#گزیده_سخنرانی آیتالله جاودان در حسینیۀ آیتالله شیخ مرتضی زاهد رحمة الله
#جلسه_هفتگی_چهارشنبه (۹۷/۵/۱۰)
✅ نقشۀ شوم #ذوالریاستین و نجات #امت_اسلام توسط #امام_رضا علیهالسلام
📝 صدر اعظم #مأمون، #فضل_بن_سهل، ملقب به ذوالریاستین، تصمیم داشت با نابود کردن #بنی_عباس، دین #زرتشتی را حاکم کند. بزرگان بنیعباس از #بغداد برای مأمون نامه مینوشتند که وضع بغداد آشفته است و تو باید به اینجا بیایی؛ اما ذوالریاستین نامهها را پنهان میکرد و به مأمون نمیداد. این، برای حضرت رضا مخفی نبود. حضرت مامون را دیدند و گفتند که این، نامهها را میگیرد و نابود میکند. به تو خبرش را نمیدهد که وضع اصل کشور چقدر در خطر است. به فضل که مراجعه میکنی میگوید آقا همه جا امن است. شما همینجا تشریف داشته باشید.
📜 از طرفی برادر فضل که علم تنجیم میدانست، پیشبینی کرده بود که خطری او و مأمون و امام رضا علیهالسلام را تهدید میکند و در یک روز خاصی برای آنها آتش و خون دیده بود. ذوالریاستین ماجرا را به مأمون گفت و به وی پیشنهاد داد که در این روز خاص هر سه نفر به #حمام بروند و #حجامت کنند (هم گرما هست و هم خون) تا خطر برطرف شود. طرح خود ذوالریاستین این بود که در این روز سربازان خودش را به سمت حمام بفرستد تا مأمون و امام را بکشد. مأمون ابتدا پیشنهاد وی را پذیرفته بود؛ اما وقتی به امام این مطلب را گفت، امام فرمود من نمیآیم و به تو هم توصیه میکنم نروی. لذا ذوالریاستین خودش بهتنهایی به حمام رفت. مأمون که فهمیده بود، او بنای بر به هم زدن دولت و قدرت او دارد آدم به حمام فرستاد و فضل را کشتند. سربازان ایرانی که تحت فرمان فضل بودند آمدند دور کاخ مأمون. کاخ مأمون محاصره شده. دست هرکدام یک مشعل است و می خواهند این کاخ را با هرکس در کاخ است به آتش بکشند. مامون از حضرت رضا کمک خواست. حضرت آمدند بالای کاخ مامون به سربازان ایرانی فرمودند بروید. اینها وقتی داشتند میرفتند زیر دست و پا میرفتند. خطر از مامون گذشت. امام بخاطر حفظ دولت اسلام مأمون را کمک کردند. هنوز یک ماه از نجات جان مامون نگذشته بود که مامون حضرت رضا علیه السلام را مسموم کرد.
♦ در حدیث خواندیم که امام رضا مایۀ نجات امت است و خداوند به وسیلۀ امام رضا از خونریزی جلوگیری میکند. اگر طرح ذوالریاستین عملی میشد، کشتار بزرگی بپا میشد و #اسلام از بین میرفت؛ اما امام جلوی این نقشه را گرفتند.
https://eitaa.com/javedan_ir
#موسسه_ايمان_ماندگار