"ای یکشبه هلال! چه زیبا نشستهای!"
ماه منی که انجمنآرا نشستهای
طوبی و سدره بر قد تو رشک میبرند
از بس که سروقامت و رعنا نشستهای
پژمردگی به گلشن تو ره نمیبرد
بر چوب خشک نیز شکوفا نشستهای
با دیدن سر تو شکیبم ز دست رفت
تو روی پا هنوز و شکیبا نشستهای؟!
چشمان خیس ما عطش دیدن تو داشت
در پیش تشنگان چه گوارا نشستهای!
دستان کودکانهی طفلت نمیرسد
افسوس میخورد که چه بالا نشستهای
موسای نخل نیزه! مسیح دیار دیر!
آخر برای تشت که یحیی نشستهای؟
بر صفحهی جبین تو کوفی چه خط نوشت؟
کاینسان شکستهایّ و معلّا نشستهای
دیگر مگیر از سر ما سایه را، حسین!
اکنون که نزد زینب کبری نشستهای
#حضرت_زینب_کبری_سلاماللهعلیها
#دروازهی_کوفه
#جواد_هاشمی_تربت
#بازنشر
(سرودهی سال ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸)
●مصراع اوّل از دوست گرامی آقا #مصطفی_قربانعلی است.
@javadhashemi_torbat
ای دل! مگر نه خاتمه، ماه محرّم است؟
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟»
گر ماجرای کوفه و کرببلا گذشت
«باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟»
گویا طلوع کرده به شام، آفتاب عشق
«کآشوب در تمامی ذرّات عالم است»
صبح ورود شام چنان تیره بُد کز آن
«کار جهان و خلق جهان، جمله درهم است»
سرهای کشتگان همه بر دوش نیزهها
«سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است»
آن محشری که کرد به پا چوب خیزران
«بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است»
رشک مَلَک خرابهنشین شد که «محتشم»
گفتا: «عزای اشرف اولاد آدم است»
▫️▫️▫️
ویرانه و دل شب و دردانه و پدر
آری؛ بساط عشق بهخوبی فراهم است
فردا سپیده، چشم در آن بزم تا گشود
بر گِرد شمع دید که پروانهای کم است
🏴آجرک الله یا بقیّة الله🏴
#بازنشر
#ورود_به_شام
#شام
#حضرت_زینب_کبری_سلاماللهعلیها
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
#محتشم_كاشانی
#جواد_هاشمی_تربت
http://www.instagram.com/javadhashemi69/
@javadhashemi_torbat
نگویم شاعرم وز شاعری خلعت به تن دارم
به خلوت، گاه گاهی با دو بیتی انجمن دارم
که مصراعیش هم از «حافظ» شیرینسخن دارم
«مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم»
زمین و آسمانها را پُر از نام «حسن» دارم
▫️▫️▫️
#حضرت_امام_حسن_عليهالسلام
#جواد_هاشمی_تربت
#مخمس
#بازنشر
@javadhashemi_torbat
به مناسبت ۲۷ شهریور، روز درگذشت #شهریار و روز «شعر» و «ادب»:
(چه بسا این شعر را ندیده باشید)
همه شهر را گرفتی تو به شعر، «شهریارا»!
تو که شهریار شعریّ و امیر شهر، یارا!
تو به این گدایْ گفتی در خانهی علی زن
«که نگین پادشاهی دهد از کرم، گدا را»
به خدا قسم! خدا را به رخ علی توان دید
«به علی شناختم من، به خدا قسم! خدا را»
دهن تو را ببوسم به سپاس آن که گفتی
«علی! ای همای رحمت! تو چه آیتی خدا را؟»
ز «رياضی» اين غزل را كه سرود آسمانی است
پي عرض خير مقدم بپذير، «شهریارا»!
📕دیوان ریاضی یزدی
#ریاضی_یزدی
#شهریار_تبریزی
#بازنشر
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
🌹
بر خاتم انبیا محمّد صلوات
بر شرع نبی، رسول امجد صلوات
بر سیصد و ده لعن خدا تا محشر
بر یکصد و ده به وجه ابجد صلوات
از زندهیاد علی سهرابی متخلّص به صفا که توفیق دیدارش را داشتهام. روحش شاد!!!
