4_6007881295382710273.mp3
1.99M
#سعیده_کرمانی
#رویسیاهآوردم
#شور
آهنگساز آقای سعید حمیدیان فر
بند اول
روی سیاه آوردم
یه کوله بار پر گناه آوردم
اما فقط به تو پناه آوردم
یه وقت نگی به دردتو نمی خورم
نذار امیدم بشه شمع توی باد
جایی ندارم که برم خودت بگو
نوکر بد یه وقت به کارت نمیاد؟
ای شاه پناهم بده
من خسته راهم
خط امانم بده
من غرق گناهم
بند دوم
از همه که بریدم
به هر طرف پی نجات دویدم
آخر کار فقط به تو رسیدم
به روم نیاری مایه ی ننگ توام
نگی که من وصله ناجورم برات
من خیلی وقته غرق این دنیا شدم
برا منم جا داره کشتی نجات؟
ای ملجا درماندگان
درمانده ترینم
دست منو هم بگیر
دربند زمینم
بند سوم
حالا که بی قرارم
اگه به خونه تو رو نیارم
خودت بگو دیگه کجا رو دارم
بالمو دیگران شکستن ولی تو
همیشه بستی این پر شکستمو
اگه قرار نبود منو راهم بدی
چرا خودت رها نکردی دستمو ؟
دست منو دامان تو
ارباب وفادار
چشم من و احسان تو
ای دلبر و دلدار
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_5846194781918595440.mp3
2M
#شور
#سعیده_کرمانی
#زیرپرچمتمیدونم
آهنگساز آقای سعید حمیدیان فر
بند اول
زیر پرچمت میدونم
حاجت بی جواب نمیشه
وقتایی که روضه میام
از عمرم حساب نمیشه
خدا سرنوشتمو نوشته زیر پرچمت
تا جوون مرگ بشم آخر از غمت
یاکه پیر غلام بشم با روضه ی محرمت
الحمدلله برای اشکام
الحمدلله که تویی آقام
بند دوم
آرامش میگیره اگه
قلبم از ارادتمه
از تاثیر گفتن ذکر
با تسبیح تربتمه
روز اول وا شده با تربت تو کام من
تا نمک گیر تو باشم دائما
کاشکی توی کفنم یه ذره تربت بذارن
تربت تو شد دوای دردام
الحمدلله که تویی آقام
بند سوم
رمز بی قراری من
اسم کربلای توعه
یک عمره که چشم ترم
وقف روضه های توعه
اگه جون بدم برا نگاه تو بازم کمه
بمیرم تو راه تو بازم کمه
سر بدم بایاد قتلگاه تو بازم کمه
مردن برای توشده رویام
الحمدلله که تویی آقام
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_5994626506616211352.mp3
2.43M
#سعیده_کرمانی
#شور
#پدرمپیرازاینروضهاس
آهنگساز آقای سعید حمیدیان فر
بند اول
پدرم پیر از این روضه اس
نمیشه سیر از این گریه
میگه یک شب توی هییت
میمیرم از همین گریه
لحظه ی احتضار پدر بزرگم
باآخرین نفس می گف یاحسین
مادر بزرگم از بس عاشقت بود
همش میگفت به همه ی ما حسین
تو بگو بمیرم برا تو یا زوده
آخه هف پشت من گریه کنت بوده
بند دوم
یادمه بچگی مونو
وقتی روضه می شد بر پا
چه سرو دستی میشکستیم
سر جفت کردن کفشا
روضه های خونگی مادرم
یه عمره که برکت زندگیمه
نذری هرسال محرم تو
ارث عزیز خونوادگیمه
همه امیدمو به روضه هات بستم
آخه نوکر خونه زاد تو هستم
بند سوم
وقتایی که زمین گیریم
اسم تو جون به ما میده
مارو یک عمره که داره
چای روضه شفا میده
تکیه ی روضه های تو برامون
یه تکیه گاهه که پر از امیده
سینه زدن تو مجلس ذکر تو
سینه به سینه بهمون رسیده
کاشکی توی رکاب تو میدادیم جون
آخه وقف توعه خون تو رگ هامون
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#شعر
#غزل
#سعیده_کرمانی
#دردشتپاگرفتهوپایستهمیوزید
یامرسلالریاح
در دشت، پا گرفته و پایسته می وزید
در قتلگاه، آه چه آهسته می وزید
می رفت بین گیسوی خوشبوی روی نی
مبهوت از این تعلق وارسته می وزید
تا پیکر تو را به دل خاک بسپرد
پا پیچ خاک می شد و پیوسته می وزید
از قطرههای خون، وسط نیزهزارها
انگار روی دست، حنا بسته میوزید
با مرهمی به دست به پابوس تاولی
بر پای استوار زنی خسته می وزید
دم می گرفت پرچمی از این سماع و باد
هو هو کنان میان دو گلدسته می وزید
🕊️@kaftarchahiemamreza🕊
#ترانه
#امام_حسین.ع
#شب_دوم
#شب_عاشورا
#کربلا
#سعیده_کرمانی
#آدمزمینیشدولیاینجا
آدم زمینی شد ولی اینجا
درد زمین افتادنو فهمید
تو کشتی آروم بود نوح اما
اینجا چشش ترشد دلش لرزید
عیسی دمش گرمه ولی اینجا
آه مسیحایی رو هم حس کرد
لابد همینجا بود که ایوب
اندوه تنهایی رو هم حس کرد
موسی عصا برداشت وقتی که
قدش کنار شط کمونی شد
از روی اسب افتاد ابراهیم
پیشونیش اینجابود، خونی شد
مولا که از صفین بر میگشت
اینجا که اومد خواب تلخی دید
گریه میکرد و مرثیه میخوند
روی حسینش رو که میبوسید
میگفت این صحرا رو میبینین
یک روز میاد دریای خون میشه
اینجا حسین من تو سیل تیر
از روی مرکب واژگون میشه
چشمای زینب رو با چشمای
لبریزخون و اشک میبینه
تکیه میده به نیزه ی غربت
رو زانوی تنهایی میشینه
ظرف یه ساعت پر ترک میشه
با سنگ پیشونی آیینه اش
سنگینی یه لشکر بغضو
حس میکنه رو خس خس سینه اش
با تیری که توی پرش داره
از دست یه نیزه میره از حال
مثل یه چشمه میشه هر حرفش
از تو گلوش میجوشه تو گودال
پیراهنش رو به زمین داغ
نعل یه میدون اسب میدوزه
رو بالش گرم تنور آروم
موی سر و ابروش میسوزه
وقت زمینگیری شمشیرش
وقتی تنش تو تیر خورشیده
اردیبهشت صورت ماهش
تو گرمنای نیزه تبعیده
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_5890824633199888443.mp3
2.28M
#زمینه
#امام_حسین.ع
#سعیده_کرمانی
#بهمن_عظیمی
#دوستدارمحسین
نکته :مناسبشورباتغییرتمپو
دوسِت دارم حسین به لطف مادرم
تا آخرین نفس گدای این درم
تموم زندگیم فدای تو حسین
الهی پیر بشم به پای تو حسین
من از کوچیکی نوکرت بودم
گدای علی اصغرت بودم
از اون روزی که یادمه حسین
زیر سایه ی مادرت بودم
می دونی بی تو حال و روز من خرابه
بدون روضه زندگیم همش عذابه
به زیر سایه ی تو پادشاهی کردم
محبتت آقا همیشه بی حسابه
بند دوم
گدایی تو داد به نوکر اعتبار
همیشه بوده این برام یه افتخار
تا وقتی زنده ام فقیر این درم
دل شکسته مو جایی نمی برم
تو هستی همه خواهشم حسین
نگاه تو آرامشم حسین
غمت داده ارزش به زندگیم
بدون تو بی ارزشم حسین
کسی و جز خودت نداره نوکر تو
تموم زندگیم تصدق سر تو
خدا می دونه این شبا کجا می رفتم
اگر نبود حسین دعای مادر تو
بند سوم
تموم حاجتم میون هیئتت
همینه که یه شب بیام زیارتت
مگه میشه یه روز مجاورت نشد
فدای دختری که زائرت نشد
بمیرم واسه اشکای چشاش
بمیرم واسه بغض تو صداش
بمیرم برای اسیری و
واسه رد زنجیر دست و پاش
گوشه ی ویرونه برات و گریه می کرد
باهر نفس میزد صداتو گریه می کرد
خاکسترو از رو سرت تمیز میکرد و
دس میکشید روی لباتو گریه میکرد
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#سعیده_کرمانی
#محاوره
#شب_اول
#منشکایتیندارم
من شکایتی ندارم
هر چی که بخوای همونم
تو بگو بمیر میمیرم
تو بگو بمون میمونم
ولی تلخه واسم این که
نشه چای روضه نوشید
شال دوش نوکراتو
نشه بعد روضه بوسید
مگه میشه خاطرات
هیئتت بشه فراموش
درده که با گریه کن ها
نگیریم همو تو آغوش
سخته که آروم بشینیم
وقتی آتیش و سپندیم
که وظیفه داشته باشیم
در مسجدو ببندیم
دوباره میشه ببخشی
به خوبیت بدی ما رو
به ما برگردونی بازم
شور و حال روضه ها رو
من که عمریه تو گودال
بیقرار بوی سیبم
دیدن غربت روضه ات
سخته آقای غریبم
ما فقط شنیدیم اما
بمیرم که خواهرت دید
غربت بی حدتو تو
نفسای آخرت دید
غربتت یکی دو تا نیست
کدومو بگم نمیرم
تو بگو باید برای
کدومش روضه بگیرم
بگم از سوختن قلبت
تو عزای علی اکبر
یا تحیرت تو دفن
بدن علیِ اصغر
میسوزم برای اشک
چش گریون ابالفضل
قد تاشده ات کنار
تن بی جون ابالفضل
هنوز از تو قتلگاهت
میوزه بوی غریبی
بمیرم رو خاک صحرا
هنوزم خد التریبی
سه شبانه روز تو آفتاب
تن تو بی سایبون شد
خاتم دستت اسیر
طمع یه ساربون شد
پیش چشم زن و بچه ت
روی نیزه بود سر تو
نیزه هم خون گریه میکرد
پا به پای دختر تو
نمیگم دیگه میترسم
نوکرات از غم بمیرن
ولی بغضی تو گلومه
که بگم اتیش میگیرن
قسمت میدم آقاجون
نذار اینجوری بمونیم
اربعین زیارتت رو
از تو خونه مون بخونیم
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#سعیده_کرمانی
#محاوره
#شب_چهارم
#سنوسالیکهنداشتم
سن و سالی که نداشتم
توی اون روزای آخر
اما خب وصیتاتو
خیلی خوب یادمه مادر
گفتی که بی مادری نیست
غم آخر پیش چشمام
گفتی که یه روز میبینم
که شکسته فرق بابام
قبل اون دفن شبونه
یه کفن باید بیارم
پیش چشم غرق اشک
حسن و حسین بذارم
گفتی که یه روز میبینم
جگری که شرحه شرحه است
کفن بعدی رو باید
بگیرم دوباره رو دست
توی اون غم جگر سوز
توی اون روز نفس گیر
کفنی که غرق خون شد
توی تابوت پر از تیر
کفنا تموم شد اما
تو هنوز آروم نداشتی
پیرهنی که دوخته بودی
رو دو تا چشت گذاشتی
گفتی از حسین و غربت
گریه کردی گریه کردم
قول دادم تا زنده باشم
همیشه دورش بگردم
من که بی حسینت انگار
توی این دنیا اسیرم
حالا پیش تو میتونم
سرمو بالا بگیرم
ثمر عمرمو دادم
واسه حرف آخر تو
پسرامو راهی کردم
به دفاع از پسر تو
گفته بودی اما مادر
فکر نمیکردم بتونم
اینجوری برا حسینم
یه روزی روضه بخونم
قلب زخمی تو رو با
سر خونی بابارو
جگر سوخته و جسم
پر تیر مجتبی رو
روی پیرهنی که دوختی
به تن حسین میبینم
رمقی به زانوهام نیست
حالا روی تل میشینم
دیدنش سخته حسینم
اینجوری بدون سر شه
باورش سخته برام که
سر بتونه همسفر شه
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پیشزمینه
#سعیده_کرمانی
#غمشریفقلبم
بند اول
غم شریف قلبم
تموم اعتبارم
با عطر تربت تو
تو سجده هام می بارم
روز قیامت فقط
توی پریشونیام
برای آرامشم
یه مهر تربت می خوام
خدا الهی روضه تو
سینه زدن تو هیئتو
مستی با عطر تربتو
ازم نگیره
خدا الهی این درو
عاشقی مقدر و
چشمای تا ابد ترو
ازم نگیره
بند دوم
اسم تو شد وسیله
برانجات آدم
دلیل اشک عیسی
دلیل بغض مریم
گفتن اسم پاکت
به دل اثر می کنه
شنیدن اسمتم
چشارو تر می کنه
خدا الهی این غمو
نوکری زیر پرچمو
روضه های محرمو
ازم نگیره
خدا الهی این تبو
گریه به اذن زینبو
حسین حسین هرشبو
ازم نگیره
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
هدایت شده از سعیده کرمانی
🍃نذر حضرت رباب سلام الله علیها 🍃
کاش میآمدی به این خانه
تا به تو عرض احترام کنم
جلوی پای تو بلند شوم
و دوباره به تو سلام کنم
خانه را دوست داشتی با من
یاد روزی که با نخ و سوزن
مینشستم به صد امید و خیال
کار قنداقه را تمام کنم
به فدای تو خانوادهی من
نذر راهت امام زادهی من
من چه دارم مگر به جز اینها
که به قربان تو امام کنم
قامتم زیر غصه ات خم شد
داغ تو در دلم مگر کم شد
زیر دستان تازیانه ببخش
که نشد پای نی قیام کنم
ای دل زار من هواخواهت
آفتابی که شد سر ماهت
قول دادم که تا نفس دارم
سایه را بر خودم حرام کنم
#سعیده_کرمانی
#غزل
#اربابنوکری
#کاشمیآمدیبهاینخانه
🕊 @kaftarchahiemamreza 🕊
#محاوره
#شب_پنجم
#شنیدمیهزمانیتومدینه
#سعیده_کرمانی
شنیدم یه زمانی تو مدینه
آسمون از زمین دل خسته بوده
دست اوباش بوده باز اما
دست بابابزرگم بسته بوده
شنیدم میخ در با بی حیایی
به جوش آورده خون آفتابو
لگدهایی که خورده به شقایق
شکسته قلب شیشه ی گلابو
همون روزایی که توی مدینه
با آتیش و با هیزم راه و بستن
شنیدم قد من بوده بابام که
توی کوچه غرورش رو شکستن
برام سخته مثه بابام ببینم
دوباره بی حیا میشه زمونه
برام سخته که من هم عمه هامو
ببینم توی سیل تازیونه
نمیتونم عمومو بین گودال
ببینم اینجوری میمونه تنها
میشه قد خودم کمتر کنم از
هجوم ضرب دست نیزه دارا
میتونم زخمهاشو که ببندم
میتونم که براش مرهم بذارم
میتونم مانع سنگا بشم که
میتونم نیزه هارو دربیارم
سپر باقی نمونده واسم اما
سپر میتونه باشه پیکرم که
دو تا دستم درسته خالی مونده
بلاگردون میشه دست و سرم که
میخوام این لحظه ی آخر تن من
پیش خون خدا نقش زمین شه
خون بابام که جاری تورگامه
با خون تو رگ عموم عجین شه
خدا کنه که بغض نیزه دارا
بیشتر خالی شه روی بدن من
جای تن عمو خدا کنه که
دعوا بشه برای زدن من
خدا کنه منو هدف بگیره
هرچی تیر تو کمون کینه دارن
خدا کنه که اون خنجرو آخر
فقط روی گلوی من بذارن
بغل میگیرم و میخوام با اسمش
دوباره تر کنم بغض گلومو
یهکاری میکنن اسبا که چیزی
نتونه دور کنه از من عمومو
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#محاوره
#شب_ششم
#مناولینباریکهگریهکردم
#سعیده_کرمانی
من اولین باری که گریه کردم
تو نوجوانیم واسه ی توبوده
همیشه دیگه ششم محرم
یه جایی از صورت من کبوده
روضه ی تو روضه ی راحتی نیست
وقت وداع امام رفته از حال
مقتلتو وقتی مرور میکنم
هر دفه پیر میشم به قدر چن سال
فقط بگن که حیف نو جوونیت
همین بسه برای غصه خوردن
فقط بگن زره تنت نداشتی
همین یه جمله بسه واسه مردن
داغ تو مجتبای کرب و بلا
داغ کمی تو بنی هاشم نبود
بعد تو واسه زخم قلب عموت
تیر سه شعبه دیگه لازم نبود
بالاسرت عموت نداره چاره
چکار کنه بعد تو حال زارو
لحظه ی پاکشیدنت رو زمین
سوزنده حتی قلب دشمنا رو
پات به رکاب نمیرسید که رفتی
تو چن دقیقه قصه زیر و رو شد
مثه ضریح تنت مشبک شدو
قدت بلندتر از قد عمو شد
تو اینو زود تر از همه شنیدی
که نعل تازه چه صدایی داره
که وقتی استخوان شکسته هارو
لگد کنن چه روضه هایی داره
🕊️@kaftarchahiemamreza🕊️