رفتم به او بگویــــم :
" من عاشقت شدم را "
لــــرزیدم از نگاهش
گفتم : عجب هوایے !!
♡
گر بمانی با دلم با تو نفس خواهم کشید
آتش عشق تو را بر بوم دل خواهم کشيد
از گل رويت گلاب قمصر و کاشان مهر
در دلم می جوشدو از نو نفس خواهم کشيد
کوچه باغ عشق تو گلزار سبز آرزوست
چون بهارنارنج به دامان غزل خواهم کشيد
ايکه از عشقت مستم در شراب لعل تو
بوسه هايت را به رنگ ارغوان خواهم کشید
میسرایم "تو و چشمان تو را"
نه سپیدی ، نه غزل...
تویی آن شعر دل انگیز و بلند...
که پر از مثنوی بارانی ؛
منم آن شاعر بیدل
که فقط...
برق چشمان تو را میبیند...
سبک من عاشقی و
قافیهام دلتنگیست...
منم آن مست و پریشان نگاهت...
که دلم تو و احساس تو را میخواهد.
#فروغ_فرخزاد
من لحظہ لحظہ بودنت را دوست دارم
هر جا ڪہ باشد دیدنت را دوست دارم
در خلوتِ ڪافہ یا توےِ خیابان
یڪ مرتبہ بوسیدنت را دوست دارم
ماهِ منے، من برڪہ اے آرام هستم
در آغُشم خوابیدنت را دوست دارم
گاهے اسیرِ عشوه هایت مےشوم و
اینگونہ من دل بردنت را دوست دارم
باشد تو سیبِ سرخ و ممنوعہ ولے من
تبعیدِ بعد از خوردنت را دوست دارم
هر چند مےخندے بہ احوالِ خرابم
امّا همین خندیدنت را دوست دارم
بگذار پایانِ غزل را هم بگویم
حتّے خیالِ بودنت را دوست دارم
شاعر و فرشتهای با هم دوست شدند.
فرشته پری به شاعر داد،
و شاعر،شعری به فرشته
شاعر پر فرشته را لای دفتر شعرش گذاشت و شعرهایش بوی آسمان گرفت .
فرشته شعر شاعر را زمزمه کرد و
دهانش مزه عشق گرفت
خدا گفت : دیگر تمام شد
دیگر زندگی برای هردوتان دشوار میشود...!
زیرا شاعری که بوی آسمان را بشنود ،
زمین برایش کوچک است ،
و
فرشتهای که مزه عشق را بچشد ،
آسمان برایش کوچک...
گاهـــــــــــــي
خلــوتِ دوستت را بهم بــریـــز !
تا بداند که تنها نیست...
آرزوی ماست که در وجــودِ
دوست خانه ای داشته باشیم
حتی به مساحت یک یاد ...
"زنــدگی "کوتاه تر از آنست که
به خصومت بگذرد ،
و قلب ها گرامی تر از آنند که
بشکننـــــــــد ... !!
آنچه از روزگار به دست می آید
با خنده نمی مــانـــد
و آنچه از دست برود
با گریه جبـــران نمی شـــود ...
فــردا خورشید "طلــــــــــوع "
خــــــــواهد کرد ،
حتی اگر "ما" نباشیـم ...!
پـــــــــــس تا فــــــرصت هست ،
قـــــدر همــــدیگـــر را بدانیــــم...
آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد
کاسهی صبرم از این دیر آمدن لبریز شد
تیر دیوانه شد و مرداد هم از شهر رفت
از غمت شهریورِ بیچاره حلقآویز شد
مهر با بیمهری و نامهربانی میرسد
مهربانی در نبودت اندک و ناچیز شد
بیتو یک پاییز ابرم، نم نمِ باران کجاست؟
بیتو حتی فکر باران هم خیالانگیز شد
کاش میشد رفت و گم شد در دل پاییز سرد
بوی باران را تنفس کرد و عطرآمیز شد
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد..
شبتون پراز عشق ویاد خدا
یا علی مدد💐
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
من از عاقلان سیرم
به دیوانگان عاشق،،،
خدایا اگر عشق دیوانگیست
دیوانه ترم کن!
#مجنون_الحسین
محبوب من بيا
تا اشتياق بانگ تو در جان خسته ام
شور و نشاط عشق برانگيزد
من غرق مستي ام
از
تابش وجود تو
سرشار هستي ام
من بازتاب صولت زيبايي تو ام
آيينه ي شکوه دلارايي تو ام
#حمید_مصدق
🌹🌹🌹
#یک_جرعه_کتاب 📚
هنگامی که تو را شناختم همه چیز تغییر کرد. نه از آن رو که کارهای ناچیزم جذابتر شدهاند، بل از آن رو که هر آنچه را در اطرافم اتفاق میافتد به موضوع گفتگوهایمان مبدل میکنم.
تصور دو موجودی که، تنها و دور از دیگران، یکدیگر را دوست بدارند زیباست. اما آنها خلوت خویش را با چه چیزی پر میکنند؟
جهان هر اندازه هم که حقیر باشد، آنها برای سخن گفتن با یکدیگر به آن نیاز دارند.
