✡️ مؤلفههای کابالایی فیلم شاگرد جادوگر
💥 ١. جادو محوری
1⃣ #سحر_و_جادو ارتباط با جهان نامرئی و مرموز است. به بیاندیگر، میان دنیای مرئی و نامرئی ارتباط ایجاد کردن و بدینسان نیروهای جادویی را از جهان نامرئی در دنیای مرئی بهکارگرفتن و کارهای خارقالعاده انجام دادن.
2⃣ پدیدهٔ سحر در روزگار سلیمان نبی آشکار و فراگیر شد، که در آن اجنه و شیاطینِ تسخیرشده، به فرمان خداوند مأمور خدمت به سلیمان نبی شدند. هرچند حضرت سلیمان رموز سِحر را مخفی نگاه داشت، اما برخی از شیاطین کفر ورزیدند و به مردم عادی سحر شیطانی را آموختند.
3⃣ این چنین شد که #یهود سِحر را از شیاطین انسانی و اجنّه آموخت، همانطور که در بابل آن را آموختند و هم با تقلید از کاهنان مصر! با آنکه تورات سِحر را ممنوع کرده بود، اما #کابالیستها بیتوجه به هشدارهای تورات، مشتاقانه آن را فرا گرفتند.
4⃣ #صوفی_یهودی در جهت مهار نفس سرکش خود و فرمانبرداری از خداوند گام برنمیدارد، بلکه میکوشد تا بتواند در خدا تأثیر بگذارد و بر جهان سلطه پیدا کند. اینجاست که رابطهٔ تصوف یهودی یا #کابالا با سحر و #جادوگری مشخص میشود.
5⃣ #شاگرد_جادوگر فیلمی است که وجه مثبتی از جادو و جادوگران ترسیم میکند، منجی جهان را یک جادوگر معرفی میکند و قائل است که بهوسیلهٔ جادو میتوان بر اشرار غلبه کرد.
6⃣ فیلم، جنگ دائمی بین جادوگران را از ٧۴٠سال قبل از میلاد روایت میکند و از ابتدا #سرنوشت بشر را در دست یکی از جادوگران نیک قرار میدهد. پس از چند پلان، فیلم به زمان حال میآید و جنگ بین جادوگران را در دنیای امروز به تصویر میکشد تا نشان دهد که در سراسر تاریخ، جادو، محور تأثیرگذار در سرنوشت بشر بوده و خواهد بود.
7⃣ فیلم درصدد القاء این مطلب است که کابالایی که بر ستون #جادو استوار است، #معنویت_گمشده عصر نوین است؛ معنویتی که در طول تاریخ همواره همراه بشر بوده ولی بشر از آن غافل مانده است!
8⃣ جادو بهحدی در سعادت انسان مؤثر است که دیوید [یک انسان معمولی که حتی گاهی مورد تمسخر اطرافیان قرار میگیرد] بهوسیلهٔ جادو بهچنان قدرتی میرسد که نجاتبخش بشریت و #منجی میشود. فیلم با مطرحکردن جادو بهعنوان نیروی نجاتبخش، در واقع مبلّغ کابالا است.
✍️ نویسنده: دکتر حفیظه مهدیان
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ مؤلفههای کابالایی فیلم شاگرد جادوگر
💥 ٢. مادهگرایی
1⃣ گرایش #بنیاسرائیل به بتپرستی مصر، یونان باستان و تأثیراتی که از تمدن بابل گرفتند، بینش خاصی را در ارتباط با #تحریف متن تورات و مبادی #کابالا فراهم میآورد. چنانکه در خاستگاه بتپرستی مصر، یونان و بابل باستان، فلسفهٔ مادیگرا وجود دارد.
2⃣ مصریان باستان معتقد بودند ماده همواره موجود بوده است؛ برای آنها این تصور دور از منطق بود که خداوند چیزی را از نیستیِ مطلق خلق کند. آنها معتقد بودند، جهان هنگامی آغاز گردید که نظم از آشوب نمایان گردید و آنچه تا قبل از آن وجود داشت، نبرد بین نیروهای نظمدهنده و بینظمی بود. از اینرو معتقد بودند، جهان بهخودی خود موجود بوده و بر اساس احتمال، تکامل مییابد.
3⃣ #مادهگرایی کابالایی از بنمایههای اصلی فیلم #شاگرد_جادوگر است. فیلم بهشدت #علمگرا است و همهچیز، حتی جادو و امور ماورائی را در قلمرو علم مادی قرار میدهد؛ زیرا از نظر فیلم چیزی غیر از ماده وجود ندارد. این علمگرایی پوزیتویستی بهمعنای نفی قدرت برتر (خدا) و تثبیت قدرت انسان است.
4⃣ در این فیلم #جادو چیزی جز شناخت دقیق طبیعت و تمرکز بر نیروهای درونی نیست. «بالتازار» در صحنهای به «دیوید» میگوید: «جادوگرها با توانایی استفاده از تمام مغزشان متولد میشوند، بر خلاف دیگر انسانها». بنابراین تفاوت جادوگر با انسانهای معمولی نیروی فکر او یا همان آگاهی از رموز طبیعت است!
5⃣ در طول فیلم، جادو با علم #فیزیک پیوند خورده و جادو، امتداد فیزیک و دنیای جادو، امتداد دنیای مادی معرفی میشود. فیلم با نمایش جادو بهعنوان عامل تعیینکنندهٔ #سرنوشت بشریت، آن را عالیترین نوع #معنویت نمایش داده و همهچیز را منحصر در عالم ماده معرفی میکند؛ زیرا اساسیترین عامل تأثیرگذار در جهان جادو است که آنهم پشتوانهای مادی داشته و رموزی یکسره علمی دارد.
6⃣ تعالیم جادویی که «بالتازار» به «دیوید» میدهد، تکاملیافتهٔ همان فیزیکی است که «دیوید» در آزمایشگاه فیزیک خود بدان رسیده است؛ برای نمونه، در سکانسی که «بالتازار» طرز ساخت موج نورانیِ توپیِ شکل را برای مبارزه با دشمن به دیوید آموزش میدهد، میگوید این #توپ_پلاسما است.
7⃣ جالب است که توپ پلاسما از سنخ همان انشعابات پلاسمایی است که «دیوید» قبل از آشنایی با «بالتازار»، بهوسیلهٔ علم فیزیک در آزمایشگاه زیرزمینیاش ایجاد کرده بود؛ با این تفاوت که برای ایجاد توپ پرقدرت پلاسمایی باید بر نیروهای درونی خود تمرکز کرد و انرژی عصبیت خود را به خارج منتقل کرد.
8⃣ فیلم بر #نیروهای_درونی و آگاهی پافشاری میکند و هیچ جایگاهی برای خدا، اراده و اذن او در امور قائل نیست! هرچه هست انسان است و تواناییهای او.
✍️ نویسنده: دکتر حفیظه مهدیان
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ راز خانقاه صهیون در آثار هالیوود (٢)
🎬 نگاهی دیگر به فیلم «رمز داوینچی»
1️⃣ متأسفانه فیلمنامهنویسِ #رمز_داوینچی بالتبع قصهٔ اصلی کتاب، از برقراری تعادل قابل قبولی مابین بخشهای معمایی و قسمتهای حادثهای ناتوان میماند و نمیتواند از بخشهای نسبتاً طولانیِ بیان ایدئولوژیِ پشت داستان بگریزد.
2️⃣ حفرهٔ اصلی فیلمنامه هم از همین ایدئولوژی میآید و اساس ساختار روایتی قصه و فیلمنامهٔ «رمز داوینچی» را به هم میریزد.
3️⃣ #یهودیان که (براساس روایات تاریخی و مذهبی) عامل اصلی انکار حضرت عیسی و مصلوب شدن وی بودهاند، چگونه باعث نجات #مریم_مجدلیه (که براساس ادعای فوق همسر عیسی مسیح بوده) و شجرهٔ وی میشوند و با تشکیل انجمنی مخفی، وظیفهٔ حمایت و حفاظت از فرزندان مسیح را برعهده میگیرند؟!!!
4️⃣ اساس این تفکر از همان #فرقههای_مخفی یهودی میآید که اتفاقاً این روزها خیلی هم علنی کار میکنند! فرقهٔ مخفی یهودی فیلم «رمز داوینچی» که «انجمن اخوت خانقاه صهیون» نامیده میشود، براساس شواهد تاریخی مخلوطی از #کابالا و #فرانکیسم (از لحاظ نمایش مناسک جنسی و تفکرات فمینیستی) است.
5️⃣ و از همین لحاظ آشکارا آنچه در سراسر «رمز داوینچی» سعی بر اثباتش وجود دارد، نه نمایش یک فرقهٔ مثلاً خشونتگرای واتیکانی بهنام #اپوس_دئی، بلکه ادعای حضور بلاتردید یهودیت جدید یعنی #صهیونیسم در تعیین #سرنوشت آتی جهان است.
✍️ نویسنده: سعید مستغاثی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ معتقد بود برای مأموریتی بزرگ «انتخاب» شده است!
1⃣ [هیتلر] در تبلیغات حزب بارها تأکید میکرد #سرنوشت او را برای یک مأموریت مهم، بزرگ و تاریخی «انتخاب کرده است» و واقعاً به این مسأله اعتقاد داشت.
2⃣ #رودلف_هس یکبار به من گفت قبل از به قدرت رسیدن هیتلر یکبار همراه او، «هاینریش هافمن» و «يوليوس شاوب» سوار مرسدس هیتلر بودند و بهخاطر خطای رانندهی یک کامیون نزدیک بود همه کشته شوند. هیتلر از ناحیهی صورت و شانه زخمی شده بود، اما با خونسردی همسفرانش را آرام میکرد. سرنشینان ماشین، خود را باخته بودند، ولی هیتلر به آنها میگفت: خیالتان راحت باشد «سرنوشت» اجازه نمیدهد من کشته شوم، چون هنوز مأموریتی بزرگ دارم که باید آن را انجام دهم. (ص٢٨)
3⃣ او در سفرهای شخصی نمیگذاشت پلیس برای عبور او از میان جمعیت راه باز کند یا سپر انسانی دور او بسازد. او اعتقاد داشت و اغلب میگفت «سرنوشت» از او محافظت میکند و حضور محافظان «اساس» کافی است تا کسی قصد جان او را نکند. (ص٢٩)
3⃣ تعداد اندکی از سوءقصدها به جان هیتلر، به گوش همگان رسیده است. او از برخی از آنها به زحمت جان به در برد. (ص٣٠)
4⃣ #هیتلر همیشه خوششانس بود (بهجز زخمهایی که در ۲۰ جولای ۱۹۴۴ برداشت). اما به مرور زمان محتاطتر شده بود. (ص٣٠)
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ آدولف هیتلر و استادان غیبی
📚 کتاب دیگری که میتوان ردپای افکار ماوارایی #آدولف_هیتلر را در آن پی گرفت، کتاب «تاریخ مقدس؛ فرشتگان و عارفان و هوش برتر چگونه جهان ما را ساختند» نوشتهٔ «مارک بوث» است. در بخشی از این کتاب با عنوان «هیتلر و فرشتگان مجارستان» میخوانیم:
1⃣ سخنان هیتلر نشان میدهد که او نیز دستخوش حسّ #سرنوشت بوده است. او معتقد بود که در چندین موقعیت در جنگ جهانی اول بهگونهٔ معجزهآسایی از مرگ فرار کرده بود، چون تحت محافظت #قدرتهای_برتر قرار داشت.
2⃣ او گزارش داد که یکبار با همراهان سرگرم شام خوردن بودند که #ندایی به او گفت برخیزد و تا ٢٠ یارد کنار نهر آب قدم بزند، او نیز چنین کرد در حالیکه قوطی غذایش را با خود برده بود. همین که نشست، جرقهٔ نور و صدای انفجاری عظیم برخاست. گلولهٔ توپ به همان نقطهای که کمی قبل نشسته بود اصابت کرد و همراهانش همه کشته شدند.
3⃣ «من به فرامینی عمل میکنم که مشیّت ایزدی به من دستور داده است.» او گفت که دست به کاری نمیزند مگر آنکه ندایی به او بگوید چهکار کند، و معتقد بود که آن ندای #مشیت_ایزدی است. او تعلّل میورزد، ساعتها تنها قدم میزند و منتظر شنیدن ندای درونی است، و در ایام ظهور او، دشمنان زمانبندی و تأثیرگذاری تصمیماتش را امری مرموز میپنداشتند.
4⃣ او بهطور خصوصی میگفت: «اَبَرمرد اکنون در میان ما میزیَد! او اینجاست… جسور و جنایتکار.» و در ملأعام اظهار میداشت: «مشیّت ایزدی مأموریتی به من سپرد تا خلایق آلمان را از نو متحد سازم… وطنم را به رایش آلمانی برگردانم.»
5⃣ مطالعات هیتلر در #علوم_خفیه، فلسفهٔ نیچه و موسیقی واگنر این حسّ سرنوشت را ژرفتر کرده بود. نویسندهٔ انگلیسی و عالِم اسرار هیوستن استوارت چمبرلین، پسرخواندهٔ واگنر، او را #مسیحای_آلمان خواند.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter