eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
70.3هزار عکس
11.6هزار ویدیو
179 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج قاسم سلیمانی: من در ذهن شما آدم خوبی هستم؟ ‌‌‌
📷 عکسی از حاج قاسم سلیمانی، فرمانده ،لشکر۴۱ ثارالله (ع) در جمع همرزمانش. شهید علی عابدینی، فرمانده گردان چهارصدوده .شهید احمد امینی فرمانده گردان۴۱۰خاتم الانبیاء ▫️▫️▫️▫️▫️▫️⚪️⚪️⚪️ 💠 خاطره حاج از شهید علی ، فرمانده دلاور گردان ۴۱۰ – لشکر ۴۱ ثارالله (ع) : ─ شب عملیات، منتظر عبور گردان 410 بودم. تقریباً یک ساعت گذشت و از قایق‌ها خبری نشد. با سرعت خودم را به آنها رساندم. سازمان گردان به هم ریخته بود. بچه‌ها با قایق‌هایِ سنگین مشکل پیدا کرده بودند. به علی عابدینی رسیدم که با گروهان اول حرکت می‌کرد؛ ده تا دوازده نفری که داخل قایق نشسته بودند، با هم پارو می‌زدند، با وجود این، قایق فقط به اندازۀ یک متر جلو می‌رفت. به شدت نگران شدم. با این وضع نمی‌توانستند به موقع به خط دشمن برسند. عابدینی وقتی متوجه نگرانی من شد پرسید: چه ساعتی باید به خط دشمن برسیم؟ گفتم: ساعت دوزاده شب. از برنامۀ زمان‌بندی شده یک ساعت و نیم عقب بودند. با وجود این، با اطمینان گفت: به حول و قوه‌ی الهی، ساعت دوازده به خط دشمن می‌رسیم. با ناراحتی پرسیدم: چطوری؟ گفت: با توکل به خدا قایق را نزدیک قایق من کشید. سرش را جلو آورد و آهسته کنار گوشم گفت: الان کار دیگری می‌شود کرد؟ گفتم: نه... نمی‌شود! گفت: پس راهی غیر از توکل به خدا نیست. وقتی آرامش و اعتماد را در چهرۀ عابدینی دیدم، اطمینان پیدا کردم که به موقع می‌رسد
دو تا فرمانده دو تا قهرمان یکی در میدان های مین و یکی در عمق دشمن سرداران شهید 🔹 حاج سید محمد زینال حسینی و حاج غلام کیانپور(سمت راست) فرماندهان تخریب و اطلاعات عملیات لشگر10 سیدالشهداء(ع)
🔴 از امروز و با رادار جدیدی که ایران در شمال مستقر کرده تمام خاک باکو ، کشور محترم ارمنستان ، روسیه و دیگر کشور ها تا ارتفاع ۳۰ کیلومتری تحت رصد دقیق است 🔹‌قبلا شبهاتی در خصوص استفاده ی رژیم از خاک باکو علیه ایران مطرح بود که با رادار جدید ایران ، اشراف بر این مناطق بیشتر میشود. 🔹‌«آقای تحلیلگر»
🔴 قاتل MQ-9 رخ نمایان کرد 🔹‌قدرت ایمان ایرانی‌ها اینطوری ثمر میده.
مرا گویـی که بیداری همه‌ شب ، دو چشمِ عاشقـان بیدار باید ...
ترامپ: نام خلیج مکزیک، خلیج آمریکا می‌شود رئیس‌جمهور منتخب آمریکا: 🔹نام خلیج مکزیک به خلیج آمریکا تغییر خواهد کرد و به زودی این تصمیم اعلام خواهد شد. 🔹مذاکرات جدی با مقامات پاناما برای سیطره مجدد آمریکا بر کانال پاناما در جریان است.
تیراندازی افراد مسلح به پاسگاه چشمه زیارت زاهدان مرکز اطلاع رسانی پلیس سیستان و بلوچستان: 🔹در پی تیراندازی افراد مسلح به سمت پاسگاه چشمه زیارت زاهدان با هوشیاری و آتشِ برترِ مأمورینِ پاسگاه مواجه که فرار را بر قرار ترجیح و هيچ گونه تلفاتِ جانی و مالی نیز رخ نداد. 🔹این افراد موردِ تعقیب قرارگرفته و با همکاری خوبِ مردم منطقه شناسایی که به‌زودی دستگیر و به دستگاه عدالت سپرده خواهند شد.
« هر بار که بچه ها به می رفتند، تا یکی، دو ساعت پیدایش نبود. بارها از خودم می پرسیدم که کجا ممکن است برود؟ یک بار که قرار بود بچه ها عملیات کنند، تصمیم گرفتم این بار تعقیبش کنم. ماشین تدارکات، گوشۀ ، رو به روی درِ خروجی توقف کرده بود. صبر کردم تا لحظۀ مناسب برسد، بعد رفتم و زیر آن دراز کشیدم. حالا دیگر هر طرف می رفت، در دیدِ من بود. لحظۀ آخر، دورِ گردنِ تک تکِ بچه ها دست انداخت و با آنان کرد. صدایش می آمد که می گفت: «برادرا! یادتون باشه، هاتون نباید یه ساده و بی فایده باشه، سعی کنین هر تکبیرتون به اندازهی یک عمل کنه.» بالاخره بچه ها حرکت کردند و رفتند. چشم از برنمی داشتم. داخل اتاق رفت و چند دقیقۀ بعد برگشت و پای پیاده از قرارگاه بیرون رفت. دنبالش راه افتادم، طوری که متوجه من نشود. از دامنۀ کوهی که مُشرِف به قرارگاه بود، بالا رفت و من متعجب به دنبال او می رفتم. پشت صخره ای پنهان شدم٬ کنار جوی آبی که از سر کوه پایین می آمد، دو زانو نشست، آستین ها را بالا زد و گرفت. بعد یک سنگ کوچک از داخل آب برداشت و به داخل غار کوچکی که همان جا بود، رفت. منتظر ماندم تا ببینم چه کار می کند. بعد از چند لحظه، صدای و که با صوت حزینی به درگاه خدا التماس می کرد، بلند شد: « ! تو درکمینِ ستمکارانی، از تو می خوام به حق آبروی مولایم، این عاشق رو در پناه خودت حفظ کنی. » 📔 منبع : کتاب ، صفحه ۶۵
🌷پدر من انسان بسيار فعالی بودند و هميشه تصورم بر اين است كه چطور می توانم اين قدر فعال باشم. شايد می دانستند كه طول عمرشان زياد نخواهد بود. برای ايشان ۲۴ ساعت، به اندازه ۴۸ ساعت ارزش داشت و استفاده می كردند. 🌷پدرم در كارهای منزل بسيار دخيل بودند، به طوری كه تمام كارهای تاسيساتی منزل را انجام می دادند، لوله‌كشی، برق‌كشی و نقاشی ساختمان تا كارهاي جزيی تر حتی كاغذ ديواري خانه‌مان را پدر انجام می دادند.موكت كردن منزل و نجاری همه را خودشان انجام مي‌دادند. 🌷پدر هيچ وقت از رفتن صحبت نمي‌كرد چون به قدری با انرژی مثبت صحبت مي‌كردند كه اجازه نمی دادند كه اين تفكر در ذهن ما ايجاد شود. اما بيشترين چيزی كه از ما انتظار داشتند اين بود كه انسان‌های صادق و مخلص و سعی كنيم تا جایی كه می توانيم در خدمت مردم باشيم.ايشان با مردم بودن را بيشتر می پسنديدند. هميشه تاكيد داشتند كه مطالعه داشته باشيم. ✍راوی :دختر شهید