✡️ فریتیوف شوان؛ مریدی که زود مراد شد! (3)
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (6)
🌐 شوان، «عشق کیهانی» و «دین خالده»
1️⃣ #فریتیوف_شوان مدتی در شهر بال اقامت داشت و حلقهای را اداره میکرد که کار اعضای آن خواندن کتابهای #رنه_گنون بود. سپس در لوزان سوئیس، اتاقی ارزان کرایه کرد.
2️⃣ در این زمان یک دوست قدیمی دوران مدرسه به او کمک مالی میکرد. این دوست خواهری هفده ساله داشت بهنام #مادلین که برای شوان غذا میآورد. شوان از همان آغاز مجذوب زیبایی مادلین شد و #رابطه_عاشقانه را با او آغاز کرد.
3️⃣ شوان درباره این عشق زمینی نوشت:
📝 «زیبایی، در واقع آن چه ما به آن عشق می ورزیم، به بهشت تعلق دارد. هر چه خوب است از خداست و به خدا بازمیگردد. زیبایی زمینی خوب است اگر کلیدی برای عشق به خدا باشد؛ اگر چارچوبی برای عبادت یا ذکر ما باشد.»
4️⃣ این تأویل شوان از رابطه «زمینی»اش با مادلین را باید سرآغاز نظریهپردازیهای او در زمینه #مسائل_جنسی دانست که سرانجام به پیدایش فرقه ای بهنام #مریمیه انجامید.
5️⃣ شوان آشکارا احساس میکرد مادلین به او کلیدی برای عشق به خدا داده است! و آرزو داشت پیروانش را در این عشق شریک کند! این نکته مهمی است زیرا زیبایی و عشق، و عشق به زنان زیبا، بعدها در تاریخ #فرقه_شوان تکرار میشود. شوان مکرر میگفت: «هر کس مادلین را دوست ندارد به طریقت تعلق ندارد.»
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ فرقهسازی فریتیوف شوان (1)
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7)
🌐 علاویه شوان در اروپا
1️⃣ #فریتیوف_شوان پس از بازگشت از مستغانم، بر اساس نامهای که از شیخ عَده بن تونس گرفته بود، و درباره مناقشات در پیرامون آن در قسمت قبل سخن گفتیم، پایههای #فرقه خود را بنا نهاد. شوان از همان آغاز «اسلام» را غایت نمیدانست بلکه غایت او #حکمت_خالده (خرد جاویدان) یا #دین_خالده بود.
2️⃣ در سال 1934، که شوان #فرقهسازی را آغاز کرد، 27 ساله بود. او بهعنوان نماینده علاویه در بال سوئیس علاقمندان را به طریقت میپذیرفت. شوان مجلس ذکر هفتگی را در آپارتمان خود به راه انداخت. جمع میشدند، به شکل حلقه مینشستند و ذکر میگفتند. از هشت بعدازظهر آغاز میشد و گاه تا یک صبح ادامه مییافت. صدای ذکر چنان بلند بود که همسایگان شاکی بودند. چندی بعد ساختمانی در حاشیه رود راین پیدا شد و محل «زاویه» به آنجا منتقل شد. در این مکان حلقه ذکر منظم شد، و شرکتکنندگان لباس عربی میپوشیدند و عمامه میبستند.
3️⃣ پس از بازگشت شوان به سوئیس، رابطه با #مادلین از سر گرفته شد ولی مادلین این رابطه را قطع کرد. ناکامی در عشق مادلین، شوان را به شدت آزرد. او به محل قرار با مادلین در کنار دریاچه لمان میرفت و برای مادلین شعر میگفت و دعا میخواند به این امید که مادلین به سویش بازگردد. گزیدهای از این اشعار در «خاطرات و تألمات» شوان منتشر شده است. شوان غالباً تکرار میکرد: «هرکس مادلین را دوست ندارد عضو طریقت نیست».
4️⃣ در نوشته #سیدحسین_نصر در سوگ شوان، نامی از عشق به مادلین و «شعرهای زمینی» برای مادلین نیست؛ همانگونه که نام رساله شوان درباره وحدت یهودیت و مسیحیت و اسلام تحریف شده، و همانگونه که دیدار با «بودای طلایی» در «خلوت» مستغانم به دیدار با خضر (نبی سبز) تبدیل شده! نصر ماجرا را چنان مبهم روایت میکند که خواننده گمان میبرد اشعار شوان «فرازمینی» و برای شیخ احمد العلاوی بوده است!
5️⃣ دستاوردهای شوان در جلب عدهای به اسلام در نامههایی که دوستان #رنه_گنون به قاهره میفرستادند به گنون گفته میشد ولی گنون از مکاشفات عجیب و فرا-اسلامی شوان مطلع نبود. گنون به شوان علاقمند شد تا جایی كه علاقمندان به اسلام را به شوان ارجاع میداد. به این ترتیب، طریقت علاویه شوان در اروپا گسترش یافت.
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ فرقهسازی فریتیوف شوان (2)
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7)
🌐 شیخ، نقاش، سرخپوست
1️⃣ در سال 1937 #فریتیوف_شوان دومین رؤیای خود را دید: نام تبارک و تعالی بر او ظاهر شد و از خواب بیدار شد. «از خواب بیدار شدم در حالی که یقین داشتم شیخ شدهام.» اندکی بعد به روشی که روشن نمیکند چگونه بود رسالههای «شش اصل مراقبه» و «مرگ و زندگی» و «آرامش و عمل» و «دانش و هستی» به او الهام شد. این دو الهام را باید آغاز رسمی جدایی #فرقه_شوان از علاویه الجزایر دانست. اگر شوان «شیخ» است پس دیگر در برابر کسی جز خداوند پاسخگو نیست!
2️⃣ رابطه شوان با #مادلین در لوزان در سال 1943 به پایان رسید یا به تعبیر شوان به «عشق کیهانی به معشوق» فراروئید. پنج سال بعد (مه 1949)، شوان 42 ساله برای اولین بار ازدواج کرد. زنش، «کاترین فییر» دختر 25 ساله دیپلماتی سوئیسی و عضو طریقت شوان بود. گویا ازدواج با کاترین نیز بر اساس #الهام انجام گرفت! از جنس همان الهام هایی که شوان را «مسلمان» و سپس «شیخ» کرد!!
3️⃣ #کاترین_شوان را زنی جاهطلب میدانند که دخالتهایش مطبوع پیروان شوان نبود. اندکی پس از ازدواج، اعضای طریقت را مجبور کرد آپارتمان بزرگتری برای «شیخ» تهیه کنند و در سال 1953 به آپارتمان جدید در پولی، حومه لوزان، مشرف بر دریاچه ژنو (دریاچه لمان)، نقل مکان کرد. میگویند در وجوهاتی که شوان بهنام «زکات» میگرفت تصرّف میکرد.
3️⃣ کاترین نقاش بود و شوان را، که تا آن زمان شعر میگفت، مجبور کرد بهطور جدّی #نقاشی کند. یکی از اولین نقاشی های شوان تصویر دو سرخپوست آمریکایی است: یکی با لباس و دیگری برهنه. این نقاشی را اینگونه تفسیر میکنند که پوشیده نماد «ظاهر» است و برهنه نماد «باطن».
4️⃣ علاقه شوان به #سرخپوستان آمریکا بیشتر به تأثیر از تحقیقات «جوزف اپس براون» بود. براون محققی برجسته بود و مؤلف کتابهایی درباره آئینهای رازآمیز و نمادین سرخپوستان، که مشهورترین آنها «چپق مقدس» است. براون مسلمان و عضو طریقت علاویه بود و کتابهای خود را برای شوان میفرستاد.
5️⃣ شوان در پاریس با سرخپوستی آمریکایی بهنام #توماس_یلوتیل دوست شد. یلوتیل و هیئت همراه او برای نمایش آئین دینی سرخپوستان شمال آمریکا، موسوم به «رقص خورشید» به پاریس رفته بودند. یلوتیل از پاریس به لوزان رفت و میهمان شوان شد. این دوستی تداوم یافت و علاقه شوان را به دین سرخپوستان آمریکا افزایش داد.
6️⃣ شوان در تابستان 1959 به دعوت یلوتیل برای اولین بار به آمریکا سفر کرد و بار دوم در سال 1963. او در این سفرها به میان سرخپوستان رفت و در مناسک آنها حضور یافت. شوان مدعی است به این سفرها رفت برای نجات دادن سرخپوستان آمریکا از #مدرنیته، ولی، چنانکه خواهیم دید، تأثیر مناسک دینی سرخپوستان شمال آمریکا بر شوان بیش از تأثیر شوان بر آنها بود!
7️⃣ بهنوشته سجویک، شوان و کاترین در سفر سال 1959 طی مراسمی نمادین بهعنوان عضو قبایل سرخپوست سو، یا به تعبیر خود ایشان «ملّت بزرگ سو» پذیرفته شدند. شوان «ویساپی ویاکپا» (ستاره درخشان) و کاترین «ووان وینیان» (زن هنرمند) نام گرفتند. درباره پیوند فزاینده شوان با سرخپوستان سو در دوران پایانی زندگی شوان سخن خواهیم گفت.
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter