eitaa logo
جرعه‌‌ای از دریا
1.2هزار دنبال‌کننده
85 عکس
14 ویدیو
3 فایل
مطالب کانالِ «جرعه‌ای از دریا» برگرفته از کتابی به همین نام، اثر ارزشمند فقیه محقّق حضرت آیةالله‌العظمی حاج‌ سیّد موسی‌ شبیری‌ حفظه الله می‌باشد. 📩 @AliAliF
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 اثر صله رحم 🔹 آقای خامنه‌ای خیلی اهل صله رحم بود. من احتمال می‌دهم همین اهتمام ایشان به صله رحم عامل نجات وی از ترور شد. چون صله رحم سبب طولانی شدن عمر می‌شود. 🔹 وی در قم مشغول تحصیل و در درس جدّی بود. پدرش چشمش را عمل کرد و ایشان برای کمک و رسیدگی به پدر، قم را رها کرد و به مشهد رفت. با اینکه طبعاً برای کسی که به قصد تحصیل به قم آمده است، این کار سخت است. 🔹 وی در مشهد در خدمت پدرش بود و روزی حدود دو ساعت برایش کتاب می‌خواند. بعید نیست همین خدمت به پدر سبب نجات ایشان از ترور باشد.¹ 1⃣ رهبر معظّم انقلاب خود نیز عامل توفیقاتشان در زندگی را همین نکته ذکر کرده و فرموده‌اند: «اگر بنده در زندگی توفیقی داشتم، اعتقادم این است که ناشی از خوبی‌هایی است که به پدر، بلکه به پدر و مادرم انجام داده‌ام». (خاطرات و حکایت‌ها، ص ۳۰) 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۳ ص ۶۴۰ جرعه‌ای از دریا | عضو شوید👇 @joreeiaazdarya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✔️ قال علی بن الحسین علیهما السلام: ▪️«أنّ اَلْقَتْل لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتُنَا الشَّهادَةُ.» ▫️امام سجاد عليه السلام: كشته شدن عادت ما و شهادت كرامت ماست. 📚 اللهوف؛ ص ٩١ @joreeiaazdarya
«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» @joreeiaazdarya
جرعه‌‌ای از دریا
💠 اثر صله رحم 🔹 آقای خامنه‌ای خیلی اهل صله رحم بود. من احتمال می‌دهم همین اهتمام ایشان به صله رحم ع
💠 خوش‌فهم و خوش‌حافظه 🔹 آقای خامنه‌ای گاهی که به منزل ما می‌آید، می‌گوید: وقتی قرار می‌شود که به منزل شما بیایم، از چند روز قبل شعفی در من به وجود می‌آید. البته صحبت‌ها نوعاً علمی است نه سیاسی. ایشان خوش‌فهم و خوش‌حافظه است. 🔹 زمانی که با آقای خامنه‌ای دیدار دارم، به دستور ایشان دستگاه ضبط می‌گذارند که صحبت‌ها ضبط شود. 🔹 ایشان شاگرد حاج شیخ مرتضی حائری بود. آقای حاج شیخ مرتضی از استعداد وی تعریف می‌کرد. ایشان با حاج آقا جعفر - اخوی ما - هم‌بحث بود و از نظر سرعت انتقال و ذكاء، بر حاج آقا جعفر ترجيح داشت. 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۳ ص ۶۴۰ جرعه‌ای از دریا | عضو شوید👇 @joreeiaazdarya
💠 نپذیرفتن بیرق کفر حاج میرزا فخرالدین جزائری از عضدالملك نقل می‌کرد: به شیخ فضل الله گفته بودند که به سفارت روسیه پناهنده شود، ولی ایشان نپذیرفت. از او خواستند که پرچم روسیه را نصب کند، باز هم نپذیرفت. به او گفتند که پرچم عثمانی را نصب کن، ایشان حاضر به این کار هم نشد. با اینکه می‌توانست تقیه کند، ولی چون دید اسلام در خطر است، زیر بار نرفت و در این راه شهید شد. 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۲ ص ۴۰۵ جرعه‌ای از دریا | عضو شوید👇 @joreeiaazdarya
💠 شاگرد میرزای شیرازی حاج شیخ فضل الله در سامرا در درس میرزای شیرازی شرکت می‌کرد و در زمان حکم تحریم تنباکو در تهران بود.(۱) 1⃣ مرحوم آیة الله سید احمد زنجانی در سفرنامه قم درباره شیخ فضل الله می‌نویسد: «شیخ از شاگردهای مرحوم حاج میرزا حسن شیرازی بود. در مرکز، استخوان علمی‌اش محکم بود. تقریباً آن روز جهت ریاست شخص اول بود. خداوند جزای مسببین را بدهد که در روز سیزدهم رجب ۱۳۲۷ که روز عید ولادت حضرت امیرالمومنین (ع) که روز سرور بود، آن مرحوم را با چند نفر دیگر... متعاقباً به دار زدند.»؛ میراث اسلامی ایران؛ ج۹ ص۵۹۶. 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۲ ص ۴۰۴ جرعه‌ای از دریا | عضو شوید👇 @joreeiaazdarya
💠 ایشان خود ما هستند 🔹 تهرانی‌ها از میرزای شیرازی می‌پرسند که آیا اجازه می‌دهید در احتیاطات شما، به حاج شیخ فضل الله نوری مراجعه کنیم. 🔸️ مرحوم حاج شیخ فضل الله از شاگردان موجّه میرزا بود و میرزا هم به وی عنایت داشت، ولی با وجود میرزای رشتی و آشیخ محمدحسین کاظمینی و آشیخ زین‌العابدین مازندرانی که هم طبقه میرزا بودند، میرزا نمی‌خواست به شیخ فضل الله ارجاع بدهد و خلاف شرع مرتکب شود و از طرفی هم می‌خواست حیثیت و احترام شیخ فضل الله حفظ شود، لذا ایشان در جواب نوشته بود: «ما گفته‌ایم احتیاطات ما را به غیر مراجعه کنید، ایشان خود ما هستند». 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۲ ص ۳۶۴ جرعه‌ای از دریا | عضو شوید👇 @joreeiaazdarya
💠 مجلس شعر 🔹 چند روزی ضعف مزاج پیدا کردم و به یاد این مصراع افتادم: «از ضعف به هرجا که نشستیم، وطن شد». 🔹 شیخ محمد حرزالدین، مؤلف کتاب معارف الرجال، از رجالیون معروف نجف بود. در آن کتاب در پاورقی نوشته است؛ سیّد بحرالعلوم شاعر بود و اُدبای مهم عرب همچون سیّد صادق فحّام(م ۱۲۰۵) و شیخ کاظم اُزری(م ۱۲۱۱) هم با او ارتباط داشتند. 🔹 یک وقت در یکی از ایّام زیارتی، سیّد بحرالعلوم با اصحابش به سمت کربلا حرکت می‌کند. چون وقت زیارتی دیر شده بود، لذا برای اینکه وقت زیارت را درک کنند، سرعت می‌گیرند. سیّد بحرالعلوم ضعیف‌المزاج بود. خسته می‌شوند و جایی اُتراق می‌کنند. سیّد بحرالعلوم یک شعر فارسی را برای آنها می‌خواند و می‌خواهد که آنها به عربی برگردانند. آنها هر یک آن شعر را به شکلی به شعر عربی ترجمه می‌کنند. علی القاعده چون آنها فارسی بلد نبوده اند، سیّد بحرالعلوم معنای شعر را به عربی بیان کرده تا آنها آن مضمون را به عربی برگردانند، و نوشته است که هر یک چگونه آن شعر را به عربی برگردانده‌اند. 🔹 شعر این است: از ضعف به هرجا که نشستیم، وطن شد و ز گریه ز هر جا که گذشتیم، چمن شد 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۲ ص ۳۳۱ جرعه‌ای از دریا | عضو شوید👇 @joreeiaazdarya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 ماجرای حمله وهابی‌ها به کربلا 🔹 در سال ۱۲۱۶ وهابی‌ها به کربلا حمله، و مردم آنجا را قتل عام می‌کنند. به نجف هم حمله می‌کنند، ولی نجفی‌ها چون قبلاً خبردار می‌شوند، آمادگی پیدا می‌کنند و آنها نمی‌توانند کاری بکنند، اما کربلایی‌ها غافلگیر می‌شوند. 🔹 در آن موقع (سال ۱۲۱۶) رئیس کربلا، صاحب ریاض بود. او در سال ۱۲۳۱ از دنیا رفت. در همان وقت در نجف کاشف الغطاء رئیس بود. 🔹 در کربلا قتل عام می‌کنند؛ از جمله به منزل صاحب ریاض می‌ریزند تا او را بکشند. با عجله خانواده‌اش از آنجا خارج می‌شوند، ولی خود صاحب ریاض با طفلی زیر یک سبد می مانند و نمی‌توانند خارج بشوند. آنها داخل خانه صاحب ریاض می‌ریزند که صاحب ریاض را بکشند و می‌گفتند: «أین سید الکفرة؟» و مشغول گشتن خانه می‌شوند، ولی او را پیدا نمی‌کنند. آنها مقداری هیزم در گوشه‌ای از خانه می‌بینند و احتمال می‌دهند که او زیر هیزم‌ها مخفی شده است، هیزم‌ها را جا به جا می‌کنند و می‌ریزند روی آن سبدی که صاحب ریاض زیر آن مخفی شده بود. در هر حال صاحب ریاض را پیدا نمی‌کنند و از آنجا می‌روند. عجیب این است که در تمام آن مدت آن طفل شیرخواره هیچ گریه نمی‌کند و این معجزه بود. 🔹 وهابی‌ها یک روز در کربلا قتل عام می‌کنند و بعد هم به قصد نجف از شهر خارج می‌شوند. 🔹 یکی از بیوتی که در زنجان ریاست داشتند بیت آمیرزا ابوالقاسم بود. آمیرزاابوالقاسم مؤسّس میرزایی‌های زنجان است. آقا نجفی میرزائی و آمیرزا ابوطالب میرزائی از همان بیت اند. الآن گویا در آن بیت روحانی وجود ندارد. آمیرزا ابوالقاسم ملّا، و پدرش (آسیدکاظم) شاگردِ صاحب ریاض بود. وقتی مطلع می‌شود که وهابی‌ها به منزل صاحب ریاض حمله کرده‌اند، می‌گوید زودتر برویم استادمان را نجات بدهیم. به منزل صاحب ریاض می‌روند و ایشان را با آن طفل شیرخواره از زیر سبد نجات می‌دهند. نفس‌های آخرشان بوده و اگر دیر می‌آمدند، تلف می‌شدند. 🔹 بعد می‌گویند برویم حرم زیارت کنیم. غسل می‌کنند و به حرم می‌روند. آسیدکاظم (جدّ آقایان میرزایی) در عتبات ساکن بود. ... جرعه‌ای از دریا | عضو شوید👇 @joreeiaazdarya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا