✡ سه فرمان هالیوود (٣)
🌐 تجربهای چهلساله از لیبرالیزاسیون دولتی (قسمت هشتم)
1⃣ صرفنظر از موفقیت #ده_فرمان در راستای تحقق خواست سیاسی نظام تمدنی غرب، مبنی بر تشکیل جرثومهٔ فسادی همچون رژیم منحوس صهیونیستی، میبایست به این مهم توجه داشت که این اثر سینمایی با #تحریفات آشکار خود، اقدام به بازتعریف پیامبری جدید، مبتنی بر انگارههای #اومانیستی نموده است!
2⃣ پیامبری با نام موسی که از کمترین شباهت با حضرت موسی (ع) برخوردار است و در این اثر سینمایی نه بهعنوان پیامبری عظیمالشأن و مبعوث از جانب خداوند، بلکه بهعنوان انسانی بَشرمحور با مشخصهٔ دارا بودنِ تمام ویژگیهای فردی و آرزوهای دنیوی و کُنشهای جنسیِ یک فرد عادی، به تصویر کشیده میشود!
3⃣ شخصیتی کاملاً #لیبرال که در برابر فرعون تعظیم میکند و بر دست او بوسه میزند! شخصیتی #لذتگرا که مجذوب زیباییهای مادی میگردد و #غرایز_جنسی خود را لجامگسیخته رها مینماید و بهدور از هرگونه حیای دینی، روزی گرفتار عشق خواهرزاده فرعون و روز دیگر دلباختهٔ دختران شعیب پیامبر میشود!
4⃣ ده فرمان با بهرهگیری از بازی درخشان و چهرهٔ مناسبِ #چارلتون_هستون، سعی میکند تا مبانی تفکری نظام تمدنی غرب را در قامت پیامبر اولوالعزمی چون حضرت موسی (ع) متجلّی سازد و پیامبران را نیز دچار ذهنیتی #شکگرا و گرفتار #شکاکیت متصوّر سازد!
5⃣ پیامبری با مشخّصهٔ #شک_دکارتی که هیچگاه پاسخی مناسب برای چراییِ حَرامدانستنِ خوشگذرانی و توجه به نیازهای بَشری، توسط خدای غایب پیدا نمیکند و اصولاً نمیتواند خواستههای خدای غایب را بر تمنّیات و نیازهای نفسانی خویش ترجیح دهد و از این جهت است که بهعنوان نمونه، پس از همآغوشی جنسی با ملکه نِفِرتیتی بهعنوان زنِ شوهرداری که همسر فرعون است و پس از شنیدن سخن وی مبنی بر اینکه من مطمئنم که عشق تو به من قویتر از هر خدایی است و تو پسر مرا نمیکشی و… با ناراحتی بر میز کوچکی که جلوی پایش هست میکوبد و خدای غایب و توهّمی خود را مورد مؤاخذه قرار میدهد!
✍️ نویسنده: محمدرضا شاهحسینی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ «قرمز شدن» به سبک هالیوود (٢)
💥 تخریب مادر و تقدیس هیولای درون
🎬 نقد و بررسی انیمیشن «قرمز شدن» Turning Red 2022
1️⃣ البته فیلم بهنحوی آشکار، نمادین است و تکتک عناصر و اجزای آن در خدمت ترسیم یک پازل نمادین دربارهٔ #معصومیت_دخترانه، شروع زنانگی، نفسانیّت و دست و پنجه نرم کردن با #غرایز در زمانهٔ حساس و بحرانی #بلوغ است.
2️⃣ «پاندای سرخ» در یک نمادپردازیِ نهچندان پیچیده، بهویژه با توجه به رنگ سرخ آن، نماد و نشان بیدار شدن #غرایز_جنسی در هنگامهٔ بلوغ است. تنها راه رهایی میلین از «پاندای درون» (که بروز بیرونی هم دارد) این است که در شب #ماه_خونین، طی مناسکی، طلسم او باطل شود و پاندای درون او را در یک سنگ یاقوتفام به دام بیاندازند.
3️⃣ مادر و مادربزرگ و سایر زنان خانواده تلاش میکنند او را برای این #مناسک آماده کنند، اما فکر و ذکر میلین و دوستانش، حضور در #کنسرت یک گروه پاپ نوجوانانه (شبیه گروههای #کی_پاپ) است که قرار است در همان شبِ اجرای مناسک در تورنتو برگزار شود.
4️⃣ در جریان تلاش میلین و دوستانش برای جور کردن پول بلیط این کنسرت با هدف دیدن اسطورههایشان، او بهنوعی #دلبستگی با #پاندای_درون خود میرسد. این در حالیاست که به گفتهٔ مادربزرگش، هرچه دلبستگی او به پاندا و درنتیجه بروز بیرونی آن بیشتر شود، بیرون راندنش در حین مناسک سختتر میگردد.
5️⃣ #کنسرت برای این دختران بهعنوان #نقطهٔ_رهایی (طلوع زنانگی) تصویر میشود، در حالیکه #مادر نماد #سنّت و مظهر «استبداد»ی است که باید از آن خلاص شد! حضور در کنسرت برای ایشان به هدف، معنا و انگیزهی زندگی تبدیل میشود. چرا؟ پاسخ را از زبان میلین خطاب به دوستانش میشنویم:
👈 «فردا وقتی به اون کنسرت میریم، #دختر بچهایم. وقتی بیرون بیایم، #زن شدیم!»
✍️ نویسنده: سهیل صفاری
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter