✡ وینستون چرچیل در خدمت روچیلدها
1⃣ #وینستون_چرچیل سیاستمداری انگلیسی است که نه تنها یکی از پیروان #ماکیاولی بلکه به سبب سیاستورزی استعماری کمنظیرش به یکی از میراثداران #ماکیاولیسم مدرن بدل گشت. چرچیل دولتمردی است که با عدم پایبندی به مفاد عهدنامه ایران و انگلیس، به خاک هم پیمان خود حمله کرد و همهی تعهدات سیاسی و حقوقی بریتانیا در برابر ایران روی هوا رفت! او صدراعظمی بود که آخرین پیوندهای #صداقت و #سیاست را در جنگ جهانی دوم از هم گسست و هنوز هم همین سیاست بر سپهر غرب حکمرانی میکند.
2⃣ #وینستون_چرچیل در میان بانکداران ثروتمند اروپایی بزرگ شد. پدرش لرد راندولف چرچیل از کارگزاران اصلی #خاندان_روچیلد و مادرش لیدی راندولف چرچیل دختر یکی از میلیونرهای آمریکایی بود. به همین خاطر او سر از خانه سِر ارنست کاسل از اشراف نامدار #یهودی و صمیمیترین دوست #ادوارد_هفتم پادشاه انگلستان درآورد و علیرغم میل پدرش هرگز وارد کارهای تجاری نشد، اما توانست به کمک اشرافیت یهودی #روچیلدها بعدها به عنوان نامدارترین دولتمرد انگلیسی قرن بیستم شناخته شود.
3⃣ #وینستون_چرچیل در سال ١٨٩٣ وارد ارتش بریتانیا شد. سال ١٨٩٩ برای جنگ با بوئرها به آفریقای جنوبی رفت. قوای انگلستان در این جنگ دچار شکستهای پی در پی شده و تلفات بسیاری داده بودند. در همین اوضاع چرچیل که به اسارت بوئرها درآمده بود، توانست فرار کند. فرار او در آن شرایط بازتاب گستردهای یافت. او از این موقعیت استفاده کرد و با شرکت در انتخابات سال ١٩٠٠ از طرف حزب محافظهکار وارد پارلمان شد، اما سال ١٩٠۴ به حزب محافظهکار پشت کرد، به لیبرالها پیوست و چندی بعد وزیر مستعمرات شد. او طی دوران وزارت بر مستعمرات به #اورشلیم سفر کرد و مقدمات ایجاد #کانون_ملی_یهود در فلسطین را فراهم کرد.
4⃣ روش سیاسی چرچیل در مستعمرات بریتانیایی، خصوصاً چگونگی «بازی با ایران» یکی از مصادیق عینی علوم سیاسی مدرن است که جوهری #ماکیاولیستی دارد و امروز نیز سنت تفکر سیاسی انگلیس بر آن استوار است. با آغاز جنگ جهانی دوم، ایران اعلام بیطرفی کرد. انگلستان نیز بر بیطرفی ایران صحه گذاشت و چرچیل رسماً اعلام نمود تا زمانی که منافع ما تأمین میشود بیطرفی ایران برایمان مفید است، اما بعد از حمله متفقین به ایران چرچیل با توسل به اصول «منافع ملی بریتانیا»، از حمله ارتش انگلیس دفاع کرد و پیمانشکنی خود را اینچنین توجیه کرد:
🌐 «اگرچه ما با ایرانیها پیمان بسته بودیم، قرارداد داشتیم و طبق قرارداد نباید چنین کاری میکردیم، ولی این معیارها در مقیاسهای کوچک درست است. من نمیتوانستم از منافع بریتانیای کبیر به عنوان اینکه این کار ضداخلاق است چشم بپوشیم و بگویم که ما با یک کشور دیگر پیمان بستهایم و نقض پیمان برخلاف اصول انسانیت است! این حرفها مثل تمسک به انسانیت اساساً در مقیاسهای کلی و در شعاعهای خیلی وسیع درست نیست.»
📖 متن کامل مقاله بههمراه عكس و مستندات:
👉 http://jscenter.ir/other-topics/jewish-celebrities/2786
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی
1️⃣ ظهور #مدرنیته و شکلگیری حاکمیّتهای نوین در غرب سبب شد تا حدودی #دروغگویی در میان تودههای اجتماعی کاهش یابد! زیرا این نوع از حاکمیّت در بَردارندهٔ نظام ارزشی جدیدی بود که مبتنی بر آن چیزی بهنام #امر_قدسی در ساحت اجتماعی موضوعیّت نداشت و با #تقدسزدایی سبب میشد تا بسیاری از #ارزشها آنچنان «بیارزش» تلقّی گردند که دیگر نیازی برای «دروغگویی» و کتمان آن توسط مردم وجود نداشت.
2️⃣ #انسان_سکولار مبتنی بر اصل #نسبیگرایی تمام افعال را مباح انگاشته و عقل بشری را تنها ملاک تعیین خوب و بد قرار میدهد، و هیچ قید و بندِ از پیش مقرّر شدهای را برای زندگی خود بر نمیتابد که حالا بخواهد عدم پایبندی خود به آن قیود را بهواسطهٔ #دروغگویی بپوشاند و بیقیدی خود را کتمان کند.
3️⃣ اما این تمام قضیّه نیست. اصل ماجرای عدم رواج «دروغگویی» در غرب به آن سبب است که در این جوامع پس از بازتعریف امور فردی و اجتماعی مبتنی بر «عُرْف»، مجموعهای از توافقها یا معیارها و هنجارهای بشری و تفکیک آن در قالب «حقوق عمومی و خصوصی» موضوعیتی جدّی دارد. توافقاتی که #مقررات نامیده میشود و بر ساختارها و روابط اجتماعی آنچنان حاکم است که «نظم اجتماعی» جدیدی را پدید آورده است.
4️⃣ بر این اساس، عدم گستردگی پدیدهٔ «دروغگویی» در غرب به معنی #صداقت ایشان نیست و هیچ ارتباطی با نهادینه بودنِ فرهنگ #راستگویی در این جوامع ندارد! بلکه این موضوع در ارتباط مستقیم با «نظمدهی» و #دیسیپلین است، که بر روح این جوامع حاکم است و بهسبب اِعمال مجازاتهای سنگین و نظارتهای سفت و سخت بر اجرای «مقررات» پدید آمده است. رشتهٔ انضباطیِ در هم تنیدهای که عملاً امکان «تخلّف» و «نقض مقررات» را برای طیف گستردهای از مردم ناممکن و «دروغگویی» را به «امکانی غیرقابل استفادهٔ عمومی» بدل ساخته است.
5️⃣ بخش عمدهای از رشد سریع این فرایند اجتماعی در غرب را باید در نقشآفرینی #رسانهها و بالأخص حضور قدرتمند #صنعت_سینما دید. استفادهٔ هوشمندانهٔ «نظام ارزشی لیبرالیسم» از ظرفیت عظیم #رسانه موجب شد تا این نظام ارزشی بتواند رفتارها، آداب اجتماعی و گفتار انسان غربی را دگرگون سازد و با حذف #شریعت بهتدریج #آستانه_شرم و #آستانه_انزجار در این جوامع را آنچنان بالا ببرد که انسان غربی دیگر نیازی به #دروغگویی نداشته باشد و با صراحت، هر رفتار خلاف شرع و فطرت را انجام داده و نسبت به اظهار آن در فضای عمومی #شرم نکرده و در مقابل، جامعه نیز نسبت به ارتکاب چنین رفتاری #انزجار پیدا ننمایند.
6️⃣ توجه به همین کارکرد «رسانه» بود که موجب پیدایش ژانر #وسترن گردید. ایالات متحده آمریکا توانست با بهرهگیری هوشمندانه از #سینما پروسهٔ #ملتسازی را پیش بَرَد و «دینی مُدرن» تعریف کند که در آن #قانون_اساسی منبع مقدّس تلقی میشود. در اکثر تولیدات «ژانر وسترن»، صورت کریه و پلید جامعهای تصویر میشود که «قانون» در آن مراعات نمیگردد. این تصویرسازی سبب میشود تا بینندگان به یک درک مشترک برسند و باور کنند که عدم پایبندی به «مقررات» موجب ایجاد #ناامنی گسترده شده و #خشونت وحشتناکی را بر پیکرهٔ اجتماع حاکم میسازد.
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter