🖤شب‌قدر🖤 بند اول این خونه رو امشب روشن کردی اما چشمات می‌گه از دنیا دل سردی غصه هاتو از چشمات می‌خونم درد دل کن با من دردت به جونم آرزومه که بگی غم سی ساله تو یه روزی چرا چشمتو به آسمون می‌دوزی اسم مادرمو می‌اری زیر لب دوباره می‌سوزی با حال زارم چشم تارم پشت سر هم دارم می‌بارم بند دوم از سر شب حال قلبم زاره نمیدونم امشب چرا اینقدر تاره وقتی می ری قلب من می‌کوبه نگرونم بابا ‌ دلم آشوبه کاش بمونی که یه‌ جوری امشبم فقط بشه رد که دلم داره میده گواهی بد بمونی پیشم که سیل اشک چشام دوباره بشه سد با حال زارم چشم تارم پشت سر هم دارم می‌بارم بند سوم رنگ شفق چرا اینقدر زیاده زمین داره می‌لرزه چرا طوفان و باده چی می‌شنوم چرا اینقدر شلوغه کاش یه نفر بگه این خبر دروغه می‌رسونم خودمو کنارتو دوباره بابا می‌خورم زمین و پا میشم از جا باورم نمیشه چی دارم می‌بینم‌ ای خدا ای خدا با حال زارم چشم تارم پشت سر هم دارم می‌بارم #سعیده_کرمانی #حضرت_علی_ع #شب_قدر #تصنیف رمضان ۱۳۹۷ ملودی از آقای سعید حمیدیان فر 🕊@kaftarchahiemamreza🕊

🍃مگه می‌شه امشب منو رد کنی🍃 #مناجات 🕊@kaftarchahiemamreza🕊

🍃مناجات ۳🍃 یک عمر آدم بودم و آدم نبودم هربار که مُحرم شدم مَحرم نبودم غافل شدم از تو زمان سرخوشی‌ها اما کنارت جز زمان غم نبودم قصدم ولی گردن‌کشی هرگز نبوده هربار که لغزیدم و محکم نبودم لذت نبردم از گناهم شاهدی که آسوده از وجدان خود یک‌دم نبودم گرچه نبودم بنده‌ی خوبی برایت اما گنهکار درستی هم نبودم از بی‌حیایی نیست که می‌خوانمت باز در سایه‌ی مهر تو، آخر کم نبودم بی‌آبرو بودم ولی قیمت گرفتم باران شدم با اینکه قدر نم نبودم با مهر تو نام حسینت را شنیدم لطف تو بوده دور از این پرچم نبودم از لطمه های گریه کن هایش همیشه بیخود شدم آگاه از حالم نبودم زخمی که زد تنهایی‌اش برسینه‌ام را جز شوری اشکم پی مرهم نبودم از شعله هایی که به جان خیمه‌اش ریخت آتش گرفتم خالی از ماتم نبودم ای کاش دستم را بگیرد گریه هایم آن روز که دیگر در این عالم نبودم #سعیده_کرمانی #مناجات #غیرت‌پناهی‌ندارم #مسجد_ارک 🕊@kaftarchahiemamreza🕊

🍃شیخ الائمه🍃 بند اول قلبم توی سینه می‌کوبه چشمم تاره دلم آشوبه از داغ تو آسمون داره اشک و آه و غصه می‌باره داغ غمت رو قلبم می‌مونه تا همیشه هرچی می‌باره چشمام دلم آروم نمی‌شه دل زمین و زمان برا غم تو خونه غریبی تو آقا دلا رو می‌سوزونه بند دوم خون شد اشکم با عزای تو شد مدینه کربلای تو سجاده ت رو می‌کشن چون که می‌ترسن از سجده های تو تو رو به روز زهرا نشوندنت بمیرم مثه علی تو کوچه کشوندنت بمیرم توی کوچه هنوزم پره سکوت مردم بازم دارن بهشتو می‌سوزونن باهیزم بند سوم زخم کهنه‌م تازه شد بازم من از آتیش خاطره دارم یک روز توی خونه ی مولا یک روز خیمه عصر عاشورا آتیش کینه هاشون تا خود خیمه گاه رفت با دامنی که سوخته چجوری می‌شه راه رفت تو هم یه عمریه که گرفتار حسینی تا آخرین نفس‌هات عزادار حسینی #سعیده_کرمانی #زمینه_شهادت_امام_صادق_ع #تصنیف ملودی از آقای سعید حمیدیان فر 🕊@kaftarchahiemamreza🕊

