🔰رهبر انقلاب صبح روز گذشته در دیدار نوجوانان و جوانان شرکت کننده در کاروانهای راهیان نور، به کمکها و حمایتهای گسترده مالی و تسلیحاتی و اطلاعاتی امریکا و اروپا بویژه #انگلیس، #فرانسه و #آلمان از رژیم بعث عراق در دوران دفاع مقدس اشاره کردند و فرمودند:
🔻«در اواسط جنگ، فرانسه پیشرفتهترین هواپیماها و بالگردهای خود، و آلمان رسماً و علناً مواد شیمیایی در اختیار صدام قرار داد که هنوز پس از گذشت ۳۰ سال از پایان جنگ، بازماندگان زیادی گرفتار آثار آن هستند و تعداد زیادی نیز بر اثر همان مواد سمّی شهید شدند.»
📚در کتاب « #سرباز_کوچک_امام» مجموعهی خاطرات آزاده مهدی طحانیان که به تازگی تقریظ رهبرانقلاب بر این کتاب رونمایی شد، در صفحهی چهارم و پنجم به بخشی از اعترافات سرهنگ دوم عراقی موافق اسعدالدجیلی در کتاب «حمله بزرگ» اشاره میکند و از حمایتهای آمریکا و سایر کشورها پرده برمیدارد.
📚این سرهنگ عراقی در بخشی از خاطرات خود از حضور رئیس سازمان اطلاعاتی آمریکا به عراق در یکی از روزهای سال ۱۹۷۹ همراه با هیئتی سری به صورت کاملا محرمانه اشاره میکند. رئیس سیا در دیدار با بارزان تکریت، رئیس سازمان اطلاعات عراق میگوید:
📚«امیدوارم این نکته را درک کنید جنگی که آغاز خواهید کرد. جنگ ما (جنگ غرب) علیه ایران است. امیدوارم هیچ گاه گمان نکنید که در صحنه نبرد تنها هستید. تمامی کشورهای غربی با ما همسو شدهاند و آن گونه که پیداست، بسیاری از هیئتهای اسرائیلی، فرانسوی، امریکایی و آلمانی مدتهاست در کشور شما اقامت دارند و این خود دلیلی بر همکاری غرب با شماست. بنابراین جنگ، جنگ ماست و شما فقط مجری آن هستید... به عبارتی شما باید مطمئن باشید که امریکا پشتیبان شماست؛ زیرا از سقوط دولتتان بیمناک است.»
📚همچنین این سرهنگ عراقی در ادامه به سفر هارفیلد در دوازدهم آوریل ۱۹۷۹ که قبل از رئیس سازمان سیا صورت گرفت اشاره میکند.
🔺هارفیلد در ملاقات با صدام از او میپرسد: «هدف تان از جنگ چیست؟» صدام هم میگوید: «هدف مشخص است، سرنگونی نظام اسلامی ایران و روی کار آوردن یک دولت سرسپردهی ایالات متحده...» هارفيلد قهقههای میزند و میگوید: «دولت من هم همین هدف را دنبال میکند؛ زیرا این نظام، زرادخانهای از سلاحهای گوناگون در اختیار دارد که میتواند بهوسیلهی آن، جهان و بهویژه اسرائیل را تهدید کند...»
👆هرسه ویدئو را ورق بزنید و ببینید
جانباز سرافراز آقای #اسکندر_معینی از جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان #دفاع_مقدس هستند که در سال ۱۳۶۷ در منطقه حلبچه دچار عارضه شیمیایی شده است. آقای معینی طی سالهای دفاع مقدس در جبهههاى حق حضور داشته و دوران خدمت سربازی را در #ارتش سپری و پس از آن بصورت بسیجی در لشکر ۱۴ امام حسین مشغول خدمت به سپاه اسلام بوده است. از چهره حاج اسکندر مشخص بود که درد دارد اما به روی خود نمی آورد، وقتی از جانبازیش می پرسیم با نفس هایی که به اکسیژن وصل است می گوید سی سال است که از پا افتاده و دیگر آن توانایی دوران جوانی را ندارد. همینطور که مشغول شنیدن صحبت های آقای معینی بودیم، نیم نگاهی هم به آلبوم عکسهایش داشتیم، جوانی خوش سیما و به قولی پهلوان که با دیدن وضعیت فعلیش برایمان چنین روحیه ای بی نظیر بود.
در حین صحبت بخاطر درد مجبور شد به خود آمپول مسکن بزند ، وقتی پرسیدیم در روز چند آمپول مسکن تزریق می کند
گفت: هر 2 ساعت 4 آمپول !
_هر 2 ساعت 4 آمپول ؟؟؟!
یعنی در شبانه روز 50 تا مرفین !!!
.
شاید اگر جلوی چشمانمان نبود باور نمی کردیم اما حقیقتی بود که میدیدم و قابل انکار نبود ...
.
خب البته برای پاهای به شدت متورم و پر از تاول دوایی غیر از این هم نباید باشد ... بالاخره سوغات #آلمان است !!!
اما با این وجود از هیچ کجا گله مند نبود و میگوید خداروشکر وضعیت دنیایی اش خوب است اما ما که این صحبت را نشان از قناعتش دانستیم .
حسرتش جاماندن از دوستان شهیدش است و وضعیتش را خواست خدا می داند ، دغدغه اش نه طلب دنیا بود و نه شکوه از درد و رنج جانبازی ، بلکه خواهان عاقبت بخیری جوانان بود و حمایت از انقلاب و خصوصا ولی فقیه که تاکید زیادی هم بر آن داشت.
وقتی از او سوال کردیم ، آیا اگر به عقب بازگردد با توجه به درد و رنجی که میکشد باز همین راه را انتخاب میکند یا خیر؟ بدون درنگ پاسخ میدهد اصلا پشیمان نیستم ... اما میگوید اگر شهید شده بودم این گرفتاری ها و دردها را نداشتم... با اینکه هم صحبتی با آقای معینی برایمان شیرین بود اما دیگر باید زحمت را کم می کردیم تا مجال استراحت به ایشان داده باشیم.
#شهید_بهشتی چگونه زنان ارمنی را درباره حجاب متقاعد کرد؟
وارطان داویدیان، خبرنگار ارمنی دوران #دفاع_مقدس درباره یکی از دیدارهایش با شهید بهشتی چنین می گوید:
خاطرم هست که به عنوان #خبرنگار رفته بودم سراغ #شهید_بهشتی که رئیس دیوان عالی عدالت بودند و جمعی از #زنان #ارامنه اعتراض داشتنتد که ما نمی توانیم #حجاب داشته باشیم و خب اصلا در احکام دینی ما این اجبار وجود ندارد؛ ایشان که سال ها در #آلمان زندگی کرده بودند حرف بسیار جالبی زدند.
شهید بهشتی در جواب ارامنه گفتند: بروید یک عکس از #حضرت_مریم بیاورید که ایشان در آن عکس حجاب ندارند! اگر یک چنین تصویری از حضرت مریم وجود دارد و شما به آن معتقدید من هم می گویم که بروید هر کار دلتان می خواهد در مورد وضعیت پوششی خودتان بکنید!!!
این حرف برای من خیلی #جالب بود؛ دیدم ایشان درست می گوید ولی خب پذیرش این موضوع قدری سخت است برای ارامنه، چون همه #مسیحیان در سراسر دنیا به عنوان یک عرف نانوشته وضعیت پوششی آزادانه ای دارند، هر چند که به قول ایشان #حضرت_مریم دارای #حجاب کامل بوده اند و ما به این موضوع ایمان داریم...
🍃واقعا برای جای گذاری نامی نیک بر زمین نیازی بر #طول_عمر نیست و عده ای عرض زندگیشان پر ثمر است و از این جمله افراد می توان به شهید حبیب الله افتخاریان اشاره کرد.
🍃سه ساله بود که پدرش فوت کرد و همراه مادرش زیر سایه عمو قد کشید.
مادر بزرگ#قرآن خواندن را چنان شیرین به وی آموزش داد که او نیز همواره سعی در آموزش دادن قرآن به دیگران بود و تا آخر عمر پر برکتش قرآن را با صوتی دلنشین تلاوت می کرد.
🍃در رشته #دندانپزشکی یکی از دانشگاه های #آلمان پذیرفته شد و به علت فشار عوامل شاه (ساواک) از ایران خارج شد.
🍃شهید افتخاریان در کشور آلمان مشغول درس خواندن بودو همه اقدامات برای رفتن همسر و فرزندش هم انجام شدکه#امام_خمینی (ره) از عراق به فرانسه تبعید شد.
🍃او درس را رها کرده و به#پاریس رفت و در بیت امام (ره) در نوفل لوشاتو همراه امام خمینی (ره) ماند.
🍃در جنگ مسئولیتهای حساسی را در مناطق عملیاتی برعهده داشت، مسئولیتهایی مانند
فرمانده سپاه بندرترکمن
فرماندهی تیپ ۲۵ كربلا در محورهای عملیاتی جنوب، فرمانده سپاه پاسداران بانه در كردستان، #فرمانده سپاه پاسداران مریوان در كردستان.
🍃در سالهای آخر عمرش مدام تکرار می کردند"من سه کار ناتمام دارم؛ نوشتن یک وصیتنامه، رفتن به سفر حج و بدنیا آمدن دخترم." #وصیت_نامه اش را نوشت . به حج رفت و ،ﺩﺭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺗﻤﺎﺱ ﺗﻠﻔﻨﯽﺍﺵ از منطقه گﻔﺖ :"ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﻧﻤﯽﮔﺮﺩﻡ. ﻗﻨﺪﺍﻗﻪ#ﻣﺤﺪﺛﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺟﻨﺎﺯﻩﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻮﺗﻢ. ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ ﻣﻦ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻫﺮﮔﺰ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﯾﺪ.😢
🍃سرانجام بعد از اتمام کارهای نیمه تمامش بر اثر بمباران هوایی رژیم #عراق در سن ۲۹ سالگی به آرزویش رسیده و به واقع حبیب و مهمان الله شد.
🍃 روز تشیع وصیتش اجرا شد و قنداقه#دختر به روی پیکر پاک#شهید گذاشته شد و همین اولین دیدار و آخرین دیدارشان در دنیا شد. روحش شاد و یادش همواره گرامی باد♥️
✍نویسنده: #سودابه_حمزهای
🌸به مناسب سالروز شهادت
#شهید_حبیب_الله_افتخاریان
📅تاریخ تولد: ۱۳۳۴
📅تاریخ شهادت: ۱۹ اسفند ۱۳۶۳
📅تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱٣٩٩
🥀مزار : بهشت فاطمه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#شهیدانه🥀🥀
🍃واقعا برای جای گذاری نامی نیک بر زمین نیازی بر #طول_عمر نیست و عده ای عرض زندگیشان پر ثمر است و از این جمله افراد می توان به شهید حبیب الله افتخاریان اشاره کرد.
🍃سه ساله بود که پدرش فوت کرد و همراه مادرش زیر سایه عمو قد کشید.
مادر بزرگ#قرآن خواندن را چنان شیرین به وی آموزش داد که او نیز همواره سعی در آموزش دادن قرآن به دیگران بود و تا آخر عمر پر برکتش قرآن را با صوتی دلنشین تلاوت می کرد.
🍃در رشته #دندانپزشکی یکی از دانشگاه های #آلمان پذیرفته شد و به علت فشار عوامل شاه (ساواک) از ایران خارج شد.
🍃شهید افتخاریان در کشور آلمان مشغول درس خواندن بودو همه اقدامات برای رفتن همسر و فرزندش هم انجام شدکه#امام_خمینی (ره) از عراق به فرانسه تبعید شد.
🍃او درس را رها کرده و به#پاریس رفت و در بیت امام (ره) در نوفل لوشاتو همراه امام خمینی (ره) ماند.
🍃در جنگ مسئولیتهای حساسی را در مناطق عملیاتی برعهده داشت، مسئولیتهایی مانند
فرمانده سپاه بندرترکمن
فرماندهی تیپ ۲۵ كربلا در محورهای عملیاتی جنوب، فرمانده سپاه پاسداران بانه در كردستان، #فرمانده سپاه پاسداران مریوان در كردستان.
