eitaa logo
javedan.ir
15.9هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
333 ویدیو
1 فایل
حضرت آیت الله جاودان (حفظه الله) 👈در این کانال می توانيد کلیه ی بیانات، اخبار و رویدادهای مربوط به معظم له را دنبال نمایید. ‎
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت‌الله جاودان در حسینیۀ آیت‌الله شیخ مرتضی زاهد رحمة الله (۹۷/۵/۳) میلاد با سعادت امام رضا ✅ فضیلت امام رضا علیه‌السلام 📝 این احادیث از کتاب تألیف رحمةالله نقل می‌شود. 1⃣ علیه‌السلام: « را ضامن شدم برای كسی كه پدرم را در زيارت كند و به حق او عارف باشد.» این حدیث به صُوَر مختلف نقل شده‌است. «به حق او عارف باشد»؛ یعنی ایشان را بداند. 2⃣ : «هر كس مرا زيارت كند مثل كسی خواهد بود كه صلّی‌الله‌علیه‌وآله را زيارت كرده باشد و حقتعالی ثواب هزار خالص و هزار عمرۀ مقبوله برايش بنويسد و من و پدرانم در روز شفيعان او باشيم.»‏ اگر کسی زیارتش قبول و درست باشد، چنین اجری خواهد داشت. 3⃣ هروی گفت از حضرت رضا شنيدم كه مي‌فرمود «بخدا قسم کسی از ما نیست مگر آنكه کشته و شود (کسی از# ائمه علیهم‌السلام به از دنیا نمی رود)» پس به آن بزرگوار عرض شد يا ابن رسول اللَّه كيست که تو را شهيد مي‌كند؟ فرمود: «بدترين خلق خدا در زمان من (در مورد بدی ، چیزهای عجیب و غریبی نقل شده‌است. خودش گفته بود که و با کمک و حکومت می‌کردند؛ اما من به تنهایی حکومت می‌کنم. قدرت مأمون از معاویه و عبدالملک هم بیشتر بود.) مرا به زهر شهيد مي‌كند. پس از آن مرا در خانۀ خالی و بلاد غربت دفن مي‌كنند. آگاه باشيد هر كه مرا در محل غريبی من (با اینکه امام رضا علیه‌السلام حدود یک میلیون دارد، اما باور کنید که امام باز هم است.) زيارت كند حقتعالی برای او بنويسد اجر صد هزار شهيد و صد هزار صدّيق و صد هزار حج‏ كننده و عمره‏ كننده و صد هزار جهادكننده و او را در زمرۀ ما محشور گرداند (این، بزرگترین اجر است) و او را در رفيق ما در درجات بلند قرار دهد.»
آیت‌الله جاودان در حسینیۀ آیت‌الله شیخ مرتضی زاهد رحمة الله (۹۷/۵/۱۰) ✅ فضائل علیه‌‌السلام از زبان علیه‌‌السلام 📝 يزيد بن سليط زيدی (كه کنیه‌‌اش اباعماره است) گويد: در بين راهی كه به مي‌‌رفتيم به عليه‌‌السلام برخوردم و عرض كردم: قربانت گردم، اين مكان را كه ما در آن هستيم به ياد می‏آوريد؟ فرمود: آری، تو هم يادت می‏آيد؟ عرض كردم: آری، من و پدرم شما را در اينجا ملاقات كرديم و امام صادق عليه السلام و برادران شما هم بودند. پدرم به امام صادق عليه‌‌السلام عرض كرد: پدر و مادرم بقربانت، شما همه‏ امامان مطهر (پاک‌‌شده، معصوم) هستيد، ولی كسی از بر كنار نمي‌‌ماند. به من مطلبی بفرمائيد كه به جانشين خود باز گويم (مي‌‌خواهد بگويد: من انتظار ندارم كه بعد از وفات شما زنده بمانم، بلكه ميخواهم امام بعد از شما را بفرزندان و جانشينان خود معرفى كنم‏) تا گمراه نشود. فرمود آری ای اباعبداللَّه؛ (كنيۀ سلیط زیدی) اينان پسران منند و اين سرور آنهاست- و به شما () اشاره كرد- اوست كه حُكم (قضاوت يا حكمت) و فهم و سخاوت و شناسائی احتياجات و اختلافات مردم را در امر دين و دنياشان مي‌‌داند و اخلاق و همسایگی‌‌اش نيكوست، و او دری از درهای خدای عز و جل است و امتياز ديگری دارد كه از همۀ اينها بهتر است، پدرم عرض كرد: آن چيست پدر و مادرم بقربانت؟ حضرت فرمود: خدای عز و جل فريادرس و پناه و علم و نور و فضيلت و حكمت اين امت را از صلب او بيرون آورد (يعنی عليه‌‌السلام)؛ او بهترين مولود و بهترين كودك است، خدای عز و جل به وسيلۀ او از خون‌‌ريزی جلوگيری كند، و ميان مردم آشتی دهد و پراكنده را گرد آورد و رخنه را اصلاح كند، برهنه را بپوشاند و گرسنه را سير كند و هراسان را ايمن سازد؛ خدا به بركت او فرستد و بر بندگان ترحم كند، او (در سن جوانی و پيری) بهترين پيران و بهترين جوانان است‏ ... (، ج ۴۸، ص ۱۲) www.javedan.ir https://eitaa.com/javedan_ir
آیت‌الله جاودان در حسینیۀ آیت‌الله شیخ مرتضی زاهد رحمة الله (۹۷/۵/۱۰) ✅ نقشۀ شوم و نجات توسط علیه‌‌السلام 📝 صدر اعظم ، ، ملقب به ذوالریاستین، تصمیم داشت با نابود کردن ، دین را حاکم کند. بزرگان بنی‌‌عباس از برای مأمون نامه می‌‌نوشتند که وضع بغداد آشفته است و تو باید به اینجا بیایی؛ اما ذوالریاستین نامه‌‌ها را پنهان می‌‌کرد و به مأمون نمی‌‌داد. این، برای حضرت رضا مخفی نبود. حضرت مامون را دیدند و گفتند که این، نامه‌‌ها را می‌‌گیرد و نابود می‌‌کند. به تو خبرش را نمی‌‌دهد که وضع اصل کشور چقدر در خطر است. به فضل که مراجعه می‌‌کنی می‌‌گوید آقا همه جا امن است. شما همینجا تشریف داشته باشید. 📜 از طرفی برادر فضل که علم تنجیم می‌‌دانست، پیش‌‌بینی کرده بود که خطری او و مأمون و امام رضا علیه‌‌السلام را تهدید می‌‌کند و در یک روز خاصی برای آن‌‌ها آتش و خون دیده بود. ذوالریاستین ماجرا را به مأمون گفت و به وی پیشنهاد داد که در این روز خاص هر سه نفر به بروند و کنند (هم گرما هست و هم خون) تا خطر برطرف شود. طرح خود ذوالریاستین این بود که در این روز سربازان خودش را به سمت حمام بفرستد تا مأمون و امام را بکشد. مأمون ابتدا پیشنهاد وی را پذیرفته بود؛ اما وقتی به امام این مطلب را گفت، امام فرمود من نمی‌‌آیم و به تو هم توصیه می‌‌کنم نروی. لذا ذوالریاستین خودش به‌‌تنهایی به حمام رفت. مأمون که فهمیده بود، او بنای بر به هم زدن دولت و قدرت او دارد آدم به حمام فرستاد و فضل را کشتند. سربازان ایرانی که تحت فرمان فضل بودند آمدند دور کاخ مأمون. کاخ مأمون محاصره شده. دست هرکدام یک مشعل است و می خواهند این کاخ را با هرکس در کاخ است به آتش بکشند. مامون از حضرت رضا کمک خواست. حضرت آمدند بالای کاخ مامون به سربازان ایرانی فرمودند بروید. این‌‌ها وقتی داشتند می‌‌رفتند زیر دست و پا می‌‌رفتند. خطر از مامون گذشت. امام بخاطر حفظ دولت اسلام مأمون را کمک کردند. هنوز یک ماه از نجات جان مامون نگذشته بود که مامون حضرت رضا علیه السلام را مسموم کرد. ♦ در حدیث خواندیم که امام رضا مایۀ نجات امت است و خداوند به وسیلۀ امام رضا از خون‌‌ریزی جلوگیری می‌‌کند. اگر طرح ذوالریاستین عملی می‌‌شد، کشتار بزرگی بپا می‌‌شد و از بین می‌‌رفت؛ اما امام جلوی این نقشه را گرفتند. https://eitaa.com/javedan_ir
در حسینیۀ آیت‌الله شیخ مرتضی زاهد رحِمَهُ الله علیه‌السلام (۹۷/۸/۱۶) ✅ وقتی علیه‌السلام جان دشمنشان را نجات می‌دهند ... 📝 امام رضا علیه‌السلام بجز اینکه مانع توطئۀ شدند و را از اینکه فضل نامه‌های اهل را پنهان می‌کند، با خبر ساختند و بدین ترتیب مانع خونریزی و فتنۀ بزرگی در عالم اسلام شدند، چندین بار هم جان مأمون را نجات دادند. اولاً مانع از آن شدند که مأمون با فضل بن سهل به حمام برود و به‌وسیلۀ مأموران فضل کشته شود. دوم بعد از کشته شدن، فضل وقتی لشکریان کاخ مأمون را محاصره کردند و خواستند کاخ را با اهلش به آتش بکشند، مأمون از امام کمک خواست. امام از خود استفاده کردند و به لشکریان فرمودند: «بروید»؛ با این دستور لشکریان رفتند و جان مأمون نجات پیدا کرد. اما حدود یک ماه بعد مأمون امام را مسموم کرد. وقتی انار یا انگور مسموم را به امام خوراند، امام برخاستند که بروند؛ ولی مأمون به امام گفت قدری بمانید و نروید. امام به او گفت من بروم برای تو بهتر است! اگر آثار مسمومیت امام در خانۀ مأمون آشکار می‌شد، مردم می‌فهمیدند و او را تکه‌تکه می‌کردند. فردای آن روز هم مأمون شیون‌کنان در تشییع جنازه حاضر شد. (از خواص این است که چشمش در دست خودش است و هر وقت بخواهد گریه می‌کند.) او خطاب به امام می‌گفت چه کنم که هم تو را از دست دادم و هم مورد اتهام هستم. به هر حال اگر آثار مسمومیت امام در خانۀ مأمون هویدا می‌شد، دیگر نسبت قتل امام به مأمون، در حد اتهام باقی نمی‌ماند. ⚠ در از هیچ دشمنی مثل مأمون بد تعبیر نشده‌است. به او گفته شده «»؛ در مورد معاویه چنین تعبیری نشده‌است. www.javedan.ir
◾آمدم ای شاه پناهم بده... 📱@javedan_ir 🌐 www.javedan.ir
هدایت شده از javedan.ir
◾آمدم ای شاه پناهم بده... 📱@javedan_ir 🌐 www.javedan.ir