#سعیده_کرمانی
#محاوره
#شب_چهارم
#سنوسالیکهنداشتم
سن و سالی که نداشتم
توی اون روزای آخر
اما خب وصیتاتو
خیلی خوب یادمه مادر
گفتی که بی مادری نیست
غم آخر پیش چشمام
گفتی که یه روز میبینم
که شکسته فرق بابام
قبل اون دفن شبونه
یه کفن باید بیارم
پیش چشم غرق اشک
حسن و حسین بذارم
گفتی که یه روز میبینم
جگری که شرحه شرحه است
کفن بعدی رو باید
بگیرم دوباره رو دست
توی اون غم جگر سوز
توی اون روز نفس گیر
کفنی که غرق خون شد
توی تابوت پر از تیر
کفنا تموم شد اما
تو هنوز آروم نداشتی
پیرهنی که دوخته بودی
رو دو تا چشت گذاشتی
گفتی از حسین و غربت
گریه کردی گریه کردم
قول دادم تا زنده باشم
همیشه دورش بگردم
من که بی حسینت انگار
توی این دنیا اسیرم
حالا پیش تو میتونم
سرمو بالا بگیرم
ثمر عمرمو دادم
واسه حرف آخر تو
پسرامو راهی کردم
به دفاع از پسر تو
گفته بودی اما مادر
فکر نمیکردم بتونم
اینجوری برا حسینم
یه روزی روضه بخونم
قلب زخمی تو رو با
سر خونی بابارو
جگر سوخته و جسم
پر تیر مجتبی رو
روی پیرهنی که دوختی
به تن حسین میبینم
رمقی به زانوهام نیست
حالا روی تل میشینم
دیدنش سخته حسینم
اینجوری بدون سر شه
باورش سخته برام که
سر بتونه همسفر شه
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_5981274170552486679.m4a
790.4K
#زمینه
#شب_چهارم
#عهدکردمجدانشمازتو
#سعیده_کرمانی
آهنگساز آقای امیر اسدی
بند اول
عهد کردم جدا نشم از تو
تا ابد بی قرار تو باشم
تا نفس میکشم برادر جان
قول دادم کنار تو باشم
من که تا دوروز نمیدیدمت، گریه میکردم
خودت میدونی، نگاه توئه درمون دردم
آرزوم اینه، تا نفس دارم، دور تو بگردم
حالا که غریب موندی
نمیشه آروم بشینم
دار و ندارم زندگیمو
تنها ببینم
بند دوم
دخترات و سپردی و گفتی
هر جا که رفتی پا به پات باشن
پسرای منو ببر داداش
نذرمه از فداییات باشن
من که عمری این دلخوشیم بوده اسمت و شنفتم
توی گوش این بچه ها فقط از تومیگفتم
راضی شو که دیگه باهات بیان من به پات میفتم
دنیای بدون تو
نمیشه شیرین به کامم
پسرام آرزومه باشن
یار امامم
بند سوم
شرم واسه چیه که اشکاتو
با همین روسری نکردی پاک
بچه هام مرد بودن و یک مرد
تن سالم نمیبره تو خاک
قربونت برم سرت رو بیار بالا حسینم
داغت و نبینم نبینمت تنها حسینم
بی تو آخه من چی میخوام توی دنیا حسینم
سر میدم پسر میدم
که تو رو بی سر نبینم
تو رو زیر دست و پای
لشگر نبینم
🕊️@kaftarchahiemamreza🕊️
سعیده کرمانی
تمامی زمزمههای زیر با این ملودی جناب یاسین زندی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#زمزمه
#شب_چهارم
#سعیده_کرمانی
#الهیدورتونبگردم
بند اول
الهی دورتون بگردم
منم تو خیمه گریه کردم
تا یه کمی سبک شه دردم
مادر
شما رفتین و پر از غصه شدم
مادر
گریه می کنم به غربت خودم
ای وای. ای وای
مادر
واسه تشییع تونم نشد بیام
مادر
دایی تون اومد کنارتون به جام
ای وای ای وای
بند دوم
خون شمام ریخته تو صحرا
هزار تا نقشه دارن این ها
برای بچه های زهرا
ای کاش
پیش مادرم منو دعا کنین
ای کاش
طلب مرگمو از خدا کنین
ای کاش ای کاش
ای وای
داغتون آتیش زده به قلب من
ای وای
شما هم شدین شهید و بی کفن
ای وای
بند سوم
کاش این حرومیا بمیرن
میترسم اینقد که حقیرن
حسینمو ازم بگیرن
ای وای
نکنه سرش جدا شه از تنش
ای وای
نکنه غارت بشه پیراهنش
ای وای
نکنه بشه اسیر نیزه دار
ای وای
تنشو لگد کنن ده تا سوار
ای وای ای وای
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#مرثیه
#شب_چهارم
#مثنوی
#سعیده_کرمانی
عطر گلاب بود و دمِ اسفند
شکر و سلام بود و سپس لبخند
در خانه اشتیاق لبالب بود
میلاد سبز حضرت زینب بود
نوزاد گریه کرد و به هر آغوش
رفت و نشد به هیچ سبب خاموش
آمد سپس حسین و در آن هنگام
خوابید روی دست حسین آرام
او تشنه از سبوی حسینش بود
دل بی قرار روی حسینش بود
چندین بهار پشت بهار آمد
در را زدند و خواستگار آمد
شرط عروس بر همه روشن بود
پیش حسین ِفاطمه بودن بود
چندین خزان گذشت و خزان آمد
همراه با دو نخل جوان آمد
زینب چه گفت ؟ گفت که مولایم
نذر شماست جان پسرهایم
از من قبول کن دو فدایی را
اما نخوان سرود جدایی را
یک جمله است دینم و عرفانم
من بی حسین زنده نمی مانم
با اینکه برده غصه توانم را
گریه نمیکنم دو جوانم را
من مادرم دلم شده صدپاره
صد داغ دیدم آه یک باره
بر خاک ریخت خون پسرهایش
از خیمه اش نرفت برون پایش
از خیمه اش نکرد برون سر را
تنها گذاشت دست ِبرادر را
چندی گذشت و تیره جهانش شد
وقت وداع زینب و جانش شد
زینب به سر زنان به روی تل رفت
شاه غریب تا سوی مقتل رفت
زخمی به روی زخم زمین میخورد
از دلهره برای حرم میمرد
هم میشنید نالهی مادر را
هم میشنید ضجهی خواهر را
بر روی خاک پیکرش افتادو
از دست شمر هی سرش افتادو
سر را به افتخار نشان دادو
زینب هزار مرتبه جان دادو
سنگ و عصا رسید به گودال و
ده مرکب و حسین و لگد مال و
زینب پناه اهل حرم بود و
در خیمه ها که بود پر از دود و
آتش به جان اهل حرم افتاد
زینب به اضطرار رسید ای داد
بر زخم هاش خوب نمک میخورد
از هرکسی رسید کتک میخورد
بعد از حسین دید جسارت را
بعد از حسین دید اسارت را
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی واحدهای زیر با این آهنگ از آقایان امیر اسدی و سعید حمیدیان فر میباشد . 🕊@kaftarchahiemamre
#داراییزینبفدایتو
#واحد_سنگین
#شب_چهارم
#عالیه_رجبی
دارایی زینب فدای تو
جان میدهم حتی برای تو
چیزی ندارم جز پسرهایم
آنهم فدای بچه های تو
بر نیزهی تنهایی خود تکیه نزن
آتش به دلم میزند آه تو حسین
من کوه تحملم ولی صبر مرا
برده است غریبی نگاه تو حسین
این دو قربانی خواهرت را بپذیر
هدیههای مرا هم بگیر
یاحسین یاحسین یاحسین
بند دوم
شیران زینب مرد پیکارند
سربازهای نسل کرارند
بگذار قربان سرت گردند
اینها امید و آرزو دارند
خواهر به فدای دل تو، غصه نخور
دیدی اگر افتاده تن بی سرشان
شرمندگی تو میکشد زینب را
ای کاش نیاید به حرم پیکرشان
کاش کسی پیش من پا نزند بر بدنت
پیشم از هم نپاشد تنت
یاحسین یاحسین یاحسین
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_5947290465161186512.mp3
1.89M
#زمینه
#شب_چهارم
#دوتانخلتناور
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
دو تا نخل تناور
دو تا سرو صنوبر
دو تا پرنده در عرش
هر دو از نسل جعفر
دلداده ی محبت حیدر کرار
یاد آور رشادت جعفر طیار
دنبالهی ارادت حضرت اسما
جمعش یعنی هیبت همین دو سردار
هر دو در فضل لبالب
هر دو دلخواه و مودب
تربیت یافتهی خانه ی زینب
ماشاالله دو قرص ماه زینب
ماشاالله به این سپاه زینب
بند دوم
دو شمشیر عدالت
دو الگوی شجاعت
دو سینه سرخ عاشق
دو اسطوره ی غیرت
دو رود آب جاری از چشمهی کوثر
همبازی قدیمی علی اکبر
اینجوریه نتیجه ی معرفت و عشق
وقتی باشه حضرت عقیله مادر
هر دو آماده ی پیکار
هردو شاگرد علمدار
اهل عشیره ی سید الاحرار
ماشاالله دو ذوالفقار زینب
ماشاالله به اقتدار زینب
بند سوم
دو تا کوه اراده
دو تا آقا زاده
دو مشتاق شهادت
بین خون افتاده
سر داده ی ارادت حسین زهرا
غلتیده ی میان خون و خاک صحرا
پیکرهای مانده در میان میدان
بی سرهای بی کفن شبیه سقا
کشته های راه مولا
شافعان روز عقبی
شهدای خانه ی زینب کبری
ماشاالله به کربلای زینب
ماشاالله به بچه های زینب
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
واحد حضرت مسلم علیه السلام #واحد #شب_اول #عرفه #محرم #سعیده_کرمانی #سعید_حمیدیان_فر لبتشنه
#واحد
#شب_چهارم (ملودی مشابه شب اول)
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
آمد زینب با دو سرو رشید
چشمش جز زیبایی دگر ندید
حتی وقتی شد مادر شهید
زندگی ام
فدای یک
تار گیسوی تو
جان میدهم
تا نبینم
خم به ابروی تو
باید سرم، افتد به پای تو
جان زینب، جانم فدای تو
زینب جانش بود و جان حسین
بود عمرش بسته به چشمان حسین
شد اولادش هم قربان حسین
جان را آورد
میدان اما
خم به ابروش نه
در دل داغ و
در جان غوغا
خم به ابروش نه
اولاد من، نذر گلهای تو
جان زینب ، جانم فدای تو
🕊@kaftarchahiemamreza🕊