🍃شیخ الائمه🍃 بند اول بغض غریبی، تو گلوی ماس پرچم گنبدت آقا، تو آسموناس مزار خاکیت، قبله‌ی قلبه حرم طلائیت میون، دلای شیداس کبوتر دل من، سمت مزار تو پر زده و بازم، میاد کنار تو سر میدم آقا جون، به شوق دار تو تویی امام، دلای عاشق دخیلک یا سیدی، امام صادق ع بند دوم غریب زهرا، برات بمیرم تویی امیر قلبم و منم اسیرم کاشکی می‌شد تا، میومدم که توسایه ی دیوار بقیع، روضه بگیرم به پای مکتب تو ،همیشه میمونم تا وقتی که زنده‌م، برا تو میخونم به (قال صادق )تا،همیشه مدیونم فاطمی‌ام من، حیدری‌ام من شکر خدا که شیعه‌ی جعفری‌ام من بند سوم عشقت برا من بی حدو مرزه بایاد غربتت چقد دلم می لرزه غریبی مثل، جد غریبت چشمی که برات گریه ‌کنه، خیلی می‌ارزه سرمایه‌ی منه این، آرامشم با تو می‌کشه اشک من، منت دستات و هیچ کس نمی‌مونه، برا من الّا تو بدم ولی باز،به پات می‌مونم دلم که می‌گیره فقط روضه می‌خونم بند چهارم دو خط میخونم ،همینه روضه ات غریب ترین روضه ی رو ،زمینه روضه ات دستتو بستن،میون کوچه با روضه ی مادرت چقد،عجینه روضه ات کبوتر مدینه، که زخمی از قفسی آتیش پرت و گرفت، نموند برات نفسی غارت نکرده ولی، انگشترت رو کسی بذار بگم با زبون ساده همین حسین حسینم از سرم زیاده خدا اجازشو به هرکسی نداده .... #سعیده_کرمانی #امیر_اسدی #زمینه_شهادت_امام_صادق_ع #تصنیف 🕊@kaftarchahiemamreza🕊

🍃شیخ الائمه🍃 صدق سخن های کلیم الله طوری   روح مسیحی ، حلم ایوب صبوری ذکر نجات یونس و آرامش نوح صوت خوش داوود در متن زبوری شرح کتاب آیات جان بخش لب توست با چشم های روشنت تفسیر نوری با قال صادق ها چراغ راه مایی  همراه مان تا موسم سبز ظهوری هارون مکی  را که عشقت شعله ور کرد  در شعله ی خود کی بسوزاند تنوری گفتم تنور آتش به جان خرمنم ریخت  با یاد زخمی کهنه در کابوس دوری این شهر قبل از خانه ات سوزانده در خود دیوارو میخ و شعله و جام بلوری #سعیده_کرمانی #امام_صادق_ع #غزل 🕊@kaftarchahiemamreza🕊

‌🍃دلبر که جان فرسود از او🍃 تویی که هرطرفی میروم همان سویی ‌دلم گرفته ، کمی از خودت نمی‌گویی ؟ ‌ ‌چگونه مثل شقایق درون سینه ی دشت ‌میان بازوی گلدان سینه می‌رویی ؟ چگونه در دل این شعر های پرچانه ‌سکوت می‌شوی و در سرم هیاهویی ؟ هزار سال گذشت و من از تو نگذشتم ‌چه سر سری تو از این دست ،دست می‌شویی آهای شیر! سرشت تو سر به زیری نیست ‌اگر هنوز به دنبال چشم آهویی به شرح‌موبه‌موی ماجرای آغوشم‌ به من بیا که تو یک مرد ماجراجویی #سعیده_کرمانی #غزل #عاشقانه 🕊@kaftarchahiemamreza🕊

🍃همسایه سایه‌ات به سرم مستدام باد🍃 بند اول ای روح و ریحان امام رضا جان معنای ایمان امام رضا جان ای جان جانان امام رضا جان سلطان ایران امام رضا جان گنبد مرقدت مایه ی زینت آسمون اصل آرامشی با تو چقد خوبه حالمون واسه کشور دل امیری از تو دلامون نمی ری یا علی میگیم و پا می‌شیم دستمونو وقتی می‌گیری بند دوم قلبم قدمگاهه زائراته چشمم مهیای خاک پاته هرجا که باشی دلم باهاته ایل و تبارم آقا فداته من فدا تک تک خادما و همه زائرات میخورم غبطه به کفتراتو به مجاورات منم اون گدای همیشه یه نگا کن آخه چی میشه بی نیازه از کل دنیا دست هرکی پیش تو پیشه بند سوم مابین صحنات گم میشه عالم غصه نمیمونه تو خیالم اشکای شوقم امون نمیده توی رواقات چه خوبه حالم از همون اولم این بوده حاجت مادرم که تا آخر فقط سایه ی تو باشه رو سرم تویی آرامش و قرارم حاجتی به جز این ندارم که زمان مرگم الهی سرمو رو زانوت بذارم بند چهارم رو قلب مو ای جمله نوشتَه پایین خیابونتم بهشتَه اسموم ره شکر خدای رحمان بابام غلام رضا گذشتَه مو می میروم برا چوب پر دستای خادما چی ازت مو بُگوم مشتی و لوتی و باصِفا مِدنی که حالوم خرابه مدنی تو قلبوم عذابه گوشه ی نگاهت آقا جان بره قلب خونوم جِوابه #سعیده_کرمانی #سرود_میلاد_امام_رضاع #امام_رضاع #تصنیف آهنگساز آقای محسن بیننده ذیقعده ۱۳۹۷ 🕊@kaftarchahiemamreza🕊

🍃 همسایه سایه‌ات به سرم مستدام باد🍃  بند اول رو زمینه ریسه  بندون  آسمون ستاره بارون قلبمون می پره  تا حرم کنار ایوون اسم تو سند نجات ما  یارضا برگه برات ما  ذکر  تو رونق و فروغ بساط ما قلبمون تا همیشه دستته  هستی ما گره به هستته  سینه مون اسیر و پریشون و مستته ای شاه سلطان دلای آسمونی  امام مهربونی ۲ سالار و دلدار همه بهشتیایی  آقای مشتیایی۲ بنددوم سر سپرده هاتو عشقه  کشته مرده هاتو عشقه  سائلات نوکرات  روزی خورده هاتو عشقه مهر تو دلارو جلا میده  دردای همه رو شفا میده با نگات حاجتای ما رو خدا میده سائلای  تو سرورن همه عاشقای تو محشرن همه زائرات سر سفره ی مادرن همه شیرین شیرین فدای نام پاکت  دلم شده هلاکت ۲ دلدار و سالار همه بهشتیایی  آقای مشتیایی ۲ بند سوم تو ابالجوادی آقا  معنی مرادی آقا  توی روضه یه شب  کربلامو دادی آقا کربلا قرار دلای ما  قسمت ثابت دعای ما علت بغض و التماس صدای ما ما موالی این ولایتیم  عاشق تو و خانوادتیم آبرو دار از این تبار محبتیم درمون دلهای  خسته  و مبتلایی  بانی کربلایی ۲ دلدار و سالار همه بهشتیایی  آقای مشتیایی ۲ #سعیده_کرمانی #سرود_میلاد_امام_رضاع #امام_رضاع آهنگساز آقای سعید حمیدیان فر و آقای محسن بیننده ذیقعده ۱۳۹۷ 🕊@kaftarchahiemamreza🕊

🍃 همسایه سایه‌ات به سرم مستدام باد🍃 قبل خلقت اول نام خود آقا داشتی از همان اول میان قلبمان جا داشتی در بیان حسن خلق تو چه باید گفت چه؟ دشمنان را هم به تحسین خودت وا داشتی هم هوای بچه آهو های از مادر جدا هم هوای جوجه ی گنجشک ها را داشتی یا رئوف یارئوف یارئوف آیینه وار نسل در نسلت نسب  با مهربان ها داشتی شرط حصن لا الهی ای امیر قلب ها یا علی جانم چه  اسمی با مسما داشتی در کلاس درس  تو کروبیان هم آمدند پای علمت عالمان عالمی زانو زدند می‌رسد از جانب چشمان تو امدادها ای نگاه تو پناه گریه و فریادها قلب سنگم را بدون شک مداوا می‌کنی پیش تو وقتی مشبک می‌شود فولادها آب سقاخانه ی تو چشمه ی آب حیات زنده می‌ماند به مهرت نام گوهرشاد ها حسن مطلع معنی اش این است جاری می‌شود در رواق تو اذان اول نوزاد ها عقد بالاسر عسل در جام دل ها ریخته تا که شیرین‌تر شود کام دل فرهاد ها نیست پایان بهتر از آغوش اقیانوسی ات لحظه ای که می رسد تابوت بر پابوسی ات #سعیده_کرمانی #غزل #امام_رضاع ذیقعده ۱۳۹۵ 🕊@kaftarchahiemamreza🕊

🍃 همسایه سایه‌ات به سرم مستدام باد🍃 من از بچگی دل به این خونه دادم توی این حرم زندگی کردم آقا تو آرامش این رواقا نشستم به لطف شما بندگی کردم آقا زمستونه اما میدونم حریمت دلیل بهار یه بخت سفیده یه دختر امیدش به دستاته وقتی با چادر سفید عروسی رسیده یه مادر میگرده تو صحن عتیقت میگه تو حرم میشه از آسمون گفت یه نوزاد آورده میگه اینجا باید واسه اولین بار تو گوشش اذون گفت غبار حریمت غم دل رو برده گِل قلب زائر همین خاکه فرشه تو صحن پایین پا یه تابوت آوردن آخه اینجا راه ورودی عرشه #سعیده_کرمانی #چارپاره #امام_رضاع زمستان ۱۳۹۶ 🕊@kaftarchahiemamreza🕊

🍃 همسایه سایه‌ات به سرم مستدام باد🍃 من همونم که کل بچگیشو توی صحن و سرات سر میخورد زائرا رو می‌پایید و گاهی واسشون مهر و آب می‌آورد از تو چشمای مادرش هربار قطره های ارادتو می شمرد واسه تطبیق ساعت آفتابی هردفه زنگ ساعتو می شمرد کفشداری یه ماجرایی داشت که نگفته به هیشکی تا حالا تا بگیره یه نمره ی دیگه کفشاشو دیرتر میذاش‌ بالا می‌شناخت اسم بستا رو از رو نقشه ی آخر کتاب دعا خیره می‌شد به سقف تا ببینه عکسشو توی تکه آینه ها قد کشیدن تو مشهدت عشقه حرمت پاتوقه همیشه برام هرچی که میگم از تو می بینم شعر میشه بدون اینکه بخوام من همونم که شعر می‌خونه یه گوشه توی صحن آزادی کربلایی نمیشدم اگه تو صله ی شاعرو نمی‌دادی #سعیده_کرمانی #چارپاره #محاوره #امام_رضاع ذیقعده ۱۳۹۶ 🕊@kaftarchahiemamreza🕊