eitaa logo
تلنگر بیداری دانشگاهیان بیدار
589 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
5.1هزار ویدیو
516 فایل
جبهه اتحاد دانشگاهیان بصیر ایران
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حمید رسایی
. ♻️ می‌دانید چرا دولت قادر به کنترل و مهار قیمت ارز و سکه نیست؟ قسمت اول🔻 چون اصلاً قرار نیست آنها را و کند! «» است؟ بله، امّا این موضوع ربطی به ندارد! به ‭4.5‬ میلیون و به 12 هزار رسیده، چون شما در «» قرار دارید. رشته توئیت زیر که توسط نادر فتوره چی منتشر شده را بخوانید: 1-کتاب «نائومی کلاین» با نام «دکترین شوک» یک دهه قبل تمامی مراحلی که امروز درحال تجربه‌ی آن هستیم را به ترتیب و نوبت تشریح کرده است. مکانیزم عمل «شوک درمانی اقتصادی»، درست شبیه مکانیسم عمل «شوک درمانی روانی» ست: ایجاد یک ضربه مهیب به قربانی، خالی کردن ذهن او و سپس در اختیارگرفتن کنترلش. 2- شوک درمانی روانی، طرح دکتر «ایوون کامرون» بود که از طریق وارد کردن «شوک الکتریکی»، به گفته خودش «موجب می‌شود ذهن به لوح های پاک و نانوشته تبدیل شود که بتوان روی آن نوشت». جمله‌ای که جرج اورول در کتاب «‭1984‬» اینگونه نوشت: «اونقدر فشارتون میدیم تا خوب تخلیه شید. بعد خودمون پرتون می کنیم». 3- شوک درمانی اقتصادی، الگویی مشابه شوک درمانی روانی دارد: بهره‌برداری از «فرصت» یک «فاجعه» (جنگ، زلزله، سقوط بازار، تحریم اقتصادی و ...) برای «افزایش قیمت‌ها» و «کاهش تعهدات دولت به شهروندان» و سپس بهره‌گیری از استیصال قربانی برای انطباق‌پذیر کردن او با «شرایط جدید». 4- مکانیزم عمل «شوک درمانی» چه در عرصه «روان‌درمانی»، چه در «اقتصاد سیاسی»، به زبان ساده‌تر این است: وقتی مشت اول را زدی و قربانی گیج شد، از گیجی استفاده کن و مشت دوم را محکمتر بزن. 5- نخستین مورد از «شوک درمانی اقتصادی» در شیلی به وقوع پیوست. جایی که «میلتون فریدمن»، استاد دانشگاه شیکاگو به همراه جمعی از دانش آموختگانش، پس از کودتای پینوشه در سال ‭1973‬ به کاخ ریاست جمهوری شیلی نقل مکان کردند و به سمت «مشاور اقتصادی پینوشه» منصوب شد. 6- او به پینوشه توصیه کرد: «دولت جدید حدوداً 3 تا 6 ماه وقت دارد و اگر از فرصت استفاده نکند و دست به اقدام نزند، دیگر فرصت مشابهی نخواهد یافت». منظور از تغییرات این بود: کاهش مالیات، آزادسازی تجارت، خصوصی‌سازی آب، برق و تلفن، قطع بیمه‌های اجتماعی، آزادسازی قیمت سوخت، برداشتن تمامی سوبسیدها. 7- شیلی پس از کودتا، توسط فریدمن لقب «آزمایشگاه» گرفت. بعدها دولت تاچر با سرکوب اتحادیه‌های کارگری و شکستن «اعتصابات» نسخه فریدمن را اجراء کرد. عراق پس از اشغال، نیو اورلئان پس از طوفان کاترینا، روسیه پس از فروپاشی، آرژانتین دوران «ژنرال ها» و لهستان پس از اشغال نمونه‌های دیگرند. 8- نتیجه «شوک درمانی» فریدمن در «آزمایشگاه شیلی» این بود: 30سال رکود تورمی، زندگی بیش از 40 درصد جامعه زیر «خط فقر»، تشکیل طبقه نوکیسه ابرسرمایه‌دار (با آقازاده‌ها و خانم‌زاده‌های ریچکیدز) که به خود لقب «کارآفرین» داده‌اند و همه نیز «خیریه» دارند! 9- ما تا کنون سه مرحله از «شوک درمانی» را تجربه کرده‌ایم: مرحله اول: دهه 70 و استفاده از گیجی جامعه پس از جنگ و تصویب قانون خصوصی سازی. مرحله دوم: دهه 80 و قطع سوبسید و برنامه‌های حمایتی با نام «طرح تحول اقتصادی» و «هدفمندی». مرحله سوم: شوک قیمتی 93 و افزایش 3 برابری تمام کالاها و خدمات. 10- شیوه‌ی عمل شوک درمانی مرحله چهارم: الف- افزایش 3 برابر قیمت‌ها ب- ایجاد شرایط ذهنی جامعه با کمک رسانه‌ها برای افزایش بیشتر ج- وحشت در جامعه د- ایجاد نمایش «تلاش برای مهار قیمت» ه- ایجاد احساس رضایت از بیشتر نشدن قیمت‌های پیشبینی شده در رسانه‌ها و- افزایش بیشتر قیمتها ز- تثبیت 3 برابر قیمتها 11- دعوای رسانه‌ای «ناکارآمدی» نباید ما را گول بزند. دولت می‌تواند با بازگرداندن وجوهی که بشکل «وام» به آقازاده‌ها داده، بازگرداندن دلارهای خارج شده توسط وابستگان و بستگان، بازپسگیری دارایی «خصوصی/غارت شده» و ده‌ها برنامه دیگر، قیمتها راکنترل کند اما نمیکند، چون این مرحله چهارم «شوک درمانی»ست. 12- مقدمات «تغییر رفتار» با چشم‌انداز دستیابی به اقتصاد بازار آزاد (مثلاً اقتصاد پویا) مستلزم این شوک قیمتی‌ست. ما بزودی بعد از پایان رجزخوانی به بازار جهانی خواهیم پیوست و قیمتها باید بر اساس وزن‌مان در بازارجهانی «واقعی» شود: سقوط پول ملی به معنای ارزان شدن نیروی کار و ابزار تولید است. 13- برای آنکه انگیزه‌ی حکومت در چینش دردناک این مقدمات «پیوستن» به بازار جهانی از طریق وارد کردن «شوک قیمتی» را بهتر درک کنید، زمزمه‌ی عضویت در معاهده پالرمو (FATF)، زمزمه‌ی اقتصاد بدون نفت (توریسم) و اجرای طرح کارورزی را مد نظر داشته باشید. ادامه در پست بعد👇 🔺کانال حمید رسایی🔻 .eitaa.com/joinchat/‭389677056‬C‭798‬a6dc5a1
⭕️ تأملی در نامه موسوی خوئینی‌ | محمدکاظم ⭕️ در نبرد نرم و سخت جمهوری اسلامی ایران با آمریكا و اروپا یك دفعه نامه سرگشاده آقای سر باز می‌كند و برخی ناگواری‌ها در مدیریت دولت و غفلت مسئولین و عدم عمل به وعده‌ها را به حساب رهبری و شیوه و روش مدیریت كلان كشور فاكتور می‌كند،‌ آن‌هم از سوی كسی كه خود و جریان او در به وجود آمدن وضعیت كنونی و كاركرد دولت فعلی مسئولیت مستقیم دارند. آقای خوئینی‌ كافی است یك بار دیگر شعارها و وعده‌های آقای روحانی را در میتینگ‌های انتخاباتی كه این روزها در فضای مجازی مورد بازخوانی قرار گرفته، مطالعه كنند، ببینند از چه كسی حمایت كرده‌ و او چه كارنامه‌ای از خود باقی گذاشته است و نقش او و دوستانش در این دولت و نابسامانی‌های به وجود آمده چیست؟ انصاف این بود حداقل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می‌پذیرفت و می‌گفت دولت فعلی كه مورد حمایت اوست، را از دولت قبل چند تحویل گرفت و الان چند است؟ پرونده ایران در شورای حكام و شورای امنیت سازمان ملل چه وزنی داشت و الان چه وزنی دارد؟ اعتماد به آمریكا و بی‌تدبیری در برجام چه هزینه‌هایی روی دست مردم گذاشته است؟ ⭕️ آقای خوئینی‌ كه یك دفعه به فكر نقد روش و شیوه كشور افتاده‌اند؟ ⭕️ این نامه قاعدتا باید خطاب به باشد و كه همه آرزوها و راه‌حل‌های مدیریت كشور را در سبد گذاشتند و با لگد خود به این سبد، هرچه در آن بود به زمین ریخت. حرف اصلی ایشان در نامه، موضوع شیوه و روش مدیریت كلان كشور توسط رهبری است. هر كس كه آغاز نامه را می‌بیند، در جست‌وجوی آن است كه وی یك راه‌حل جدید بدهد و سخن از شیوه و روش نو برای اداره كشور به میان آورد، اما نامه خیلی سریع بدون پاسخگویی به این انتظار پایان می‌یابد. او می‌گوید؛ «اگر شیوه‌ای كه در اداره كشور تاكنون به كار رفته،‌ نتیجه محاسبات متعارف و براساس آرا و تحلیل‌های شناخته‌شده در حكمرانی است، پس هستند كسانی پرشمار و صاحبنظرانی كه حق دارند و باید مجاز باشند تا زبان و قلم به نقد بگشایند و درست و نادرست آن را تذكر دهند.» ⭕️ خب، بسم‌الله، درست و نادرست آن را تذكر دهند. خود آقای خوئینی‌ بگوید شیوه و روش درست كدام است؟ اما خبری از این درستی و نادرستی نیست! وی ادامه می‌دهد: «اما اگر مبنای تصمیمات این چند دهه، دانسته‌هایی از مبادی غیرمتعارف است كه در اختیار خواصی از بندگان خداست كه بنده و امثال بنده هیچ حظّی از آن نداریم، در این صورت آنچه بر كشور، مردم و جمهوری اسلامی می‌گذرد، سرنوشتی محتوم و گریزناپذیر است.» ⭕️ چه كسی گفته تصمیمات كشور در اختیارخواصی از بندگان خداست؟ ⭕️ براساس نصوص حكمرانی كه در قانون اساسی آمده است، اتخاذ می‌شود. دولت‌ها و مجالس تصمیم‌گیری یكی پس از دیگری با می‌آیند و می‌روند و مسئولیت حسن و قبح تصمیمات خود را در فرآیند تصمیم‌گیری قانونی در نهادهای قانونی كشور باید بپذیرند. اگر آقای خوئینی‌ غیر از آنچه كه در در مورد آیین حكمرانی، راه و روش و شیوه‌ای دارند باید در این نامه می‌آوردند. اگر ندارند،‌ همان كه در ۱۸_تیر_۷۸ و ۸۸ به آن مبادرت كردند، خب، مردم و رهبری آن را قبول ندارند این شیوه‌ها به دشمن است! این كه گفته‌اند؛ «باید مجاز باشند تا زبان و قلم به نقد (شیوه و روش حكمرانی) بگشایند» گویی تاكنون مجاز نبودند. تاریخ دو دهه اخیر نشان می‌دهد آقای و همپیمانان او مردم پیش رفته‌اند. نقد با زبان و قلم كه جای خود دارد! شیوه و روش آقای خوئینی‌ در به چالش كشیدن سازوكارهای تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در نهادهای قانونی نظام از شورای عالی امنیت گرفته تا تصمیمات دولت، مجلس و نهادهای قضائی تاكنون جواب نداده است. به‌ویژه آمریكا بدون هیچ آورده‌ای كه نمونه‌‌اش را در دیدیم، رویكرد درستی نیست. ⭕️ از ۷۸ بیرون آمد، از ۸۸ و از ، . خوب بود ایشان در این نامه حداقل اشاره‌ای به روش‌ها و شیوه‌هایی كه تاكنون به كار برده‌اند،‌ یاد می‌كردند و یا اگر روش و شیوه‌ای برای آینده غیر از این‌ها سراغ دارند، ذكری به میان می‌آوردند. ⭕️ كسانی كه این فجایع را به بار آوردند، جزء خواص بندگان خدا نبودند، بود ⭕️ متن کامل یادداشت در زیر https://www.farsnews.ir/news/13990409000025 ۷۸ ۸۸ @jedbie تلنگر بیداری دانشگاهیان بیدار