#روایت_خادمی
«پارچهٔ صورتی»
پارسال در ایام شهادت امام رضا علیه السلام تصمیم گرفتیم با جمعی از دوستان بسته های آجیل جهت پذیرایی زوار تهیه کنیم.
مثل همیشه در گروه ها و کانال های کتاب پردازان اطلاع رسانی کردیم و اقلام تهیه شد. با خانم ها قرار گذاشتیم.
همه دور یک پارچهٔ تمیز صورتی نشستیم. یکی گردو می شکست، یکی میزان بادام زمینی را نسبت به کشمش و نخود اندازه می کرد، یکی با ملاقه ای که پیمانهٔ ما شده بود آجیل را در پاکت می ریخت، یکی چسب می زد. هر کسی به کاری مشغول بود.
اتفاقا همان ایام اغتشاشات #زن_زندگی_آزادی هم تازه شروع شده بود و فکر دوستان درگیر بود.
یکی از دوستان باب صحبت را باز کرد. همه نظر داشتند. همه بغض داشتند. هر کسی از زاویه ای به ماجرا نگاه می کرد.
گرچه نظر ها متفاوت بود اما حرف ها راحت بیان می شد. انگار آن پارچهٔ صورتی که همه گرداگردش نشسته بودیم شده بود کرسی آزاد اندیشی و مکانی که هر کسی حق داشت بدون دغدغه عقایدش را بگوید و فرصت داشت در فضایی دوستانه و آرام، حرف های طرف مقابل را بشنود.
خاطرهٔ بالا تجربهٔ خادمی ما در پشت صحنهٔ پذیرایی زائرین بود. تجربه ای که به ما یاد می داد وقتی بر مدار #امام_رضا_علیه_السلام باشیم چقدر می توانیم وسیع تر از گذشته باشیم و یکدیگر را دوست داشته باشیم و برای هم وقت صرف کنیم.
✍️قلم آبی
🌊جریان؛ جمع بانوان نویسنده 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
#روایت_خادمی
«دور اما نزدیک»
امسال در محله جدیدی از مشهد ساکن شده ایم.
محله ای که از حرم خیلی دور است.
و این عکس مربوط به یکی از کوچههای نزدیک منزل ماست.
اهالی چند تا خانه با هم تصمیم گرفته اند ماه صفر را روضه بخوانند.
میگویند چند سال است این برنامه را دارند.
هر روز عصر کوچه شسته و مفروش می شود و بعد از غروب، مهمان های محله یکی یکی می آیند تا بنشینند بر سر سفرهٔ ذکر ائمه...
اینجا شاید از حرم دور است اما دل مردمش پیوندی عمیق با امام دارد.
پیوندی با امام که زمینهٔ جمع شدن آنها را با هم فراهم آورده.
پیوندی که پیوند آفرین است!
✍️اعظم بخشی
#امام_رضا_علیه_السلام
#مشهدالرضا
#روایت_خادمی
#همه_خادم_رضاییم
🌊جریان؛ جمع بانوان نویسنده 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
#روایت_خادمی
«عکس ۱»
ما به جارو زدن خانهٔ تو محتاجیم
تا ابد فخر بر این خدمت شاهانه کنیم
شاعر: آقای احسان محسنی فر
📸عکس: خانم معصومه قائمی
#امام_رضا_علیه_السلام
#مشهدالرضا
#روایت_خادمی
#همه_خادم_رضاییم
🌊جریان؛ جمع بانوان نویسنده 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
هدایت شده از کانون خادمین امام رئوف
مشهدیای عزیز، همسایههای امامرئوف
سلام🙂
یواش یواش صدای پای زائرای امامرضا(ع) داره به گوش میرسه👣
مهموننوازی بینظیر عراقیهارو دیدین؟😍
حالا نوبت ما عاشقای امامرضاس🥰
✨ هرکجا هستید با هر شرایط و توانی، لبیک بگید تا عشق و ارادتمون رو به اماممهربونیها نشون بدیم🖐
1⃣ فقط کافیه وارد سایت www.razavi.city بشید؛
2⃣ و یا با شمارههای
📞 ٠٩١٠٣٧٩۶٠٠۴
📞 ٠٩٠٣٧٩٧٧۴۵٢
تماس بگیرید.
3⃣ یا عبارت " همه خادم الرضائیم " رو به سامانه ٩٠٠٠۲٠٠٨ پیامک کنید؛
#همه_خادم_الرضائیم
#هرخانه_یک_زائرسرا
هرخانهیکزائرسرا →
❁ | @razavi_city | ایتا ❁
❁ | www.razavi.city | سایت ❁
#روایت_خادمی
«کتاب دعا»
هنگام اذان ظهر بود و صدای دلنشین اذان در حرم آقا علی بن موسی الرضا(ع) بلندشده بود. خادم های آقا صدا می کردن: «زائرین محترم جهت اقامه نماز بفرمایید صحن غدیر»
نماز که تمام شد من کنار یکی از آب خوری های حرم ایستاده بودم و مشغول خدمت رسانی به مردم به عشق آقا امام رضا (ع) بودم. خانمی که مشخص بود از عربستان آمده بود آمد به سراغ من. گفت: یکی از این کتاب دعاهاروباخودم می خوام ببرم. به او گفتم: خواهرم این کتاب ها مال حرم مولاست. دوباره گفت: ولی من می خواهم که این کتاب راباخودم ببرم. بعد کتاب دعایی که دردست داشت راگذاشت و قدم هایش را برای خروج ازحرم برداشت. پشت سراو می رفتم اولش هرچقدر میرفتم به او نمی رسیدم ولی بلاخره به او رسیدم. کتاب دعایی که از خواهرشهید محرابی هدیه گرفته بودم را دادم به خانم. خیلی خوشحال شد و تشکرکرد. گفتم سفارش من را به امام حسین علیه السلام بکنید. روزبعد که دوباره برای خدمت رسانی رفته بودم حاج آقایی درصحن طبرسی داشت از ویژگی های امام رضا (ع) می گفت. اخرین لحظه من را دید و کلی دعاکرد. و درست همانند آن کتاب دعایی که به آن خانم داده بودم از حاج آقا هدیه گرفتم.
این یکی از زیباترین خاطرات از لحظات خدمت به مردم به عشق آقا علی بن موسی الرضا بود.
گرچه نمی توانم خادم حرم تو بشوم ای آقای من امام رضا (ع)، ولی قول می دهم مثل هرسال دوروز مانده به شهادت تو و دو روز بعد از شهادت تو به زائرانی که از راه دور به عشق تو آمده اند خدمت رسانی کنم❤️
✍️ خانم فرشته نخعی مقدم
#همه_خادم_رضاییم
🌊جریان؛ جمع بانوان نویسنده
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
نویسندگان جریان
با عرض تسلیت ایام رحلت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و شهادت امام حسن علیه السلام و امام رضا علیه
«توضیح تکمیلی در مورد فراخوان #روایت_خادمی »
سلام و صبح به خیر خدمت اعضای محترم کانال 🤗 و نویسندگان خوش فکر👌
تشکر از مشارکت شما در اطلاع رسانی پویش مردمی روایت خادمی، و تشکر از دوستانی که اثر ارسال نمودند.🌷
✅خواستیم نکته ای را در مورد آثار ارسالی عرض کنیم:
🔺 عزیزان بهتر است عکس و متن هر دو تولید خودتان باشد و بیانگر روایت _ماجرا، خاطره_ از موضوعاتی مرتبط با خادمی باشد.
🔻تعداد محدودی از آثاری که به دست ما رسیده در عین زیبایی، یا روایت نیست (یعنی مثلاً تماما دلنوشته است) و یا موضوع خادمی نیست.☺️ پس لطفا به این دو نکته عنایت داشته باشید تا بتونیم هر چه بهتر مطالب زیبای شما را در کانال منعکس کنیم 🌹
ولی عالی هستید✨✨. تا الان هم روایات بسیار زیبا و پر مغزی به دست ما رسیده که در کانال منتشر خواهد شد.
التماس دعا🌸
@jaryaniha
#روایت_خادمی
«کیک دوقلو که یک قلو شد»
شبی که این عکس را گرفتیم خوب به خاطر دارم. مهمانهای روضه خیلی بیشتر از تخمین های اولیه ما شدند. برای همین با بچه های هیئت تصمیم گرفتیم بسته های دوتایی کیک را باز کنیم تا به همه برسد.
الان که عکس را می بینم، آن سینی، آن در آلمینیومی، آن پرده سیاه، حتی انگشتر دوستم که در عکس محو افتاده، همه اش توی ذهنم یک پوشه دارد. هر کدامش یک خاطره است.
به نظر من خادمی یک کار موقت نیست. اصلا یک کار نیست. یک دانه تصمیم نیست. یک عالمه کار و تصمیم و ماجراست. خادمی یک سبک زندگی است.
وقتی تصمیم به خادمی می گیریم یعنی داریم مجموعه ای از ماجراها و اتفاقات و مسئله ها و دوستی ها را انتخاب می کنیم که همه اش در کنار هم، زیستی متفاوت برای انسان رقم می زند.
حقیقتا خادمی، سبک زندگی است... !
✍️فاطمه ارشادی
#امام_رضا_علیه_السلام
#مشهدالرضا
#روایت_خادمی
#همه_خادم_رضاییم
🌊جریان؛ جمع بانوان نویسنده 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
«ضرورت روایت» ۱
#مطلب_آموزشی
یک صحبت خودمانی و خیلی خیلی مهم با مخاطبان کانال☺️
یک سوال صادقانه در ارتباط با روایت وجود دارد:
🔺🔻چرا باید روایت کنیم؟🔺🔻
ما می خواهیم طی چند نکته بیان کنیم چرا روایت های شما از وقایعی مثل خادمی امام رضا علیهالسلام در دهه پایانی صفر اهمیت دارد؟
✅شما با این کار منابعی تولید می کنید برای:
💠 نوشتن داستانهایی بر مبنای حقیقت
💠پژوهش های اجتماعی و یا حتی مقالات علمی
💠 ثبت تاریخِ صادقانه و حقیقی از بطن ماجراها
✅ روایت شما و هزاران نفری که در این باره می نویسند حضور آگاهانه، صمیمی و همیشگی مردم را در صحنه نشان می دهد.
✅ افرادی که امکان حضور ندارند با خواندن روایت تجربه های شما ، طعم شیرین خدمت و معنویت را اندکی مزه مزه می کنند.
✅ هر چه شمارِ روایت ها در موضوعی بالاتر باشد، به طراحی و ارائه الگویی در آن زمینه نزدیک تر می شویم.
✅ وقتی تعداد زیادی روایت از بطن ماجرا ثبت شوند، راه بر تحریف حقایق بسته می شود.
🌸پیشنهاد می کنیم با ارسال این مطلب برای دوستانتان، اقدامی در راستای گسترش روایت گری بردارید. 🌸
#امام_رضا_علیه_السلام
#مشهدالرضا
#روایت_خادمی
#همه_خادم_رضاییم
🌊جریان؛ جمع بانوان نویسنده 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
#روایت_خادمی
«دقت×سرعت»
امسال هیئت سه شب برنامه داشت و ما بچه های آشپزخانه بودیم. در زمان هایی کار به شدت پرفشار میشد. حجم زیادی از مهمان ها را باید در زمان مشخصی شربت می دادیم.
شربت دادن که شروع می شد؛ بین جینگ جینگ استکان ها که بهم می خوردند، عبارت «سریع، سریع، بچه ها سریعتر» شنیده می شد که بی اختیار به هم می گفتیم.
و حقیقتا سرعت ملکه ذهن مان شده بود در آن لحظات.
یک آن چشمم افتاد به یکی از بچه ها که استکان ها را در سینی میچیند، دیدم استکان ها را طوری می چیند که دسته ها به یک طرف باشد و مراقب است مسئول پذیرایی سینی را از سمتی به دست بگیرد که دسته ها به سمت میهمان باشند.
چیزی که او انجام می داد ترکیب سرعت و دقت بود. و چه زیبا بود این ترکیب.
و البته خوب که نگاه می کردی می دیدی این ترکیب در همهٔ مراحل کار ضروریست و به صورت ضمنی توسط همه رعایت می شود وگرنه یک جای کار می لنگد.
البته این ضرورت منحصر به هیئت نیست. زندگی واقعی هم از جنس ترکیب است. و این هیئت است که درس های ترکیبی به آدم می دهد... .
✍️مهدیه ثابت
#امام_رضا_علیه_السلام
#مشهدالرضا
#همه_خادم_رضاییم
🌊جریان؛ جمع بانوان نویسنده 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
«برایِ بحرِ بیکران»
آمدمدر حرمت،با چشمگریان یا رضا
مادرم نذرِ تو کرده،قلبِ غمناکِ مرا
قلب من را بپذیر و ضامنش شو یا رضا
دست من را رد نکن،درمانده ام من به خدا
آهویِ دلخونِ تو،زهر زمانه خورده است
مرهمت آماده کن، جان جوادت یا رضا
غربت شهر، مرا راهیِ مشهد کرده است
بنواز این غریب را،یا غریب الغربا...
✍️شاعر: خانم نازنین فاطمه ظهرابی
#امام_رضا_علیه_السلام
#مشهدالرضا
🌊جریان؛ جمع بانوان نویسنده 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
#روایت_خادمی
«طعم خوب، حال بی نظیر»
از صبح با مادر و خاله ها مشغول پاک کردن و شستن و خرد کردن بود. وقت خرد کردن آن همه پیاز، ریختن اشک هایش از کنترلش خارج بود. اشک هایی که مشخص نبود از سوزش پیاز است یا از سوزش دلش!
موقع تفت دادن پیازها، خاله به او گفته بود: «بیا کمی در عدسی ها فلفل دلمه ای رنده کنیم، طعمش بی نظیر می شود، بی آنکه کسی بفهمد طعم بی نظیر آن از چیست!»
آن حرف خاله، ذهنش را برد به حالش. وقتی خسته بود از پاک کردن و شستن و خرد کردن، اما حالش بی نظیر بود. با این تفاوت که اینجا می دانست، حال بی نظیرش به خاطر عدسی هایی ست که به نام «ضامن آهو» پخته می شد... .
✍️ خانم فاطمه ممشلی
#امام_رضا_علیه_السلام
#مشهدالرضا
#همه_خادم_رضاییم
🌊جریان؛ جمع بانوان نویسنده 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