره
کعبه میگرده دورت ، خدا به تو می نازه
حرفای تو شبیهِ ، قرآنه ناب و تازه
یا ایلیا حیدر _ دنیا رو میخواد
اسم تورو هرجا _ میزنه دل فریاد
آی نجفت عشقه _ ایوون طلات عشقه
اینکه منم آخر _ بشم فدات عشقه
علی علی علی....
_ملودی اینکار از بنده نمی باشد _
#حسین_رحمانی
تجلّی عشق در غدیر
----------
تا که خورشید ولایت شد درخشان در غدبر
بسته ام ای عشق با آئينه پیمان در غدیر
آیه ی سرسبز اَکْمَلْتُ لَکُمْ شد باروَر
گوئیا نازل شده امروز قرآن در غدیر
تا شود تکمیل دینِ حق تعالا از علی
داده حق بهرِ ولای نور فرمان در غدیر
تا که احمد دستِ حیدر را به دستِ خود گرفت
وادی خُمّ غدیر آمد گل افشان در غدیر
نغمه ی مَنْ کُنْتُ مَوْلا شد بلند از مصطفی
ناگهان آمد برون خورشیدِ تابان در غدیر
باید امروز از طلوع نامِ حیدر آسمان
نور افشانی کند در هر خیابان در غدیر
دل به دریا می زند از شوق دلدار علی
رو به ساحل می رود امروز توفان در غدیر
می رود هر ذَرّه از خاک غدیر خُم به عرش
آسمان هم می شود آئينه باران در غدیر
می رود در قعر آتش ، می شود اهل جحیم
هر که دارد نیّت آشوب و عِصیان در غدیر
جایگاه پاک دامانان بُوَد در بزم عشق
نیست آری جای هر آلوده دامان در غدیر
می شود یاغی ترین فرد بجا مانده ز کفر
هر که باشد در پی ایجادِ طغیان در غدیر
می شود سر زنده در تاریخ با حُبّ علی
هر که باشد در پی دارو و درمان در غدیر
در غدیر ایمان تجلّی کرد بر دستِ نبی
با علی آری تجلّی کرد ایمان در غدیر
پیشِ روی دینِ کامل حیدر کرّار ، نیز
چهره بر خاک مذلّت داشت شیطان در غدیر
بس که از عرشِ بَرین می ریخت گلبرگ امید
بوی عطر و گل گرفته هر بیابان در غدیر
هر منافق چشم گریان دارد از روزِ غدیر
دارد اهلِ دین ولیکن لعلِ خندان در غدیر
بس که نوشیدند از جام ولایت عاشقان
مانده «یاسر» دیده های عشق حیران در غدیر
**
محمود تاری «یاسر»
غدیریه
باغی از گلهای سرخ و ارغوان دارد غدیر
در کفش خورشید و ماه و کهکشان دارد غدیر
گشته صحرا پر ستاره آمده از ره کلیم
غافله سالار بهر انس و جان دارد غدیر
جبرئیل آمد ز حق بهر رسول کائنات
گفت بهر مومنین بانگ اذان دارد غدیر
باشد این حکم الهی تا علی گردد امام
وه چنین شایسته رهبر در جهان دارد غدیر
هرکه من مولای اویم باشدش مولا علی
این سخن از خاتم پیغمبران دارد غدیر
گفته احمد وال من والا به صحرای غدیر
این بشارت بهر یاران ارمغان دارد غدیر
می دهد ساقی شراب عشق از خم غدیر
بر محبان شور و مستی را عیان دارد غدیر
گلشن دین را نبی باغ است و حیدر باغبان
باغی از مهر است و بهری بیکران دارد غدیر
شور عشق و شور مستی برده عالم را ز هوش
نغمه توحید را بر گوش جان دارد غدیر
آنکه در دل مهر مولا را ندارد کافر است
بهر امت در کفش دری گران دارد غدیر
زد به جان پیوند حیدر آن بریده دست را
بر همه عالم طبیبی بی گمان دارد غدیر
آنکه بهر حفظ احمد شد به بستر جای او
بهر احمد او چو یاری مهربان دارد غدیر
چون خدا او زنده کرده باز جان مرده را
تاابد همچون علی بی نشان دارد غدیر
نطق احسان شد شکوفا از گل روی علی
خود بهار است و بهاری بی خزان دارد غدیر
سروده حسین عرب نژاد، احسان
رباعیات
در گلشن جان مشک و عبیر است امروز
سرشار ز باده غدیر است امروز
بر گوش رسد ندای اکملت لکم
گوید به جهان علی امیر است امروز
بر سینه عالم شده حک نام غدیر
مست است جهان ز باده جام غدیر
صحرا شده پر نور ز ماه و خورشید
پیچیده اذان عشق از بام غدیر
امروز ز سوی حق بشیر آمده است
از بهر نبی حکم قدیر آمده است
باید که شود علی وصی امت
زیرا که قدیر در غدیر آمده است
امروز غدیر ساقی دلها شد
وز روی نبی گل محبت وا شد
شد بعد نبی علی امام و رهبر
یعنی که ولایت علی امضا شد
در خم غدیر گل به بار آمده است
ساقی وفا کنار یار آمده است
با نصب علی بهار دین شد خرم
یعنی که بهار در بهار آمده است
امروز بشیر حق بشارت دارد
حیدر به سرش تاج امامت دارد
تبریک به مصطفی در این عید سعید
بر شیعه نگر شمس ولایت دارد
جبرییل دلم عود به مجمر دارد
بر لب سخن از احمد و حیدر دارد
مسرور شد از واقعه خم غدیر
جامی به کف از ساقی کوثر دارد
سروده حسین عرب نژاد، احسان
مدح و ولادت اميرالمؤمنين علي عليه السلام
يا مظهر العجائب
دلم غير ايوان پناهي نداشت
دلم زائري بود و راهي نداشت
دلم در بساطش جز آهي نداشت
علي داشت آن را كه شاهي نداشت
به دور امير كرم گشته ام
صد و ده قدم در حرم گشته ام
به او گفتم اي شاه راهم بده
امان نامه اي بر گناهم بده
لياقت به يك دم نگاهم بده
پناهي ندارم پناهم بده
صدا زد پريشاني ات با علي
اگر خسته جاني بگو يا علي
همين لحظه ها بود پيدا شدم
علي گفتم و از زمين پا شدم
شب و روز حيران مولا شدم
گدا بودم او خواست آقا شدم
دلِ من بدون علي بي كس است
بميرم ببينم علي را بس است
تحمل به اين نور لابد نبود
ترك خوردن كعبه بي خود نبود
و كعبه كه جاي تَرَدُد نبود
پس اينها همه يك تولد نبود
خدا خواست ثابت كند بر جهان
علي هست يكتاترين در جهان
*
فقيري كه انگشتر از او گرفت
سليمان شد و ذكر ياهو گرفت
زمين تخت او آسمان تاج او
به دوش نبي بود معراج او
اگر مدح او بر لبم جا گرفت
يدالله دستان من را گرفت
به من گفت از مرد خندق بگو
بيا از عليٌ مع الحق بگو
سه بار از نبي اذن ميدان گرفت
علي هست پس مصطفي جان گرفت
نبي گفت جانم به قربان او
علي جان من هست و من جان او
علي با خدا و خدا با علي
علي يا خدا گفت، حق ياعلي
اميري نداريم الّا علي
اگر ناتواني بگو يا علي
(مجيد تال)
مدح و ولادت اميرالمؤمنين علي عليه السلام
يا مظهر العجائب
دلم غير ايوان پناهي نداشت
دلم زائري بود و راهي نداشت
دلم در بساطش جز آهي نداشت
علي داشت آن را كه شاهي نداشت
به دور امير كرم گشته ام
صد و ده قدم در حرم گشته ام
به او گفتم اي شاه راهم بده
امان نامه اي بر گناهم بده
لياقت به يك دم نگاهم بده
پناهي ندارم پناهم بده
صدا زد پريشاني ات با علي
اگر خسته جاني بگو يا علي
همين لحظه ها بود پيدا شدم
علي گفتم و از زمين پا شدم
شب و روز حيران مولا شدم
گدا بودم او خواست آقا شدم
دلِ من بدون علي بي كس است
بميرم ببينم علي را بس است
تحمل به اين نور لابد نبود
ترك خوردن كعبه بي خود نبود
و كعبه كه جاي تَرَدُد نبود
پس اينها همه يك تولد نبود
خدا خواست ثابت كند بر جهان
علي هست يكتاترين در جهان
*
فقيري كه انگشتر از او گرفت
سليمان شد و ذكر ياهو گرفت
زمين تخت او آسمان تاج او
به دوش نبي بود معراج او
اگر مدح او بر لبم جا گرفت
يدالله دستان من را گرفت
به من گفت از مرد خندق بگو
بيا از عليٌ مع الحق بگو
سه بار از نبي اذن ميدان گرفت
علي هست پس مصطفي جان گرفت
نبي گفت جانم به قربان او
علي جان من هست و من جان او
علي با خدا و خدا با علي
علي يا خدا گفت، حق ياعلي
اميري نداريم الّا علي
اگر ناتواني بگو يا علي
(مجيد تال)
مسیر غدیر
حسّ زیبای غدیری شدنم را گفتم
فصل روئیدن گل در چمنم را گفتم
بی سبب نیست اگر نور جلی را دارم
من غدیری شده بودم که علی را دارم
باغِ جان دست به تغییرِ اصولی می زد
دین به اکمال خودش مُهر قبولی می زد
وادی خُمّ غدیر آینه شد ، گلشن شد
آیه در آیه به اَکًمَلْتُ لَکُمْ روشن شد
آن که واجب شده بر اهلِ جهان فرمانش
سايه انداخته بر روی سرم دستانش
بعدِ احمد که ز اندیشه ی او برپایم
غیر حیدر نبود هیچ کسی مولایم
این بُوَد قولِ نبی ، قولِ خدا برخبزد
که علی آمده از جانب ما برخیزید
مرتضی آمده تا اُسوه ی تقوا باشد
دستِ بیعت بدهید آمده مولا باشد
آمده شیر خدا بت شکند در عالَم
شعله بر هستی بت ها بزند در عالَم
این علی بر همه آحاد جهان آگاه است
این علی بت شکن از نسل خلیل الله است
جانب تشنه لبان آب بقا خواهد رفت
جِبت و طاغوت ازو رو به فنا خواهد رفت
از علی اهلِ جهان حکمِ نکو می گیرند
سرکِشان تیغ عدالت به گلو می گیرند
حکم احمد به علی ، حکم ولایت باشد
دستِ مولا به یقین دستِ عدالت باشد
از علی غیر از عدالت نزند سر ای دل
جز حقیقت به سرایش نزند در ای دل
با علی باش که در سایه ی رحمت باشی
با علی باش که همسایه ی جنّت باشی
من اگر دیده و دل عشق پذیر آوردم
عشق می خواهم و رو سمت غدیر آوردم
تا امیرِ دل عشاق علی شد ، من هم
دل گرفتم ز همه ، نزدِ امیر آوردم
تا که دل از کرمش جنّت اعلا گردد
همرهِ خویش فقط دشتِ کویر آوردم
دلِ من سائل درگاه ولایت باشد
بر در خانه ی آن شاه فقیر آوردم
دل سپردم به مسیری که حریم مولاست
شاد از آنم که دل خود به مسیر آوردم
«یاسر» از قلب سلیم آینه داری می کرد
من در این مرحله چشمانِ بصیر آوردم
**
محمود تاری «یاسر»
#امیرالمومنین_مدح
سخت بي معناست،بي معنا عبادت بي علي
پس نصيب كس نمي گردد شهادت بي علي
فرق چنداني ندارد در قباحت با زنا
هر كه ميخواند نمازي با جماعت بي علي
آنكه با بغض علي مرده جهنم جاي اوست
پيش حق كي ميشود مشمول رحمت بي علي
بايد از باب علي شد وارد راز و نياز
پس دعا هرگز نخواهد شد اجابت بي علي
حب او ايمان،خدا را شكر من هستم محب
دين ندارد ذره اي ولله قيمت بي علي
هست آنجا كه علي باشد بهشت عاشقان
فرق با دوزخ ندارد باغ جنت بي علي
از علي بايد براتي در امان از نار داشت
رد نگردد از صراط آدم سلامت بي علي
در روايت ديدم از معصوم حتي انبياء
روز محشر كارشان افتد به زحمت بي علي
#محسن_صرامی
#امیرالمومنین_مدح
گفتیم اول از علی و آخر از علی
پُر شد ورق ورق ورقِ دفتر از علی
با خلقتش چکامهی خلقت تمام شد
دیگر نیافرید خدا بهتر از علی
یک قطرهاش به عمرِ زمین و زمان رسید
سیراب میشود عطشِ محشر از علی
از عرشِ ابرهای لبش وحی میچکید
در بارشِ تلاوتِ پیغمبر از علی
نهجالبلاغه نقطهی عطف خطابه شد
قیمت گرفت آبروی منبر از علی
از خاک رفت بر درِ افلاکیان نشست
تا بال و پر گرفت، درِ خیبر از علی
پا روی حقّ مورچگان هم نمیگذاشت
حتی خیالِ ظلم نمیزد سر از علی
در روزگارِ بردهفروشان نمیخرید
جز آبروی نوکریاش قنبر از علی
حیّ علیَ الصلوة، زمان گدایی است
حیّ علیٰ گرفتنِ انگشتر از علی
از یا حسینِِ حل شده در اشکهای آب
سیراب میشویم، چنان کوثر از علی
#رضا_قاسمی