eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
70.3هزار عکس
11.6هزار ویدیو
179 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 🌕 ♨️عشقِ تفنگ و بی‌سیم 🌟مادر شهید روایت می‌کند: همیشه مجید دوست داشت پلیس شود. یک تابستان کلاس کاراته فرستادمش. وقتی رفتم مدرسه، معلمش گفت«خانم تو را به خدا نگذارید برود! تمام بچه‌ها را تکه‌تکه کرده است. می‌گوید من کاراته می‌روم باید همه‌تان را بزنم.» 🎈عشق پلیس بودن و قوی‌بودن باعث شده بود هرجا می‌رود، پُز دایی‌های بسیجی‌اش را بدهد؛ چون تفنگ و بی‌سیم داشتند و مجید عاشق این چیزها بود. بعدها هم که پایش به بسیج باز شد، یکی از دوستانش می‌گفت«آن‌قدر عشق بی‌سیم بود که آخر یک بی‌سیم به مجید دادیم و گفتیم این را بگیر و دست از سر ما بردار.» 🌟مجید سینه‌سوخته بود و اینطور نبود که فقط به فکر جوانی و تفریحش باشد. در مرامش بود که هرکسی نیاز به کمک داشت، اگر برایش مقدور بود، کمکش می‌کرد. در ۱۴سالگی رفت آموزش دید تا به مردم در خصوص پیشگیری از بیماری ایدز مشاوره بدهد. در حدّ مربی که شد، مرتباً کرج میرفت و به بیماران و خانواده‌های درگیرِ این بیماری مشاوره می‌داد. راوی مادر شهید @kakamartyr3
یازدهم آذر سال 1357ش سالروز شهادت رضا استاد حسن بنا راننده اتوبوسی است که در چهارراه سرچشمه تهران با سد شدن در برابر نیروهای رژیم مسلح پهلوی واز جان گذشتن باعث نجات جان بسیاری از هموطنان شد مسافرانش را پیاده می کند و اتوبوس را در عرض خیابان بین مردم و گاردی ها نگه می دارد و مانعی جلوی تیراندازی به سوی مردم می شودبه طرف او تیراندازی می کنند و با شلیک آنها گلوله ای سرش را متلاشی می کند و همان پشت فرمان اتوبوس به شهادت می رسد @kakamartyr3
میرزاکوچک خان جنگلی 🌹روحانی مبارز یونس استادسرایی مشهور به میرزاکوچک خان جنگلی متولد 1257 مبارز انقلاب مشروطه و رهبر جنبش جنگل بود که در اعتراض به نقض تمامیت ارضی و استقلال ایران از سوی بیگانگان بعد از مشروطه قیام کرد. ♦️با خروج قوای روسیه و انگلیس از گیلان و پیوستن وابسته نظامی شوروی به قوای دولتی ایران و حرکت آن برای سرکوب دولت انقلابی و تسلیم خالو قربان به این قوا، میرزا کوچک خان تنها باقی ماند. روس ها نیز براساس توافق با دولت ایران از کمک نظامی به جنگلی ها خود داری کردند. نبرد قوای دولتی با نیروهای اندک جنگل شدت یافت و سرانجام در 12 آبان 1300 رشت به تصرف قوای دولتی درآمد، اما میرزا به همراه یاران خود به جنگل پناه برد و مقاومت خود را ادامه داد. ♦️در حالی که میرزا بسیاری از یاران جنگلی خود را در مسیر از دست داده بود، در کوه های تالش گرفتار سرمازدگی شد و به دست یکی از عوامل سالار شجاع کشته و سرش بریده شد . ♦️آخرین نامه ای که به تاریخ 5 آبان 1300 شمسی از میرزا کوچک خان به یادگار مانده، جملاتی از آن چنین است :...با رویه ای که دشمنانمان در پیش گرفته اند شاید بتوانند به طور موقت یا دائم توفیق حاصل کنند، ولی اتکای من و همراهانم به خداوند دادگری است که در بسیاری از مهالک حفظم نموده است. افسوس می خورم که مردم ایران مرده پرستند و هنوز قدر این جمعیت را نشناخته اند. البته بعد از محو ما خواهند فهمید، که بوده ایم و چه خواسته ایم و چه کرده ایم....امروز دشمنانمان ما را دزد و غارتگر خطاب می کنند و حال آنکه هیچ قدمی جز در راه آسایش و حفاظت مال و ناموس مردم برنداشته ایم. ما این اتهامات را می شنویم و حکمیت را به خداوند قادر و حاکم علی الاطلاق واگذار می کنیم. ♦️میرزا هم در شرایطی که فقط 8 نفر از جنگلیان مانده بودند به همراه گائوک آلمانی (هوشنگ)یاور وفادار میرزا به قصد دوری جستن از شرایط موجود به منظور رفتن به خلخال در راه کوهستانی «گیلوان» میان برف و کولاک از حرکت باز می مانند و دچار سرمازدگی شدید شده، در شرف مرگ قرار می گیرند که مرد مکاری پیکر مرده آنان را به یاری عده ای از اهالی قصبه ی «خانقاه» به آنجا منتقل می کنند. در خانقا به دستور محمد خان سالار شجاع برادر امیر مقتدر طالش که عداوتی بین آنان و جنگلیان بود، سر میرزا از بدن او جدا شد. بدن را در همان قصبه دفن کردند. سر بریده ی میرزا این قهرمان ملی و آزادی و سردار جنگل را به رشت آوردند و به فرمانده ی پادگان تحویل دادند. ♦️ سر بریده ی میرزا کوچک خان جنگلی را مدت ها در کنار سربازخانه به نمایش گذاشتند. سپس خالو خان که زمانی از همراهان میرزا کوچک خان جنگلی بود سر ایشان را به عنوان تحفه برای رضا شاه آورد و به دستور سردار سپه، سر میرزا را در قبرستان چهار راه حسن آباد که اکنون محل آتش نشانی است دفن کردند. یکی از دوستان میرزا مخفیانه سر میرزا را از گور گرفته و به رشت آورد و در سلیمان داراب رشت به خاک سپرد. پس از شهریور 1320 آزایخواهان گیلان محرمانه جسد میرزا را از قصبه ی خانقاه به رشت آورده در جوار سر بریده میرزا مدفون می نمایند. @kakamartyr3
🔴 ️علی دایی گفته همه بازداشتی های حوادث اخیر باید آزاد شوند!!! کی داره اینو میگه؟ کسی که دزد گردنبندش رو نبخشید شهریار! @kakamartyr3
🔴 ‌حضور سپاه در یک کیلومتری مقر تروریست‌های شمال عراق 🔹‌ رنجبرزاده، فرمانده سپاهِ سردشت در گفت‌وگو با المیادین: ما در یک کیلومتری مقرهای تروریست‌های اقلیم شمال عراق قرار داریم. نیروهای عراقی وعده دادند که به این منطقه تجهيزات ارسال کرده و امنیت آن را تأمین کنند. 🔹‌ تحرکات تروریست‌ها را رصد می‌کنیم. نیروهای سپاه می‌توانند تروریست‌هایی را که از اقلیم شمال عراق وارد می‌شوند، عقب برانند. @kakamartyr3
دلم اندکی خواب می‌خواهد ، به وسعتِ آرامشِ شما ... (سمت چپ) @kakamartyr3
🔴 روزشمار جنایات منافقین،۱۲ ترور در ۱۲ آذر ماه 🔹سازمان منافقین تنها ۱۲ آذر ماه حد فاصل سالهای ۵۹ تا ۶۹ تعداد ۱۲ نفر از مردم به اسامی زیر، ترور کردند که مسئولیت آن را رسما پذیرفته اند، 🔹اسامی شهدا به شرح زیر است: سیف امامی، حسن اولیایی، اصغر کمالی، کریم بیانی، حسن ترکجوکار، جمشید تکروستا، محمدحسنی، محمد حقیقی، قادر دوراندیش، فهیمه سیاری، ناصر محمدی، اکبر نادری. @kakamartyr3
🌿بار اصلی جنگ، امروز به عهده‌ است ⏳ آذرماه ۱۳٦۵ ☀️استادیوم آزادی 🌴سپاهیان محمدرسول‌اللهﷺ دوران @kakamartyr3
می‌گویی: مگر سر امام عشق را بر نیزه ندیده‌ای؟ و مگر بوی خون را نمی‌شنوی؟ کار از کار گذشته است... قرن هاست که کار ازکار گذشته است... اما ای دل! نیك بنگر که زبانِ رمز، چه رازی را با تو باز می‌گوید... (سه صفحه) برشی از کتاب فتح خون نوشته @kakamartyr3
🌹تازه از جبهه های جنوب آمده بود، در حالیکه یک پایش تیر خورده بود. قرار بود از زاهدان به اصفهان برویم. با جراحت او، برایمان خیلی سخت بود 🌹زیرا تا اصفهان چندین بار باید ماشین عوض میکردیم از زاهدان به کرمان بعد به رفسنجان و بعد به یزد و دو روز بود که در راه بودیم و خیلی خسته. دیگر طاقتم داشت تمام می شد. 🌹 گفتم: بابا تو مجروح جنگی هستی میتوانی بی نوبت بلیت بگیری برو از حقت استفاده کن. 🌹 او میگفت: «مگر ما برای انقلاب چه کرده ایم که حقی هم بر گردن انقلاب داشته باشیم؟» 🌹 در حالیکه رضا منتظر اتوبوس بود ناگهان چشمم به یکی از برادران کمیته افتاد و موضوع را به ایشان گفتیم و او خیلی زود برای ما بلیت تهیه کرد. وقتی سوار اتوبوس شدیم، به رضا گفتم که چگونه تهیه کرده ام. 🌹ناراحت شد و گفت حیف نیست که آدم برود و تیر بخورد و پایش را از دست بدهد برای اینکه مثلاً یک بلیت بی نوبت به دست بیاورد. من فکر میکنم ارزش انسانها بیشتر از این حرف هاست. راوی یکی از بستگان شهید از کتاب: سرداران سپیده، ص ۲۲۰ @kakamartyr3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ببینید این رزمنده با اینکه تانک‌های دشمن پُشتِ‌ سَرش هست با چه آرامشی صحبت میکنه.. و بشنوید صدای دلنشین شهید آوینی که این صحنه رو چطور روایت میکنه✨ 〰️〰️〰️〰️〰️ @kakamartyr3