🔴 #هزار_و_یک_نکته
✅ #نکته_پنجاه_و_هفتم
💢 #اصطلاح_شناسی_در_علم_صرف 💢
🔴 اصطلاح چهارم: #مجرد و#مزید فیه
✍در لغت: مجرد اسم مفعول از جَرَّده و به معنای برهنه و عريان شده (از چيزی) میباشد.
✏️و مزيد در لغت به معنای زياد شده است ولی چون مقصود از آن در اصطلاح، مشتمل بر حرف زائد میباشد لذا اصلش مزيد فيه بود كه گاهی اوقات به اين شكل و غالباً به شكل مزيد با حذف جار و مجرور استعمال میشود.
✏️البته احتمال دارد كه مزيد از زاد دو مفعولی اخذ شده باشد. (ابن مالك در شرح كافيه خود ج ۱، ص ۲۸۵میگويد: إذَا تعدّيا [زاد و نقص] تعدّيا الي مفعولين كقوله تعالی: "فَزَادَهُمُ اللهُ مَرَضاً") كه در اين صورت حذفی در كار نخواهد بود ولی مشهور همان اول است. (تفتازانی در شرح تصريف زنجانی "جامع المقدمات، ج ۱، ص ۳۴۱" گويد: اعلم أنّ زيادة جاءت متعدية وغيرها يقال زاد الشیءُ وزاد غيرَه و ما وقع فی الاصطلاح غير متعد لأنّهم يقولون للحرف. الزائد دون المزيد فالمزيد عندهم إن كان مع «فی» فهو اسم المفعول و الا فيحتمل أن يكون اسم المفعول علی تقدير حذف حرف الجر ای المزيد فيه ويحتمل أن يكون اسم مكان علی معنی موضع الزيادة)
🔴 در اصطلاح: تعريفات مختلفی از مجرد و مزید ارائه شده است:
✏️مثل: المجرد ما يكون باقيا علی حروفه الاصلية والمزيد ما لا يكون بل توجد فيه زيادة علی الاصول (جامع المقدمات "شرح تصریف"، ج۱، ص ۱۸۱، و تدريج الادانی، ص۱۴)
✏️و مثل: المجرد كلمة فيها حروف اصلية فقط اي لا يكون فيها حرف زائد مثل ضرب و يقابله المزيد (كشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۴۷۲)
✏️و مثل: المجرد ما حروفه الاصلية ثلاثة والمراد بذلك تجرده عن مزيدات الابواب والمزيد فيه ما يكون مع حروفه الاصلية شیء من تلك المزيدات (علوم العربية، قسم صرف عربی، ص ۸).
✏️شكی نيست با توجه به مثل این تعريفات ضَرَبَ (از افعال) و ضَرْبْ (از اسماء) مجرد، و مثل أكرم (از افعال) و اِكرام (از اسماء)، مزيد میباشند؛ لكن بحث در اين است كه امثال ضارب (از اسماء) و (يضرب) از افعال كه غير از حروف اصلی حرف زائد از غير ابواب معروف مزيد دارند مجردند يا مزيد؟
✍مجموع اقوال در اين زمينه ۳ قول است:
✏️۱. مثل ضارب و مثل يضرب هر دو مزيدند. (خطيب، حاشيه بر شرح تصريف تفتازانی، مطبوع در كتاب سعديه محشی، ص ۲۰.)
✏️۲. هر دو مجردند. (همان و حاشیه مدرس افغانی بر صرف مير "جامع المقدمات"، ج ۱ ص۶۳)
✏️۳. اولی مزيد و دومی مجرد است (شرح رضی بر شافیه، ج ۱، ص ۲۵ و ۴۷ و ۶۷ و علوم العربیه قسم صرف عربی، ص ۸ و ۱۶۹.)
✏️برای هر كدام از اين اقوال توجيه و دليلی میتوان ارائه داد گرچه خالی از اشكال نيست.
✍✍به نظر میرسد حق اين است كه ملاك در مجرد و مزيد بودن اسم جامد مجرد اشتمال بر حرف زائد و عدم آن است:
👈لذا مثل حجر و قِمَطْر و سفرجل مجرد و مثل كتاب و غضروف و خندريس مزيدند.
👈و همچنين در فعل و اسم مشتق از اين رو مثل ضارب و يضرب و مكرم و يكرم همه مزيدند.
✏️لكن بحثی كه مطرح میباشد اين است كه چون مثل ضارب و يضرب مأخوذ از ضرب و مثل مكرم و يكرم مأخوذ از أكرم هستند؛ لذا اوّلی را اسم فاعل يا فعل ثلاثی مجرد و دومی را اسم فاعل يا فعل ثلاثی مزيد مینامند، نه به اين معنا كه خود ضارب و يضرب لفظ مجردند، بلكه به اين معنی كه فعلشان كه اصل آن دو است مجرد است؛ لذا ثلاثی مجرد در عبارت مذكور:
✍ يا مضاف اليه بوده به معنای اسم یا فعلی که برای ثلاثی مجرد است و از آن گرفته شده است.
✍ یا مقصود این است که ماضی آن مجرد است از باب صفت به حال متعلق موصوف.
✍و به همين جهت است كه با اينكه مشهور اهل صرف مثل يضرب را در بخش ابواب ثلاثي مجرد و از آن دسته ذكر میكنند ولی تعاريفشان از مجرد و مزيد میفهماند که مزید است.
📔(راجع : موسوعة النحو و الصرف و الاعراب، ص ۴۹۱، شذا العرف، ص ۱۸، کتاب الافعال لابن قوطية، همان، ص ۱۲ و جامع الدروس، ج۱، ص ۴۲.)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
(🌺(کارگاه ادبیات عرب)🌺)
https://eitaa.com/joinchat/4073979936C33f5684249