🔰 مسئولیت
📝#عین_صاد
📚 #نامه_های_بلوغ
#⃣#مسئولیت #مسئولیت_و_سازندگی
☑️ |اینستاگرام| |تلگرام| |کستباکس|
|آپارات| |بله|
•═══••@Einsad••═══•
🔰 زندگینامه استاد #علی_صفایی_حائری
🔹 مرحوم استاد شیخ على صفایى حائرى معروف به #عین_صاد اندیشمندى فرهیخته و نویسندهاى توانا و دردآشنا و عارفى سالک، فرزند مرحوم حاج شیخ #عباس_صفایى_حائرى و نوهى شیخ محمد على صفایى حائرى در شهر مقدس #قم، در سال ۱۳۳۰ دیده به جهان گشود. در سنّ ۱۳سالگى شروع به تحصیل علوم دینى و حوزوى نمود. دروس سطح #حوزه را در مدت کوتاهى حدود ۳ سال و خوردهاى به اتمام رسانید. به نقل از خود استاد، عمدهترین و بزرگترین آموزگار ایشان در این قسمت، مرحوم پدرشان بودند که از ایشان بهرهها بردند و استفادهها کردند.
🔹 عباس صفایی حائری(پدر مرحوم استاد)
در مورد ایشان چنین مىگفت:« هر چه دارم از اوست. تمامى سوز تشیع و ولایت اهل بیت عصمت و طهارت را از ایشان دارم. در عظمت نگاه ایشان حقارت دنیا را مىدیدم. هم اوست که برایم درسى بوده تا در تنهایى به تولدى و تولیدى برسم؛ و «نداریم و تکلیفى نیست» را به «نداریم و باید بسازیم و کارى کنیم»، راه بدهم. و همین اعتقاد، مرا بر آن داشته تا به #تربیت و #سازندگى فکر کنم و #مسئولیت هر آن چه هست را خود به عهده گیرم و به انتقاد نپردازم. و همین است که کار اساسى خود را یکى دگرگون کردن تلقى تودهها از خود و دیگرى به دست آوردن مهرههاى کارساز مىدانم».
و باز در مورد ایشان مىگفت: «در یکى از روزها که با هم به سمت شیخان مىآمدیم؛ ایستاد و گفت: بابا! کسى که در مقام اطاعت باشد. در همین #دنیا هم از تهمتها آزاد مىشود و همانها که متهمش مىکردند «اَلآنَ حَصْحَصَ الْحَقّ» مىگویند. بعد این جمله را گفت که تمام وجودم را گرفت؛ در حالى که چشمهایش از اشک پر شده بود. خندید که: بابا! مردم زیادند و پر توقع و #خدا یکى است و سریع الرضا. پس تو او را راضى کن، دیگران چیزى نیستند و سپس این آیه را خواند: «ءَ اَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ اَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهّارُ.»(یوسف، 39.)
🔹 تسلط بر ادبیات معاصر
همزمان با شروع دروس حوزوى به مطالعهى سریع و دقیق و وسیع ادبیات معاصر و داستان نویسان ایرانى روى آورد:
«شاید سیزده ساله بودم که داستانهاى #صادق_هدایت را تمام کردم. داستانهایى که درد و رنج انسان را مشخص مىساخت و پوچى و بنبست او را نشان مىداد».
پس از آشنایى با ادبیات کودکان در سطح مجلههاى کودک آن روزگار و دستیابى به ادبیات نوجوان در سطح وسیع، حدود سن چهارده سالگى بود که به تاریخ ادبیات ایران و عرب و ژاپن و چین و یونان و اسپانیا و آفریقا و آمریکاى لاتین و کشورهاى غربى روى آورد و با نمونههایى از شاهکارهاى ادبى در هر دوره آشنا گشت.
در همین دوره بود که با حرفهاى #فرانتس_کافکا و صادق هدایت و تحلیلهاى پوچگراى غربى و آمریکاى لاتینى و طرحهاى نواگزیستانسیالیستى و مارکسیستى و تلفیقى از این همه آشنا شد و اینها را از زبان ادبیات مىشنید و جواب مىگفت.
مطالعهى این همه و بیش از #دویست_هزار صفحه ادبیات، آن هم در مدت زمان کوتاهى، بیشتر از آن جهت برایش ضرورى بود که احساس مىکرد دانشمندان و ادیبان شرق و غرب، ذهن انسان گرفتار جنگ و سرگشتهى ماشین و سرعت را، با ادبیات تغذیه مىکنند.
🔹 اولین تالیف
از آن جا که تربیت را مهمترین نیاز و زیربنایىترین حرکت هر انسان و جامعهاى مىدید و مباحث تربیتى را از ابتدایىترین و مقدمترین مباحث بر مباحث دیگر مىدانست، با #مسئولیت_و_سازندگى آغاز کرد و اولین نوشته و کتاب خود را تحت همین عنوان در حدود سن بیست سالگى(پیش از انقلاب) به رشتهى تحریر درآورد.
