eitaa logo
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
1.5هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
9.2هزار ویدیو
583 فایل
✅ در این کانال مباحث مختلف و مهم پیرامون شناخت تمدن وعالَم #غرب، تفکر و فرهنگ، علوم‌انسانی، تمدن اسلامی، معارف مهدویت و تحلیل انقلاب اسلامی بر اساس فلسفۀ تاریخ و اندیشه ناب اسلامی ارائه می‌شود. @GhalbeSalimeSalman
مشاهده در ایتا
دانلود
💥 فرضيه‌هاي مي‌توانند از آزمون و عبور کنند و اثبات شوند. لذا «تجربه‌پذیری» نمي‌تواند تنهاشاخصۀ باشد. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: « تک‌شاخصه‌ای نیست، بلکه سه‌شاخصه‌ای است که اين سه شاخصه بايد در تمامي مراحل شكل‌گيري ادراك و فرآيند پيچيده آگاهي انسان حضور داشته باشد و در مجموع، هماهنگيِ اين سه شاخصه است كه مي‌تواند معيار صحّت باشد: شاخصه اول، است. بر اساس اين شاخصه، زمينه‌ها و مباني علوم بايد مستند به وحي و بر اساس اتكاء به علوم برتر الهي به دست آيد. شاخصه دوم، گذر از بستر است؛ يعني پيش‌فرض‌هاي توليد شده بايد از بستر عقلانيّت منسجم نيز عبور كند. شاخصه سوم، كارآمدي عيني و ، به‌معناي پاسخ‌گويي در_عينيت است. بنابراين، معيار صحّت، فقط پاسخ‌گويي و كارآمدي در عينيت نخواهد بود، بلكه در صورتي كه اين سه شاخصه، در تمام مراحل پيدايش علم با هم حضور داشته باشند، معرفت يا علم حاصل، معرفتي حق و ثابت و صحيح خواهد بود. به اين ترتيب نمي‌توان ادعا كرد دين در مرحله داوري دخالت نمي‌كند، البته اگر داوري فقط به آزمون‌پذيري تعريف شود، ديگر مرتبط به دين نيست؛ اما اگر مرحله داوري تنها از طريق استناد به عينيت تمام نشود و مؤلفه‌هاي ديگري همچون هماهنگي و انسجام، و نيز پيش‌فرض‌ها و مفروضاتِ حاصل از حوزه معرفت‌هاي وحياني هم، در آن دخيل گردد، بايد براي هماهنگي در عينيت يك ارائه داد. اگر معيار صحّت، مرکب از «استناد به وحي، عبور از عقلانيّت منطقي و منسجم، و آزمون‌پذيري» باشد، كه در همه مراحل به شكل تركيبي اثرگذارند، در مرحله داوري نيز مانند ارزيابي ميزان انسجام عقلانيِ نظريه يا فرضيه، بايد ميزان استناد و هماهنگي نظريه با وحي نيز ارزيابي و اثبات گردد. به عنوان مثال، رويكردهاي مختلفي در وجود دارد كه همگي به‌نسبتي آزمون‌پذيرند؛ يعني در مقامِ تجربه و آزمون، اثبات‌پذير، ابطال‌پذير يا پاسخ‌گو هستند. و در تحليل سلامت انسان‌ها متفاوت عمل مي‌كنند. توصيف اين دو رويكرد از بيماري نيز با يكديگر متفاوت هستند. در طب قديم، عواملي مانند مزاج، تراكم مزاجي، طبيعت سرد، گرم، خشك و تر مأكولات يا بحث تعادل مايعات بر اساس اخلاط اربعه، از مباحث بسيار مهمي است كه در تحليل‌هاي طب مدرن مورد استفاده نيست. بر اساس اين تحليل‌ها، بيماري بر اساس علائمي تجربه‌پذير و گاهي علائم باليني و آزمايشگاهي تشخيص داده و درمان مي‌گردد. در طب جديد، علوم ديگري تعليم مي‌گردد و پس از فرضيه‌سازي، در مقام آزمون درمان صورت مي‌گيرد. حال با فرض وجود تحليل‌هاي متفاوتِ اين دو شيوه، از "واقعيّات"، كدام‌يك صحيح هستند؟ آيا تجربه‌پذيري و يا آزمون‌پذيري در فرضيات، باب فرضيات را محدود مي‌كند؟ آيا هميشه يك فرضيه از بوته آزمون بيرون آمده و اثبات مي‌شود يا آن كه فرضيه‌هاي مختلف نيز از عهده يك آزمون بر‌مي‌آيند و ثابت مي‌شوند؟ اگر پذيرفته شود كه فرضيه‌هاي متفاوتي مي‌توانند از عهده آزمون خاصي برآيند و اثبات شدند، ديگر آزمون‌پذيري نمي تواند تنهاشاخصۀ معيار صحت باشد. به اين ترتيب، آزمون‌پذيري و حتي فراتر از آن، كارآمدي عيني نيز يكي از شاخصه‌هاي حقّانيت است، اما علاوه بر اين، شاخصه‌هاي ديگري همچون انسجام عقلاني و استناد ايماني نيز مي‌تواند وجود داشته باشد.» ☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ فرضيه‌هاي مي‌توانند از آزمون و عبور کنند و اثبات شوند. لذا «تجربه‌پذیری» نمي‌تواند تنهاشاخصۀ باشد. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: « تک‌شاخصه‌ای نیست، بلکه سه‌شاخصه‌ای است که اين سه شاخصه بايد در تمامي مراحل شكل‌گيري ادراك و فرآيند پيچيده آگاهي انسان حضور داشته باشد و در مجموع، هماهنگيِ اين سه شاخصه است كه مي‌تواند معيار صحّت باشد: شاخصه اول، است. بر اساس اين شاخصه، زمينه‌ها و مباني علوم بايد مستند به وحي و بر اساس اتكاء به علوم برتر الهي به دست آيد. شاخصه دوم، گذر از بستر است؛ يعني پيش‌فرض‌هاي توليد شده بايد از بستر عقلانيّت منسجم نيز عبور كند. شاخصه سوم، كارآمدي عيني و ، به‌معناي پاسخ‌گويي در_عينيت است. بنابراين، معيار صحّت، فقط پاسخ‌گويي و كارآمدي در عينيت نخواهد بود، بلكه در صورتي كه اين سه شاخصه، در تمام مراحل پيدايش علم با هم حضور داشته باشند، معرفت يا علم حاصل، معرفتي حق و ثابت و صحيح خواهد بود. به اين ترتيب نمي‌توان ادعا كرد دين در مرحله داوري دخالت نمي‌كند، البته اگر داوري فقط به آزمون‌پذيري تعريف شود، ديگر مرتبط به دين نيست؛ اما اگر مرحله داوري تنها از طريق استناد به عينيت تمام نشود و مؤلفه‌هاي ديگري همچون هماهنگي و انسجام، و نيز پيش‌فرض‌ها و مفروضاتِ حاصل از حوزه معرفت‌هاي وحياني هم، در آن دخيل گردد، بايد براي هماهنگي در عينيت يك ارائه داد. اگر معيار صحّت، مرکب از «استناد به وحي، عبور از عقلانيّت منطقي و منسجم، و آزمون‌پذيري» باشد، كه در همه مراحل به شكل تركيبي اثرگذارند، در مرحله داوري نيز مانند ارزيابي ميزان انسجام عقلانيِ نظريه يا فرضيه، بايد ميزان استناد و هماهنگي نظريه با وحي نيز ارزيابي و اثبات گردد. به عنوان مثال، رويكردهاي مختلفي در وجود دارد كه همگي به‌نسبتي آزمون‌پذيرند؛ يعني در مقامِ تجربه و آزمون، اثبات‌پذير، ابطال‌پذير يا پاسخ‌گو هستند. و در تحليل سلامت انسان‌ها متفاوت عمل مي‌كنند. توصيف اين دو رويكرد از بيماري نيز با يكديگر متفاوت هستند. در طب قديم، عواملي مانند مزاج، تراكم مزاجي، طبيعت سرد، گرم، خشك و تر مأكولات يا بحث تعادل مايعات بر اساس اخلاط اربعه، از مباحث بسيار مهمي است كه در تحليل‌هاي طب مدرن مورد استفاده نيست. بر اساس اين تحليل‌ها، بيماري بر اساس علائمي تجربه‌پذير و گاهي علائم باليني و آزمايشگاهي تشخيص داده و درمان مي‌گردد. در طب جديد، علوم ديگري تعليم مي‌گردد و پس از فرضيه‌سازي، در مقام آزمون درمان صورت مي‌گيرد. حال با فرض وجود تحليل‌هاي متفاوتِ اين دو شيوه، از "واقعيّات"، كدام‌يك صحيح هستند؟ آيا تجربه‌پذيري و يا آزمون‌پذيري در فرضيات، باب فرضيات را محدود مي‌كند؟ آيا هميشه يك فرضيه از بوته آزمون بيرون آمده و اثبات مي‌شود يا آن كه فرضيه‌هاي مختلف نيز از عهده يك آزمون بر‌مي‌آيند و ثابت مي‌شوند؟ اگر پذيرفته شود كه فرضيه‌هاي متفاوتي مي‌توانند از عهده آزمون خاصي برآيند و اثبات شدند، ديگر آزمون‌پذيري نمي تواند تنهاشاخصۀ معيار صحت باشد. به اين ترتيب، آزمون‌پذيري و حتي فراتر از آن، كارآمدي عيني نيز يكي از شاخصه‌هاي حقّانيت است، اما علاوه بر اين، شاخصه‌هاي ديگري همچون انسجام عقلاني و استناد ايماني نيز مي‌تواند وجود داشته باشد.» 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
31.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | آمریکاییها میگویند هیچ تضمینی نمیدهیم که توافق را مجدد نقض نکنیم 🔻 رهبر انقلاب: آمریکایی‌ها یک بار توافقها را نقض کردند و کاملاً بی‌هزینه نقض کردند. و الان هم که [به آنها] گفته میشود شما بایستی قول بدهید، تضمین بدهید که نقض نمیکنید، میگویند نه، ما نمیدهیم؛ این را الان صریح به دوستان ما و به دیپلمات‌های ما میگویند که ما تضمین نمیدهیم نکنیم؛ نمیتوانیم چنین تضمینی بدهیم. اینها این ‌جوری هستند. این است؛ این تجربه [است برای] دولت آینده، دولتمردان آینده، مردان فعّال در صحنه؛ مردان فعّال در صحنه‌ی سیاسی -ممکن است کسی جزو مسئولین دولتی هم نباشد امّا در عرصه‌ی سیاسی فعّال باشد- باید همیشه این را در نظر داشته باشند؛ این تجربه‌ی بسیار مهمّی است که ما در این دولت و همیشه -البتّه این تجربه را این دولت بیشتر داشت- پیدا کردیم و فهمیدیم. ۱۴۰۰/۵/۶ 📲دسترسی به نسخه کیفیت اصلی: Aparat.com/v/AU7m2
31.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | آمریکاییها میگویند هیچ تضمینی نمیدهیم که توافق را مجدد نقض نکنیم 🔻 رهبر انقلاب: آمریکایی‌ها یک بار توافقها را نقض کردند و کاملاً بی‌هزینه نقض کردند. و الان هم که [به آنها] گفته میشود شما بایستی قول بدهید، تضمین بدهید که نقض نمیکنید، میگویند نه، ما نمیدهیم؛ این را الان صریح به دوستان ما و به دیپلمات‌های ما میگویند که ما تضمین نمیدهیم نکنیم؛ نمیتوانیم چنین تضمینی بدهیم. اینها این ‌جوری هستند. این است؛ این تجربه [است برای] دولت آینده، دولتمردان آینده، مردان فعّال در صحنه؛ مردان فعّال در صحنه‌ی سیاسی -ممکن است کسی جزو مسئولین دولتی هم نباشد امّا در عرصه‌ی سیاسی فعّال باشد- باید همیشه این را در نظر داشته باشند؛ این تجربه‌ی بسیار مهمّی است که ما در این دولت و همیشه -البتّه این تجربه را این دولت بیشتر داشت- پیدا کردیم و فهمیدیم. ۱۴۰۰/۵/۶ 📲دسترسی به نسخه کیفیت اصلی: Aparat.com/v/AU7m2
هدایت شده از انسان‌شناسی
من به نادرستی رشتۀ حقوق را برگزیده بودم؛ خطائی که البته تا پایان آن را پی‌گرفتم! ✍️ هر کتابی خود، داستانی دارد و تاریخی! سال‌ها پیش هنگامی که دست در کار نگارش پایان‌نامۀ دورۀ کارشناسی ارشد بودم، «گرفتار» شدم؛ دریافته بودم که نظام‌ها و ساختارهای حقوقی سخت مثأثر از بنیادها هستند، بنیادهائی که در طول تاریخ، اندک اندک خود را برکشیده‌اند و روبنا را ساخته‌اند. 👤 یکی از مهم‌ترین و اثرگذارترین این بنیادها، فهم و روی‌کرد انسان به خودش، به این هستی شگفت‌انگیز، به است. آیا «انسان» وجود دارد؟ (نوع مشترکی به نام «انسان» هست؟) ما کیستیم؟ سرشت ما چیست؟ نیک یا بد؟ در آغاز چه بوده‌ایم؟ در پایان چه خواهیم بود؟ مجبوریم که چنان باشیم یا مختاریم؟ نیک‌بختی و سعادت ما در چیست؟ 💫 ما دل در گرو امامانی داریم که آنان را معصوم و هادی می‌دانیم؛ سخنانشان برای ما حجت است، تکیه‌گاه است. پس شایسته بود و هست که برای یافتن پاسخِ پرسش‌هائی به این سترگی، سَری به دریای دانش‌شان بزنیم. 📜 بازگشت و سرزدن به و جستجو در سخنان آنان، روش و شیوه‌ای می‌جست، این شد که نوشته‌ای سامان یافت تا امکان و روش رجوع به آن سخنان نورانی از سوی نویسنده روشن شود (کتابی است در دست نشر). [👈 کتاب «امکان و روش اعتماد به روایات»] 📖 از سوئی، ما در دانشگاه آموزش دیده بودیم و با آثار بزرگانی چون استاد شهید مطهری (ره) آشنا بودیم، از سَر علاقه کتب اندیشمدان حوزۀ را نیز می‌خوانیدم، تقریباً تمامی این آثار از مفهومی بنیادین در اندیشة دینی سخن می‌گفتند که «امّ المسائل» شناخت دین و انسان بود: «فطرت»، فطرت به مثابۀ هستۀ اصلی انسان، چنان توانی داشت تا روی‌کرد را سر و سامان دهد و در برابر تئوری‌های غربی و شرقی انسان‌شناختی سکولار بایستد. 👀 اما مدعیات روی‌کرد فطرت مدعیاتی بود که با روزمرۀ ما، با داده‌های ، و حتی با که بر کل تاریخ از منظر دینی حاکم بود، سازگار نمی‌نمود؛ 😕 🌪 نبود سازگاری، پژوهشگر را به این سوی می‌کشاند تا با خوانش دوباره منابع اصیل و دستِ اول، میزان قوت نظریه را بسنجد. این انگیزه‌ای بود برای آغاز تحقیقی در منابع روائی شیعه در موضوع «انسان». 🌤 اما به آرامی برای نویسنده روشن شد که پایه‌ای‌ترین معنائی که در روایات برای توضیح بنیاد هستی و سرشت انسان و به تبع، توانائی عقل و نیروهای هستی‌اش در رسیدن به سعادت و نیک‌بختی به کار برده می‌شود، واژۀ «طینت» است و دیگر واژگان و معانی به پیروی از این پایه و ای بسا برای توضیح و روشن ساختنش به کار برده می‌شود. ☀️ در ادبیات روائی شیعی، «طینت‌ها» هستند که عهده‌دار بیان چگونگی خلق انسان، کیستی و سرشت انسان هستند و «فطرت» جنبۀ کاملاً فرعی دارد؛ 💡روی‌کرد ، علی‌رغم اشکالات ابتدائی که در ذهن ایجاد می‌کند (که مشهورترین‌شان بحث جبر است) مضامین کم و بیش روشن و قابل دفاعی دارد و برخلاف روی‌کرد فطرت، می‌تواند بسیاری از پدیده‌های انسانی در تاریخ و تجربۀ زیستۀ بشری را تبیین نماید و با خوانش کلی روایات از تاریخ انبیاء، آغاز جهان و پایان آن، هم‌ساز است. 🔮 شاید به دلایل تاریخی و اجتماعی، معتقدان به «روی‌کرد فطرت»، فهمی نادرست از روایات فطرت داشته‌اند و مفاهیمی را از روایات برداشت نموده‌اند که منظور و مقصود روایات نبوده است و نه تنها با احادیث طینت، ارواح و قلوب مخالف است بلکه با مضامین روایات فطرت نیز سازگار نیست. 🙄 🚶🏻‍♂️یکی از توضیح روی‌کرد ، مشکل بودن ساخت انگاره‌ها و استعارات متناسب با مفاهیمش است... نظریۀ فطرت غالباً از انسان به مثابۀ «دانه» استفاده کرده است؛ انسان چون دانۀ یک گیاه، در خود «استعداد» رسیدن به یک وجود کامل را دارا است و تنها کافی است تا از این دانه مراقبت شود تا به کمال خود برسد، و الا انحرافات، عارضی هستند ... اما استعاره ساختن برای طینت‌ها مشکل است؛ شاید یکی از انگاره‌های ممکن، انگارۀ انسان به مثابۀ «مسافر» باشد. 📚 بخش‌هایی منتخب از کتاب «انسان‌شناسی روائی: طینت یا فطرت» (در دست انتشار) ✍️ به قلم دکتر عطاءالله بیگدلی @Elm_Tamadon