🍃در سالهای آخر عمرش مدام تکرار می کردند"من سه کار ناتمام دارم؛ نوشتن یک وصیتنامه، رفتن به سفر حج و بدنیا آمدن دخترم." #وصیت_نامه اش را نوشت . به حج رفت و ،ﺩﺭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺗﻤﺎﺱ ﺗﻠﻔﻨﯽﺍﺵ از منطقه گﻔﺖ :"ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﻧﻤﯽﮔﺮﺩﻡ. ﻗﻨﺪﺍﻗﻪ#ﻣﺤﺪﺛﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺟﻨﺎﺯﻩﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻮﺗﻢ. ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ ﻣﻦ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻫﺮﮔﺰ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﯾﺪ.😢
🍃سرانجام بعد از اتمام کارهای نیمه تمامش بر اثر بمباران هوایی رژیم #عراق در سن ۲۹ سالگی به آرزویش رسیده و به واقع حبیب و مهمان الله شد.
🍃 روز تشیع وصیتش اجرا شد و قنداقه#دختر به روی پیکر پاک#شهید گذاشته شد و همین اولین دیدار و آخرین دیدارشان در دنیا شد. روحش شاد و یادش همواره گرامی باد♥️
✍نویسنده: #سودابه_حمزهای
🌸#شهید_حبیب_الله_افتخاریان
📅تاریخ تولد: ۱۳۳۴
📅تاریخ شهادت: ۱۹ اسفند ۱۳۶۳
🥀مزار : بهشت فاطمه
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
@kakamartyr3 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
باکری را همه میشناسند
نامش که برده میشود، شجاعت و خدمت در پسِ ذهنها نقش میبندد
دو برادر بودند که قلبشان برای #انقلاب میتپید و دوشادوش یکدیگر در راهِ همین انقلابِ نوپا جانفشانی میکردند.
قلم اینبار از حمید بنویسد...
#حمید_باکری، مبارزه را از برادر بزرگترشان #علی آموخته بود. اویی که به دست رژیم شاه به شهادت رسید
قد میکشید اما روح بلندش وَرای گنجایش زمین بود، آنقدر بزرگ که هیچ چیز آرامَش نمیکرد.
به #سوریه و لبنان رفت تا دوره های چریکی را بیاموزد و از آنجا به #آلمان برای ادامه تحصیل اما خبرِ استقرارِ امام در #پاریس، حمید را به آنجا کشاند!
تمامِ فکر و ذکرش #خدمت بود. خدمت به مردمی که حالا بانگِ انقلاب سر داده بودند و خونشان را به پایِ این نهالِ نوپا میریختند
رنگ و بویِ #جبهه را که دید، گویی روحش به #تکامل رسید، خستگی ناپذیر بود و هیچ چیز روحِ بزرگش را آرام نمیکرد. حتی وقتی در شهرداری مشغول شد، چندی بعد پست و میز و صندلی را رها کرد و به خاکِ جبهه پناه برد.
خدمتِ پشتِ میز کارِ حمید نبود...او مرد #جهاد بود و میدان جنگ!
بیوقفه در #تکاپو بود، اصلا انگار متولد شده بود تا خستگی را شکست دهد. شاید هم به قول #حاج_احمد_متوسلیان "استراحت را گذاشته بود بعد از #شهادت"!
شهادتی که در #خیبر اتفاق افتاد و پیکری که هیچ گاه از #مجنون باز نگشت اما آنچه حاکم است، #عشقی است به حمید که در دلها مانده
فرمانده حمید
این روزها به چون تویی نیاز داریم...کسی که خسته نشود و دردِ مردم را بفهمد...درد مردم را درد خودش بداند، به کسی نیاز است که دلبسته به #مقام و منصب و میز نباشد!
از آنجایی که تو هستی تا جایی که ما ایستاده ایم فرسنگها فاصله است
برای روحِ زمینگیرمان #فاتحه بخوان...شاید نفسِ تو زنده مان کند!
گرچه شهادت، طلوعِ جاودانگی تو بود اما...
#سالروزِ_زمینی_شدنت_مبارک فرمانده
✍️نویسنده : زهرا قائمی
🌺به مناسبت #سالروز_ولادت #شهید_حمید_باکری
📅تاریخ تولد : ۱ آذر ۱۳۳۴
📅تاریخ شهادت : ۶ اسفند ۱۳۶۲.جزیره مجنون عراق
🥀مزار شهید : مفقودالاثر🌹
#جزیره_مجنون
🌸 @kakamartyr3