eitaa logo
رویدادها و تحلیل‌ها
3.8هزار دنبال‌کننده
24.4هزار عکس
18.2هزار ویدیو
271 فایل
 خط اغفال به خصوص خواص و نخبگان از تاثیر دشمن ، یکی از خطوط القائی و تبلیغاتی دشمن است.امام خامنه ایی دامت برکاته 🕛 مدیریت کانال @azizghazan رویدادها و تحلیل‌ها https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️امام علی (علیه السلام) چه ویژگی هایی را برای «دوست واقعی» برمی شمارد؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۳۴ «نهج البلاغه» با اشاره به بعضى از شرايط مهم دوستى، مى فرمايد: «لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ: فِي نَكْبَتِهِ، وَ غَيْبَتِهِ، وَ وَفَاتِهِ؛ دوست انسان، دوست نخواهد بود مگر اين كه برادر خود را در سه حالت فراموش نكند: به هنگامى كه دنيا به او پشت مى كند و در زمانى كه غايب است و پس از مرگش». شك نيست كه انسان در زندگى خود نيازمند به دوستانى است كه در مشكلات به او كمك كنند و در زمان راحتى مونس انسان باشند؛ زيرا انسان با داشتن روح اجتماعى از يك سو و نيازهاى گسترده، به تنهايى قادر به رسيدن به همه آنها نيست، از سوى ديگر ايجاب مى كند كه يارانى براى خود انتخاب كند؛ ولى اين ياران مختلف اند؛ گروهى مانند تاجرانند كه دائماً انتظار دارند در مقابل خدمتى، خدمتى به آنان شود و طبيعى است كه هر وقت از دوست خود بهره اى نداشته باشند او را براى هميشه رها مى كنند. 🔹گروه ديگرى هستند كه گرچه در برابر هر خدمت انتظار خدمتى دارند، ولى خدمات پيشين را فراموش نمى كنند و به پاس آنها دوست خود را در مشكلات يارى مى دهند، اما هنگامى كه تصور مى كنند پاداش خدمت هاى پيشين او را داده اند رهايش مى سازند. گروه سومى نيز هستند كه دوستى آنها بر اساس محبت است و صفا و صداقت، نه نتيجه خدمت و كارى شبيه تجارت. آنها به هنگام قدرت به دوستان خود خدمت مى كنند و انتظار پاسخى از آنها ندارند و به همين دليل به هنگام بروز مشكلات براى دوستان خود هرگز آنها را رها نمى سازند و همچنان به اصول اخوت و دوستى وفادارند. امام علی (عليه السلام) در اين كلام پربارش اشاره به اين گروه مى كند كه دوستان حقيقى و واقعى اند؛ آنها در سه زمان دوست خود را فراموش نمى كنند؛ به هنگام «نكبت» آنها در چنين زمانى در كنار دوست خود مى ايستند، به او كمك مى كنند، تسلى خاطر مى دهند، غمگسار و وفادارند. 🔹«نكبت» در اصل به معناى انحراف از مسير است همان گونه كه در قرآن مجيد آمده «وَ إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ؛ [۱] امّا كسانى كه به آخرت ايمان ندارند از اين راه منحرف مى شوند». از اين رو هنگامى كه دنيا به كسى پشت كند از آن تعبير به نكبت دنيا مى كنند، و از آنجا كه بروز مشكلات، مصائب و بلاها مصداق نكبت است بسيارى از ارباب لغت، نكبت را به معناى بلا و مصيبت تفسير كرده اند. شاعر نيز مى گويد: «دوست آن باشد كه گيرد دست دوست - در پريشان حالى و درماندگى»؛ اضافه بر اين، بعضى هستند كه در حضور دوست، به سبب شرم و حيا رسم دوستى را به جا مى آورند، ولى به هنگامى كه آنها غائب باشند خود را از آن خلاص مى كنند و به اصطلاح «حفظ الغيب» ندارند، 🔹و از آن فراتر هنگامى كه دوستشان از دنيا برود و دست او از همه چيز كوتاه گردد و اميد خدمتى از او نداشته باشند او را فراموش مى كنند، نه به سراغ همسر و فرزند او مى روند كه اگر مشكلى دارند حل كنند، نه در جمع دوستانِ زنده، يادى از او مى كنند و نه كار خيرى براى او انجام مى دهند. اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى فرمايد: دوست واقعى كسى است كه در اين سه حالت دوستش را فراموش نكند. البته مدعيان دوستى فراوان اند و دوستان واقعى كه در كلام حكيمانه فوق بگنجند اندك اند. در حديثى در «غرر الحكم» از امام (عليه السلام) آمده است كه مى فرمايد: «اَلصَّدِيقُ اَلصَّدُوقُ مَنْ نَصَحَكَ فِی عَيْبِكَ وَ حَفِظَكَ فِی غَيْبِكَ وَ آثَرَكَ عَلَى نَفْسِهِ؛ [۱] دوست راستگو كسى است كه عيوب تو را براى تو بگويد و اندرز دهد و در غيبتت مراتب دوستى را حفظ كند و تو را [در حل مشكلات] بر خود مقدم شمرد». پی نوشت؛ [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق: رجائى، سيد مهدى‏، دار الكتاب الإسلامی‏، قم،‏ ۱۴۱۰ق، چاپ دوم‏، ص ۱۰۴، قصار ۱۹۲۶ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چاپ اول‏، ج ۱۳، ص ۱۱۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)  .