فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😅😅😅
#ایران
#غزه
#فلسطین
#اسرائیل
🟩🟩🟩⬜️⬜️⬜️🟥🟥🟥
کانال ایتا(#حافظان_امنیت)
https://eitaa.com/kakamartyr3
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️
فرار صهیونیست ها بصورت گله ای
😅😅😅
#ایران
#غزه
#فلسطین
#اسرائیل
🟩🟩🟩⬜️⬜️⬜️🟥🟥🟥
کانال ایتا(#حافظان_امنیت)
https://eitaa.com/kakamartyr3
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه به اسارت گرفته شدن نظامیان اسرائیلی
⸢#تکهایازآسمان|☁️•⸥
«شهید امنیت رضا الماسی»
شهید بزرگوار رضا الماسی اهل شهر شاهیندژ
استان آذربایجان غربی و از کارکنان زحمتکش
و خوشنام سپاه پاسداران شهرستان بوکان بود
که در تاریخ ۱۴۰۱/۰۸/۲۴ در جریان اغتشاشات
این شهر، توسط عوامل تشکیلات مخفی ضد
انقلاب به درجه رفیع شهادت نائل آمد🕊
.
[تصویرگر: خانم طیبه محمدیاری]
.
•
شهید، شهید می شود
ما مُرده ها هم، خواهیم مُرد..
هر آنطور که زندگی کنیم
هم آنطور می رویم..!
شهیدانه زندگی کنیم..
#شهید_احمد_چهار_محالی_پور
🔴«ننه مریم» معنای شجاعت زنان دفاع مقدس
به گزارش حیات:
🔹مینویسم ننه مریم اما بخوانید «مادر شهر خرمشهر»؛ گاهی کلمات از چنان عمقی برخوردارند که فصاحت آنها در لحظه گریبان افراد را می گیرد. به او « مادر یک شهر»می گویند؛ روی مزارش نیز همین نوشته شده است. در ادامه این گزارش روایتی از مادرانگی و شجاعت این زن می شنویم که شاید چیزی شبه اسطوره باشد اما باید بدانیم که گاهی انسانهایی در کنار ما زندگی می کنند که معنای واژه ها درگیر روح بلند آنهاست. «گلناز گلبی» از شیرزنانی است که شجاعت و مقاومت از او معنا می گیرند.
🔹به رسم جنوب «ننه مریم» صدایش میزنند. روضه خانگی میهمان هر ماه خانه اوست تا مامنی باشد برای زنانی که علاوه بر گردهمایی برای مناسک مذهبی، از احوال آنان نیز خبر گیرد. در آن روزهای ابتدایی انقلاب که گروهکهای ضدانقلاب خلق عرب فعالیت میکردند، ننه مریم بیکار ننشست و با شگردهای خاص خودش در آنها نفوذ و اطلاعات را به سپاه منتقل کرد.
💠آقای زورو (zorro)💠
جثه ریزی داشت.مثل همه بسیجیها خوش سیما بودوخوش مشرب.فقط یک کمی بیشتر ازبقیه شوخی میکرد.نه اینکه مایه تمسخر دیگران شود،اصلاً این حرفها توی جبهه معنا نداشت.سعی میکرد دل مؤمنان خداراشادکند.
ازروزی که آمد،اتفاقات عجیبی در اردوگاه تخریب افتاد.لباسهای نیروها که خاکی بودو در کنار ساکهای شان افتاده بود،شبانه شسته میشد وصبح روی طناب وسط اردوگاه خشک شده بود.ظرف غذای بچهها هر دو،سه تا دسته،نیمههای شب خودبه خود شسته میشد. هر پوتینی که شببیرون ازچادرمیماند،صبح واکس خورده وبرّاق جلوی چادرقرارداشت.
اوکه ازهمه کوچکترو شوختر بود،وقتی این اتفاقات جالب را میدید،میخندیدومیگفت:بابا این کیه که شبها زورو بازی در میاره ولباس بچههاو ظرف غذارامیشوره؟
گاهی هم میگفت:آقای زورو،لطف کنه و امشب لباسهای منم بشوره وپوتین هام رو هم واکس بزنه.
بعدازعملیات،وقتی"علی قزلباش"شهید شد، یکی ازبچههاباگریه گفت:بچهها یادتونه چقدر قزلباش زوروی گردان رو مسخره میکرد؟زورو خودش بودوبه من قسم داده بود که به کسی نگم...
تصویر:#شهید_علی_قزلباش
#آشنایی_با_شهدا
★◆ سازمان رزم تیپ۲۷ در عملیات الیبیتالمقدس
★■ فرمانده: حاجاحمد متوسلیان
★ جانشین: حاجمحمدابراهیم همّت
☆ رئیس ستاد: مصطفی خاکسار قهرودی(نفر وسط)
#اطلس_لشکر۲۷_محمد_رسول_الله_در_دوران_دفاع_مقدس
#اطلاعات_و_عملیات
جزء اطلاعات و عملیات بودن
یعنے بی نام و نشان شدن
یعنے دل ڪندن
یعنے قید همه چیز را زدن
سر دادن و جان دادن
امّا تسلیم نشدن ...
بہ یاد #شهید بے مزار
مهمان حضرت زهرا سلام اللّه علیها
فرمانده گمنام اطلاعات و عملیات
لشگر ۲۷ حضرت محمد رسول اللّه (ص)
#جاویدالاثر
#شهید_سیدمجتبی_حسینی🌷
#شهادت_شلمچه_کربلای۵
#اطلاعات_و_عملیات
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
"جبهه ی عشق"
سربازان روحالله را
عجب نمک گیر کردهبود!
دیگر چه رسد
نان و نمکش را هم
عاشقانه چانه کرده باشند ..
🌴 ستاد پشتیبانی جنگ
دوران #دفاع_مقدس
نجات از قعر چاه با توسل به ائمه اطهار
🔹خواهر شهید رضا شیخ میگوید: " زمانیکه برادرم شش ساله بود یکروز با بچههای دیگر مشغول بازی بود که ناگهان پایش سُر میخورد و داخل چاه آبی که در آن اطراف بود میافتد.
🔹خواهر شهید در ادامه خاطراتش بیان میکند: " دوستانش او را تنها گذاشته و رفته بودند. او یکروز کامل داخل آن چاه که البته آب زیادی هم داشت مانده بود تا چوپانی که از کنار چاه عبور میکرده او را نجات میدهد.
🔹رضا شیخ، یاد خدا و ذکر ائمه اطهار ( ع ) همیشه به زبان داشت و همین عامل باعث نجاتش از آن چاه شده بود.
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
🔸امضا خدا پای شهادتنامه شهید چراغچی
🔹همسر شهید از روزهای آخر زندگی شهید چراغچی را با بیان خاطرهای این گونه تعریف میکند: " شهید چراغچی هیکلی تنومند و قوی داشت. گاهی از جبهه که میآمد، برایم فیگور ورزشی میگرفت و من میگفتم «جبهه به شما ساخته است» بعد از صحبت من خموده میشد، دست به پهلویش میزد و میگفت تا «تا اینها آب نشود خدا من را قبول نمیکند». این اتقاق افتاد و در ۲۱ روزی که در اتاق ICU بود، جثهاش استخوانی شده و از آن هیکل تنومند چیزی باقی نمانده بود. هنگامی که پیکر شهید را به مشهد آورند، مادر ایشان شهید را نمیشناخت و میگفت «این ولی الله من نیست، هیکل پسرم این گونه نبود.»
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس