#امام_حسن_زمینه
بخشنده ی روزگاری
سامون این بیقراری
هستی و عالم گداته
جانم به این سفره داری
دریا تویی
شاه کریمان دنیا تویی
ما بنده هستیم و مولا تویی
زیبا صنم
تا میزنی توی کوچه قدم
کار کوچیکه تو میشه کرم
از عالمی سرتری تو
خود یک تنه لشکری تو
دیدن همه توو جمل که
وقت غضب حیدری تو
وقت عمل
شد ضربه های تو ضرب المثل
فتنه تموم شد سر اومد اجل
بی واهمه
رفتی شدن خاکت آقا همه
از تو بگیم هر چی بازم کمه
#علی_علی_بیگی
#امام_حسن_زمینه
رفتم بقیع دیدم که تربتش عجیبه
کریم آل فاطمه خیلی غریبه
این تربت ویران ؛ از غربتش حاکیست
چون چادر مادر ؛ قبر حسن خاکیست
مظلوم حسن جانم ؛ مظلوم حسن جانم
........
آخر مرا زهر جفا حاجت روا کرد
تنهاییم دید و مرا از غم رها کرد
راحت شدم دیگر ؛ زینب خداحافظ
مهمان زهرایم ؛ امشب خداحافظ
مظلوم حسن جانم ؛ مظلوم حسن جانم
.......
مرگ مرا در کودکی ثانی رقم زد
در پیش من سیلی به روی مادرم زد
آن بی حیای پست ؛ دستش چه سنگین بود
مادر زمین افتاد ؛ با گوش خون آلود
مظلوم حسن جانم ؛ مظلوم حسن جانم
....
خدا کند طشت مرا خواهر نبیند
یا بعد از این طشت طلا دیگر نبیند
در پای طشت زر ؛ جانش رسد بر لب
چوب و لب یارش ؛ وای از دل زینب
مظلوم حسن جانم ؛ مظلوم حسن جانم
#عبدالحسین
#امام_حسن_زمینه
#زمینه
زبانحال حضرت زینب
حسن جان
الهی بمیرم برا غُصّه های توو سینه ت
الهی بمیرم برا خاطرات مدینه ت
واویلا
حسن جان
هنوز یادمه گوشه گیری و اشک چشاتو
هنوز یادمه نیمه شب گریه ی بی صداتو
واویلا
توی کوچه ها چی کشیدی مظلومم
جسارت به مادر رو دیدی مظلومم
همون ضرب سنگین سیلی پیرت کرد
چه زخم زبون ها شنیدی مظلومم
......
حسن جان
شنیدم جلوی نگاه تو مادر زمین خورد
یه جوری زَدِش نانجیب مادرم صَددفه مُرد
واویلا
حسن جان
شنیدم که جایی رو چشمای مادر نمی دید
توو اون سِنّ کم دست و پاهات توو کوچه می لرزید
واویلا
شده کوچه کابوس تلخِت مظلومم
نداشت هیچ تَسّلایی دردِت مظلومم
یه عمر غصه خوردیو یادِ اون کوچه
اومد دائما پیش چشمِت مظلومم
........
حسن جان
غم و غصه های مدینه یکی یا دو تا نیست
فقط ماجرای جسارت توی کوچه ها نیست
واویلا
حسن جان
توی شعله ها یادته معجرو موی سر سوخت
در افتاد روی مادر و پیکرش زیر در سوخت
واویلا
شکست دنده و هر دو پهلوش واویلا
شکست باغلاف هردو بازوش واویلا
نمی بخشم اون دومّی رو بد میزد
کبود شد زیر چشم و اَبروش واویلا
#عباس_قلعه
#امام_حسن_زمینه
دست من لرزونو
چشم من گریونو
می بینی تو این طشت
لخته های خونو
خواهرم حال زارم رو ببین
جیگر پاره پارم روببین
توی طشت داغی از کوچه ها
تا همین لحظه دارم رو ببین
می میرم با یاد روی کبود
مادر من راهو گم کرده بود
…..
مونده خوب تو یادم
سوختم و جون دادم
مثل اون گوشواره
رو زمین افتادم
مادر ناله ها زدیادمه
چه جور اون بی حیا زدیادمه
تو کوچه راه مادر رو گرفت
اومدُ بی هوا زد یادمه
گوشواره افتاد روخاکُ شکست
تاخونه چند بار مادر می نشست
…..
اینجا رو نی سر نیست
بحث انگشتر نیست
پای این طشت اخر
صحبت زیور نیست
غصه بی امونو می بینی
سرای غرق خونو می بینی
میون مجلس نامحرما
می ریُ خیزرونو می بینی
می میری با زخم دور و برش
می بینی خاکستر روی سرش
#علی_زمانیان
#امام_حسن_زمینه
ماهى دريا كند - گريه براى حسن
سينه بزن سينه زن - روز عزاى حسن
زَهْر كرده ناتوانم
پُر ز خون شده دهانم
خاطرات كودكىّ ام
مى زند شرر به جانم
"فلك ديدى چه خاكى بر سرم كرد
به طفلى رَخت ماتم در برم كرد
الهى بشكنه دست مغيره
ميون كوچه ها بى مادرم كرد"
امون اى دل اى دل٣
امون اى دل واى…
-
اين غصه ها اى خدا - كِى ميشود باورم؟!
در پيش چشمم فتاد - روى زمين مادرم
شد خزان همه بهارم
بعد كوچه بى قرارم
من ز قنفذ و مغيره
تا هميشه كينه دارم
"چرا بال و پر ما را شكستى؟
تو نخل بى بَر ما را شكستى
الهى بشكنه قنفذ دو دستت
كه دست مادر ما را شكستى"
امون اى دل اى دل٣
امون اى دل واى…
-
در پيش من يا أخا - مى ريزى اشك از دو عِيْن
من ديده ام غم ولى - لا يَومْ كَيَومِ الحسين
در كنار پيكر تو
مى رسد برادر تو
مى زند به دلْ شراره
روضه هاى مادر تو
"اگر كشتند چرا آبت ندادند
تو را زآن دُر نايابت ندادند
اگر كشتند چرا خاكت نكردند
كفن بر جسم صد چاكت نكردند"
امون اى دل اى دل٣
امون اى دل واى…
#علی_اصغر_انصاریان