سعیده کرمانی
تمامی زمزمههای زیر با این ملودی جناب یاسین زندی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#زمزمه
#شب_چهارم
#سعیده_کرمانی
#الهیدورتونبگردم
بند اول
الهی دورتون بگردم
منم تو خیمه گریه کردم
تا یه کمی سبک شه دردم
مادر
شما رفتین و پر از غصه شدم
مادر
گریه می کنم به غربت خودم
ای وای. ای وای
مادر
واسه تشییع تونم نشد بیام
مادر
دایی تون اومد کنارتون به جام
ای وای ای وای
بند دوم
خون شمام ریخته تو صحرا
هزار تا نقشه دارن این ها
برای بچه های زهرا
ای کاش
پیش مادرم منو دعا کنین
ای کاش
طلب مرگمو از خدا کنین
ای کاش ای کاش
ای وای
داغتون آتیش زده به قلب من
ای وای
شما هم شدین شهید و بی کفن
ای وای
بند سوم
کاش این حرومیا بمیرن
میترسم اینقد که حقیرن
حسینمو ازم بگیرن
ای وای
نکنه سرش جدا شه از تنش
ای وای
نکنه غارت بشه پیراهنش
ای وای
نکنه بشه اسیر نیزه دار
ای وای
تنشو لگد کنن ده تا سوار
ای وای ای وای
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی زمزمههای زیر با این ملودی جناب یاسین زندی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#زمزمه
#شب_پنجم
#سعیده_کرمانی
#نیزهچراشدتکیهگاهش
بند اول
نیزه چرا شد تکیه گاهش
خاکی شده صورت ماهش
یک نفره میشم سپاهش
باید ، برای تن عمو سپر بشم
باید ، تیرو از تن عمو من بکشم
ای وای ای وای
دردم ، اینه که نمونه واسش پیروهن
دردم ، اینه که اینا غریب کشش کنن
ای وای ، ای وای
بند دوم
ای نیزه بی رحمیو رو کن
یتیم نوازیو شرو کن
پیکر من رو زیر و رو کن
گودال، دو تا یوسف داره و هزار تا گرگ
گودال، پره از چکمهی سنگین و بزرگ
ای وای ای وای
سرخه، جای تیری که نشسته به تنم
سرخه، سر نیزه ای که رفت تو دهنم
ای وای ای وای
بند سوم
فرود میاد روی تن ما
شمشیرایی که میره بالا
عمه ببند چشاتو حالا
حالا ، تنمو نیزه میدوزه به عموم
حالا، میشه خونی خنجر از خون گلوم
ای وای ای وای
کم کم، واسه تشییع جنازه میرسن
کم کم ، مرکبا با نعل تازه میرسن
ای وای ای وای
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی زمزمههای زیر با این ملودی جناب یاسین زندی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#زمزمه
#شب_ششم
#سعید_حمیدیان_فر
#تویادگارمجتبایی
بند اول
تو یادگار مجتبایی
تو غریبی عین بابایی
زخمی سنگ و نیزه هایی
ای وای بی زره رفتی و با سنگ زدنت
ای وای پره لخته خون شده پیراهنت
ای وای ای وای
ای وای دست و پا نزن جلو چشم ترم
ای وای خجالت میکشم از برادرم
ای وای ای وای
بند دوم
شلوغ شد اینجا مثه گودال
تو این شلوغی بین جنجال
آه... بمیرم که شدی پامال
ای وای استخونت زیر دست و پا شکست
ای وای دوباره غرور مجتبی شکست
ای وای ای وای
ای وای رو زمین افتادی مثل مادرم
ای وای من چجوری تو رو خیمه ببرم
ای وای ای وای
بند سوم
حالا به آرزوت رسیدی
شیرین تر از عسل رو دیدی
رعنا شدی و قد کشیدی
ای وای تک و تنها میرسونمت حرم
ای وای می خوابونمت کنار اکبرم
ای وای ای وای
ای وای حالا من موندم و داغ جگرم
ای وای برسون سلام مو به مادرم
ای وای ای وای
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی زمزمههای زیر با این ملودی جناب یاسین زندی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#زمزمه
#شب_هفتم
#سعیده_کرمانی
#توساقهییاسجوونی
بند اول
تو ساقهی یاس جوونی
رودست بابا غرق خونی
دیگه کنارم نمیمونی ؟
مادر
چه طوری رفتنتو باور کنم
مادر
لب خشکتو با گریه تر کنم
ای وای ای وای
مادر
استخون تو گلوت دیده می شه
مادر
گهواره ات به زودی دزدیده میشه
ای وای ای وای
بند دوم
گرفتنت چه جوری از شیر
بابات شد از غصهی تو پیر
قبرتو میکنه با شمشیر
مادر
خونو از رو صورتت پاک می کنم
مادر
قلبمو کنار تو خاک می کنم
ای وای ای وای
لالا
لالا لا لا ای گل نخورده آب
لالا
تو مزارت دیگه آسوده بخواب
ای وای ای وای
بند سوم
آتیش زدن قلب حرم رو
کشتن امید آخرم رو
بیرون کشیدن پسرم رو
ای وای
سرتو دارن به غارت میبرن
ای وای
مادرت رو به اسارت میبرن
ای وای ای وای
ای وای
روبه روی سرت از هوش میرم
ای وای
سرت از نیزه بیافته میمیرم
ای وای ای وای
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی زمزمههای زیر با این ملودی جناب یاسین زندی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#زمزمه
#شب_هشتم
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
#واکنیهباردیگهچشاتو
وا کن یه بار دیگه چشاتو
میخوام که بشنوم صداتو
زمین نزن روی باباتو
ای وای
اینا از اسم علی کینه دارن
ای وای
از چشات یه بغض دیرینه دارن
ای وای ای وای
ای وای
صورتت کبوده مثل مادرم
ای وای
چه طوری تو رو تا خیمه ببرم
ای وای ای وای
رحمی نکردن به جوونم
دیگه چه طور زنده بمونم
بعد تو ای عزیز جونم
ای وای
مگه داغ تو سبک میشه یه. روز
ای وای
نیزه توی بدنت مونده هنوز
ای وای ای وای
ای وای
دشمنم خندید به گریه های من
ای وای
شده تابوت تنت عبای من
ای وای ای وای
از داغ رفتنت شدم پیر
شدم بابا دیگه زمینگیر
کشتن تو رو هزار تا شمشیر
ای وای
ریخته انگاری یه لشکر سرتو
ای وای
هر طرف پر شده از پیکر تو
ای وای ای وای
ای وای
همه جا پر شده از خون تنت
ای وای
اربا اربا شده حتی جوشنت
ای وای ای وای
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی زمزمههای زیر با این ملودی جناب یاسین زندی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#زمزمه
#تاسوعا
#شب_نهم
#بهمن_عظیمی
#وقتیکهدستتوجداشد
وقتی که دست تو جدا شد
فرق سرت تا ابرو وا شد
عجب قیامتی به پا شد
داداش بمیره برای تو برادرت
داداش تا زمین خوردی همه ریختن سرت
داداش... ای وای
داداش خیلی بد شکسته فرق سر تو
داداش چقدر کوچیک شده پیکر تو
داداش... ای وای
امان از این غم نفس گیر
تنت پُره از زخم شمشیر
سمتت اومد چهار هزار تیر
ای وای بی هوا با هرچی می شد زدنت
ای وای جای سالم نداری رو بدنت
ای وای
ای وای لخته های خون چشات و بسته آه
ای وای اینهمه تیر رو تنت نشسته آه
ای وای...
اهل حرم شدن بیچاره ت
واویلتا از قتل و غارت
زینب داره میره اسارت
بی تو ، خون میشه حتی دلِ آب فُرات
بی تو ، می شْکنه حُرمتِ این مخدرات
بی تو... ای وای
بی تو ، زن و بچه رو اسارت میبَرَن
بی تو ، دشمنا همه به فکر معجرن
بی تو... ای وای
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی زمزمههای زیر با این ملودی جناب یاسین زندی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#زمزمه
#شب_عاشورا
#شب_دهم
#وداع
#سعیده_کرمانی
#اینشبآخرهبرادر
این شب آخره برادر
از این به بعد چشام میشه تر
دو تا گره زدم به معجر
میخوام ، تا خود سحر فقط نگات کنم
میخوام ، تا خود سحر فقط صدات کنم
ای وای ای وای
باید ، واکنم گوشوارهی دخترتو
باید ، بزنم شونه موهای سرتو
ای وای ای وای
بند دوم
آغوش تو پناه من بود
یه عمری تکیهگاه من بود
شونه ات قرار آه من بود
داداش ، فردا شب تنها ترینم تو جهان
داداش ، منم و اشک چشای بی امان
ای وای ای وای
ای وای ، چجوری کنار بیام با ماتمت
ای وای ، بعد تو چه کار کنم با حرمت
ای وای ای وای
بند سوم
فدات بشه الهی زینب
میترسم از فردای امشب
از نعلای تازه ی مرکب
ای وای، غرق بوسه میکنم حنجرتو
ای وای ، نکنه زخمی بشه پیکر تو
ای وای ای وای
ای وای، میمیرم خاکی بشه پیروهنت
ای وای ، بیحیا اگه بشینه رو تنت
ای وای ای وای
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی زمزمههای زیر با این ملودی جناب یاسین زندی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#زمزمه
#قتلگاه
#ظهر_عاشورا
#سعیده_کرمانی
#بهمن_عظیمی
#ازتشنگیطاقتنداری
بند اول
از تشنگی طاقت نداری
از ضربه ی اون تیرِ کاری
از دهنت خون شده جاری
ای وای
تیر حرمله روی سینه ات نشست
ای وای
بدجور استخون سینت رو شکست
ای وای داداش
ای وای
تا زمین خوردی دل حرم گرفت
ای وای
همه زندگی مو دیگه غم گرفت
ای وای داداش
بند دوم
امان از این غروب دلگیر
این لحظه ی سخت و نفس گیر
از این همه نیزه و شمشیر
ای وای از هجوم لشکر و غربت تو
ای وای پا گذاشتن به روی صورت تو
ای وای... داداش
ای وای صف کشیدن نیزه ها دُور تنت
ای وای هر کدوم سهمی میخوان از بدنت!
ای وای...داداش
بند سوم
فاتحه ی زینب و خوندن!
بدجوری قلبم و سوزوندن
نیزه رو تو تنت شکوندن
ای کاش دست و پا نمی زدی جلو چِشَم
ای کاش خنجر کهنه شو تیز می کرد یه کم!
ای کاش... داداش
ای کاش اعتنا می کرد یکی به خواهشم
ای کاش سرت و نمی برید جلو چِشَم
ای کاش... داداش
بند چهارم
رفته به غارت همه چیزم
چطور برا تو اشک نریزم
کم دست و پا بزن عزیزم
ای وای روی قلب خواهرت اومد فرود
ای وای خنجری که سرو از تنت ربود
ای وای... داداش
ای وای
مهره های گردنت تک تک شکست
ای وای
موی خونی تو رو گرفت به دست
ای وای... داداش
بند پنجم
گرفته واسه غربتت دل
خاک زمین از خون شده گِل
دلشوره کشت تو رو نه قاتل
ای وای خولی و شمر و سنان کشتن تو رو
ای وای بمیرم که نگران کشتن تو رو
ای وای بمیرم برای دلواپسی هات
ای وای واسه آوارگیِ مخدرات
ای وای ...داداش
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی زمزمههای زیر با این ملودی جناب یاسین زندی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#زمزمه
#غروب_عاشورا
#شام_غریبان
#سعیده_کرمانی
#بهمن_عظیمی
#وقتغروبآرزومه
بند اول
وقت غروب ِ آرزومه
یه بغض سنگین تو گلومه
گودالی از خون روبرومه
ای وای برا تشییع جنازه اومدن!
ای وای اسباشون با نعل تازه اومدن
ای وای... داداش
ای وای بدن بی سر و زخمیت توی راه
ای وای یکی شد با خاک گرم قتلگاه
ای وای... داداش
بند دوم
بلند شو ای سردار بی سر
ببین که خیمه ها سراسر...
سوخته شبیه دل خواهر
سوختن همه ی ملائکه برای تو...
سوختن لابلای خیمه بچه های تو
سوختن... ای وای
سوخته بس که داد زدم حسین،صدای من
سوخته موی دخترت رقیه وای من
سوخته... ای وای
بند سوم
دلِ شکستم مضطرت شد
نیزه نصیب حنجرت شد
اسیری سهم خواهرت شد
رفتی ولی با خودت نبردی خواهرو
رفتی ندیدی پارگیِ این معجرو
رفتی ای وای
رفتی شدم آواره ی این دشت بلا
رفتی شدی همدم و أنیس نیزه ها
رفتی... ای وای
بند چهارم
امون از این تلخی تقدیر
می برنم به زورِ زنجیر
می مونی زیر نیزه و تیر
ای وای پاشو خواهرت رو بیچاره نکن
ای وای سرِ پیری منو آواره نکن
ای وای ای وای
ای وای
غل و زنجیر وصله ی پای منه
ای وای
مگه مجلس شراب جای منه
ای وای ای وای
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی زمزمههای زیر با این ملودی جناب یاسین زندی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#زمزمه
#مصائب_کوفه
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
#دیگهامیدینیستبهدیدار
بند اول
دیگه امیدی نیست به دیدار
ای بیکفن خدانگهدار
میبرنم ولی به اجبار
ای وای ، یک تن بی پیروهن مونده رو خاک
ای وای،قافله سالار من مونده رو خاک
ای وای ای وای
ای وای ،رسید آخرش به کوفه قافله
ای وای ، ولی تو با نیزه من با سلسله
ای وای ای وای
بند دوم
همراه ما با سر رسیدی
حرفامو از نیزه شنیدی
وضع عزاداری مو دیدی ؟
باید ،مجلس ختمتو آخر بگیرم
باید ، مجلس عزا بشه هرجا میرم
ای وای ای وای
ای وای ، کوفیا بانی اشکای منن
ای وای ، تو رو کشتن ولی گریه می کنن
ای وای ای وای
بند سوم
امشب چشات از من چه دوره
خونهی خولی پر نوره
جای سرت مگه تنوره ؟
حالا ، که نشد کفن کنم پیکرتو
ای کاش ، بشورم با اشک چشمام سرتو
ای وای ای وای
ای وای، کوفیا انگار نمیشناسنمون
ای وای ، قاری قرآن من قرآن بخون
ای وای ای وای
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی زمزمههای زیر با این ملودی جناب یاسین زندی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#زمزمه
#شهادت_امام_سجاد.ع
#سعید_حمیدیان_فر
بند اول
یه عمره از داغت میسوزم
داغت برام تازه ست هنوزم
میگذره با غم شب و روزم
هر روز،تیره و تاره برام با روضه هات
هر روز،میسوزم به یاد خشکیه لبات
ای وای ای وای
هر روز ،روضه ها پیش چشام مرور میشه
هر روز خاطرم زخمی دود و آتیشه
وای ای وای
بند دوم
بنی اسد وقتی رسیدن
پیکر بی سرت رو دیدن
رو یه حصیر تنت رو چیدن
سخت بود ،پیدا کردن تموم بدنت
سخت بود ، اینکه بوریا شد آخر کفنت
ای وای ای وای
سخت بود ، اینکه از قفا جدا شده سرت
سخت بود ، بوسه دادم به رگای حنجرت
ای وای ای وای
بند سوم
یادم نمیره شام و آزار
امون از این مردم بی عار
خیلی شلوغ شد سر بازار
سخت بود، دست بسته رفتنِ با سلسله
سخت بود، خنده های شوم شمر و حرمله
ای وای
سخت بود، همسفر شدن با اون حرومیا
سخت بود، طعنه و زخم زبون شامیا
ای وای
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#روضه
#زمزمه
#محاوره
#شب_نهم
#مگهدریامیافتهتوخشکی
#سعیده_کرمانی
مگه دریا میاُفته تو خشکی
مگه صحرا حریف این دریاس
مگه عباس هم زمین میخوره
باورش سخته واسه من عباس
ای به قربون چشمای زخمیت
کو دو تا دست تو علمدارم
اگه تنهام بذاری تو این دشت
من به کی خیمه ها رو بسپارم
پاشو بازم کفیل زینب باش
پاشو اهل حرم رو آروم کن
پاشو تکلیف دشمنامونو
با یه اخم نگات معلوم کن
سخته واسه رقیه دوری تو
چه جوابی بدم اگه پرسید
نگران حرم باشم یا تو
منو تنها نذار تو این تردید
پهلوون پاشو که غمت دیگه
کمر آسمونو تا کرده
سورو سات یه غارتو دشمن
تو حرم بعد تو به پا کرده
رحم کن به من و غریبی من
بین بی رحما قد کمون شدم
کی بشه تکیه گاه خواهرمون
وقتی من غرق خاک و خون شدم
وقتی دشمن نشست رو سینه ام
گریه ی خواهروچه کار کنم
وقتی خنجر حیا نکرد از من
ناله ی مادرو چه کار کنم
بعد تو دشمنم جسور میشه
خیمه هامونو شعله ور میکنه
سنگ و چوب و عصا رو که بزنه
نعل اسبا رو تازه تر میکنه
🕊@kaftarchahiemamreza🕊