#شهيد_محل
خوشا به حالت پسر!
چه قدر همه چیز رو به راه است
#علی باشی
#عشقی باشی
متولد قبل از انقلاب باشی
#شهید بعد از انقلاب باشی
عند ربهم یرزقون باشی...
خدایا شکرت، کاری کن این اسم در راه عاشقی تو موندگار بشه
آجرهای این دیوار به خودشون میبالند
که یه همچین قابی رو روی شونشون نگه داشتند...
#شهید_علی_عشقی
شهادت عزت ابدی است
🌹🕊🍃🌺🍃🕊🌹
#دلنوشته
#بسم_رب_الشهداء_والصالحین
امروز بی بهانه ، #دلم هوایی تان شد و پر کشید به روزهای #ساده و کوچه هایی با #بوی خوش کاه گل ...
چقدر #فاصله است بین شما و من ...
چه #شیرین است #پرواز خیال به سمت آدمهایی که جنس شان 3فرق دارد با جنس آدمهای #امروزی
امروز را با تو شروع کردم
#سلام_بر_ابراهیم
#سلام بر #عشقی ناب و گوهری درخشان از #جنس انسانیت #ابراهیم
#هادی_مهربان_زندگی_ام
صفحه به صفحه ی زندگیت بوی پاک #خدا را می دهد و همیشه برایم سوال بوده و هست که چگونه میشود ۲۶ ساله ی سالهای دور به اندازه ی #یکصد ساله بفهمد .
#کانال_کمیل
#قتلگاه_عشاق_بی_نشان
یاد آور #رشادتهای مردان مردی است که در همین نزدیکی ها #نفس کشیده اند اما نقش هزار رنگ دنیا آنها را #نفریفت .
#شهیدان_افلاکیان زمینی اند که هوای #مسموم شهر را با رایحه ی #خوششان دل انگیز و قابل #تحمل می کنند و شیرین است این #دلتنگی_های ناگهانی که هر از چند گاهی #مهمان ناخوانده ی دلمان میشوند و روحمان را در #افلاک پرواز می دهد.
#ارسالی_از_اعضاء
منتظر دریافت #دل_نوشته_هایی از سوی دیگر #اعضاء_محترم ،هستیم .
#اجرتون_با_شهدا
🌹🕊🍃🌺🍃🕊🌹
🌹🕊🍃🌺🍃🕊🌹
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
در مدرسه #زنگی داشتیم به نام #زنگ انشاء ، نمی دانم چرا ولی هر بار از #خدا می خواستم که کاش #موضوع انشایی که معلم مان به ما می دهد درباره دفاع مقدس و #شهدای آن باشد.
از همان بچگی #عشق به #شهدا درونم موج می زد چونکه از همان بچگی من #داستان #نوجوانانی را خواندم که هم #سن من بودند اما برای #کشورشان از خود گذشتند، داستان جوان #مردان و #زنانی را خواندم که برای #کشورشان پا به میدان #جنگ می گذاشتند. داستان این ها را که می خواندم، #عشقی بی نظیر درونم شکل می گرفت که این #عشق تماماً برای #آنها بود و برای همین #دوست داشتم همیشه داستان #شجاعتشان را برای همه بگویم، #دوست داشتم در مورد #دلاوریها و از #خودگذشتگی_هایشان حرف بزنم و #شجاعت آنها را به مردم بگویم. حتی همین حالا هم که #بزرگ شده ام، باز هم این #عشق درونم #موج می زند و #ذره_ای از آن کم نشده .
ای
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #محمد_قوقه_ای
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
🌹
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
در مدرسه #زنگی داشتیم به نام #زنگ انشاء ، نمی دانم چرا ولی هر بار از #خدا می خواستم که کاش #موضوع انشایی که معلم مان به ما می دهد درباره دفاع مقدس و #شهدای آن باشد.
از همان بچگی #عشق به #شهدا درونم موج می زد چونکه از همان بچگی من #داستان #نوجوانانی را خواندم که هم #سن من بودند اما برای #کشورشان از خود گذشتند، داستان جوان #مردان و #زنانی را خواندم که برای #کشورشان پا به میدان #جنگ می گذاشتند. داستان این ها را که می خواندم، #عشقی بی نظیر درونم شکل می گرفت که این #عشق تماماً برای #آنها بود و برای همین #دوست داشتم همیشه داستان #شجاعتشان را برای همه بگویم، #دوست داشتم در مورد #دلاوریها و از #خودگذشتگی_هایشان حرف بزنم و #شجاعت آنها را به مردم بگویم. حتی همین حالا هم که #بزرگ شده ام، باز هم این #عشق درونم #موج می زند و #ذره_ای از آن کم نشده .
ای
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #محمدرضا_قوقه_ای
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
🌹
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
در مدرسه #زنگی داشتیم به نام #زنگ انشاء ، نمی دانم چرا ولی هر بار از #خدا می خواستم که کاش #موضوع انشایی که معلم مان به ما می دهد درباره دفاع مقدس و #شهدای آن باشد.
از همان بچگی #عشق به #شهدا درونم موج می زد چونکه از همان بچگی من #داستان #نوجوانانی را خواندم که هم #سن من بودند اما برای #کشورشان از خود گذشتند، داستان جوان #مردان و #زنانی را خواندم که برای #کشورشان پا به میدان #جنگ می گذاشتند. داستان این ها را که می خواندم، #عشقی بی نظیر درونم شکل می گرفت که این #عشق تماماً برای #آنها بود و برای همین #دوست داشتم همیشه داستان #شجاعتشان را برای همه بگویم، #دوست داشتم در مورد #دلاوریها و از #خودگذشتگی_هایشان حرف بزنم و #شجاعت آنها را به مردم بگویم. حتی همین حالا هم که #بزرگ شده ام، باز هم این #عشق درونم #موج می زند و #ذره_ای از آن کم نشده .
ای
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #مهدی_قوقه_ای
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
🌹
باکری را همه میشناسند
نامش که برده میشود، شجاعت و خدمت در پسِ ذهنها نقش میبندد
دو برادر بودند که قلبشان برای #انقلاب میتپید و دوشادوش یکدیگر در راهِ همین انقلابِ نوپا جانفشانی میکردند.
قلم اینبار از حمید بنویسد...
#حمید_باکری، مبارزه را از برادر بزرگترشان #علی آموخته بود. اویی که به دست رژیم شاه به شهادت رسید
قد میکشید اما روح بلندش وَرای گنجایش زمین بود، آنقدر بزرگ که هیچ چیز آرامَش نمیکرد.
به #سوریه و لبنان رفت تا دوره های چریکی را بیاموزد و از آنجا به #آلمان برای ادامه تحصیل اما خبرِ استقرارِ امام در #پاریس، حمید را به آنجا کشاند!
تمامِ فکر و ذکرش #خدمت بود. خدمت به مردمی که حالا بانگِ انقلاب سر داده بودند و خونشان را به پایِ این نهالِ نوپا میریختند
رنگ و بویِ #جبهه را که دید، گویی روحش به #تکامل رسید، خستگی ناپذیر بود و هیچ چیز روحِ بزرگش را آرام نمیکرد. حتی وقتی در شهرداری مشغول شد، چندی بعد پست و میز و صندلی را رها کرد و به خاکِ جبهه پناه برد.
خدمتِ پشتِ میز کارِ حمید نبود...او مرد #جهاد بود و میدان جنگ!
بیوقفه در #تکاپو بود، اصلا انگار متولد شده بود تا خستگی را شکست دهد. شاید هم به قول #حاج_احمد_متوسلیان "استراحت را گذاشته بود بعد از #شهادت"!
شهادتی که در #خیبر اتفاق افتاد و پیکری که هیچ گاه از #مجنون باز نگشت اما آنچه حاکم است، #عشقی است به حمید که در دلها مانده
فرمانده حمید
این روزها به چون تویی نیاز داریم...کسی که خسته نشود و دردِ مردم را بفهمد...درد مردم را درد خودش بداند، به کسی نیاز است که دلبسته به #مقام و منصب و میز نباشد!
از آنجایی که تو هستی تا جایی که ما ایستاده ایم فرسنگها فاصله است
برای روحِ زمینگیرمان #فاتحه بخوان...شاید نفسِ تو زنده مان کند!
گرچه شهادت، طلوعِ جاودانگی تو بود اما...
#سالروزِ_زمینی_شدنت_مبارک فرمانده
✍️نویسنده : زهرا قائمی
🌺به مناسبت #سالروز_ولادت #شهید_حمید_باکری
📅تاریخ تولد : ۱ آذر ۱۳۳۴
📅تاریخ شهادت : ۶ اسفند ۱۳۶۲.جزیره مجنون عراق
🥀مزار شهید : مفقودالاثر🌹
#جزیره_مجنون
🌸 @kakamartyr3