فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#لشگر_صاحب_زمان (عج)
فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از جبهه های حق علیه باطل و حال و هوای رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس با نوحه ای بسیار زیبا و شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها #حاج_صادق_آهنگران
حسین برات کربلا می دهد
به رهرو راه خدا می دهد
ای لشگر صاحب زمان
آماده باش ، آماده باش
بهر نبردی بی امان
آماده باش ، آماده باش
رزمندگان جان به کف ، روز شجاعت آماده
ای لشگر روح خدا ، گاه شهامت آماده
ای نیروی اسلامیان ، تا بی نهایت آمده
از بهر دفع دشمنان آماده باش ، آماده باش...
یاد باد آن روزگاران یاد باد
بسیار دیدنی و شنیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید.
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# شهدا فریاد زدند ...
«وعدگاه حزب الله، #صحن_اباعبدالله»
چه خوش،.. وعدهی صادقی دادند،
آنها یقین داشتند، به آنچه می گفتند
و درست همانی بود
که از سوی آنها گفته شد..
کربلا کربلا، ای تربت حسینی
به سویت می آید، سربازان خمینی
وعدگاه حزب الله، صحن اباعبدالله
و شد، به آنچه گفته بودن، آن هم چه شدنی،
مثالش همین #اربعین پرشور حسینی هر سالهای ماست.
و ما هر ساله با نام و یاد شما در اربعین حسینی قدم در صحن اباعبدالله میگذاریم.
این زیارت کربلا و اربعین را، در حقیقت مدیون شما هستیم که از جانتان گذشتید...
نام و یادتان همیشه جاویدان
# فیلم: عزاداری شهدا و رزمندگان #زنجان در دوران دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فیلم خلبانان هوانیروز اصفهان در حال پشتیبانی و ترابری و حمل مهمات و ملزومات رزمندگان
دوران #جنگ_تحمیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادواره شهداء:
#فیلم خلبانان هوانیروز اصفهان در حال پشتیبانی و ترابری و حمل مهمات و ملزومات رزمندگان
دوران #جنگ_تحمیلی
# تقدیم به مردان ناب هوانیروز
تلاشگران دوران #دفاع_مقدس
باید گفت و نوشت از مردان تکرار نشدنی جنگ که هشت سال از جان گذشتند، خون دادند اما خاک، نه!!
#گنج_های_پنهان
ما تمام تلاشمان را بکار می بندیم تا قهرمانان ایران را معرفی کنیم. حال نوبت شماست که با معرفی کانال "یادواره شهداء" به دوستان خود، دین خود را به شهدا و نقش آفرینان آن دوران پرافتخار ادا نمایید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
« کربلا » ما را
به سوی خود فرا میخواند
و ارواح مشتاق ما بیتابانه
همچون کبوتران حرم ؛
بسوی کربلا بال میگشایند
کربلا آغوشت را بگشا
حزبالله به سوی تو میآیند ...
#زائران_کربلا
#دفاع_مقدس
هر چه دیدند
ما رَأیتُ إلّا جَمیلا بود
چون هدف خدا بود
فقط خدا ....
#وداع
#زنان_زینبی
#مادران_شهدا
#امان_از_دل_زینب
🌷به یاد جانباز شهید سردار حاج داود کریمی که پرچم به اهتزاز درآمده از مردانیست که برای این خاک همه چیز گذاشتند و هیچ بر نداشتند...
از اعضای شورای مرکزی سپاه
فرمانده سپاه غرب کشور
فرمانده سپاه تهران
فرمانده عملیات جنوب کشور در زمان آغاز جنگ...
شهادت: ۱۵ شهریور ماه ۱۳۸۳ -- بر اثر عوارض شیمیایی از دوران جنگ تحمیلی
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
📷👆 سردار گمنام #شهید_داود_کریمی (سمت چپ) در کنار شهید حسن طهرانی مقدم (سمت راست) ، بنیانگذار صنعت موشکی کشور
هر چه دیدند
ما رَأیتُ إلّا جَمیلا بود
چون هدف خدا بود
فقط خدا ....
#وداع
#زنان_زینبی
#مادران_شهدا
#امان_از_دل_زینب
🌴 #سید_با_صفا
🌷 #شهید_سید_عبدالله_کهندل
▫️ شهادت : شهریورماه 1366 - سردشت(بلفت)
⚪️ #سید_عبدالله رو از#اردوگاه_قلاجه میشناسم
داشتم از کنار یکی از چادرها رد می شدم
دیدم یه صدای ناله میاد . توجه ام جلب شد، دنبال صدا رفتم و درب چادر رو بالا زدم دیدم یکی داخل چادر خوابیده و یک #گوشی_واکمن به گوششه و با لب های بسته و با تکان دادن دماغش از خودش صدا در میاره و از گوشه های پلک های بسته اش قطره های اشک سرازیره.💦
اول خیال کردم خودش رو به خواب زده .
یکی دوبار دستم رو مقابل صورتش تکون دادم که شاید پلکهاش حرکت کنه اما عکس العملی نشون نداد.
خواب خواب بود.
کنجکاو شدم که با واکمن داره چی گوش میده. گوشی رو از گوشش آروم برداشتم . دیدم صدای ناله اش بند اومد. گوشی رو در گوشم گذاشتم . صدای #قرائت_قرآن با لحن حزینی بود که تا اون روز نشنیده بودم. ضبطش رو خاموش کردم و گوشیش رو کنارش گذاشتم و پرده چادر رو انداختم و رفتم.
بعد از نماز ظهر و عصر در برگشت از #حسینیه اون رو کنار کشیدم و سر صحبت رو باز کردم و بهش گفتم راضی باش من خواب بودی اومدم خلوتت رو به هم زدم
از اون به بعد گاهی واکمنش رو به من می داد تا اون قرآن رو گوش بدم
#سید_عبدالله یه خورده زبونش می گرفت.
بعضی وقت ها از شدت علاقه ای که به من پیدا کرده بود می گفت:
برادر جعفر؟؟؟
من توی گردان با همه دوستم اما فقط با تو رفیقم.
من هم سر به سرش می گذاشتم و می گفتم : سیدجان .. رفیق یه دونه ر داره نه چند تا ررررررررررررررر😊
#عملیات_کربلای_2 هم با تیم ما اومد عملیات و توی مسیر برگشت از شدت خستگی غش کرد و کلی ما رو معطل کرد.
#بچه_های_تخریب توی #سردشت مستقر بودند و مقابل دشمن رو #مین_گذاری می کردند.
یه شب توی سنگر بحث #شهادت شد و هر کسی یه چیزی می گفت..
#سید_عبدالله گفت توی #تخریب شهادت سراغ من نمیاد تصمیم گرفتم از گردان برم به یه گردان رزمی.
چند وقت بعد هم تسویه گرفت و از تخریب رفت
یه روز صبح رفته بودم قاطر بگیرم. نزدیک تدارکات لشگر10 دیدمش. با هم روبوسی کردیم.
گفتم #سید_عبدالله برگشتی؟؟
گفت آره اومدم گردان کمیل لشگر27. سراغ همه بچه ها رو گرفت و از هم جدا شدیم
چند روز بعد تازه از شناسایی برگشته بودم که یکی از بچه ها گفت : #سید_عبدالله_شهید شده.
و یادم میاد شنیدم که گفتند وقتی با آمبولانس عقبش می بردند چندین بار روح از بدنش جدا شده باز یرگشته و توی آمبولانس بلند شده و نشسته بود.
#سید_عبدالله_کهندل به آرزوش رسید و ما موندیم و حالا حالا ها آرزو می کنیم:
به هرکس قسمتی دادی خدایا
شهادت قسمت ما می شد ایکاش🤲
✍️ راوی : جعفرطهماسبی