#صفا_تویسرکانی
#بازنشر
#تبری
☀️☀️☀️
http://www.instagram.com/javadhashemi69/
@javadhashemi_torbat
در کعبه نوشتهاند با خطّ جلی
از بعد سه کس، نام علی از دغلی
امّا به سر هر سه کشیده است قضا
خطّ بطلان ز «یا»ی معکوس علی
#امیر_شهنشاه_شکیب
🌹عیدتون مبارک🌹
#رباعی
#بازنشر
#تبری
@javadhashemi_torbat
http://www.instagram.com/javadhashemi69
🌹
#حضرت_زینب_کبری_سلاماللهعلیها
🌹
تو را خبر بُوَد امشب چه دلپذیر شبی است؟
بلی بلی؛ شب میلاد دخت دخت نبی است
مه جمادی الاولی و پنجمین شب و روز
چه ماه مهر فروزی! چه روزی و چه شبی است!
رسیده مولد بانوی آسمان و زمین
چه مهر پردهنشینی! چه ماه مُحتجبی است!
چه بانویی! که عقیله میان هاشمیان
لقب گرفت و سزاوار این چنین لقبی است
ز بس به خاطر او شد روا حوائج خلق
به هر که مینگرم، فکر حاجت و طلبی است
اگر خدای تو را خوانده زین اب، زینب!
دگر که باخبر از آن مقام «زین ابی» است؟
چه خوش سروده! هر آن کس که بوده امّا حیف!
ندانم آن که چه کس شاعر است و از چه لبی است:
«هزار مرتبه شستم دهان به مُشک و گلاب
هنوز نام تو بردن کمال بیادبی است»
(سرودهی سال ۱۳۷۸)
#بازنشر
#جواد_هاشمی_تربت
http://www.instagram.com/javadhashemi69/
@javadhashemi_torbat
به شبنم اُنس دارد، لالهرخساری که من دارم
سر از بستر نگیرد، سروْرفتاری که من دارم
کنار ماه خود، شب تا سحر با مهر بنشینم
ندارد هیچ اختر، چشم بیداری که من دارم
ز چشم نیمهبازش بر ندارم چشم و میدانم
«نگاهش عافیتبخش است، بیماری که من دارم»
بهشتآرا گلی بر گلشن من سایه افکنده
که با او رشک فردوس است، گلزاری که من دارم
به زمزم ناز دارد، کوثرِ اشکی که او دارد
ز گردون سر برآرد، آهِ غمباری که من دارم
اگر در دل غمی آید؛ وگر غم بر غم افزاید
علی را غم نمیشاید، ز غمخواری که من دارم
(سرودهی سال ۱۳۸۷)
¤مصراع داخل گیومه از #احمد_ساجدی.
▫️🥀نذر فرج، صلوات🥀▫️
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
#بازنشر
#جواد_هاشمی_تربت
http://www.instagram.com/javadhashemi69/
@javadhashemi_torbat
به شبنم اُنس دارد، لالهرخساری که من دارم
سر از بستر نگیرد، سروْرفتاری که من دارم
کنار ماه خود، شب تا سحر با مهر بنشینم
ندارد هیچ اختر، چشم بیداری که من دارم
ز چشم نیمهبازش بر ندارم چشم و میدانم
«نگاهش عافیتبخش است، بیماری که من دارم»
بهشتآرا گلی بر گلشن من سایه افکنده
که با او رشک فردوس است، گلزاری که من دارم
به زمزم ناز دارد، کوثرِ اشکی که او دارد
ز گردون سر برآرد، آهِ غمباری که من دارم
اگر در دل غمی آید؛ وگر غم بر غم افزاید
علی را غم نمیشاید، ز غمخواری که من دارم
(سرودهی سال ۱۳۸۷)
¤مصراع داخل گیومه از #احمد_ساجدی.
▫️🥀نذر فرج، صلوات🥀▫️
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
#بازنشر
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
گفتم: مفصّل است سخن، مجملش کنم جبریل گفت: سورهی کوثر بخوانمت #جواد_هاشمی_تربت #مادرانه @chaame 📢
💚
🧡
گفتم: چگونه از همه برتر بخوانمت؟
آمد ندا: حبیبهی داور بخوانمت
دیدم رسول، امّ ابیهات خوانده است
گفتم: کم است دخت پیمبر بخوانمت
دیدم تویی هر آینه، آیینهی علی
گفتم: عجب بجاست که حیدر بخوانمت
دیدم قیامت است درِ خانهی شما
گفتم: رواست بانو محشر بخوانمت
گفتم: مفصّل است سخن، مجملش کنم
جبریل گفت: سورهی کوثر بخوانمت
ای مادر حسین و حسن! مام زینبین!
من هم اجازه هست که «مادر» بخوانمت؟
(سرودهی سال ۱۳۹۰)
🌹عیدی ما فرج آقامون باشه؛ صلوات🌹
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
#بازنشر
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
📝#یادداشت_ادبی
🔖رباعیهای #سفینة_النجاة
🖌به پژوهش #جواد_هاشمی_تربت
(تکمیل شدهی متنی که قبلا" برای سایت #کرب_و_بلا نوشتم)
💠این یادداشت مختصر ادبی، حاصل جُستاری است با نگاه به عبارت مشهور «سفینة النّجاة» راجع به امام حسین علیهالسّلام و کاربرد و بازتاب آن در قالب «رباعی». نتیجهی غور و فَحص در دواوین شعرا این مجموعهی اندک را جمع آورده که به گمانم در حوزهی جمعآوری اشعار ولایی، جای چنین کارهایی خالی است ولو این که ماحصلش یک یادداشت ادبی باشد.
⚛️شاعرانی که با عبارت مشهور «سفینة النّجاة» ـ عیناً یا ترجمتاً ـ مضمون ساخته و آن را در رباعی گنجاندهاند، اوّلاً بیشتر در مصراع چهارم از آن بهره بردهاند (جز اندک مواردی در مصراعهای دیگر) و ثانیاً اغلب ردیف را «است حسین» انتخاب کردهاند. برخی از اشعار به دست آمده با سیاق مذکور به ترتیب الفبای شهرت یا تخلّص شاعر از این قرار است (از برخی اشعار که نام شاعرش معلوم نبود، فعلاً چشم پوشیدیم):
✴️#مهدی_آصفی:
عقل بشر از درک تو مات است، حسین
نام تو کلید مشکلات است، حسین
در شأن تو این بس که رسول اکرم
فرمود: سفینة النّجاة است، حسین
✴️#مهدی_آصفی:
شیرازهی دفتر حیات است، حسین
محبوب قلوب کائنات است، حسین
از قصّهی فطرسِ مَلَک شد معلوم
کوتاهترین راه نجات است حسین
✴️#علی_انسانی:
من نرد غم لیلی لیلا زدهام
دلخونم و چون لاله به صحرا زدهام
آن جا که سفینة النّجاة است، حسین
دریا، دلِ عشق و من به دریا زدهام
✴️#جواد_هاشمی_تربت:
ای زندهی عشق! ای قتیل عبرات!
آزادهی کربلا! اسیر کربات!
ما ظلمت محضیم و تو مصباح هدی
ما غرق گناهیم و تو کشتیّ نجات
✴️#محسن_حافظی:
محبوب تمام کائنات است حسین
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
دین نبوی زنده شد از کشتن او
احیاگر ذکر صلوات است حسین
✴️#محسن_حافظی:
آیینهی حقنمای عشق است حسین
در نای زمان، نوای عشق است حسین
بر فُلک نجات، آن دُر بحر شرف
فرهیخته ناخدای عشق است حسین
✴️#حسین_زارعی_خائف
شاهنشه کلّ کائنات است حسین
بر خلق خدا، پُر برکات است حسین
در بحر وجود، شیعیان را ز کرم
هم لنگر و کشتی نجات است حسین
✴️#خطیبی_همدانی:
مصباح هدی به کائنات است، حسین
فیّاض جمیع ممکنات است، حسین
کان کرم و بحر عطا و احسان
یعنی که سفینهی نجات است حسین
✴️#قاسم_رسا:
شاهی که سفینة النّجاتش خوانند
مصباح هدای کائناتش خوانند
آلوده به خاک ماتم اوست هنوز
آن آب که چشمهی فراتش خوانند
✴️#سید_محمد_رستگار:
خاک قدمش آب حیات است حسین
مهریهی مادرش فرات است حسین
غرقیم به دریای معاصی امّا
شادیم که کشتی نجات است حسین
✴️#صغیر_اصفهانی:
حلّال جمیع مشکلات است حسین
شویندهی لوح سیئات است حسین
ای شیعه! تو را چه غم ز توفان بلا؟
جایی که سفینة النّجاة است حسین
✴️#قنبر_ثانی (محمّدرضا کوزهگر کالجی):
محبوب خدا چشمهی جاری حیات،
خورشید رسل که بر روانش صلوات،
فرمود به امّت که حسین بن علی
مصباح هدایت است و کشتیّ نجات
✴️#سید_رضا_مؤید:
از روی حسین تا نقاب افکندند
در کشور عشق، انقلاب افکندند
تبریک به توفانزدگانِ غم و درد
کشتی نجات را به آب افکندند
✴️#سید_رضا_مؤید:
من در بر کشتی نجات آمدهام
در ساحل چشمهی حیات آمدهام
تا زودتر از زود گناهم بخشند
قبل از عرفه در عرفات آمدهام
✴️#سید_رضا_مؤید:
سرچشمهی خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی: نوشته بر ساقهی عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
✴️#مدرسی_صادقی:
سالار جمیع ممکنات است حسین
فرمانده دین، اصل حیات است حسین
دنیا ز بلیات بود بحر عظیم
بر دوست چو کشتی نجات است حسین
✴️#عبدالعلی_نگارنده:
هر چند که چشمهی حیات است، حسین
لبتشنه، لب آب فرات است، حسین
غم نیست اگر غرق گناهیم همه
چون بحر کرم، فُلک نجات است، حسین
✴️#میرزا_یحیی_اصفهانی:
اسباب نجات کائنات است، حسین
فیّاض جمیع ممکنات است، حسین
چون کشتی چار موجه شد در شط خون
با آن که سفینة النّجاة است حسین
🔅تکمله:
در این باب یک رباعی دیگر هم دیده شده که چون وجه تمایزی با دیگران داشت، جداگانه مطرح میشود. این رباعی از غافل مازندرانی است که به جای واژهی «سفینه»، واژهی «صحیفه» در آن آمده است:
✴️#غافل_مازندرانی:
در وحدت حق، مظهر ذات است، حسین
مستجمعِ افرادِ صفات است، حسین
یک سرّ شهادتش، از آن دان که به حشر
عنوانِ صحیفهی نجات است، حسین
❤️خدايا! عیدی ما را امر فرج آقای ما قرار بده🙏
#حضرت_امام_حسین_علیهالسلام
#بازنشر
#جواد_هاشمی_تربت
#رباعی
http://www.instagram.com/javadhashemi69/
@javadhashemi_torbat
《دارالعماره》 یا 《دارالاماره》؟
✍املای کدامیک صحیح است؟
◻️عمارت: بنا، ساختمان، آبادانی.
◻️امارت: امیر شدن، حکومت، ولایت.
بد نیست که به تناسب اشعار حضرت #حضرت_مسلم_علیهالسلام یادآور شوم که "دارالاماره" به معنی مقرّ فرماندار و قصر فرمانروا که در اشعار عاشورایی دیده و شنیده میشود با همین املا (دارالاماره) درست است.
#املا
#بازنشر
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat