✡ ریشهی بحران ریال (6)
1⃣ پیامدهای سیاسی #بانکداری_خصوصی محدود به پیوند مقامات سیاسی و بانکداران، که نمونههایی از آن در بالا ذکر شد، نیست بلکه مانیپولاسیون سیاسی در سطحی بسیار کلانتر را نیز شامل میشود. همه به خاطر دارند که حسن روحانی در انتخابات 1392 وجهممیزه اصلی خود با دیگر نامزدهای ریاستجمهوری را توان و اراده خود برای رفع #تحریمهای_هستهای (بهعنوان عامل اصلی التهابات و نابسامانیهای اقتصادی دوسال پایانی دولت احمدینژاد) عنوان میکرد. وضع نابسامان اقتصادی دوران احمدینژاد برای اولین بار با سقوط 80 درصدی ارزش ریال در مقابل دلار در سال 1390 نمود بیرونی یافت و برای عامهی مردم ملموس شد.
2⃣ توجه به تاریخ تصویب اصلیترین و موثرترین تحریمهای هستهای نشان میدهد علت اصلی التهابات بازار ارز در دوران احمدینژاد، برخلاف تصور غالب در افکار عمومی و البته بخش بزرگ، مهم و موثری از الیت سیاسی، چیزی غیر از این #تحریمها بودهاند. «تحریمهای بانکی ایران» در پایان اسفند 1390 و «تحریم فروش نفت اتحادیه اروپا» در مهرماه 1391 به تصویب رسیدند که هر دوی این تاریخها پس از شروع سقوط ارزش ریال بودند. آقای دکتر ادیب در فروردین 1391 با مقایسه آمار سالهای 1389 و 1390 متذکر شدند که علت سقوط ارزش ریال در سال 1390 نه عرضهی کمِ دلار، که میتوانست تابع تحریمهای هستهای باشد، بلکه سیاستهای ریالی بانک مرکزی در زمستان 1389 بوده که اثر خود را حدود 12 ماه بعد در زمستان 1390 بروز دادند.
3⃣ در پایان دوران احمدینژاد، به دلایل متعدد، پرونده هستهای ایران به وضعیت بغرنجی دچار شده بود که زمینهی خوبی برای قهرمانسازی از شخصیتهای کلیدی در سپهر سیاسی ایران فراهم میکرد. بهعنوان مثال، آقای عبدالله شهبازی انتظار داشتند «گرههای کوری» به دست «شخصی» گشوده شود و او «به چنان دستاوردهایی نائل» بیاید «که به سرمایه کافی برای صعود وی به مقام ریاستجمهوری بدل شود». اما قرعه به نام #حسن_روحانی زده شده بود.
4⃣ همزمانی این التهابات با تحریمهای هستهای به برخی جریانات سیاسی این امکان را داد تا ریشهی مشکلات اقتصادی را در افکار عمومی و نزد الیت سیاسی، برنامهی هستهایِ ایران تصویر کنند نه سیاستهای پولی مخربِ #نظام_نوین_بانکی.
5⃣ بر پایهی همین تصور کاذب ولی غالب در افکار عمومی، زمینهی صعود حسن روحانی به ریاستجمهوری فراهم آمد، «گره کور» پرونده هستهای در زمان ریاستجمهوری وی به لطف کانونهای همپیمان در غرب باز شد و با انقعاد #برجام از او تصویر یک #منجی برای ایرانیان ایجاد گردید. اغراق نیست اگر بگوییم ارتقای جایگاه سیاسی حسن روحانی در هرم قدرت و البته جایگاه وی نزد بخش بسیار موثری از الیت سیاسی ایران حاصل یک مانیپولاسیون بزرگ سیاسی است که خمیرمایه آن را #نظام_پولیِ جدیدی فراهم کرد که متنفذترین #شبکه_جهانی_قدرت، در تعارض با انقلاباسلامی، به نظام جمهوریاسلامی ایران تحمیل نمود.
✍ مجید مکی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ دیدار با ترامپ
1⃣ امسال، #حسن_روحانی برای شرکت در ۷۳مین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل (۱۸ سپتامبر ۲۰۱۸/ ۲۷ شهریور ۱۳۹۷) به نیویورک میرود.
2⃣ در یادداشتهای پیشین دلایل مخالفتم را با دیدار روحانی و #ترامپ بیان کردهام و نیاز به تکرار نیست. در مهر ۹۲، که درباره دیدار روحانی با اوباما، مینوشتم، تأکید کردم:
✍ «اگر ایران در فضای پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و در زمانی که دولت بوش تهاجم نظامی به خاورمیانه را با شدت آغاز کرده بود، خواستار مذاکره با آمریکا در سطوح عالی میشد، یقیناً از موضع ضعف تلقی میشد...»
3⃣ امروز فضا نامساعدتر از زمان جرج واکر بوش است. بوش دولتی باثبات داشت و مورد حمایت جدی شخصیتهای تأثیرگذار حزب جمهوریخواه بود ولی ترامپ حتی از این امتیاز نیز برخوردار نیست.
4⃣ نگرانم که تا سفر آتی روحانی به نیویورک فضای داخلی ایران را چنان وخیم کنند که «دیدار تاریخی» روحانی با ترامپ برای عامه مردم موجه و مقبول شود؛ روحانی در کسوت «ناجی ایران» از خطر فروپاشی ظاهر شود و ترامپ «قهرمان سیاست خارجی» آمریکا جلوه کند که به چنان دستاوردهایی نایل آمده که اسلاف او در خواب نمیدیدند.
5⃣ بدینسان، موقعیت متزلزل ترامپ تثبیت خواهد شد و در دور بعد نیز پیروز انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود.
✍ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ ترامپ و ایران (7)
🎯 از ایران چه میخواهند؟
1⃣ اگر ترامپ را «فرد» بدانیم، آنگاه میتوانیم فرضیه مطرح در شروع بحث را جدی بگیریم، و متناسب با آن راهکار بیابیم، که وی معاملهگری حرفهای است که میخواهد با روشهای خاص خود ایران را به زانو درآورد، پیروزی دیگری را، پس از دیدار با رهبر کره شمالی، بنام خود رقم زند و بدینسان برای انتخاب بعدی ریاست جمهوری اندوخته کافی کسب کند. ولی، چنانکه گفتیم، ترامپ را نمیتوان «فرد» دید و باید از منظر اهداف و برنامههای آن کانونهای مافیایی که در پس ترامپ هستند، سیاست او را در قبال ایران، و کل منطقه خاورمیانه، تبیین کرد.
2⃣ با توجه به بحرانی که به دلیل تداوم تحقیقات مولر و احتمال پیروزی حزب دمکرات در انتخابات ۶ نوامبر ۲۰۱۸/ ۱۵ آبان ۱۳۹۷ در انتظار ترامپ است، «توافق با ایران»، و ملاقات با #حسن_روحانی در حاشیه ۷۳مین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک (۱۸ سپتامبر ۲۰۱۸/ ۲۷ شهریور ۱۳۹۷)، میتواند کمکی باشد به ترامپ برای گذر از بحران فوق. اینک، با تأکید صریح رهبری بر منع مذاکره با ترامپ، بنظر میرسد چنین دیداری در آینده نزدیک ممکن نیست مگر اینکه بخواهند با پرداخت هزینههای سنگین، چالشی زودهنگام و محکوم به شکست را در درون ایران رقم زنند.
3⃣ در ماههای آینده، فشارهای آمریکا و کانونهای منطقهای همبسته با مافیای بینالمللیِ پیشگفته بر ایران تشدید خواهد شد و در اوج فشارها، و تأثیرات داخلی آن بویژه در حوزه اقتصاد، مجدداً ترامپ شعار #مذاکره با ایران را مطرح خواهد کرد. بدینسان، بار دیگر مسئله «مذاکره» در ایران پژواک خواهد یافت و احتمالاً از سوی برخی کانونهای سیاسی داخلی بعنوان تنها راهکار برای حل بحرانهای جاری مورد حمایت قرار خواهد گرفت. بدینسان، خواست «مذاکره با آمریکا» میتواند به چالشی جنجالی میان نیروهای سیاسی ایران تبدیل شود. ولی حتی اگر این چالش به «مذاکره با ترامپ» و «توافق جدید» بینجامد، باز پایان کار نیست.
4⃣ همانگونه که پیشتر بارها تأکید کردهام، #کانونهای_مافیایی فراملیتی ذینفع در خاورمیانه در پی تغییر ساده «نظم سیاسی موجود» ایران به «نظم مطلوب» نیستند بلکه #فروپاشی نظام مستقر و قدرتمند و باثبات کنونی، و #آشوب_بزرگ ناشی از این فروپاشی، را دنبال میکنند. فرجام این «آشوب بزرگ» برای ایران، بر اساس تجربه جنگ داخلی ده ساله یوگسلاوی در دهه ۱۹۹۰ میلادی و تجزیه آن به ۵ دولت کوچک کنونی، و نیز تجربه فروپاشی نظام سیاسی و تخریب زیرساختهای ملی در لیبی و فاجعه جنگ داخلی سوریه، تخریب تمامی زیرساختهای ملی و #تجزیه ایران به چند کشور کوچک و حقیر خواهد بود.
🔹 ...پایان.
✍ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ کارگزار خاندان صهیونیستی روچیلد در ایران چه میکند؟! (6)
1⃣ لرد لامونت در هیأتی به ریاست جک استراو، برای جوش دادن روابط تجاری انگلستان با ایران در اولین ماههای روی کار آمدن #حسن_روحانی (دی ماه ۹۲) به ایران سفر کرد. [۷] او از ۱۹۹۸ عضو مجلس اعیان انگلستان بوده است.
2⃣ علاوه بر این، لرد لامونت در خودِ بریتانیا سابقهی مثبتی ندارد، چرا که در «چهارشنبه سیاه» (۱۶ سپتامبر ۱۹۹۲)، روزی که ارزش پاوند انگلستان بهشدت سقوط کرد و یک بحران مالی بزرگ در انگلستان پدید آمد، لامونت - بهعنوان خزانهدار - یکی از مسبّبین محسوب میشد و در نتیجه منجر به برکناری او در ۱۹۹۳ شد. [۸] او بهواسطه همین عملکرد زمانی نامحبوبترین سیاستمدار بریتانیا محسوب میشد. [۹]
3⃣ بسیاری از تحلیلگران در بریتانیا لامونت را مأمور #خاندان_روچیلد برای فروپاشی اقتصاد بریتانیا، با هدف تسلط بیشتر این خاندان ماسون-صهیونیست بر گلوگاههای اقتصادی این کشور میدانند، و البته لامونت ظاهراً دستمزد انجام این مأموریت را گرفت و بلافاصله بعد از برکناری از سمت خود، در امپراتوری مالی #روچیلد بهعنوان مدیر ارشد مشغول به کار شد و مدیر داراییهای این امپراتوری عظیم شد. [۱۰]
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
#⃣ #لرد_لامونت #نورمن_لامونت #روچیلدها
🎯 مثلث برمودا در ایران (4)
1⃣ سرگذشت #حاج_علینقی_کاشانی ما را به نتایجی شگفت میرساند.
2⃣ این تأمل نشان میدهد که بخش مهمی از تحولات ایران از سال ۱۳۸۴ تا امروز، در دوران صعود #محمود_احمدینژاد و سپس انتقال دولت به #حسن_روحانی، توسط افرادی رقم خورده که به منطقهی کشت پنبه فوق تعلق دارند؛ همان اراضی بین آرادان و سُرخه که به خاطر آن حاج علینقی کاشانی، با حمایت رضا شاه و کمک حاج میرزا آقا فامیلی، کارخانهی خود را برای تبدیل پنبه به نخ احداث کرد. (بنگرید به تصویر منطقهی فوق در انتهای همین نوشته)
3⃣ محمود احمدینژاد اصالتاً از طایفه #صباغیان_سنگسر مهاجر به #آرادان است. حسن روحانی از جانب پدر از طایفه #فریدون_سنگسر (مهاجر به #سرخه) و از جانب مادر از طایفه #پیوندی_سنگسر است. «حاج علینقی کاشانی» نیز پدربزرگ (مادری) #محمدجواد_ظریف است.
4⃣ قریب به شش ماه پیش، در یادداشت یکشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۷/ ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۸، نوشتم:
📝 «در سالهای ۱۳۲۸- ۱۳۲۹ که دایرهی جغرافیاییِ ستاد ارتش اولین مجلدات «فرهنگ جغرافیایی ایران» را منتشر کرد، «سُرخه» روستایی بود با ۴۰۰۰ نفر سکنه از توابع بخش مرکزی شهرستان سمنان در استان دوم، و «آرادان» روستایی بود در نزدیکی سرخه با ۲۵۰۳ نفر سکنه از توابع بخش گرمسار شهرستان دماوند استان مرکزی.
📝 آن زمان برای هیچکس قابل تصور نبود که در آیندهی دور از دو خانوادهی ساکن این دو روستا، که هر دو اصالتاً از طوایف شبان #سنگسر (مهدیشهر) بودند، دو تن به مدت ۱۶ سال پیاپی زمام دولت ایران را به دست خواهند گرفت و بر اقتصاد (و سیاست) ایران بزرگترین تأثیرات را خواهند گذارد.»
✍ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🎯 پکر انگلیسی، مشروطهطلبی، سرمایهداری (3)
✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت بیستوهفتم)
🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایهداری (3)
1⃣ از دل #حلقه_کیان و حلقه مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، زمستان 1374 #حلقه_آئین شکل گرفت که #سیدمحمد_خاتمی و #سعید_حجاریان در مرکزیت آن قرار داشتند و کادر رهبری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مانند نبوی، تاجزاده، و آرمین در کنار هادی خانیکی، عباس عبدی، محمدتقی فاضل میبدی و محسن کدیور طیف اکثریت آن را تشکیل میدادند. آنان سال 1375 در زمره اعضاء کادر مرکزی ستاد انتخاباتی خاتمی با شعار «او آمد، پرده و پر بگشایید» درآمدند.
2⃣ سه حلقهی کیان، آئین و مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در پروژه #دموکراتیزاسیون تحت نفوذ ایدئولوژی «عصر مدرن» و «نهضت روشنگری» بودند و اغلب اعضاء و مشاوران آن نیز یا از #تئوریهای_انگلیسی تغذیه میکردند یا دانشآموختگان #دانشگاههای_انگلستان به شمار میرفتند!
👈 #عبدالکریم_سروش در چلسی کالج لندن «فلسفه علم» آموخت و آن را با تکیه بر آراء #کارل_پوپر یهودی در ایران رواج میداد.
👈 #حسین_بشیریه هم که سخت شیفتهی توماس هابز و ماکس وبر بود، دکترای «تئوری سیاسی» خود را از دانشگاه لیورپول انگلستان گرفت.
👈 #محمدرضا_تاجیک، رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری و معاون آموزشی وزارت اطلاعات در #دولت_اصلاحات نیز سال 1372 در دانشگاه اسکس انگلستان درس «تحلیل گفتمانی» خواند.
👈 #حمیدرضا_جلاییپور که در دهه 1360 معاون سیاسی – امنیتی استانداری کردستان بود، سال 1376 پس از گرفتن دکترای «جامعهشناسی سیاسی» از دانشگاه لندن به یکی از چهرههای کلیدی اصلاحات بدل گشت و ناشر روزنامههای جامعه، طوس، نشاط و… شد.
👈 #حسن_روحانی نیز که یکی از نزدیکترین چهرهها به هاشمی رفسنجانی و خاتمی بود، تحصیلات عالی خود را در کشور انگلستان گذراند.
👈 #سیدمحمد_خاتمی نیز به شدت شیفته ایدئولوگهای «انقلاب باشکوه» انگلیس مانند #جان_لاک بود و آنان را مظهر پیوند «دینداری و تجددخواهی» مینامید.
📚 پیام فضلینژاد ، ارتش سری روشنفکران ، تهران: شرکت انتشارات کیهان، چاپ پنجم، ص300-304
📖 متن کامل مقاله بههمراه منابع:
👉 goo.gl/JJpjJJ
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🔸 هشتگ اصلی: #ارتش_سری_روشنفکران
🎯 دولت سازندگی و طبقه متوسط جدید (7)
✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 31)
🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایهداری (7)
1️⃣ سال 1371 اتفاقی افتاد که شکاف میان #مدیران_تکنوکرات دولت سازندگی با #انقلابیون را آشکار میکرد. #حسین_شریعتمداری که بهعنوان یکی از اعضاء کمیسیون ویژه بررسی #تهاجم_فرهنگی انتخاب شده بود، در جلسات محرمانهای که در شورای عالی امنیت ملی برگزار میگشت با #سیدمحمد_خاتمی (وزیرِ وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی) انتقادات مستندی را از پیامدها و طبعات شیوه #مدیریت_فرهنگی دولت و سیاستهای تکنوکراتها در میان گذاشت.
2️⃣ این جلسات به صحنه مباحثه دوجانبه خاتمی و شریعتمداری تبدیل شد. وزیر، هوادار #لیبرالیسم_فرهنگی بود و آن را اقتضاء سیاستهای تکنوکراتیک دولت در دیگر حوزهها میدانست. در مقابل، شریعتمداری خواهان اجرای #اصول بود و بهشدت با باج دادن به #سکولارها مخالفت میکرد.
3️⃣ #حسن_روحانی در مقام دبیر شورای عالی امنیت ملی، مسئول برگزاری این جلسات ویژه بود و گزارشِ آن را به رهبری و رئیس جمهوری میداد. سرانجام خاتمی پس از اعتراضات گستردهای که به تریبون نماز جمعه نیز کشیده شد، روز 3 خرداد 1371 از سمتش استعفاء داد. #سعید_حجاریان میگوید خاتمی پس از خاتمهی بحثی مفصل و پرالتهاب با حسین شریعتمداری گفت:
👈 مشکل آقایان من هستم. «تهاجم فرهنگی» امثال بندهایم و برای همین میروم استعفاء میدهم.
4️⃣ سیدمحمد خاتمی و همچنین عبدالله نوری (وزیر کشور) و مصطفی معین (وزیر علوم) استعفاء دادند، ولی #هاشمی_رفسنجانی راه خودش را میرفت. او در مسیر تقویت خاستگاههای طبقهی جدید سکولاری افتاد که 16 سال قوه مجریه را در سیطرهی خود داشتند؛ چه در عصر #سازندگی چه در دورهی #اصلاحات و منطقاً تعابیری مانند «حاشیهنشینی نخبگان سکولار» یا «رانده شدگان از درون قدرت» دربارهشان معنا نمییابد.
5️⃣ این طیف ابتدا تحت عنوان جمعی از #کارگزاران_سازندگی در انتخابات مجلس پنجم وارد عرصه «رقابت سیاسی» شدند. پس نه فقط «حاشیهنشین» نبودند، بلکه درگیر تجربهی اولین «رقابت سیاسی» فراگیر هم شدند. لیست نامزدهای آن شامل بخشی از «کابینهی کار» آقای هاشمی و حتی شامل نام دخترش #فائزه هاشمی رفسنجانی بود که از نظریههای فمینیستی سکولار هواداری میکرد. او روی دومین کرسی مجلس پنجم در استان تهران نشست و کارگزاران به یک فراکسیون اقلیت، اما قدرتمند در مجلس تبدیل شد.
📖 متن کامل مقاله بههمراه منابع:
👉 yon.ir/Fb6xu
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🔸 هشتگ اصلی: #ارتش_سری_روشنفکران
📚 شبههٔ «مرجعیت سیاسی» امام خمینی (٢)
👈 بهمناسبت آغاز دههٔ فجر 🇮🇷
1⃣ نخستین بار شبههٔ «سیاسی بودنِ مرجعیت آیتالله خمینی» را در سال ۱۳۷۵ از فرزند یکی از روحانیون دارای مقام و منزلت در جمهوری اسلامی ایران شنیدم. با تأسف و ناراحتی فراوان به ایشان پاسخ دادم. برایم روشن بود که این سخنان از او نیست بلکه شنیدههایش از پدر است.
2️⃣ سالها بعد در هفتهنامهٔ «پنجره» (شماره ۶۳، ۱۷ مهر ۱۳۸۹) مصاحبهای خواندم از آیتالله شیخ محمد یزدی که از دوستان پدر آن فرد است. برایم محرز شد که کسانی در حوزهٔ علمیهٔ قم این شبهه را مطرح میکنند و آن را گسترش میدهند. آقای یزدی گفته بود:
3️⃣ «یکی دیگر از کارهای بسیار مهم #جامعه_مدرسین در قبل از پیروزی انقلاب #اعلام_مرجعیت حضرت امام بود. وقتی عوامل رژیم امام (ره) را دستگیر کردند ایشان عنوان مرجعیت نداشتند و بر اساس قانون اساسی مشروطه، مراجع دارای مصونیت بودند. برای همین، جامعهٔ مدرسین بلافاصله با توجه به صلاحیت حضرت امام در اطلاعیهای اعلام کردند که امام خمینی (ره) جزو مراجع تقلید هستند و با این کار دست ساواک را برای هرگونه تعرض به جان امام بستند.»
4️⃣ همان زمان پاسخی مشروح و مستدل به سخنان آقای یزدی تهیه کرده و در ۲۹ مهر ۱۳۸۹ در وبسایتم منتشر کردم با عنوان «جامعهٔ مدرسین و مرجعیت امام خمینی». [۱]
5️⃣ در آنجا نوشتم که ادعای آقای یزدی نمیتواند صحت داشته باشد، زیرا آغاز تشکّلی بهنام «جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم» از زمستان ۱۳۴۴ است یعنی پس از شروع نهضت آیتالله خمینی.
6️⃣ در سالهای پس از گزارش #سرهنگ_قلقسه (اسفند ۱۳۳۵) شمار شاگردان آیتالله خمینی رو به افزایش بود و دو سال پس از فوت آیتالله بروجردی، در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۴۲، ادارهٔ اطلاعات شهربانی تعداد کسانی را که در درس ایشان حضور مییافتند ۵هزار نفر ذکر کرد. در گزارش ۲۵ اردیبهشت ۱۳۴۲ ساواک، حدود ۲۰ روز پیش از دستگیری امام خمینی، چنین آمده است:
✍️ «اکنون کلیهٔ بازرگانان سهم امام را برای آیتالله خمینی میفرستند... شهمیرزادی بازرگان میگفت: مبلغی که اکنون بهنام سهم امام به آیتالله خمینی پرداخت میگردد بهمراتب بیش از مبلغی است که به آیتالله بروجردی پرداخت میگردیده است.»
7️⃣ کمی قبل از انتشار مصاحبهٔ آقای شیخ محمد یزدی، این شبهه را آقای شیخ #حسن_روحانی در خاطراتش (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۸) مطرح کرده بود. بهگفتهٔ او، در سال ۱۳۴۰ «نام آیتالله خمینی بهعنوان مرجع تقلید خیلی مطرح نبود و بیشتر، شاگردان ایشان وی را اعلم میدانستند.» [۲]
8️⃣ آقای حسن روحانی همین مضمون را در سخنرانی دههٔ فجر ۱۳۹۳ در مرقد امام خمینی (ره) مطرح کرد که با واکنش جنجالی آقای #سیدحسن_خمینی مواجه شد. [۳]
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🎯 مثلث برمودا در ایران (۴)
1⃣ سرگذشت #حاج_علینقی_کاشانی ما را به نتایجی شگفت میرساند.
2⃣ این تأمل نشان میدهد که بخش مهمی از تحولات ایران از سال ۱۳۸۴ تا امروز، در دوران صعود #محمود_احمدینژاد و سپس انتقال دولت به #حسن_روحانی، توسط افرادی رقم خورده که به منطقهٔ کشت پنبهٔ فوق تعلق دارند؛ همان اراضی بین آرادان و سُرخه که بهخاطر آن حاج علینقی کاشانی، با حمایت رضا شاه و کمک حاج میرزا آقا فامیلی، کارخانهٔ خود را برای تبدیل پنبه به نخ احداث کرد. (بنگرید به تصویر منطقهٔ فوق در انتهای همین نوشته)
3⃣ محمود احمدینژاد اصالتاً از طایفه #صباغیان_سنگسر مهاجر به #آرادان است. حسن روحانی از جانب پدر از طایفه #فریدون_سنگسر (مهاجر به #سرخه) و از جانب مادر از طایفهٔ #پیوندی_سنگسر است. «حاج علینقی کاشانی» نیز پدربزرگ (مادری) #محمدجواد_ظریف است.