_میتوانند سکوت کنند.
اوه نه، هیچ عشقی با سکوت زنده نمیماند.
📕 هویت
✍🏽 #میلان_کوندرا
➖➖➖➖➖
عشق به کلمه نیاز دارد.
مدتی کوتاه میتوان به حسِ بیکلام اعتماد کرد، اما در دراز مدت، عشقِ بیکلام و کلامِ بیعشق دوام نخواهد آورد.
✍🏽 #لنا_آندرشون
📕 تصرف عدوانی
نه خواب دارم ، نه بیداری
گرفتارم به یک بیحسی مطلق
که نه دلتنگ میشوم
و نه میتوانم دلم را بردارم و بروم از دیارِ دوست داشتنت
قرار است ، از این پس
تمام لحظات بودنم
خلاصه شوند در نبودنت
به قیمت "مرگِ تدریجیِ تمامِ احساساتِ من."
#علی_سید_صالحی
پاییز آمدهست که خود را ببارمت!
پاییز: نامِ دیگرِ «من دوست دارمت»
بر باد میدهم همهی بودِ خویش را
یعنی تو را به دست خودت میسپارمت!
باران بشو، ببار به کاغذ، سخن بگو...
وقتی که در میان خودم میفشارمت
پایان تو رسیده گلِ کاغذیِ من
حتی اگر که خاک شوم تا بکارمت
اصرار میکنی که مرا زودتر بگو
گاهی چنان سریع که جا میگذارمت!
پاییز من، عزیزِ غم انگیزِ برگریز!
یک روز می رسم... و تو را میبهارمت!
#سید_مهدی_موسوی
🍂
🍁🍂
پاییز که میشود، حواستان به آدمهایِ زندگیِ تان باشد.
کمی بهانه گیر میشوند، حساس میشوند، "توجه" میخواهند!
دستِ خودشان که نیست این خاصیتِ پاییز است، آدمها را از همیشه عاشق تر میکند ...
🍁🍁
مگر میشود پاییز باشد و دلت هوایِ قربان صدقههایِ از تهِ دلِ کسی را نکند؟!
مگر میشود پاییز باشد و دلت هوس نکند، عاشق باشی؟! که عاشقت باشند؟!
باد باشد، باران باشد و یک خیابان پر از برگ های خشک و نارنجی..
تو باشی و تو، تو باشی و او ...
فرقی ندارد!
قدم زدن در بساطِ دلبرانه پاییز، همه جوره میچسبد ...
🍂🍂
#نرگس_صرافیان_طوفان
جز رحمت چشمان تو ، دنیا چه می خواهد
تشنه به غیر آب ، از دریا چه می خواهد
حالا که موسایم شدی راهی نشانم ده
غیر از نجات ، این قوم از موسی چه می خواهد
شاید بپرسی از چه دنبال دَمت هستم
دل مرده نوعاً از دَم عیسی چه می خواهد
پیغام و پس پیغام یعنی یاد ما هستی
مجنون جز این پیغام ، از لیلا چه می خواهد
آسمانِ شبهاى پاييــــــــز
حسابش با همه ى شب ها فرق دارد...
"شب بخير"ها
بغض ميشوند در آسمان...
بوى خاكِ باران خورده ى اولِ صبـــح
حكايتـــــ از همين دارد!
#علی_قاضی_نظام
In the name of god who create the life with death
created colorless friendships,
created life with colors,
the love colorful,
the rainbow in 7 colors,
the moth in 100 colors
&
created me nostalgic.
به نام خدا که مرگ و زندگی را آفرید،
دوستیهای کمرنگ را به وجود آورد،
زندگی را با رنگها آفرید،
عشق را رنگارنگ کرد،
رنگین کمان را در هفت رنگ آفرید،
پروانه را در ۱۰۰ رنگ پدید آورد،
و
مرا دلتنگ تو آفرید.
#انقلاب
#شهدا
#کربلا
#امام_حسین_علیه_السلام
محبت اهل عرفان کرد ما را
بنازم عشق انسان کرد ما را
میان حق و باطل مانده بودیم
حسین آمد مسلمان کرد ما را
شعار آموخت ذکر آموخت دم داد
گدا بودیم سلطان کرد ما را
کمیل و ندبه و بوحمزه خواندیم
دعا سرباز قرآن کرد ما را
مسیرکربلارا تا نشان داد
مقیم شهرجانان کرد ما را
شنیدم کافری تواب میگفت
ابوالفضل اهل ایمان کرد ما را
بنازم شیر پاک مادران را
هوادار شهیدان کرد ما را
تشکر میکنیم از حضرت حق
که همشهری سلمان کرد ما را
بسوزد قلب وهابی گرایان
که جانان اهل ایران کرد ما را
علی داریم دیگرغم نداریم
ولایت پاکدامان کرد ما را
نخواهد رفت ایران زیر ذلت
شرف شمشیر بران کرد ما را
امان نامه زنامحرم نگیریم
خمینی شیر غران کرد ما را
همه در انتظار آفتابیم
فراق یار گریان کرد ما را
#استاد_ولی_الله_کلامی_زنجانی
#صلوات