تا شمیم نفست را نفسی تازه زدم...
عشق را با طپش قلب تو اندازه زدم
💓💓💓
ناگهان آمدی از عطر تنت لرزیدم
مثل یک زلزله ای لرزه به شیرازه زدم
💓💓
طرح اندام تو را دیدم و همچون پرگار
7چرخشی را متوالی به همین بازه زدم
تا به آغوش تو یک لحظه رسیدم گویی
پرچم فتح خودم را سر دروازه زدم
💓💓💓
دست معمار ازل در بدنت مشهود است
شرم دارم که چرا دست به این سازه زدم
عشق تو معجزه ای بود که من عشقم را
گره یی سخت به این عشق پرآوازه زدم
💓💓
سالیانی ست که از عشق تو سرگردانم
عفو کن حرف دلم را به تو من تازه زدم
✍با دلم قهر نکن بی تو دلم می گیرد
"هستی" ام،بی تو همه هستی من می میرد
با دلم قهر نکن هرچه که خواهی آن کن
تو بزن بشکن و این سینه تو بی سامان کن
با دلم قهر نکن قهر تو عالم سوز است
بی تو حال دل من تلخ تر از دیروز است
با دلم قهر نکن من به تو عادت دارم
به خدا من به تو از پیش ارادت دارم
آتش جنگی به پا کن تا سلحشوری کنم
شمع آجینی شروع کن تا که منصوری کنم
دررکاب چشم تو سردار و سربازی دلیر
ننگ بر من گر بخواهم لغو دستوری کنم
شاعرم این دفترم میدان پیکار من است
امر کن تا در رهت احساس مسروری کنم
از شراب صد هزاران ساله ای نوشیده ام
مرگ بر من گر بخواهم ترک مخموری کنم
برتنم زخم هزاران تیغ از پیکارها
کفر باشد پیش تو اظهار رنجوری کنم
من قسم خوردم هوادار تو باشم تا ابد
این بعید است من بخواهم از شمادوری کنم.....
#امیر
با یک غزل و ترانه برمیگردم
هربار به یک بهانه برمیگردم
چون روز به آخر برسد درباران
بیمار در این شبانه برمیگردم
از پر زدنم خسته شدم دراین باد
با زخم به آشیانه برمیگردم
در فصل خزانِ سردِتنها,این ماه
با حسرت سالیانه برمیگردم
از بغض ِ غریب ِ جادها بیزارم
من سمتِ تو عاشقانه برمیگردم
چون منظره ی مرگ تماشایی نیست
در سبزی یک جوانه برمیگردم
از خاطره ها شکر گزاریم ولی
این بار چه فاتحانه برمیگردم
#اخوان
دیده بارانی و دل کرده هوایت چه کنم؟
تو نبودی و ز غم پر شده جایت چه کنم؟
نرود پای دلم غیر رهی جز ره تو
غیر از این جان که فدا گشته برایت چه کنم؟
این روا نیست که اینگونه دل آزار شدی
صنما..با دله افتاده به پایت چه کنم؟
میکنی بر همه جانم تو خدایی اما
دله سنگی که خدا کرده عطایت چه کنم؟
بی تو این سینه کویریست به پهنای سراب
بی خدا....با تو و این جور و جفایت چه کنم؟
قاب عکس تو کند ولوله در سینه بپا
مانده ام با هوس زنگ صدایت چه کنم"
بوی بهشت می شنوم ازصدای تو
نازکتر از گل است، گلِ گونه های تو
ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من
ای بوی هرچه گل، نفس آشنای تو
ای صورت تو آیه و آیینۀ خدا
حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو
صد کهکشانْ ستاره و هفت آسمانْ حریر
آورده ام که فرش کنم زیرپای تو
چیزی عزیز تر ز تمام دلم نبود
ای پارۀ دلم٬که بریزم به پای تو
امروز تکیهگاه تو آغوش گرم من
فردا عصای خستگی ام شانه های تو
در خاک هم دلم به هوای تو می تپد
چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو...
#قیصر_امین_پور
خیس بارانم،ببین،چتری نمیخواهد دلم
با تو ام ،باخاطرت،چیزی نمیخواهد دلم
سقف دل محکم شده امن است جای یاد تو
ساکتم با حسرتت، حرفی نمیخواهد دلم
سر به سر هر لحظه هرجا ،جای پای خاطرات
بازهم تنها شدم چیزی نمیخواهد دلم
هر قدم بن بست گویا راه من را بسته است
زنده ام گویا ولی چیزی نمیخواهد دلم
بغض دارم در گلو حسرت به دل ماندم ولی
بازهم با اینهمه چیزی نمیخواهد دلم
مرهم زخمم تویی جانم به جانت بسته است
غیر تو، جز مردن و رفتن نمیخواهد دلم
خسته ام،هر استخوانم لای زخمی کهنه است
خیس بارانم بببین چیزی نمیخواهد دلم
🌱خوشبختی خانه ، در خدا پرستی است.
🌱 عزت خانه ، در دوستی است.
🌱 ثروت خانه ، در شادی است.
🌱 زیبایی خانه ، در پاکیزگی است.
🌱 پاکی خانه ، در تقوا است.
🌱 نیاز خانه ، در معنویات است.
🌱 استحکام خانه ، در تربیت است.
🌱گرمی خانه ، در محبت است.
🌱 صفای خانه ، درمحبت است.
🌱پیشرفت خانه ، در قناعت است.
🌱لذت خانه ، در سازگاری است.
🌱سعادت خانه ، در امنیت است.
🌱روشنایی خانه ، در آرامش است.
🌱رفاه خانه ، در حرمت و تفاهم است.
🌱ارزش خانه ، در اعتماد و اطمینان است.
🌱سلامتی خانه ، در نظافت و پاکیزگی است.
🌱صفت خانه ، در انصاف و گذشت است.
🌱شرافت خانه ، در لقمه حلال است.
🌱زینت خانه ، در ساده بودن است.
🌱آسایش خانه ، در انجام وظیفه است.
🔰🔰🔰🔰
در مسیر باد باش و بوسه هایم را بگیر
تو همیشه شاد باش و غصه هایم را بگیر
مستم از جام لبت، ای جانِ من هر روز و شب
جانِ من ارزانیت اما تو جامم را نگیر
چشمهایت مجمر و برق نگاهت آتش است
فرصت رقصیدنِ با شعله هایم را نگیر
بوسه های ماهی تُنگِ بلورین را ببین
من مثال ماهیم، راهِ هوایم را نگیر
بین تو یا زندگی، البته ترجیحم به توست
وقت مردن ، خود بیا، با بوسه جانم را بگیر…!!!
Fereydoun Asraei - Shabe Roshan (128).mp3
2.73M
🍃❤️🇮🇷ایرانِ زیبا🇮🇷❤️🍃
آوای شبِ روشن
🍃🌸از فریدون آسرایی
رابطه مثل یه بافتنی می مونه...
دوتا رو
دوتا زیر...
دوتا بوسه
دوتا قهر...
رابطه مثل یه بافتنی می مونه
هرچی بلندتر باشه
روحتُ،زندگی و دلتُ گرمتر میکنه...
باید کلی حواستُ جمعش کنی
که یهو یدونه در نره از دستت
یه جا گند نزنی به کل روزای قشنگتون...
با یه حواس پرتی
با یه خیانت یه دروغ یه دل شکوندن...
باید حواست حسابی جمعش باشه
فوقش یه دونه هم اگه در رفت سریع درستش کنی
مبادا بذاری واسه فردا و پس فردا
نذاری دونه به دونه باز بشه گره های رابطه
گره دست ها
چشم ها
دل ها...
به قول یه عزیزی مواظب خوبیاتون باشید.
#امیر
تقدیم به تو..
چشم ها ولبهایت آتش جهنمی است که مرا در خود میسوزاند
درون تو چیزی پنهان است که مرا به دیوانگی و ویرانگی میکشاند...
توای زیباترین بهانه برای زنده ماندن...
درکنارم بمان تا عاشقانه برایت جان بسپارم..
#امیر
و گاهــی
لبخندی ازسر عشــق میتواند
درمان تمام دردهای دلت شـود
همان لبخند آرام
همــان لبخند عــاشــق!
همان لبخندتوعشقم...
#امیر
هـم من ، هـم تـو
هـر دو خـوب مے دانیـــــم
ایـن راه نہ پایانے دارد , نہ وصـالے...
اما هـنوز دوش به دوش هـم مے رانیـم!!!
قانـون خـط هاے مـوازے یـادت هســـــت!؟
دو خـط مـوازے هیچـــــوقت بـهم نمےرسـند!
و سـڪوت مے ڪنیم
هـم من ، هـم تـو !!!!
اصلا بـیا .....
یڪ خـط زیـر قانـون خـط هاے موازے بنویسـیم...
دو خـط موازے هیـچوقت بـهم نمے رسـند
اما ایـن دلیـل نمے شـود
هـمدیگر را دوسـ❤ـت نداشتہ باشـــــند...
ومن تا ابد دوستت خواهم داشت عشق من❤️
نفسم تنگِ تو و تو نفست تنگ کسی
کاش می شد که در این غصّه به دادم برسی
قسمتم بوده اگر بال و پری عشق تو داد
تا که در عرصه ی سیمرغ بپرّد مگسی
تا زلیخا بشود ملعبه ی دست و ترنج
یوسفی بوده ته چاهی و بانگ جرسی
می رسم یک شب باران زده آخر به خدا
بکند بین دل و دشنه ی تو دادرسی
در خودم حبسم و افسوس خدا می داند
بدتر از یک دل وامانده نمانده قفسی
همه پی در پی پیدا شدن هم نفسی
نفسم تنگ تو و تو نفست تنگ کسی
برمزارم گریه کن اشکت مرا جان میدهد
ناله هایت بوی عشق و بوی باران میدهد
دست بر قبرم بکش تا حس کنی مرگ مرا
دست هایت دردهایم را تسلا میدهد
با من درمانده و شیدا سخن را تازه کن
حرف هایت طعم شیرین بهاران میدهد
وقت رفتن لحظه ای برگرد قبرم را ببین
این نگاه اخرت امید ماندن میدهد
رفتی و چشمم به دنبال قدم هایت گریست
زخم های مرده ام را رفتنت جان میدهد
نیست از من قدرت بوسیدن چشمان تو
باد میبوسد به جایم قلب ایمان میدهد