eitaa logo
تلنگر بیداری دانشگاهیان بیدار
587 دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
520 فایل
جبهه اتحاد دانشگاهیان بصیر ایران
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ تأملی در نامه موسوی خوئینی‌ | محمدکاظم ⭕️ در نبرد نرم و سخت جمهوری اسلامی ایران با آمریكا و اروپا یك دفعه نامه سرگشاده آقای سر باز می‌كند و برخی ناگواری‌ها در مدیریت دولت و غفلت مسئولین و عدم عمل به وعده‌ها را به حساب رهبری و شیوه و روش مدیریت كلان كشور فاكتور می‌كند،‌ آن‌هم از سوی كسی كه خود و جریان او در به وجود آمدن وضعیت كنونی و كاركرد دولت فعلی مسئولیت مستقیم دارند. آقای خوئینی‌ كافی است یك بار دیگر شعارها و وعده‌های آقای روحانی را در میتینگ‌های انتخاباتی كه این روزها در فضای مجازی مورد بازخوانی قرار گرفته، مطالعه كنند، ببینند از چه كسی حمایت كرده‌ و او چه كارنامه‌ای از خود باقی گذاشته است و نقش او و دوستانش در این دولت و نابسامانی‌های به وجود آمده چیست؟ انصاف این بود حداقل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می‌پذیرفت و می‌گفت دولت فعلی كه مورد حمایت اوست، را از دولت قبل چند تحویل گرفت و الان چند است؟ پرونده ایران در شورای حكام و شورای امنیت سازمان ملل چه وزنی داشت و الان چه وزنی دارد؟ اعتماد به آمریكا و بی‌تدبیری در برجام چه هزینه‌هایی روی دست مردم گذاشته است؟ ⭕️ آقای خوئینی‌ كه یك دفعه به فكر نقد روش و شیوه كشور افتاده‌اند؟ ⭕️ این نامه قاعدتا باید خطاب به باشد و كه همه آرزوها و راه‌حل‌های مدیریت كشور را در سبد گذاشتند و با لگد خود به این سبد، هرچه در آن بود به زمین ریخت. حرف اصلی ایشان در نامه، موضوع شیوه و روش مدیریت كلان كشور توسط رهبری است. هر كس كه آغاز نامه را می‌بیند، در جست‌وجوی آن است كه وی یك راه‌حل جدید بدهد و سخن از شیوه و روش نو برای اداره كشور به میان آورد، اما نامه خیلی سریع بدون پاسخگویی به این انتظار پایان می‌یابد. او می‌گوید؛ «اگر شیوه‌ای كه در اداره كشور تاكنون به كار رفته،‌ نتیجه محاسبات متعارف و براساس آرا و تحلیل‌های شناخته‌شده در حكمرانی است، پس هستند كسانی پرشمار و صاحبنظرانی كه حق دارند و باید مجاز باشند تا زبان و قلم به نقد بگشایند و درست و نادرست آن را تذكر دهند.» ⭕️ خب، بسم‌الله، درست و نادرست آن را تذكر دهند. خود آقای خوئینی‌ بگوید شیوه و روش درست كدام است؟ اما خبری از این درستی و نادرستی نیست! وی ادامه می‌دهد: «اما اگر مبنای تصمیمات این چند دهه، دانسته‌هایی از مبادی غیرمتعارف است كه در اختیار خواصی از بندگان خداست كه بنده و امثال بنده هیچ حظّی از آن نداریم، در این صورت آنچه بر كشور، مردم و جمهوری اسلامی می‌گذرد، سرنوشتی محتوم و گریزناپذیر است.» ⭕️ چه كسی گفته تصمیمات كشور در اختیارخواصی از بندگان خداست؟ ⭕️ براساس نصوص حكمرانی كه در قانون اساسی آمده است، اتخاذ می‌شود. دولت‌ها و مجالس تصمیم‌گیری یكی پس از دیگری با می‌آیند و می‌روند و مسئولیت حسن و قبح تصمیمات خود را در فرآیند تصمیم‌گیری قانونی در نهادهای قانونی كشور باید بپذیرند. اگر آقای خوئینی‌ غیر از آنچه كه در در مورد آیین حكمرانی، راه و روش و شیوه‌ای دارند باید در این نامه می‌آوردند. اگر ندارند،‌ همان كه در ۱۸_تیر_۷۸ و ۸۸ به آن مبادرت كردند، خب، مردم و رهبری آن را قبول ندارند این شیوه‌ها به دشمن است! این كه گفته‌اند؛ «باید مجاز باشند تا زبان و قلم به نقد (شیوه و روش حكمرانی) بگشایند» گویی تاكنون مجاز نبودند. تاریخ دو دهه اخیر نشان می‌دهد آقای و همپیمانان او مردم پیش رفته‌اند. نقد با زبان و قلم كه جای خود دارد! شیوه و روش آقای خوئینی‌ در به چالش كشیدن سازوكارهای تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در نهادهای قانونی نظام از شورای عالی امنیت گرفته تا تصمیمات دولت، مجلس و نهادهای قضائی تاكنون جواب نداده است. به‌ویژه آمریكا بدون هیچ آورده‌ای كه نمونه‌‌اش را در دیدیم، رویكرد درستی نیست. ⭕️ از ۷۸ بیرون آمد، از ۸۸ و از ، . خوب بود ایشان در این نامه حداقل اشاره‌ای به روش‌ها و شیوه‌هایی كه تاكنون به كار برده‌اند،‌ یاد می‌كردند و یا اگر روش و شیوه‌ای برای آینده غیر از این‌ها سراغ دارند، ذكری به میان می‌آوردند. ⭕️ كسانی كه این فجایع را به بار آوردند، جزء خواص بندگان خدا نبودند، بود ⭕️ متن کامل یادداشت در زیر https://www.farsnews.ir/news/13990409000025 ۷۸ ۸۸ @jedbie تلنگر بیداری دانشگاهیان بیدار
⭕️ فرازهایی از یادداشت ⭕️ تأملی در نامه موسوی ها محمدکاظم ⭕️ خدا رحمت كند شهید و او را با اولیای خدا محشور بگرداند. او در خود، شهادت به داد و فرمود؛ « ، كسی كه نسبت خود را با انقلاب، جمهوری اسلامی و شخص تعریف نكند.» ⭕️ به عنوان كوچك‌ترین آقای عرض می‌كنم؛ شما كه سابقه خدمت به انقلاب در زمان امام(ره) به عنوان دادستان انقلاب، امیرحاج و… داشته‌اید، چرا باید در خود دو سیاسی را ثبت كنید و آدرس خود را در این نامه برای اجرای به آمریكایی‌ها بدهید؟ شما خوب می‌دانید مردم از این فتنه‌ها با عبور می‌كنند. تشییع باشكوه پیكر مطهر شهید حججی و شهید سلیمانی ثابت كرد به دنبال چه منطقی هستند و از چه اراده‌ای در مدیریت كشور حمایت می‌كنند. احترام به این و به رسمیت شناختن این ، و عاقبت به‌خیری است. متن کامل یادداشت در زیر https://www.farsnews.ir/news/13990409000025 ۷۸ ۸۸ @jedbie تلنگر بیداری دانشگاهیان بیدار
💢 بزرگترین دستاورد دولت روحانی !!! 🔸 محمدکاظم کمتر از 3 ماه به پایان دو دوره دولت روحانی باقیمانده است. اگر کسی سؤال کند که بزرگترین دستاورد دولت روحانی چیست، چه پاسخی برای آن داریم؟ پاسخ آن است: که میتوان آنرا بزرگترین هم بدانیم، آن است که به آمریکا و سه کشور شرور اروپایی نمیتوان اعتماد کرد! بزرگترین دستاورد دولت کنونی آن است که با مذاکره و حتی توافق امضای 6 قدرت جهانی پای هیچ ورق پاره ای نمیتوان ذره ای به توافقات دلخوش بود! بزرگترین دستاورد دولت روحانی آن است، منظور از مذاکره و توافق وادار کردن ملت به عقب نشینی گام به گام و واگذاری قدرت ملی و از دست دادن مؤلفه های امنیت ملی برای فرود ضربه آخر همچنانکه در لیبی و چند جای دیگر رخ داد. بزرگترین دستاورد دولت روحانی آن است، توافق یک "سراب" و رفع تحریم های ظالمانه از طریق مذاکرات یک "توهم" است. اگر قرار است چیزی بدست آوردیم، فقط "مقاومت" جواب میدهد. آمریکا و اروپا، 27 تعهد در برجام پذیرفته اند که به هیچکدام از آن تعهدات عمل نکردند. در عوض دولت روحانی به تمامی تعهدات خود یکسویه عمل کرد و بیش از 15 بار آژانس گواهی داد که ایران به تعهدات خود عمل کرد. اما آب از آب تکان نخورد. نه تنها هیچ تحریمی برداشته نشد، بلکه بر حجم و اندازة آن افزوده گشت. با 700 نوع تحریم و با 800 نوع تحریم، رکوردار تحریم های ظالمانه علیه ملت ایران هستند. معلوم شد آمریکا و اروپا با خباثت هرچه تمامتر زیر لبخندهای دیپلماتیک به فکر فعال کردن «مکانیسم ماشه» هستند. متأسفانه مواضع آقای روحانی در طول مذاکرات و پس از آن و حتی پس از خروج ترامپ و روی کار آمدن بایدن دنبال فعال کردن «مکانیسم باشه» میباشند. اظهارات آخرین چهارشنبه رئیس جمهور در پایان نشست هیئت وزیران نشان میدهد که وی میخواهد همه این دستاوردها را به وعده های دروغین آمریکا و لابی پیدا و پنهان مذاکرات به باد دهد. آقای روحانی میگوید: «اگر این اقلیت داخلی از سنگ اندازی و تخریب دست بردارند، دولت هم بلد است هم قادر است و هم میتواند به خوبی به تحریمها پایان دهد.» اولین اشتباه آقای روحانی این است که نمیخواهد از « » آنهم با کارنامه عدم توفیق در دیپلماسی خارجی و عدم توفیق در پاسخگویی به نیازها و مطالبات معیشتی مردم و عدم تحقق وعده های انتخاباتی، عبور کند. آقای روحانی حاضر نیست اعتنایی به این نظرسنجی هایی که خودشان کرده اند، کند و همچنان خود را در جایگاه اکثریت میبیند. این یک اشتباه نیست، انکار یک حقیقت و واقعیت خارج از ذهن هر ایرانی است که همه آنرا میبینند، اما او حاضر نیست آنرا ببیند. دومین خطای روحانی آن است که آنچه او دیدند و گفتند «سنگ اندازی» و «تخریب» تلقی میکند. گفتند به آمریکا و اروپا و وعده های آنها دلخوش نکنید، نمیشود به آنها اعتماد کرد. اما رفتند اعتماد کردند و دستاوردی جز«خسارت محض» نداشتند. سومین خطای روحانی آن است که میگوید؛ «دولت بلد است» این بلدم بلدم را 8 سال است مردم گوش کردند و به آن اعتماد کردند. اما دستاورد این بلدم بلدم را در اوضاع اقتصادی کشور و میبینند. چهارمین خطای روحانی این است که میگوید: قادر است و میتواند تحریمها را بردارد. اما نمیگوید این چیزی که نتوانسته است طی 8 سال گذشته بردارد، چگونه میتواند ظرف 2 ماه بردارد؟! پنجمین اشتباه روحانی آن است که میگوید؛ «هر جناح و فردی حتی یکساعت به هر دلیلی که امروز فقط دلیل آن انتخابات 1400 است دربرداشته شده تحریمها، پایان دادن آنها را به تأخیر بیندازد، یک خیانت بزرگ به تاریخ و ملت ایران است. » او با این گفتار دشمن را در اعمال تحریمهای ظالمانه تبرئه کرده است و متهم را یک اقلیت خیالی داخلی معرفی میکند که حتی نمیتواند آدرس آن را بدهد. ششمین اشتباه روحانی آن است که سیاست خارجی کشور را دستخوش رقابتهای انتخاباتی قرار داد و دشمن را تحریک به مداخله در این رقابتها کرد.با این که میتواند و قادر است و بلد است تحریمها را بردارد، فرصتهای بزرگی را از دست داد. فرصتهایی که میتوانست با رونق و جهش تولید و اتکاء به تولید داخلی تحریمها را بلااثر و بلاموضوع کند. آقای روحانی این بود که کشوری ثروتمند مثل ایران را که در جایگاه هیجدهمین اقتصاد جهان نشسته است با دولتی فقیر اداره کرد و نخواست گره های مشکلات کشور را در حوزه اقتصاد با سرانگشت تدبیر جوانان و تلاش ملت ایران حل کند. دل به وعده های پوچ ، بی اساس و دروغین غرب بست. بیش از دو سال معطل مذاکرات و توافق شد. با آنکه تصریح کرده بود در روز امضای قرارداد برجام، همه تحریمهای پولی، بانکی، کشتیرانی و نفتی .... برداشته میشود، 5 سال معطل برداشتن تحریمها شد. هنوز هم معطل برداشتن تحریمهاست. فکر میکند آنها در این دو و👇
⭕️صداهای ناهم‌ساز! ✍محمدکاظم 1- محمدرضا ، رئیس مرکز استراتژیک ریاست جمهوری دوران اصلاحات در قالب یک پرسش و پاسخ، در برخورد با اساتید ضدانقلاب صادر کرده است. از برخی مطالب او که ناسزا و تیکه‌پرانی است خودداری می‌کنم اما حرف حساب او این است که؛ - این نوع اساتید صدای متفاوت از صدای قدرت ترویج می‌دهند. - باید و دست‌آموز جایگزین اساتیدی شوند که نمی‌توانند یا نمی‌خواهند پژواک صدای حاکم در دانشگاه‌ها باشند. - به نظر من با این پروژه چیزی باقی نمی‌ماند. باید آستانه تحمل خود را بالا ببرند و به صداهای ناهمخوان گوش فرا دهند. صداهای ناهم‌ساز را به رسمیت بشناسند. - می‌بینید که از چندی پیش در آ‌ستانه سالگرد وقایع سال گذشته تمهیداتی در سطح شهر پیاده شده است و... آقای تاجیک بحث از «زیست جهان»، «صدای متفاوت» و «صداهای ناهمخوان و ناهم‌ساز» در این بیانیه به میان آوردند. آیا می‌توانند زیست جهان اساتید به‌اصطلاح اخراجی را بیان کنند بگویند آن‌ها در چه جهانی زیست فکری دارند؟! آیا او می‌تواند بگوید چرا «ساز» این جماعت و «صدای» آن‌ها علاوه بر دانشگاه از رادیو آمریکا، رادیو بی‌بی‌سی و دیگر بوق‌های امپریالیستی شنیده می‌شود؟! او اساتید همراه مردم و انقلاب را «اهلی» و «دست‌آموز» می‌داند. آیا می‌تواند راجع به هویت به سرویس‌های امنیتی دولت‌های غربی دو کلمه بنویسد؟! آیا او می‌تواند به این سؤال پاسخ دهد چرا برخی اساتید دانشگاه مثل شهید فخری زاده‌ها و شهدای هسته‌ای در فهرست ترور رژیم صهیونیستی قرار دارد اما برخی اساتید در فهرست تجلیل و تکریم بوق‌های آمریکا؟! ساز خروج از حاکمیت را چه کسانی می‌زدند و در سال 88 چه کسانی عضویت و سیا را در تهران پذیرفتند و چرا سازهای ضربی ضدانقلاب پیرامون دروغ تقلب در انتخابات را طی 8 ماه در کف خیابان به‌صورت گوش‌خراش می‌زدند؟! این غائله سال گذشته که رسواتر از آن دو همنوایی با آمریکا، اسرائیل و انگلیس در سال 88 بود،ساز تجزیه‌طلبی و ساز بی‌حجابی را به دیگر نماهنگ‌ها و سازهای براندازی افزودند. تا آنجا که اعلام کرد هم در غائله 88 و هم در غائله 98 و 1401 این‌هایی که در تهران سروصدا می‌کنند هستند و به نمایندگی از ما با حکومت ایران می‌جنگند. امروز سخن از علم و دانش و آگاهی از سوی این جماعت در دانشگاه نیست سخن از «هم‌سازی»، «هم‌نوایی» و «هم‌صدایی» با دشمن خون‌خوار ملت یعنی آمریکاست! 2- جماعتی که به غرب برای استخدام در کارتل‌ها و تراست های مالی و اقتصادی غرب تحت عنوان «مهاجرت» می‌روند به ساز و صدای چه قدرتی می‌رقصند؟! اگر دانشجو و استاد دانشگاه مثل میلیون‌ها ایرانی شعار «ما همه سرباز توایم خامنه‌ای گوش‌به‌فرمان توایم خامنه‌ای» سردهند این می‌شود هم‌صدایی باقدرت حاکم و هم‌نوایی با صدای قدرت ، اما اگر به ساز آمریکا و انگلیس و فرانسه برقصند و دنبال براندازی و تجزیه ایران و مخالفت با احکام خدا باشند، می‌شود «صدای متفاوت»! اگر دانشجو و استاد، سرباز امام زمان (عج) باشند برای اعتلای اسلام و انقلاب و ایران کار کنند دانشگاه می‌شود «پادگان» و «سربازخانه»! اما اگر در خیابان فحاشی و هتاکی کند و اعمالی انجام دهد که حتی شرورترین افراد جامعه از آن‌ها تبری می‌جوید می‌شود صدای متفاوت و صدای ناهمخوان! نباید احدی خود را در حد بوقچی آمریکا در میدان سیاست فرو کاهد. از آن مهم‌تر نباید کسانی که اشتهای ورود به حاکمیت را دارند و ایامی وزیر و وکیل بودند از این بوق‌ها حمایت کنند. 3- سخن آخر اینکه 156488 استاد در دانشگاه‌های دولتی و 100113 استاد در دانشگاه‌های غیردولتی مشغول خدمت هستند. اساتید و میلیون‌ها دانشجو در دانشگاه، شریف‌ترین و پاک‌ترین و عزیزترین قشر جامعه ما هستند. آن‌ها بار عقلانیت،معنویت،پیشرفت و توسعه کشور را به دوش دارند. این‌همه سروصدا در مورد به‌اصطلاح اخراج اساتید که به ادعای حضرات کمتر از 100 نفر است، به چهار دهم درصد هم نمی‌رسد! تعجب از برخی سایت‌های خبری است که همت خود را مصروف دفاع از این جماعت موسوم به اخراجی گذاشته‌اند که برخی از آن‌ها یا قراردادشان تمام‌شده یا بازنشسته شدند و فقط چند نفر بوق اجانب هستند که این‌همه غوغا برای اخراج آن‌ها راه افتاده است. قرآن را آتش می‌زنند، با تجزیه‌طلبان هم‌صدایی می‌کنند، به‌حکم الهی حجاب اهانت می‌کنند،برهنگی را ترویج می‌کنند و... از سنگ صدا درمی‌آید اما از حضرات صدایی درنمی‌آید اما چند مدرس دانشگاه که دانشگاه را با جای دیگر اشتباه گرفته‌اند به دلایل معلوم و مشخص اخراج می‌شوند، جیغ‌وداد در برخی رسانه‌های داخل و خارج کشور راه می‌اندازند و فریاد می‌زنند که می‌خواهند صدای متفاوت را خاموش کنند! ؟
❇️دیپلمات شعبده‌باز در دوزخ! ✍ محمدکاظم انبارلویی چهارشنبه گذشته مردی در آمریکا به سوی جهنم رهسپار شد که در کارنامه مسؤولیت‌های کلیدی او در ساختار هژمونی غرب، کشتار بی‌رحمانه میلیون‌ها نفر ثبت شده است. دکتر گرندن، استاد تاریخ دانشگاه «ییل» و نویسنده کتاب بیوگرافی هنری کیسینجر می‌گوید: او بانی کشتار حداقل 3 میلیون انسان در دوره مسؤولیت خود بوده است. کریستوفر هیجنس نیز در کتاب خود می‌نویسد هنری کیسینجر یک دیپلمات شعبده‌باز بود. او رسما در قالب یک دیپلمات، جنایات جنگی در ویتنام و کامبوج را مدیریت می‌کرد. او عامل کشتارهای هولناک در اندونزی و عامل اصلی کودتای ننگین در شیلی علیه سالوادور آلنده محسوب می‌شد. هنری کیسینجر معمار اصلی سیاست خارجی آمریکا در دوران جرالد فورد و نیکسون، آن هم برمبنای تئوریزه‌سازی جنایات جنگی و کشتار جمعی بود. می‌توان کیسینجر را تعمیرکار اصلی ماشین جنگی آمریکا در نیمه دوم قرن بیستم دانست. کیسینجر در جنگ کثیف در آرژانتین به دیکتاتور این کشور کمک کرد یک کشتار بی‌رحمانه را مدیریت کند. ماجرا به این نقطه ختم نمی‌شود. او مردم کامبوج را به مبارزه با گروه کمونیستی خمرهای سرخ به توپ بست و حداقل یک میلیون نفر در بمباران‌های وحشیانه کامبوج کشته شدند. هنری کیسینجر در سمت مشاور راکفلر و وزیر خارجه آمریکا در دوران نیکسون و جرالد فورد و سمت‌هایی چون رئیس شورای امنیت ملی آمریکا، استراتژیستی جنگ‌طلب و بحران زیست در نیمه دوم قرن بیستم بود و به تعبیر مرحوم سیدجلال آل‌احمد کسی بود که «جنگ را غسل تعمید می‌داد». کیسینجر با کارنامه‌ای ننگین از جنایات جنگی و کشتار جمعی جایزه صلح نوبل را هم دریافت کرد! این رویداد وقیح و مضحک به‌گونه‌ای بود که ۲ نفر از اعضای کمیته نوبل به عنوان اعتراض استعفا کردند! کیسینجر در سمت مشاور جرج واکر بوش رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده در ماجرای 11 سپتامبر به عنوان رئیس کمیته بررسی این حادثه تعیین شد؛ همان حادثه پربحثی که از دل آن، حمله به افغانستان و عراق استخراج شد! او ماشین جنگی آمریکا را به باتلاق جنگ افغانستان هدایت کرد و شاهد فرار ناتو از کابل به دلیل شکست آشکار این تجاوز بود. او در عراق بیش از یک میلیون نفر از مردم بیگناه را سلاخی کرد! هنری کیسینجر در همه این سال‌ها به عنوان یک یهودی صهیونیست به مدت نیم‌قرن پشت سر همه جنایات صهیونیست‌ها در سرزمین‌های اشغالی بود. سهم او در کشتار، آوارگی و گسترش اشغالگری و جنایات جنگی رژیم غاصب صهیونیستی حتی در ۱۰۱ سالگی و در نبرد اخیر توفان الاقصی یک سهم عمده و تعیین‌کننده است. او در تمام اتاق‌های جنگ نرم و سخت آمریکا در جهان به مدت نیم‌قرن در صدر می‌نشست و را به عهده داشت. کیسینجر پشت همه جنایات آمریکا علیه ایران از کودتا تا جنگ داخلی و خارجی بود و البته هیچ یک از طرح‌های ضدایرانی وی راه به جایی نبرد. دیدگاه درباره ایران پس از انقلاب اسلامی جالب است. او می‌گفت «مقامات آمریکایی مرتب از من سوال می‌کنند با ایران چه کنیم؟ پاسخ من همیشه ثابت است، هیچ کار! چون جمهوری اسلامی مجهز به است و قابلیت نابود کردن خودش را دارد. نیاز نیست کسی کاری کند». امید کیسینجر در مواجهه با انقلابی که حضرت امام خمینی(ره) آن را بنیان گذاشتند، به سامری‌ها و قارون‌های داخلی بود. _ابوموسی_اشعری‌ها_بود او از این جماعت غرب‌اندیش و غربگرا و فریب‌خورده غرب به عنوان مصادیق و اجزای «سیستم خودتخریبی» ایران یاد می‌کرد و به حرکت آنها امید داشت! کیسینجر معتقد بود کسانی که ظاهرا داخل نهضت انقلاب هستند اما شیفته قدرت و ثروت و اسیر کبر و غرور و لجاجت هستند، می‌توانند ضربه اصلی را به انقلاب وارد کنند.
❇️آدم نرمال! ✍محمدكاظم انبارلويي دكتر محمود ، پژوهشگر حوزه توسعه، علوم سياسي و تاريخ معاصر ايران است . او استاد تمام گروه علوم سياسي دانشگاه شهيد بهشتي است. او صاحب تأليفات زيادي در حوزه نظام بين‌الملل، حقوق بين‌الملل و روابط بين‌الملل است. او داراي مدرك فوق دكتراي روابط بين‌الملل از دانشگاه اوهايو و دكتراي روابط بين‌الملل از دانشگاه كاليفرنياي جنوبي است. از مقامات علمي او هرچه بگوييم حق آن را نمي‌توانيم ادا كنيم! اگر بخواهيم بدانيم در نشست‌هاي داووس چه مي‌گذرد مي‌توانيم به يادداشت‌هاي او كه يك پاي ثابت در اين نشست‌هاست مراجعه كنيم. دوست داشتم او در مورد حادثه 50 روز اخير عمليات طوفان‌الاقصي كه يك رونمايي از شكل‌گيري جغرافياي جديد سياسي غرب آسياست و ظهور علني و عملي محور مقاومت در به زير كشيدن هژموني آمريكا و رژيم صهيونيستي يادداشت يا سخنراني از او ببينم و يا بشنوم. تا اينكه در تاريخ 11 آذر 1402 در صفحه شخصي‌اش در تلگرام يك مطلب خوب ، اخلاقي و اديبانه تحت عنوان «30 ويژگي يك فرد نرمال» يافتم! به برخي از اين ويژگي‌ها كه در زير اشاره مي‌كنم دقت فرماييد: 1- آدم نرمال در رانندگي از فرعي به اصلي ، كامل مي‌ايستد بعد حركت مي‌كند. 2- آدم نرمال آن‌قدر آشغال را در دست خود نگه مي‌دارد تا سطل زباله را پيدا كند. 3- آدم نرمال در صندلي‌هاي پشت تاكسي، پاهاي خود را جمع مي‌كند تا دو نفر ديگر راحت بنشينند. 4- آدم نرمال با دو نفر ديگر در عرض پياده‌رو راه نمي‌رود و سد راه عبور ديگران نمي شود. 5- آدم نرمال از راه رفتن روي بر‌گ‌هاي پاييزي و صداي خش خش آنها لذت مي برد. 6- آدم نرمال چراغ‌هاي روشن اضافي را در محل سكونت و محل كار خود خاموش مي‌كند. 7- ..... تا اينجاي كار آدم غيرنرمال از خود سؤال مي‌كند آيا براي كشفيات فوق نيازي بود ايشان رنج سفر به آمريكا را متحمل شود و چندين مدرك در حوزه حقوق بين‌الملل ، روابط بين‌الملل و نظام بين‌الملل بگيرد. آن‌هم در فضاي خونين غرب آسيا كه صهيونيست‌ها بچه‌كشي راه انداخته‌اند و هزاران نفر را با بمباراني به استعداد 2 بمب اتمي خانه‌هاي مسلمانان فلسطيني را روي سرشان خراب مي‌كند ، استاد تمام يكي از برجسته‌ترين دانشگاه‌هاي كشور در خصوص مختصات آدم نرمال قلم فرسايي كند. شايد به من خرده بگيرند ، ايشان در 30 ويژگي حتما مسائلي كه به روابط بين‌الملل و حقوق بين‌الملل است مطالبي گفته‌اند و شما سانسور كرديد بله گفته‌اند توجه به موارد زير بكنيد: 1- آدم نرمال حتي دشمنان خود را با آقاي ... خانم ... خطاب مي‌كند. 2- آدم نرمال به همه كشورها، ملت‌ها ونهادهاي ملي آنان احترام مي‌گذارد. 3- آدم نرمال تاريخ مي‌خواند تا انتظارات خود را بر واقعيت‌ها منطبق كند. 4- آدم نرمال با توجه به واقعيت‌هاي جهان امروز به كثرت‌گرايي فكري اعتقاد دارد. 5- آدم نرمال در كش و قوس‌هاي ميان هيجان و فكر ، بر خود مسلط است. 6- آدم نرمال در جهان فوق العاده زيباي امروز براي موسيقي، هنر، سينما و تئاتر وقت مي‌گذارد. بنده نه از حقوق بين‌الملل و نظم بين‌الملل و نه از روابط بين‌الملل اطلاعي دارم و نه توفيق نشستن در سر كلاس‌هاي اين استاد گرانقدر را داشتم. از شاگردان او مي‌خواهم توضيح دهند يك عالم و دانشمند كه برخي ايشان را در مرتبت پروفسوري مي‌بينند توضيح دهند در شرايطي كه فريادهاي جگر خراش كودكان و زنان و مردان سالخورده زير بمباران‌هاي وحشتناك رژيم صهيونيستي در غزه به گوش مردم آزاده جهان در 5 قاره رسيده و آنها را به خيابان‌ها كشانده است سخن از آدم نرمال در اين ابعاد آن هم در این فضای خون آلود منطقه غرب آسیا كه مذكور افتاد چه معني مي‌دهد؟! اكنون كه نظم جهان در غرب آسيا به هم ريخته، قدرت‌هاي نوظهور در جهان يك جانبه‌گرايي آمريكا و سه كشور شرور اروپايي را زير سؤال برده است ، چه كسي بايد نظم جديد را توصيف كند و از انسان نرمال سخن گويد؟! و بالاخره سؤال كليدي آن است كسي كه با اين بار دانش كه كمر هر عالمي را خم مي‌كند در مورد ويژگي‌هاي آدم نرمال در فضاي كنوني چنين سخناني به ميان مي‌آورد ؟! اي كاش وي پس از خواندن اين نقد مشفقانه دو كلمه هم در مورد مفاهيمي چون «ستم عريان» ، «خشونت محض» ، «جنایت جنگي بي‌سابقه» و صهيونيست‌ها و جايگاه رژيم اشغالگر قدس در تهديد صلح جهاني قلمي كنند.