eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.6هزار دنبال‌کننده
79.8هزار عکس
15.4هزار ویدیو
201 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️حافظان امنیت ✳️
شهید جاوید‌الاثر است. او متولد ۱۳۳۶ در آبادان بود و زمانی که در کودکی برای اولین بار برنامه کودک رادیو نفت آبادان را اجرا کرد، پدرش به عنوان سیار در استان فعالیت می‌کرد و چندین سال گویندگی برنامه‌های رادیو و تلویزیون آبادان را نیز برعهده داشت. اما «غلام‌رضا» جدا از این موقعیت، خود استعداد خاصی در زمینه گویندگی و خبر داشت به طوری که در مسابقات گویندگی آموزشگاه‌های خوزستان در سال پنجم دبیرستان مقام اول را برای دومین سال به دست آورد و به عنوان گوینده برتر استان شناخته شد. در سال ۱۳۵۸ فعالیت رسمی خود را در صداوسیما از رادیو نفت آبادان آغاز کرد. پس از پایان تحصیلات متوسطه به خدمت سربازی اعزام شد و در همان دوران خفقان شاهنشاهی به نشر افکار اسلامی در پادگان می‌پرداخت و به همین خاطر چندین بار در دوره سربازی به دلیل نشر افکار اسلامی، توبیخ شد و در نهایت با فرمان امام مبنی بر ترک کردن مراکز نظامی شاه، غلام‌رضا به صف مبارزات مردم پیوست. ؛ صدای ماندگار «خون نگار جنگ» با آغاز دفاع مقدس، خود را به مناطق جنگی رساند و به تهیه گزارش و خبر پرداخت. وی در طول ۶ سال حضورش در مناطق عملیاتی بارها مورد اصابت ترکش‌ها قرار گرفت و مجروح شد اما این امر باعث نشد وی از جمع همرزمانش جدا شود. هنا آبادان؛ اینجا آبادان؛ اینجا رادیو آبادان؛ صدای جمهوری اسلامی ایران ... آبادانی‌ها این جملات را در دوران مقاومت و خون با صدای غلام‌رضا بسیار شنیدند و به حق او را «خون نگار جنگ» نامیده‌اند. مدیر خبر رادیو آبادان و نماینده در قرارگاه خاتم الانبیا (ص) در مناطق عملیاتی جنوب و غرب کشور از دیگر سوابق این شهید رسانه‌ای است که روز شهادتش با عنوان روز « رسانه» نامگذاری شده است. روی یک ترکش نوشته غلام‌رضا رهبر برادرش فرهاد که دوشادوش او به عنوان عکاس در دفاع مقدس فعالیت داشت، از خاطراتش با غلام‌رضا در جبهه می‌گوید: یک روز با غلام‌رضا به خط مقدم جبهه رفته بودیم؛ شاید باورتان نشود بیش از چهار یا پنج بار دیدم که پای غلام‌رضا روی مین‌های مختلف رفت، ولی عمل نکرد. من ترسیدم، گفتم: غلامرضا مواظب باش! خندید و گفت : فرهاد، ترکش به نام می‌آید، مثلاً روی یک ترکش نوشته غلام‌رضا رهبر، یا فرهاد رهبر. اگر بخواهیم شهید بشویم خدا خودش می‌داند. فرهاد رهبر در ادامه می‌گوید: درست 21 دی ماه سال 65، ساعت هشت صبح، وقتی که به اهواز رسیدم  از صداوسیمای مرکز اهواز با من تماس گرفتند که غلام‌رضا، در شلمچه در عملیات کربلای پنج کنار دریاچه ماهی ترکش خورده است. به شلمچه رفتم و در آنجا به دنبال برادرم گشتم ولی اثری از جنازه او نبود. یکی می‌گفت چون خبرنگار معروفی بوده به انگلستان برده شده؛ دیگری می‌گفت او را به مرز عراق بردند و خلاصه هر کس چیزی می‌گفت؛ یک سال و نیم به دنبال جنازه برادرم گشتم، کل بیمارستان‌های ایران، جای جای ایران را گشتم ولی نتوانستم او را پیدا کنم. بعد از شهادت برادرم، خدمت حضرت امام خمینی(ره ) رسیدیم و امام ما را دلداری دادند و از برادرم تقدیر کردند. حتی در مراسمی که با حضرت آیت الله خامنه‌ای دیدار داشتیم، ایشان به خانواده ما نشان افتخار اهدا کردند. *شهید رهبر یک رهبر واقعی در روایت دفاع مقدس بود سردار سیدیحیی رحیم‌صفوی از فرماندهان ارشد دفاع مقدس درباره  او می‌گوید: شهید رهبر یک رهبر واقعی در روایت دفاع مقدس بود؛ از همان ابتدای جنگ در جبهه حضور یافت و به تهیه گزارش از وضعیت رزمندگان پرداخت. وی افزود: این شهید عزیز با صدای گرم خود در صدا و سیمای آبادان به رزمندگان امید می‌داد و آن‌ها را تشویق می‌کرد تا استقامت و مقاومت خود در جنگ را حفظ کنند. وی در تبلیغات جنگ و به تصویر کشیدن حماسه‌های مختلف بسیار کوشید. سردار صفوی ادامه داد: شهید رهبر شخصیت کم‌نظیری بود؛ این برادر عزیز از هیچ تلاشی برای تبلیغات جنگ دریغ نکرد و تاثیر بسیاری بر روی روحیه ملت ایران و رزمندگان گذاشت و تصویر واقعی از جنگ به همه نشان داد که در تاریخ ثبت شد. قلبتان را با خدا یکی کنید شهید غلامرضا رهبر در قسمتی از وصیت‌نامه خود می‌نویسد: «دنیای آبادان با دنیای خارج از آن تفاوت دارد. آبادان برای ما دنیا معنویات و الهیات و این جنگ برای ما کلاس واقعی درس است. این راه الهی است که خود انتخاب کرده‌ام و از خدا می‌خواهم که اگر کشته شدم و یا زخمی گشتم فقط به خاطر او در راه او بوده باشد. مطمئن باشید که اگر به این صورت باشد، من در آن دنیا نه تنها هیچ ناراحتی نخواهم داشت، بلکه بهترین زندگی را خواهم گذراند و سیاهی از آن کسانی است که این حرف‌ها را باور ندارند و پوزخند به این حرف‌ها می‌زنند. مرگ، مرگ است بالاخره باید با این دنیا وداع کرد. بنابراین خوشا به حال آنان که توشه‌ای برای خود اندوخته‌اند و رفتند و در برابر خدایشان در آن دنیا شرمنده نیستند.
🔰عکس نوشته شهدای زن دفاع مقدس استان گیلان 🌹
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 📌 قله‌های بسیج، از میدان رزم تا صحنه علم و پژوهش از زبان امام خامنه‌ای مُدظله‌العالی؛ ❁ شهید قاسم سلیمانی ❁ شهید صیاد شیرازی ❁ شهید ابراهیم همت ❁ شهید بابایی ❁ شهید شیرودی ❁ شهید همدانی ❁ شهید فخری‌زاده ❁ مرحوم کاظمی آشتیانی ❁ و ... 📆 هفته بسیج گرامی باد 🇮🇷 🌷 اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خراسان رضوی / دانشنامه و مرکز اسناد: .
🌸🌼☘️ لشکر مخلص خداست💕 (۵آذر-روزبسیج) 🌴 دوران -عملیات کربلای۴ 📷 در این عکس یادگاری ۶۴ نفر دیده می‌شوند 💠 زمانی که جنگ به پایان رسید فقط ۳۲ تن از آنها زنده مانده بودند ▪️
. 📌 عملیات طریق القدس 🔹 عمليات ساعت ۳۰ دقیقه با مداد ۱۳۶۰/۰۹/۰۸ با رمز مقدس «یا حسین علیه‌السلام» در منطقه عمومی بستان و غرب سوسنگرد با اهداف آزادسازی شهر بستان، تأمین مرز، دسترسی به هورالهویزه و انهدام نیروهای دشمن و همچنین قطع ارتباط آنها از شمال به جنوب در داخل خاک ایران آغاز میشود. 🔹 نیروهای دشمن بعثی که متجاوز از یک ماه انتظار حمله رزمندگان را میکشیدند، با شروع باران شدید در شب عملیات، خیالشان آسوده میشود که دیگر حمله‌ای از سوی ایران صورت نمی‌پذیرد. رزمندگان اسلام با شنیدن رمز عملیات، از شمال تپه‌های الله اکبر و منطقه شحیطیه و سویدانی و منطقه دهلاویه هجوم خود را به محورهای دشمن آغاز میکنند. رزمندگان جناح شمالی عملیات که دشمن به خاطر وجود رمل و شرایط نامساعد هیچگاه تصور حمله از آن نقطه را نمیکرد با حرکتی تحسین برانگیز خطوط دشمن را شکسته و خود را به نقاط عمقی میرسانند. 🔹 یک ساعت و نیم پس از شروع عملیات، خاکریز اول و سپس توپخانه فعال دشمن که در عمق نیروها قرار داشت به محاصره در می‌آید و سرانجام سقوط میکند. در این یورش، تلفات و خسارات دشمن لحظه به لحظه زیادتر میشود و تعدادی تانک به غنیمت نیروهای ایرانی در می‌آید. نیروهای عمل کننده (ع) ( ) حمله خود را به سمت دشمن آغاز میکنند. با آتش گسترده نیروهای زرهی و حمایت هماهنگ توپخانه‌ها و خمپاره اندازان ایرانی، عملیات به نحو مطلوبی پیش میرود. 🥀 در قسمتی از خطوط درگیری رزمندگان به میدان مین بر میخورند که کار پیشروی را متوقف میکند. تعدادی از نیروهای جان برکف و خود را به میدان مین زده و با شهادت خود، مین‌ها را منفجر کرده و راه را برای دیگر نیروهای رزمنده باز میکنند. 🔹 تعداد دیگری از نیروها به خاطر آشنا نبودن به منطقه و وجود رمل و دیگر موانع، راه خود را گم کرده و روی مین میروند. شجاعت و فداکاری و ایثارگری چنان است که شهادت این عده نمیتواند تأثیری بر عملیات بگذارد، زیرا خط شکنهای ایران با پشت سر گذاشتن تمامی مواضع لحظه به لحظه به بستان نزدیکتر شده و با وارد کردن ضربات سخت، دشمن را به اطراف فراری میدهند. تعدادی از افسران و سربازان عراقی به هنگام فرار، در دام رزمندگان اسلام در نقاط عمقی، گرفتار میشوند. با روشن شدن هوا، نیروی هوایی دشمن نومیدانه، با بمباران بی هدف، تلاش میکند نیروی زمینی شکست خورده‌اش را یاری دهد که تعدادی از هواپیماهای دشمن با آتشبار ضد هوایی ساقط میشوند. 🔹 پل سابله که ابتدا قرار بود منفجر شود، با عکس العمل موفق رزمندگان به تصرف در می‌آید و بعد کلید فتح بستان نامیده میشود. چند تانک عراقی در حال عقب نشینی روی پل هدف قرار میگیرند که بدین وسیله راه نقل و انتقال ادوات زرهی دشمن کاملاً مسدود میشود. با ادامه هجوم نیروهای پیاده و زرهی شهر بستان محاصره و پس از ۴۲۷ روز که در دست دشمن بود، در ساعت ۱۰ صبح به تصرف رزمندگان اسلام در می‌آید. پس از آزادی شهر، درگیری سنگینی در تنگه چزابه در شمال غرب بستان آغاز میشود و پس از یک روز نبرد شدید، این تنگه نیز از چنگ دشمن خارج شده و رزمندگان در دهانه ۸/۵ کیلومتری آن مستقر میشوند. 🔹 در جنوب منطقه درگیری به خاطر استحکامات و موانع، برخی از اهداف همچنان در اختیار دشمن است و ارتش عراق تلاش میکند از همان منطقه مجدداً اقدام به تصرف بستان نماید. دشمن چند پاتک از این منطقه تدارک می‌بیند که با مقاومت عالی فاتحین بستان دفع و خسارات سنگینی به دشمن وارد میشود. دشمن که حریف را به مراتب قوی‌تر از آن می‌بیند که در تصور داشت، از ترس محاصره شدن و نابودی، چند کیلومتر دیگر عقب می‌نشیند و بدین ترتیب موقعیت بستان بیش از پیش تثبیت میشود. رادیو بغداد کل تلفات عراق را ۳۴ نفر اعلام میکند. ⬆️ ادامه در پُست بعد: ⬇️ .
🔸بسیجی باید اینجوری زندگی کنه؛ مثل شهید محمدحسن غفاری... 🌼 |از نوجوونی مرتب بود و معطر.‌‌ حتی توی مدرسه بین بچه‌ها آوازه‌ی بوی خوش و عطری که میزد، پیچیده بود. هر روز صبح هم موهای سرش رو با بخارِ سماور صاف و شونه می‌کرد... 🌼 | توی تظاهرات علیه شاه به اطرافیانش تاکید می‌کرد که به وسایل مردم آسیبی نزنن... یه بار رفیقش از مکانی که توی تظاهرات تخریب شده بود، وسایلی رو برداشته و سمت خونه می‌رفت. محمد حسن تا دید، توبیخش کرد و گفت: اینا وسایل مردمه؛ تظاهرات جای این کارا نیست... 🌼 |کم حرف بود و اهل تفکر. همیشه هم یه قلم و کاغذ توی جیبش داشت و همه چی رو یادداشت می کرد... حرف دیگران رو خیلی خوب گوش میداد؛ معتقد بود هر چه بهتر گوش بدی، دقیق‌تر می‌تونی تصمیم بگیری... 🌼 |اهل خودنمایی نبود؛ توی جنگ هر وقت اطلاعات خوبی از دشمن پیدا میشد؛ اول دسته بندی، بعد تجزیه و تحلیل می‌کرد؛ و در نهایت مخلصانه می‌داد به فرماندهان ارشد تا استفاده کنن... 🌼 |مغازه‌های بازارچه رو با شرایط خوبی میدادن بهشون. به حسن‌ گفتم: تو هم برو یه مغازه بگیر... گفت: من شغل دارم؛ اونا سهم کسانیه که منبع درآمد ندارن... 🌼 |مجرد بود؛ ولی اونقدر پیرامون زندگی مشترک مطالعه کرده بود، که به متاهل‌ها راهکار می‌داد برا شیرین‌ شدن زندگی‌شون... جلوتر از زمان راه می‌رفت انگار... 📚منبع: کتاب "دریایِ چشمان تو" 🔸۴بهمن؛ سالروز شهادت سردار محمدحسن غفاری گرامی‌باد __‌‌‌‌_ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
13.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فرماندهی که خودش را همراه با اشرار تنبیه کرد... این خاطره‌ی کوتاه و شنیدنی رو از دست ندین؛ مخصوصاً اگر در کشور مسئولیتی دارید ▫️۹خرداد؛ سالروز شهادت سردار سید یونس فاطمی گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم ●واژه‌یاب:
به رسید 🔹سردار غلامحسین غیب‌پرور، رئیس اسبق سازمان مستضعفین، فرمانده اسبق فجر فارس و جانشین فرمانده کل سپاه در قرارگاه مرکزی امنیتی امام علی (ع) بعد از تحمل یک دوره بیماری به دلیل دوران ۸ سال به شهادت رسید.
شهید جاوید‌الاثر است. او متولد ۱۳۳۶ در آبادان بود و زمانی که در کودکی برای اولین بار برنامه کودک رادیو نفت آبادان را اجرا کرد، پدرش به عنوان سیار در استان فعالیت می‌کرد و چندین سال گویندگی برنامه‌های رادیو و تلویزیون آبادان را نیز برعهده داشت. اما «غلام‌رضا» جدا از این موقعیت، خود استعداد خاصی در زمینه گویندگی و خبر داشت به طوری که در مسابقات گویندگی آموزشگاه‌های خوزستان در سال پنجم دبیرستان مقام اول را برای دومین سال به دست آورد و به عنوان گوینده برتر استان شناخته شد. در سال ۱۳۵۸ فعالیت رسمی خود را در صداوسیما از رادیو نفت آبادان آغاز کرد. پس از پایان تحصیلات متوسطه به خدمت سربازی اعزام شد و در همان دوران خفقان شاهنشاهی به نشر افکار اسلامی در پادگان می‌پرداخت و به همین خاطر چندین بار در دوره سربازی به دلیل نشر افکار اسلامی، توبیخ شد و در نهایت با فرمان امام مبنی بر ترک کردن مراکز نظامی شاه، غلام‌رضا به صف مبارزات مردم پیوست. ؛ صدای ماندگار «خون نگار جنگ» با آغاز دفاع مقدس، خود را به مناطق جنگی رساند و به تهیه گزارش و خبر پرداخت. وی در طول ۶ سال حضورش در مناطق عملیاتی بارها مورد اصابت ترکش‌ها قرار گرفت و مجروح شد اما این امر باعث نشد وی از جمع همرزمانش جدا شود. هنا آبادان؛ اینجا آبادان؛ اینجا