🔹 حضور در جبهه
در بهمن ماه سال 62 عازم جبهههاى جنگ شد که از اوائل بلوغ این کشش و این عشق و احساس به مرگ و شهادت را در خود احساس مىکرد و این عشق و احساس ریشه در تنگى دنیا و حالتهایى داشت که از پدر خویش نسبت به مرگ مشاهده مىکرد.
بارها شنیده بودیم که مىگفت:
«مَثَل من مَثَل مسافرى است که حتى بار و ساکش را زمین نگذاشته و هر لحظه آمادهى رفتن و حرکت است».
🔹 روح بی قرار و شیدای او در سحرگاه روز سه شنبه بیست و دوم تیر ماه ۱۳۷۸ در حالی كه طبق عادت همیشگی عازم زیارت مرقد مطهر حضرت ثامن الائمه(ع) بود، در سانحه تصادف از عالم خاکی رحلت نمود.
و پیكر آن فقید سعید در جوار قبر فرزند شهیدش #محمد_صفایی_حائری به خاک سپرده شد.
#⃣ #زندگینامه #متن
•═══••@Einsad••═══•
🔰 با درکِ تنهایی و ضرورتِ حادثه...
❞ عینصاد
📚 #مسئولیت_و_سازندگی
#️⃣ #جمله_کوتاه
📢 |اینستاگرام| |تلگرام| |کست باکس|
|آپارات| |بله| |توییتر|
╭✤ @Einsad ✤╮
💠 روحيّهها (قسمت هفتم)
#انواع_روحیه_ها 👤: پوچ و خسته و دلزده
🔹درباره پوچی:
آنها که در خود و در زندگانی خویش، برای این سرمایهها مصرفهایی تراشیدهاند و برای این استعدادها چاهی کندهاند، راحت و خوشحال خواهند بود.
اما آنها که به این مصرفها قانع نشدهاند و این تلاوت تکرار را نخواستهاند و سرمایههای خویش را بیشتر از این محدوده یافتهاند، ناچار بیمصرف بودن و پوچ بودن و
🔹عوامل پوچی:
1⃣ آنها که نان ندارند، میتوانند برای نان و رفاه زنده باشند و به این خاطر مبارزه کنند و جان بدهند؛ اما آنها که همه چیز را دارند، دیگر برایه زنده باشند؟
آنها که همه چیز را بدست آوردهاند و به رفاه رسیدهاند، همراه رفاه بیمصرف میشوند و بیهوده؛ و عامل این پوچی، رسیدن به بنبستها و بدست آوردن آرزوهای همیشگی است...
2⃣ کسانی که آرزوهای بلندی را در دل کاشتهاند و مقصدهای وسیعی را در نظر گرفتهاند... اما دستشان کوتاه است و نردبانشان شکسته و پایشان در گل، اینها هم احساس پوچی و بیمصرف بودن را خواهند داشت... و با شکستها به پوچی خواهند رسید.
اینها برای چیزی زنده بودهاند که امکانِ یافتنش را نداشتهاند... و با رسیدن به یأس و شکست، پوچی را یافتهاند...
🔹روش درگیری و سازندگی:
هنگامی که پوچی از انگیزههای گوناگونی برخوردار است و تحت تأثیر محیطها و شرایط و روحیههای گوناگون قرار دارد، باید برای برخورد با آن و درمان آن از وسیلههای گوناگونی استفاده کرد:
1⃣ آنها که به بنبست رسیدهاند و بیمصرف شدهاند، باید از بنبستها بیرونشان کشید و با نشان دادن استعدادها آنها را به هدفهایی بالاتر از رفاه و تکامل و آزادی و عدالت رسانید و راههای دراز و سفرهای عظیم را نشانشان داد.
2⃣ و آنها که شکست خوردهاند و دور از هدفها خود را باختهاند و پوچی را شناختهاند باید آنها را با پاهای عظیم انسان که حتی در هنگامهی عجر شکوفاتر میشود و در زمینهی شکست بارورتر میگردد آشنا نمود و یا به آنها هدفهایی را نشان داد که انسان با شروعش رسیده و در کام اولش برده است و در هر حال، باختی برایش نبوده و شکستی در راهش نیامده است.
3⃣ و آنها که بیشخصیت و مقلد و اسیر شدهاند و فقط به پوچی دهان باز کردهاند، باید از اسارت شهرت آزادشان کرد و به شخصیت رساندشان.
و باید دستشان را باز کرد و علامت دروغشان را نشانشان داد و دُمخروسشان را در دستشان گذاشت.
برای مطالعه بیشتر در مورد روشها به کتاب مسئولیت و سازندگی مراجعه کنید.
#مسئولیت_و_سازندگی | ص ۲۶۳ الی ۲۶۸
↶ روحیهی بعدی: روحیهی لیز و دنیازده
📝 استاد علے صفایے حائرے
#⃣ #متن #روحیه
╭✤ @Einsad ✤╮