🌸🌼💐🌺💐🌼🌸
#عاشقانه
#همسرانه
#همسر_شهید
#مدافع_حرم
#علی_شاهسنایی
شب عروسی هنگام برگشتن ازاتلیه ، #علی آقا به من گفتند
اگر موافق باشید قبل از رفتن پیش مهمانها ، اول برویم خانه خودمان و #نمازمان رابا هم بخوانیم ، یک #نماز دونفره #عاشقانه
و این هم درحالی بود که مرتب خانوادهامون به ایشان #زنگ می زدند که چرا نمی آیید ، مهمانها منتظرند
، من هم گفتم قبول ، فقط #جواب آنها باشما
ایشان هم گفتند مشکلی #نیست موبایلم را برای یک ساعت می گذارم روی #بی صدا تا متوجه نشویم
بعد با هم به #خانه پر از مهر و #محبتمان رفتیم و بعد از نماز
به پیشنهاد ایشان یک #زیارت عاشورای دلچسب دو نفره خواندیم و بنای زندگیمان را با #معنویت بنا کردیم و به عقیده من این #بهترین زیارت عاشورایی بود که تا حالا خوانده بودم و من #آن شب بیشتر به #عمق اخلاص و معنویت #همسرم پی بردم و خواندن #زیارت_عاشورا کار همیشگی #ایشان بود .
#هرصبح و شام با تمام وجودشان می خواندند و سفارششان هم به من همین بود که هیچ موقع خواندن #زیارت_عاشورا را فراموش نکن که من هرچه دارم از#برکات همین است ، حتی از #سوریه هم که تماس می گرفتند مرتب این موضوع را یادآوری می کردند .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#پنجشنبه_های_دلتنگی
🌸🌼💐🌺💐🌼🌸
🌸🌼💐🌺💐🌼🌸
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
در مدرسه #زنگی داشتیم به نام #زنگ انشاء ، نمی دانم چرا ولی هر بار از #خدا می خواستم که کاش #موضوع انشایی که معلم مان به ما می دهد درباره دفاع مقدس و #شهدای آن باشد.
از همان بچگی #عشق به #شهدا درونم موج می زد چونکه از همان بچگی من #داستان #نوجوانانی را خواندم که هم #سن من بودند اما برای #کشورشان از خود گذشتند، داستان جوان #مردان و #زنانی را خواندم که برای #کشورشان پا به میدان #جنگ می گذاشتند. داستان این ها را که می خواندم، #عشقی بی نظیر درونم شکل می گرفت که این #عشق تماماً برای #آنها بود و برای همین #دوست داشتم همیشه داستان #شجاعتشان را برای همه بگویم، #دوست داشتم در مورد #دلاوریها و از #خودگذشتگی_هایشان حرف بزنم و #شجاعت آنها را به مردم بگویم. حتی همین حالا هم که #بزرگ شده ام، باز هم این #عشق درونم #موج می زند و #ذره_ای از آن کم نشده .
ای
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #محمد_قوقه_ای
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
🌹
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
در مدرسه #زنگی داشتیم به نام #زنگ انشاء ، نمی دانم چرا ولی هر بار از #خدا می خواستم که کاش #موضوع انشایی که معلم مان به ما می دهد درباره دفاع مقدس و #شهدای آن باشد.
از همان بچگی #عشق به #شهدا درونم موج می زد چونکه از همان بچگی من #داستان #نوجوانانی را خواندم که هم #سن من بودند اما برای #کشورشان از خود گذشتند، داستان جوان #مردان و #زنانی را خواندم که برای #کشورشان پا به میدان #جنگ می گذاشتند. داستان این ها را که می خواندم، #عشقی بی نظیر درونم شکل می گرفت که این #عشق تماماً برای #آنها بود و برای همین #دوست داشتم همیشه داستان #شجاعتشان را برای همه بگویم، #دوست داشتم در مورد #دلاوریها و از #خودگذشتگی_هایشان حرف بزنم و #شجاعت آنها را به مردم بگویم. حتی همین حالا هم که #بزرگ شده ام، باز هم این #عشق درونم #موج می زند و #ذره_ای از آن کم نشده .
ای
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #محمدرضا_قوقه_ای
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
🌹
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
در مدرسه #زنگی داشتیم به نام #زنگ انشاء ، نمی دانم چرا ولی هر بار از #خدا می خواستم که کاش #موضوع انشایی که معلم مان به ما می دهد درباره دفاع مقدس و #شهدای آن باشد.
از همان بچگی #عشق به #شهدا درونم موج می زد چونکه از همان بچگی من #داستان #نوجوانانی را خواندم که هم #سن من بودند اما برای #کشورشان از خود گذشتند، داستان جوان #مردان و #زنانی را خواندم که برای #کشورشان پا به میدان #جنگ می گذاشتند. داستان این ها را که می خواندم، #عشقی بی نظیر درونم شکل می گرفت که این #عشق تماماً برای #آنها بود و برای همین #دوست داشتم همیشه داستان #شجاعتشان را برای همه بگویم، #دوست داشتم در مورد #دلاوریها و از #خودگذشتگی_هایشان حرف بزنم و #شجاعت آنها را به مردم بگویم. حتی همین حالا هم که #بزرگ شده ام، باز هم این #عشق درونم #موج می زند و #ذره_ای از آن کم نشده .
ای
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #مهدی_قوقه_ای
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
🌹