رادیو آبادان؛ صدای جمهوری اسلامی ایران ... آبادانی‌ها این جملات را در دوران مقاومت و خون با صدای غلام‌رضا بسیار شنیدند و به حق او را «خون نگار جنگ» نامیده‌اند. مدیر خبر رادیو آبادان و نماینده در قرارگاه خاتم الانبیا (ص) در مناطق عملیاتی جنوب و غرب کشور از دیگر سوابق این شهید رسانه‌ای است که روز شهادتش با عنوان روز « رسانه» نامگذاری شده است. روی یک ترکش نوشته غلام‌رضا رهبر برادرش فرهاد که دوشادوش او به عنوان عکاس در دفاع مقدس فعالیت داشت، از خاطراتش با غلام‌رضا در جبهه می‌گوید: یک روز با غلام‌رضا به خط مقدم جبهه رفته بودیم؛ شاید باورتان نشود بیش از چهار یا پنج بار دیدم که پای غلام‌رضا روی مین‌های مختلف رفت، ولی عمل نکرد. من ترسیدم، گفتم: غلامرضا مواظب باش! خندید و گفت : فرهاد، ترکش به نام می‌آید، مثلاً روی یک ترکش نوشته غلام‌رضا رهبر، یا فرهاد رهبر. اگر بخواهیم شهید بشویم خدا خودش می‌داند. فرهاد رهبر در ادامه می‌گوید: درست 21 دی ماه سال 65، ساعت هشت صبح، وقتی که به اهواز رسیدم  از صداوسیمای مرکز اهواز با من تماس گرفتند که غلام‌رضا، در شلمچه در عملیات کربلای پنج کنار دریاچه ماهی ترکش خورده است. به شلمچه رفتم و در آنجا به دنبال برادرم گشتم ولی اثری از جنازه او نبود. یکی می‌گفت چون خبرنگار معروفی بوده به انگلستان برده شده؛ دیگری می‌گفت او را به مرز عراق بردند و خلاصه هر کس چیزی می‌گفت؛ یک سال و نیم به دنبال جنازه برادرم گشتم، کل بیمارستان‌های ایران، جای جای ایران را گشتم ولی نتوانستم او را پیدا کنم. بعد از شهادت برادرم، خدمت حضرت امام خمینی(ره ) رسیدیم و امام ما را دلداری دادند و از برادرم تقدیر کردند. حتی در مراسمی که با حضرت آیت الله خامنه‌ای دیدار داشتیم، ایشان به خانواده ما نشان افتخار اهدا کردند. *شهید رهبر یک رهبر واقعی در روایت دفاع مقدس بود سردار سیدیحیی رحیم‌صفوی از فرماندهان ارشد دفاع مقدس درباره  او می‌گوید: شهید رهبر یک رهبر واقعی در روایت دفاع مقدس بود؛ از همان ابتدای جنگ در جبهه حضور یافت و به تهیه گزارش از وضعیت رزمندگان پرداخت. وی افزود: این شهید عزیز با صدای گرم خود در صدا و سیمای آبادان به رزمندگان امید می‌داد و آن‌ها را تشویق می‌کرد تا استقامت و مقاومت خود در جنگ را حفظ کنند. وی در تبلیغات جنگ و به تصویر کشیدن حماسه‌های مختلف بسیار کوشید. سردار صفوی ادامه داد: شهید رهبر شخصیت کم‌نظیری بود؛ این برادر عزیز از هیچ تلاشی برای تبلیغات جنگ دریغ نکرد و تاثیر بسیاری بر روی روحیه ملت ایران و رزمندگان گذاشت و تصویر واقعی از جنگ به همه نشان داد که در تاریخ ثبت شد. قلبتان را با خدا یکی کنید شهید غلامرضا رهبر در قسمتی از وصیت‌نامه خود می‌نویسد: «دنیای آبادان با دنیای خارج از آن تفاوت دارد. آبادان برای ما دنیا معنویات و الهیات و این جنگ برای ما کلاس واقعی درس است. این راه الهی است که خود انتخاب کرده‌ام و از خدا می‌خواهم که اگر کشته شدم و یا زخمی گشتم فقط به خاطر او در راه او بوده باشد. مطمئن باشید که اگر به این صورت باشد، من در آن دنیا نه تنها هیچ ناراحتی نخواهم داشت، بلکه بهترین زندگی را خواهم گذراند و سیاهی از آن کسانی است که این حرف‌ها را باور ندارند و پوزخند به این حرف‌ها می‌زنند. مرگ، مرگ است بالاخره باید با این دنیا وداع کرد. بنابراین خوشا به حال آنان که توشه‌ای برای خود اندوخته‌اند و رفتند و در برابر خدایشان در آن دنیا شرمنده نیستند.