💥جنگ نرم ودشمن شناسی به کانال خودتان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
⭕️امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) درمورد محدوده «حُبّ و بُغض» چه بیانی دارند؟ 🔹 (عليه السلام) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف آنها می فرمايد: «پرهيزكار به كسى كه با او دشمنى دارد، ظلم روا نمى دارد و به خاطر كسى كه دوستش دارد گناه نمى كند». امیرالمؤمنین (علیه السلام) در اين دو فراز اشاره به دو مطلب مهم مى كنند، يكى اينكه پرهيزكار اگر به واسطه معيارهاى انسانى اسلامى با كسى عداوت و دشمنى پيدا كرد ظلمى بر او روا نمى دارد، با اينكه زمينه و انگيزه ظلم كه بُغْض و عداوت است موجود است؛ و ديگر اين كه اگر برحسب همان معيارها با كسى دوستى ورزيد به خاطر دوستى مرتكب گناه نمى شود و براى رضا و خشنودى او پا روى اصول اعتقادى خود نمى گذارد. معمولا اگر انسان با كسى دشمن شد، شيطان وسوسه مى كند كه به او ضربه اى زند، و توجيهاتى نيز در جلو پاى او مى گذارد كه چنين و چنان كن، او بود كه به تو اهانت كرد، او بود كه حق تو را پايمال كرد، او بود آبروى تو را بُرد، او بود كه به تو ستم روا داشت... 🔹حتى اگر خودش نتواند در برابر او بايستد، نفس مى گويد دوستان ديگر خود را ببين و وادارشان كن او را تنبيه كنند و گاهى مى گويد او را ادب كنند، يعنى وجهه اخلاقى به مسئله مى دهد، در حالى كه عمل خود و دوستانش ضد اخلاقى است. از طرف ديگر وقتى انسان دوستى پيدا كرد، دلش مى خواهد هر چه او مى گويد انجام دهد، و اين در عشق هاى مجازى بين دو جنس مخالف بيشتر است؛ خدا نكند پسرى عاشق دخترى نااهل يا برعكس دختری عاشق پسرى نااهل شود، كه چه بسا اين عشق و محبت كاذب انسان را كور و كر مى كند، و حتى پا روى اعتقادات و اصول مسلم و پذيرفته شده عقلى و نقلى مى گذارد و دست به گناه آلوده مى كند و محدوديت هاى مرزهاى الهى را مى شكند. 🔹چه بسا پسر جوان به خاطر محبوبش بى نماز و بى اعتقاد مى شود و فكر مى كند اگر در برابر اين دوست معشوقش نماز خواند و ظواهر دين را رعايت كند، اُمّل و غير مترقى است، و چه بسا دختر بواسطه اين كه پسرى را دوست مى دارد و او نااهل است و خانواده اش بى حجاب است، دست از حجاب خود مى كشد و حريم عفّت را مى شكند! امیرالمؤمنین (عليه السلام) در اين دو فراز، مرز حُبّ و بغض را مشخص مى كند كه نبايد از محدوده شرعى خارج شود. مثل بعضى قضات و يا اُمراءِ جور مباش كه وقتى بغض كسى را به دل گرفتند، در صدد ظلم به او هستند، و نه مثل كسى باش كه به خاطر دوست داشتن كسى، اگر خلاف كرد حكم شرعى او را نگويد. به خاطر حُبّ مُفرط به همسرش، دلش نمى آيد بگويد: چادر نازك و جوراب نازك مپوش چون رنجيده خاطر مى شود، بدين ترتيب خدا را مى رنجاند، تا همسرش رنجيده نشود! 🔹حكماء گفته اند: محبت پنج نوع است: طبيعى، مثل محبت اولاد؛ ارادى، مثل محبت دوستان و ياران؛ شَهَوى (از روى شهوت و ميل درونى)، مثل محبت همسران؛ نفعى، مثل محبت انعام كنندگان؛ و اِلهى، مثل محبت اهل خير. [۱]  به خاطر هيچكدام از اين محبت ها و دوستى ها مرز و حدود را نمى شكند. به خاطر دوستى خلاف مكن، حق را ناحق مكن و ستم به ديگرى منما. حُبّ و بغض دو نيرو در روان آدمى است كه يكى جذب و ديگرى دفع مى كند. در صورتى اين دو نيرو خوب عمل مى كنند كه برآيند حاصل از اينها تحقق منوّيات الهى باشد، حبّ و بغض نبايد انگيزه اى براى تجاوز و شكستن حدود باشد، بلكه بايد وسيله اى براى سرعت دادن به حركت معنوى باشد. به خاطر بغض ديگرى ظلم به او مكن، كه امام على (عليه السلام) فرمودند: «البَغْىُ سَائِقٌ اِلَى الحِينِ؛ [۲] ظلم و تجاوز انسان را به هلاكت مى برد». فكر مكن اگر به او ظلم كردى هنرى كرده اى و پيروزى و افتخارى نصيب خود كرده اى، كه مولى على (عليه السلام) فرمودند: «لَاظَفَرَ مَعَ البَغىِ؛ [۳] با ظلم، پيروزى حاصل نمى شود». پی نوشت‌ها؛ [۱] اخلاق محتشمی، طوسی، نصيرالدين محمد بن محمد، دانشگاه تهران، چ سوم، ‏ص ۳۳ [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية چ چهارم، ج ‏۸، ص ۱۹ [۳] مطلوب كل طالب من كلام أمير المؤمنين على بن أبى طالب، رشید وطواط، بی جا، ج ۱، ص ۷ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۵۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) .💥جنگ نرم ودشمن شناسی به کانال خودتان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95 💥کانال ما درپیام رسان بله https://ble.ir/jangnarmvdoshmanshnasi
⭕️علت جنگ های صدر اسلام 🔹ممکن است این اشکال به ذهن بیاید که با وجود تاکیدات بسیار قرآن کریم بر و ، وجود در سیره پیامبر اکرم (ص) و برخی از ائمه (علیهم السلام) چگونه توجیه میشود؟ در پاسخ باید گفت اصل اولی و اساسی در است، اما در مواقع خاص و که در ادامه خواهد آمد دستور به و نیز می دهد. دلیل این امر این است که با توجه به اختیار انسان ها در این دنیا، گروهی راه و و و تعدی به دیگران را برمی‌گزینند، و به و تباهی می پردازند؛ 🔹از این رو ضروری است که یک و کامل، نسبت به رفع این موانع در مسیر ، برنامه داشته باشد. گاهی و سرکشی ها به گونه ای است که چاره ای جز و استفاده از وجود ندارد، و به همین جهت در اسلام تشریع شده است؛ یعنی درباره کسانی که با منطق نمی شود با آنان سخن گفت و راه هدایت و ارشاد و دعوت پیامبر (ص) را سد کرده اند، و از روی عناد و و آگاهانه با اسلام می جنگند، دستور به و داده است: 🔹«وَ قاتِلُوا فِی سَبِيلِ‏ اللهِ الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ...؛ [بقره، ۱۹۰] و در با کسانی که با شما می جنگند بجنگید...». همچنین در آیه ای دیگر می فرماید: «وَ مَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا؛ [نساء، ۷۵] و چرا شما در [و در راه نجات] مردان و زنان و کودکان مستضعف نمی‌ جنگید، همانان که می‌ گویند پروردگارا ما را از این شهرى که مردمش ستم‌‏ پیشه‏‌اند بیرون ببر و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده و از نزد خویش یاورى براى ما تعیین فرما». 🔹به عبارت واضح‌تر، برای گشورگشایی و توسعه قدرت شخصی و ثروت اندوزی حاکمان اسلامی تشریع نشده، بلکه یک است، نه اقدامی ستیزه جویانه. به همین منظور در صورتی که امکان وصول به اهداف جهاد از طریق میسر باشد، نباید به جنگ متوسل شد، اصولاً لزوم ، قبل از آغاز جنگ به همین دلیل واجب شده است. تمام جنگ های پیامبر اکرم (ص) ذیل این اصل کلی و مهم توجیه و تبیین می شود، یعنی هيچيك از جنگ‌ های حضرت جنبه خشونت طلبی و بی رحمی و تهاجم نداشته است، بلكه يا به سبب و طرف مقابل بوده است؛ 🔹مانند جنگ با بنی قنيقاع در مدينه، يا برای جلوگيری از تجاوز و از کیان‌ اسلام، مانند جنگ احد و خندق، و يا به سبب ، مثل جنگ بدر و يا پیشگيری از و فتنه بود، مانند: تجاوزهای پراكنده عمال روم و امپراطوری روم و ايران و عوامل آنان در نقاط مرزی کشور. نتیجه اینکه آنچه در تاریخ از جنگها و (ص) نقل شده است، همگی برای با کسانی بوده است که به و پرداخته و مانع از رسیدن حقایق ناب اسلامی به دیگران شده بودند. نویسنده: عقیق منبع: وبسایت رهروان ولایت .💥جنگ نرم ودشمن شناسی به کانال خودتان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95 💥کانال ما درپیام رسان بله https://ble.ir/jangnarmvdoshmanshnasi