4⃣ قبلاً و در یادداشت یکشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۷ / ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۸، نوشتم:
📝 «در سالهای ۱۳۲۸- ۱۳۲۹ که دایرهٔ جغرافیاییِ ستاد ارتش اولین مجلدات «فرهنگ جغرافیایی ایران» را منتشر کرد، «سُرخه» روستایی بود با ۴۰۰۰ نفر سکنه از توابع بخش مرکزی شهرستان سمنان در استان دوم، و «آرادان» روستایی بود در نزدیکی سرخه با ۲۵۰۳ نفر سکنه از توابع بخش گرمسار شهرستان دماوند استان مرکزی.
📝 آن زمان برای هیچکس قابل تصور نبود که در آیندهٔ دور از دو خانوادهٔ ساکن این دو روستا، که هر دو اصالتاً از طوایف شبان #سنگسر (مهدیشهر) بودند، دو تن به مدت ۱۶ سال پیاپی زمام دولت ایران را بهدست خواهند گرفت و بر اقتصاد (و سیاست) ایران بزرگترین تأثیرات را خواهند گذارد.»
✍ استاد عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
📚 شبههٔ «مرجعیت سیاسی» امام خمینی (٢)
👈 بهمناسبت دههٔ فجر 🇮🇷
1⃣ نخستین بار شبههٔ «سیاسی بودنِ مرجعیت آیتالله خمینی» را در سال ۱۳۷۵ از فرزند یکی از روحانیون دارای مقام و منزلت در جمهوری اسلامی ایران شنیدم. با تأسف و ناراحتی فراوان به ایشان پاسخ دادم. برایم روشن بود که این سخنان از او نیست، بلکه شنیدههایش از پدر است.
2️⃣ سالها بعد در هفتهنامهٔ «پنجره» (شماره ۶۳، ۱۷ مهر ۱۳۸۹) مصاحبهای خواندم از [مرحوم] آیتالله شیخ محمد یزدی که از دوستان پدر آن فرد است. برایم محرز شد که کسانی در حوزهٔ علمیهٔ قم این شبهه را مطرح میکنند و آن را گسترش میدهند. آقای یزدی گفته بود:
3️⃣ «یکی دیگر از کارهای بسیار مهم #جامعه_مدرسین در قبل از پیروزی انقلاب #اعلام_مرجعیت حضرت امام بود. وقتی عوامل رژیم امام (ره) را دستگیر کردند، ایشان عنوان مرجعیت نداشتند و بر اساس قانون اساسی مشروطه، مراجع دارای مصونیت بودند. برای همین، جامعهٔ مدرسین بلافاصله با توجه به صلاحیت حضرت امام، در اطلاعیهای اعلام کردند که امام خمینی (ره) جزو مراجع تقلید هستند و با این کار دست ساواک را برای هرگونه تعرض به جان امام بستند.»
4️⃣ همان زمان پاسخی مشروح و مستدل به سخنان آقای یزدی تهیه کرده و در ۲۹ مهر ۱۳۸۹ در وبسایتم منتشر کردم با عنوان «جامعهٔ مدرسین و مرجعیت امام خمینی». [۱]
5️⃣ در آنجا نوشتم که ادعای آقای یزدی نمیتواند صحت داشته باشد، زیرا آغاز تشکّلی بهنام «جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم» از زمستان ۱۳۴۴ است یعنی پس از شروع نهضت آیتالله خمینی.
6️⃣ در سالهای پس از گزارش #سرهنگ_قلقسه (اسفند ۱۳۳۵) شمار شاگردان آیتالله خمینی رو به افزایش بود و دو سال پس از فوت آیتالله بروجردی، در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۴۲، ادارهٔ اطلاعات شهربانی تعداد کسانی را که در درس ایشان حضور مییافتند ۵هزار نفر ذکر کرد. در گزارش ۲۵ اردیبهشت ۱۳۴۲ ساواک، حدود ۲۰ روز پیش از دستگیری امام خمینی، چنین آمده است:
✍️ «اکنون کلیهٔ بازرگانان سهم امام را برای آیتالله خمینی میفرستند... شهمیرزادی بازرگان میگفت: مبلغی که اکنون بهنام سهم امام به آیتالله خمینی پرداخت میگردد بهمراتب بیش از مبلغی است که به آیتالله بروجردی پرداخت میگردیده است.»
7️⃣ کمی قبل از انتشار مصاحبهٔ آقای شیخ محمد یزدی، این شبهه را آقای شیخ #حسن_روحانی در خاطراتش (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۸) مطرح کرده بود. بهگفتهٔ او، در سال ۱۳۴۰ «نام آیتالله خمینی بهعنوان مرجع تقلید خیلی مطرح نبود و بیشتر، شاگردان ایشان وی را اعلم میدانستند.» [۲]
8️⃣ آقای حسن روحانی همین مضمون را در سخنرانی دههٔ فجر ۱۳۹۳ در مرقد امام خمینی (ره) مطرح کرد که با واکنش جنجالی آقای #سیدحسن_خمینی مواجه شد. [۳]
✍️ استاد عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter
✡ پُکر انگلیسی، مشروطهطلبی، سرمایهداری (٣)
1⃣ از دل #حلقه_کیان و حلقهٔ مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری، زمستان ١٣٧۴ #حلقه_آئین شکل گرفت که #سیدمحمد_خاتمی و #سعید_حجاریان در مرکزیت آن قرار داشتند و کادر رهبری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مانند نبوی، تاجزاده، و آرمین در کنار هادی خانیکی، عباس عبدی، محمدتقی فاضل میبدی و محسن کدیور طیف اکثریت آن را تشکیل میدادند. آنان سال ١٣٧۵ در زمرهٔ اعضاء کادر مرکزی ستاد انتخاباتی خاتمی با شعار «او آمد، پرده و پر بگشایید» درآمدند.
2⃣ ٣ حلقهٔ کیان، آئین و مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در پروژهٔ #دموکراتیزاسیون تحت نفوذ ایدئولوژی «عصر مدرن» و «نهضت روشنگری» بودند و اغلب اعضاء و مشاوران آن نیز یا از #تئوریهای_انگلیسی تغذیه میکردند یا دانشآموختگان #دانشگاههای_انگلستان بهشمار میرفتند!
👈 #عبدالکریم_سروش در چلسی کالج لندن «فلسفه علم» آموخت و آن را با تکیه بر آراء #کارل_پوپر یهودی در ایران رواج میداد.
👈 #حسین_بشیریه هم که سخت شیفتهٔ توماس هابز و ماکس وبر بود، دکترای «تئوری سیاسی» خود را از دانشگاه لیورپول انگلستان گرفت.
👈 #محمدرضا_تاجیک، رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری و معاون آموزشی وزارت اطلاعات در #دولت_اصلاحات نیز سال ١٣٧٢ در دانشگاه اسکس انگلستان درس «تحلیل گفتمانی» خواند.
👈 #حمیدرضا_جلاییپور که در دهه ١٣۶٠ معاون سیاسی امنیتی استانداری کردستان بود، سال ١٣٧۶ پس از گرفتن دکترای «جامعهشناسی سیاسی» از دانشگاه لندن به یکی از چهرههای کلیدی اصلاحات بدل گشت و ناشر روزنامههای جامعه، طوس، نشاط و… شد.
👈 #حسن_روحانی نیز که یکی از نزدیکترین چهرهها به هاشمی رفسنجانی و خاتمی بود، تحصیلات عالی خود را در کشور انگلستان گذراند.
👈 #سیدمحمد_خاتمی نیز بهشدت شیفتهٔ ایدئولوگهای «انقلاب باشکوه» انگلیس مانند #جان_لاک بود و آنان را مظهر پیوند «دینداری و تجددخواهی» مینامید.
📚 پیام فضلینژاد، ارتش سرّی روشنفکران
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter