eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
684 ویدیو
201 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ ریشه‌ی بحران ریال (4) 1⃣ با توجه به این تعارض بنیادین: 🔸اولاً راه‌اندازی در ایران برای بدون داشتن عواملی که نقش کارگزار این شبکه‌ی عظیم فراملی را درون جمهوری‌اسلامی ایران ایفا کنند میسر نبوده است. 🔸ثانیاً، خروجی سیاسی این تحول بنیادین در نظام پولی ایران جز به سود همین شبکه‌ی جهانیِ قدرت نمی‌تواند باشد. 2⃣ یکی از انواع خروجی سیاسی این تحول، برکشیده شدن مدیرانی در بخش دولتی است که یا مستقیماً عامل این شبکه‌ی جهانیِ قدرت هستند یا با عوامل ایشان نوعی هم‌پیمانی دارند. به‌عنوان مثال، که سال‌ها از مدیران بانکی بخش دولتی بوده است و در زمان ریاست او بر بانک صادرات اولین تاریخ جمهوری‌اسلامی در این بانک رقم خورده است، به‌همراه از اعضای هیئت‌مدیره بوده درست در همان زمانی که این بانک به‌عنوان اولین بانک خصوصی ایران تاسیس گردید. و امروز شاهد هستیم که سیف به بالاترین جایگاه مدیریتی در ایران برکشیده شده است. 3⃣ نقش این‌گونه افراد به‌ویژه از این جهت حائز اهمیت است که اساساً بانکداری خصوصی در ایران با نقض صریح اصل 44 راه‌اندازی شد. از سال 1380 تا سال 1384 که چهار بانک خصوصی به نام‌های «کارآفرین»، «اقتصاد نوین»، «سامان» و «پارسیان» در ایران آغاز به کار نمودند، مطلقاً هیچ توجیه حقوقی برای بانکداری خصوصی، که توسط اصل 44 قانون اساسی منع شده است، وجود نداشت. فقط در سال 1384 است که با تصویب «سیاست‌های کلی اصل 44» در مجمع تشخیص مصلحت نظام، بانکداری خصوصی وجاهت قانونی یافت. 4⃣ با توجه به منع قانونی ذکرشده، راه‌اندازی بانک خصوصی در بازه زمانی 1380 تا 1384 علی‌القاعده می‌بایست تصمیمی پرمخاطره برای هر سرمایه‌گذاری باشد. چطور سرمایه‌گذاران و مؤسسان چهار بانک فوق چنین ریسک بزرگی را پذیرفتند؟! جز این نیست که مؤسسان این چهار بانک به‌نحوی و از طرقی، که الزاماً در دسترس هر سرمایه‌گذاری نیست، از قانونی و عادی‌شدن بانکداری خصوصی در آینده‌ی نزدیک اطمینان‌خاطر داشته‌اند. با توجه به نقش برجسته‌ی ، دولت و مجمع‌تشخیص مصلحت نظام در زمینه‌چینی برای قانونی‌شدن بانکداری خصوصی، می‌بایست به دنبال پیوندهایی بود که در این نهادها با سرمایه‌گذران اصلی و اعضای هیئت‌مدیره‌ی این چهار بانک وجود داشته است. ✍ مجید مکی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ دولتی که طی قریب به هفتاد سال موجودیتش نتوانسته قانون اساسی تدوین کند! (1) ✍ عبدالله شهبازی 1⃣ در متنی واحد بعنوان وجود ندارد و آنچه در اسرائیل «قانون اساسی» نامیده می‌شود مجموعه‌ای از قوانین مربوط به حوزه‌های مختلف است نه «قانون اساسی» که از سال ۱۹۴۸م تا به امروز وعده تدوین آن داده می‌شود ولی هنوز تدوین نشده است! 2⃣ در اسرائیل میان مجموعه «قوانین اساسی» فوق با قوانین عادی تفاوت جدی دیده نمی‌شود و گاه محاکم خود را ملزم به تبعیت از «قوانین اساسی» مذکور نمی‌دانند. این امر در مواردی جامعه اسرائیل را با چالش‌های حقوقی مواجه کرده است. 3⃣ هفت دهه تعلل حکومت اسرائیل در تدوین «قانون اساسی» بدلیل رویه «انعطاف پذیر» قضایی در این کشور، یا وجود «قانون اساسی نرم»، نیست بلکه به دلیل و غیرقابل حلی است که دولت اسرائیل بر بنیاد آن بنا شده. 4⃣ دولت اسرائیل بر بنیاد قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل (۲۹ نوامبر ۱۹۴۷) تأسیس شد که پس از اتمام قیمومیت بریتانیا بر سرزمین فلسطین، تأسیس دو دولت و عرب در فلسطین، و نیز تضمین بی‌طرفی قدس، را اعلام کرد. قطعنامه فوق دولت‌های یهودی و عرب فلسطین را موظف می‌کند که پس از استقرار برای دولت‌های خود به تدوین «قانون اساسی دمکراتیک» دست زنند. 5⃣ دولت اسرائیل با صدور اعلامیه ۱۴ مه ۱۹۴۸، یک روز قبل از اتمام قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، در اعلام موجودیت کرد و ، رئیس اجرایی «سازمان جهانی صهیونیست» و رئیس «آژانس یهود در فلسطین»، تأسیس در «ارض ایزرائیل» بنام «دولت اسرائیل» را اعلام نمود! 6⃣ اعلامیه تأسیس دولت اسرائیل، برای رعایت مفاد قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل، اعلام کرد: «دولت اسرائیل... برابری کامل حقوق اجتماعی و سیاسی را برای تمامی سکنه خود صرفنظر از دین، نژاد و جنسیت تضمین و آزادی دین، وجدان، زبان، تحصیل و فرهنگ را تأمین خواهد کرد، و از اماکن مقدسه برای همه ادیان صیانت خواهد نمود و به اصول مندرج در منشور سازمان ملل وفادار خواهد بود.» 🔸 ادامه دارد... ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی 1️⃣ ظهور و شکل‌گیری حاکمیّت‌های نوین در غرب سبب شد تا حدودی در میان توده‌های اجتماعی کاهش یابد! زیرا این نوع از حاکمیّت در بَردارندهٔ نظام ارزشی جدیدی بود که مبتنی بر آن چیزی به‌نام در ساحت اجتماعی موضوعیّت نداشت و با سبب می‌شد تا بسیاری از آن‌چنان «بی‌ارزش» تلقّی گردند که دیگر نیازی برای «دروغ‌گویی» و کتمان آن توسط مردم وجود نداشت. 2️⃣ مبتنی بر اصل تمام افعال را مباح انگاشته و عقل بشری را تنها ملاک تعیین خوب و بد قرار می‌دهد، و هیچ قید و بندِ از پیش مقرّر شده‌ای را برای زندگی خود بر نمی‌تابد که حالا بخواهد عدم پایبندی خود به آن قیود را به‌واسطهٔ بپوشاند و بی‌قیدی خود را کتمان کند. 3️⃣ اما این تمام قضیّه نیست. اصل ماجرای عدم رواج «دروغ‌گویی» در غرب به آن سبب است که در این جوامع پس از بازتعریف امور فردی و اجتماعی مبتنی بر «عُرْف»، مجموعه‌ای از توافق‌ها یا معیارها و هنجارهای بشری و تفکیک آن در قالب «حقوق عمومی و خصوصی» موضوعیتی جدّی دارد. توافقاتی که نامیده می‌شود و بر ساختارها و روابط اجتماعی آن‌چنان حاکم است که «نظم اجتماعی» جدیدی را پدید آورده است. 4️⃣ بر این اساس، عدم گستردگی پدیدهٔ «دروغ‌گویی» در غرب به معنی ایشان نیست و هیچ ارتباطی با نهادینه بودنِ فرهنگ در این جوامع ندارد! بلکه این موضوع در ارتباط مستقیم با «نظم‌دهی» و است، که بر روح این جوامع حاکم است و به‌سبب اِعمال مجازات‌های سنگین و نظارت‌های سفت و سخت بر اجرای «مقررات» پدید آمده است. رشتهٔ انضباطیِ در هم تنیده‌ای که عملاً امکان «تخلّف» و «نقض مقررات» را برای طیف گسترده‌ای از مردم ناممکن و «دروغ‌گویی» را به «امکانی غیرقابل استفادهٔ عمومی» بدل ساخته است. 5️⃣ بخش عمده‌ای از رشد سریع این فرایند اجتماعی در غرب را باید در نقش‌آفرینی و بالأخص حضور قدرتمند دید. استفادهٔ هوشمندانهٔ «نظام ارزشی لیبرالیسم» از ظرفیت عظیم موجب شد تا این نظام ارزشی بتواند رفتارها، آداب اجتماعی و گفتار انسان غربی را دگرگون سازد و با حذف به‌تدریج و در این جوامع را آن‌چنان بالا ببرد که انسان غربی دیگر نیازی به نداشته باشد و با صراحت، هر رفتار خلاف شرع و فطرت را انجام داده و نسبت به اظهار آن در فضای عمومی نکرده و در مقابل، جامعه نیز نسبت به ارتکاب چنین رفتاری پیدا ننمایند. 6️⃣ توجه به همین کارکرد «رسانه» بود که موجب پیدایش ژانر گردید. ایالات متحده آمریکا توانست با بهره‌گیری هوشمندانه از پروسهٔ را پیش بَرَد و «دینی مُدرن» تعریف کند که در آن منبع مقدّس تلقی می‌شود. در اکثر تولیدات «ژانر وسترن»، صورت کریه و پلید جامعه‌ای تصویر می‌شود که «قانون» در آن مراعات نمی‌گردد. این تصویرسازی سبب می‌شود تا بینندگان به یک درک مشترک برسند و باور کنند که عدم پایبندی به «مقررات» موجب ایجاد گسترده شده و وحشتناکی را بر پیکرهٔ اجتماع حاکم می‌سازد. ✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter