eitaa logo
『ڪَمۍ‌ٖټاٰ‌شُھَداٰ』
758 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
999 ویدیو
45 فایل
شھادت داستان ماندگارۍ آنانےست که دانستند، دنیا جاۍ ماندن نیست ..!
مشاهده در ایتا
دانلود
💠دعا کردم بابا شهید بشه ...!😔 🔹یادم آمد فروردین 94 که به پابوس (ع) رفتیم، حسین آقا دائماً به بچه‌ها می‌گفت: «دعا کنید شهید بشه🌷» 🔸بچه‌ها هم اشک در چشم‌هایشان جمع می‌شد😢 و بعد که اصرارهای بابا را می‌دیدند، می‌گفتند" . دعا می‌کنیم. 🔹هرچند مقاومت می‌کرد و می‌گفت: «اگر شهید شوی من دیگر !» حسین هم می‌گفت: شهید بشم براتون یه خونه خوشگل🏡 می‌خرم تو تا بیاین. 🔸یک‌بار که از زیارت برگشتیم، گفت: مامان من برای بابا دعا کردم. گفتم: چقدر خوب. چه دعایی مامان جان⁉️ گفت: دعا کردم ! 🔹یک لحظه یخ زدم! گفتم «چرا؟» گفت: خب اگه شهید بشه که بهتر از ! از حرف‌های محمد محسن زبانم قفل شد😔 راوی: همسرمحترم شهید •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
•| شهیدان را شهیدان می‌شناسند |• کارت عروسی که برایش می‌آمد می‌خندید و می‌گفت: بازم شبی با شهدا ! با رقص و آهنگ و شلوغ‌بازی‌های عروسی میانه‌ای نداشت. بیرون تالار خودش را به خانواده عروس و داماد نشان می‌داد و می‌رفت گلزار شهدا... همه‌ی فکر و ذکرش پیش شهدا بود می‌رفتیم روستا برای سمنوپزان وسط تفریح و گشت و گذار مثل کسی که گمشده‌ای دارد می‌پرسید: حاج‌آقاسید این دورو بر شهید نیست بریم پیشش؟ به قصد زیارت حاج‌احمدکاظمی راه افتادیم سمت اصفهان... خانمم بهش گفت: شما هم که مثل سید به ماشینتون نمی‌رسید! وسط آن تق‌وتوق‌ها گفت: « همه‌ی این‌ها رو باید بذاریم و بریم باید به دلمون برسیم تا به ماشینمون..» هرموقع سراغش را می‌گرفتم جواب‌هایی مشابه می‌شنیدم؛ آقامحسن کجاست؟ رفته نمازجمعه. آقامحسن کجاست؟ رفته گلزارشهدا آقامحسن کجاست؟ رفته اصفهان سرِ مزار شهید کاظمی ... به پدرخانمش گفتم: خوبه کلا سرش به این فضاها مشغوله ولی یه‌طوری باشه که تو فامیل براش حرف درنیارن ... •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
(عج)✨ بعد از شهادتش مادرش تعریف میکرد یک روز که خیلی برایش گریه کردم💔 به خوابم آمد. اما این بار با اجدادش آمد! گفت ببین. این اجدادم هستند. ایشان هم هستند😍 شما نمیدونی اینجا جای ما خوب است؟ ما درکنار امام زمان (عج)هستیم. ☺️ راوی پدر شهید مدافع حرم 🌹 📗 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
"خ م ی ن ی" در خمینی و خامنه ای مشترک است✅ 👈یعنی من هر وقت می نویسم در دل خود♥️ خمینی هم دارد. ⇜اما خامنه ای یک «الف» یک «ها» از بیشتر دارد که روی هم می شود «آه»... و ما اجازه نمی دهیم❌ آه حضرت ماه گره بخورد به سینه چاه❌ 🌸او تولـد یافت جانبازی کند 🍃در کشور ایران🇮🇷 سرافرازی کند 🌺اوتولد یافت تا شود 🍃ماهمه عاشق، اودلبر😍شود 🌸او یافت گردد نورعین 🍃برترین آقا پس از "پیرخمین" 🌹تولد رهبر امت اسلامی مبارک •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🌷شهید محمدجعفر زیلوچی🌷 تاریخ شهادت: 29 فروردین 67 منطقه عملیاتی فاو •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🌹سخنم با مردمی که نق می زنند🌹 سخنم به بعضی از مردم که مرتب نق می زنند که فلان جنس کم شده و فلان کالا گران شده این است که زمان جنگ جهانی دوم را مطالعه کنید، ببینید که در آن زمان با آنکه ایران مستقیماً در جنگ نبود اما نان هم به ندرت پیدا می شد ولی هم اکنون که ایران مستقیما با دنیا می جنگد این همه نعمت در شهرهاست، گویا اصلا جنگی در کار نیست. نکند کفران نعمت کنید که از این نعمت بزرگ (جمهوری اسلامی) محروم می شوید، شرایط زمان خود را درک کنید. •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 ⚜رمان پوکه های طلایی⚜(آزاده جانباز محمود شریعت) موضوع=ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده ای💚ما آن شقایقیم که با داغ زنده ایم. 🔹 🔹 🔹 این جا هم ظرف قضای حاجت و آب مشترک بود. به همین دلیل اسهال خونی و بیماری های پوستی مثل گال، شپش، قارچ، ریزش مو، فلج دست و پا و حتی دیوانگی روز به روز شایع تر میشد😓. بیشتر مجروحین دچار کرم زدگی جراحات شده بودند و روز به روز تعداد شهدا افزایش می‌یافت. در یک ماهی که در الرشید بودیم، سی نفر از دوستانمان به شهادت رسیدند😭. برای کم کردن فشار های روحی و جسمی به معنویات پناه بردیم☺️. علاوه بر نماز و دعا از قابلیت های بچه ها استفاده میکردیم. مثلا درباره قرآن، احکام یا تاریخ اسلام کلاس می‌گذاشتیم🙂. هر کس معلوماتی داشت برای بقیه بازگو می‌کرد. به این ترتیب خودمان را سر پا نگه می‌داشتیم. بسیاری از مجروحین بر اثر شدت صدمات حتی بعد از انتقال به بیمارستان شهید می‌شدند ولی تعدادی هم مداوا می‌شدند و به میان ما بر می‌گشتند😣. در این رفت و آمدها اسرا کمپ های مختلف با هم ارتباط بر قرار می‌کردند و روش های بر خورد با بعثی ها را به یکدیگر یاد می‌دادند. گاهی از تازه وارد ها خبر های خوبی از جبهه ایران و پیروزی ها به گوشمان می‌رسید و از شدت درد و رنجمان میکاست😪. همه ی این ارتباطات در نهایت دقت و مخفیانه صورت می‌گرفت🤫. ... 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🌱بسم رب الشهدا و الصدیقین🌱 روزمون رو شروع میکنیم با ذکر یک 🍂🍃
سه دقيقه در قيامت 07.mp3
20.13M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه هفتم 📅98/09/22 ع
👌👌 👆👆👆 با بیان بسیار زیبا و رسای (استاد امینی خواه)
شهید سعید وطنپور نام پدر: حسین شمارة شناسنامه: 1023 صادره: اصفهان محل تولد: اصفهان تاریخ تولد: 1346 سال ورود به دانشگاه: 1364 رشتة تحصیلی: معارف اسلامی و تبلیغ تاریخ و محل شهادت: ۱۳۶۶/۱/۳۰ بانه عملیات: کربلای ۱۰ •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
اما تو ای دوست برای چه هستی؟ چه تصمیمی داری؟ فکر کن، وجدان خود را حکم کن، ببین این لطف خداست که مانده ای یا استدراج و رسیدن به پلة آخر برای سقوطی بهتر. •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
در یکی از خطوط مقدم جبهه که دشمن با شدت آتش بسیاری سعی در حمله و به عقب راندن نیروهای ما را داشت، در ساعاتی از شب شدت آتش دشمن به حدی بود که با توجه به امکانات و مواضع موجود، دفاع از خط، امری مشکل و طاقت فرسا می‌نمود. در این شرایط سعید را می‌دیدم که بدون خوف و هراس بر روی دژ واقع در خط راه می‌رفت و با شلیک موشک آرپی جی سعی در عقب راندن نیروهای دشمن را داشت و این در حالی بود که از هر طرف آتش انواع تیرها و خمپاره‌ها و منورها بر سر ما می‌بارید و سعید بدون توجه به این خطرات و با ایمانی راسخ و با سرعت، از این سو به آن سو می‌رفت و باچالاکی تمام پاسخ آتش دشمن را می‌داد و آنها را از حرکت باز می‌داشت. این صحنه زیبا موجب شگفتی رزمندگان حاضر در خط شده بود و همه شهامت و ایثارش را تحسین می‌کردند. •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
سنگ جدید مزار بسیار زیباست😊💚 چقدر دلم هوای زیارت مزارش را داره شادی روح بلندشان صلوات💫 •┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 ⚜رمان پوکه های طلایی⚜(آزاده جانباز محمود شریعت) موضوع=ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده ای💚ما آن شقایقیم که با داغ زنده ایم. 🔹 🔹 🔹 صبح ششم اسفند سال شصت و پنج ساعت نه، ما را بیرون آوردند و به صف کردند. از روی لیست اسم هر کس را می‌خواندند، سوار اتوبوس میشد. روی صندلی که نشستیم چشم هایمان را بستند😰. دست هایمان هم به جلو صندلی ثابت شد. اتوبوس ها از خیابان های بغداد عبور کردند. نگهبان ها به اقتضای کارشان فارسی شکسته بسته ای بلد بودند😪. یکی شان شیعه بود و با ما رفتار بهتری داشت. بچه ها از او پرسیدند که: ما را کجا میبرین؟ او هم گفت: مقصد تکریته. مهم تر این که، تازه از این به بعد معنی کتک خوردن رو میفهمین😧😓. 🔹🔹 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شلمچه مدافعان حرم کجاست؟🌹 در ۳۰ فروردین ۹۴ عملیاتی در منطقه بصر الحدید انجام شد. طی این عملیات حدود یکصد تن از رزمندگان ایرانی و افغانستانی لشکر فاطمیون در نبرد با گروه‌ تروریستی جبهه النصره و ارتش آزاد سوریه در این منطقه به شهادت رسیدند که پیکر تعدادی از شهدا ماه‌ها در اختیار دشمن تکفیری بود. •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
علت اینکه این منطقه عنوان شلمچه مدافعان حرم را به خود اختصاص داده است، این است که تعداد زیادی از رزمندگان جبهه مقاومت در اولین عملیات‌های خود در خاک سوریه در این منطقه به شهادت رسیدند که این اتفاق، واقعه شهادت جمعی از دانشجویان پیرو خط امام به فرماندهی «شهید سیدمحمدحسین علم الهدی» در منطقه شلمچه کشورمان را تداعی می‌کند که در این حادثه از بیش از 160 نفر از رزمندگان شهید شدند و تنها تعداد انگشت شماری از آن‌ها زنده ماندند. ، حسین بادپا، سیدجلال الله‌پور و روزبه هلیسایی از جمله مستشاران ایرانی بودند که به همراه جمعی از رزمندگان افغانستانی مدافع حرم لشکر فاطمیون در عملیات بصرالحریر به شهادت رسیدند. •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
نام و نام خانوادگی: محمدمهدی مالامیری تاریخ تولد: ۲۶/۳/۶۴ تاریخ شهادت: ۳۱/۱/۹۴ محل شهادت: بصری الحریر استان درعای سوریه .•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
سه دقيقه در قيامت 08.mp3
21.61M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه هشتم 📅98/09/29 ع
👌👌 👆👆👆 با بیان بسیار زیبا و رسای (استاد امینی خواه)