شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت819 گذر از طوفان✨ شعله بخاری رو زیادش کردم دراز کشیدم پتو رو رو
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت820
گذر از طوفان✨
سشوار رو روشن کردم قبل از اینکه به موهام نزدیکش کنم ناز بانو داخل اومد وطلبکار گفت
_خاموش کن اینو حرف دارم
سشوار رو خاموش کردم و جلوی آینه گذاشتم
_بفرما
_فردا میخوای بری مدرسه ؟
_بله چطور مگه؟
_مگه بعد از تموم شدن امتحان ها چند روز تعطیل نمیکنن
_نه چرا تعطیل کنن؟
_پس چرا ناهید تعطیله؟میخوای به بهانه مدرسه رفتن کجا بری؟
خدایا این همه آدم توی دنیاته چرا این شده زن بابای من
_ناهید دانشگاه میره مدرسه که نمیره بعدشم بخوام جایی برم به بابام میگم نه تو
_مگه میشه روز بعد آخرین امتحان بگن بیاید مدرسه،چند روزی میخوام با خواهرم و خانم های مسجدشون برم مشهد نرو مدرسه مواظب نیلو و بابات باش نرگس هم اگر بغلی نبود جاش میذاشتم
ابرو هام رو بالا انداختم
_میخوای بری مشهد نیلو رو نبری؟
_آره نذر کردم نیلو رو ببرم که نه میشه برم زیارت نه خرید هر وقت حاجی خوب شد همراهم بود نیلو رو هم میبرم
پوزخندی زدم و گفتم
_هفته پیش کی بود سر وصدا راه انداخته بود پول نداریم الان برای خرید مشهد پول هست؟
ابروهاشو توی هم کشید و گفت
_این فضولی ها به تو نیومده خانواده م که نمرده ن بهم قرض دادن
ناخواست خنده م گرفت و چند باری زیر لب گفتم
_عجب عجب
گلوم رو صاف کردم
_اولا من از خدامه مدرسه مون یک هفته تعطیل بشه خستگی این چند وقت امتحانا از تنم بیرون بره ولی تعطیل نیست بعدشم بجز مدرسه من سر کارم نهایتش بتونم شبها مواظب نیلو باشم یا باخودت ببرش یا یه فکر دیگه ای بکن
با اخم گفت
_خب یه هفته سر کار نرو
نگاه چپ چپی بهش انداختم
_اون وقت تو میخوای داروهای بابام رو بخری؟ یا قسط هارو پس بدی ؟یا برای خونه خرید کنی ؟یا خانواده محترمت همه رو حساب میکنن و این ماه به مشکل بر نمیخوریم
از جوابی که شنید حرصش گرفت و با عصبانیت گفت
_من اصلا چرا با تو حرف میزنم به خود حاجی میگم یه فکری بکنه
بی توجه به حرفش سشوار روشن کردم و مشغول خشک کردن موهام شدم
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام کشتی امن نجات نوکرها
سلام ای تو حیات و ممات نوکرها
سلام شاه دو عالم، سلام اربابم
سلام بر تو شد از واجبات نوکرها
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت820 گذر از طوفان✨ سشوار رو روشن کردم قبل از اینکه به موهام نزدی
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت821
گذر از طوفان✨
در اتاق بایگانی رو باز کردم پشت سر پریسا داخل رفتم خواستم در رو ببندم که عمو کریم با روزنامه و شیشه پاک کن توی چهار چوب در ظاهر شد
_سلام
هر دوتا باهم جواب دادیم از جلوی در کنار رفتم داخل اومد
_خانم خادمی گفتن اتاق یه ماهیه گرد گیری نشده
برید داخل سالن بشینید کارم تموم بشه میگم برگردید
پریسا انگشتش رو روی میز کشید و گفت
_چه خاکی هم جمع شده ،عمو خوب شد زود اومدید اگر مینشستیم روی صندلی ها سرتا پا خاکی میشیدم
از اتاق بیرون رفتیم روی مبل های گوشه سالن نشستیم خانم خادمی سینی به دست سمتمون اومد
_تا کار عمو کریم تموم میشه یه چایی و شیرینی بخورید
لبخندی زدم
_ممنون ولی فعلا نهار نخوردیم بعدش چایی میخوریم
_برای نهار امروز ماکارونی درست کردم دیدم زیاده آوردم شرکت گفتم شاید بچه ها بخورن الان میرم براتون گرم میکنم میارم
پریسا کیفش رو روی پاش گذاشت و سریع گفت
_دستتون درد نکنه زحمت نیفتید ساندویچ از خونه برای نهار آوردیم
کیفش رو باز کرد دوتا ساندویچ با چند لقمه بسته بندی شده رو بیرون آورد و نشون خانم خادمی داد
_بفرمایید
لبخندی زد
_نوش جانتون مادر چند دقیقه پیش نهار خوردم،پس چایی رو ببرم برای خانم شفقت و خوشنام بعد از نهار براتون میارم
هر دوتا لبخند زدیم وتشکر کردیم
ساندویچی که پریسا برام آورده بود رو باز کردم
شروع به خوردن کردم با صدای بسته شدن در شرکت نگاه هر دوتامون سمت در رفت طاها وطاهر سمت بعد از سلام وخسته نباشید گفتن به کارمندا سمت اتاق مدیریت اومدن بخاطر حضورمون داخل سالن جا خوردن لقمه ای که داخل دهنم بود رو قورت دادم به محض نزدیک شدنشون هردو تا از روی مبل بلند شدیم سلام کردیم دوتا برادر جوابمون دادن طاهر گفت
_رسیدن بخیر، چرا اینجا نشستید؟
پریسا گلوش رو صاف کرد
_ممنون ،عمو کریم گفتن داخل سالن باشیم اتاق رو گرد گیری کنن
باتعجب رو به طاها گفت
_یه ماه اتاق بایگانی نظافت نشده؟مگه کلید یدک پیش خودت نیست؟
_کلید بود ولی گفتیم تا برگشت خانم نیکجو و خجسته کسی داخل اتاق نره بهتره
پریسا پلاستیکی که لقمه ها داخلش بود رو برداشت و بازش کرد و تعارف کرد
هر دوتا از لقمه ها برداشتن و تشکر کردن سمت اتاق مدیریت رفتن چند دقیقه ای نگذشته بود که در اتاق مدیریت باز شد طیب و طاهر بیرون اومدن طیب بعد از از سلام احوال پرسی خواست که داخل اتاق بریم
پریسا ساندویچ رو داخل پلاستیک گذاشت و کنار گوشم گفت
_چه نهاری خوردیم باید صبر میکردیم بریم داخل اتاق بعد بخوریم تو برو ببین طیب چی میخواد بگه منم ساندویچ هارو جمع کنم میام
_باشه
طاهر سمت آبدارخونه رفت پشت سر طیب داخل اتاق مدیریت رفتم
چند تا پرونده از روی میز برداشت اشاره کرد جلو تر برم شروع به توضیح دادن کرد
_میتونید تا سه روز دیگه این پرونده هارو کامل کنید و تحویل بدید؟
پوشه هارو ازش گرفتم نگاهی بهشون انداختم
_نمیدونم صبرکنید خانم خجسته بیاد ببینم نظرشون چیه چون یه قسمت از کار ثبتشون باید انجام بدن
سرش رو تکون داد و باشه ای گفت
_بفرمایید بشینید تا خانم خجسته میاد
_ممنون راحتم
طاها از اتاقی که درش داخل اتاق مدیریت بود بیرون اومد لبخندی زد و جلو اومد
_حالت خوبه؟
سرم رو پایین انداختم و آروم گفتم
_بله
_برای دو هفته دیگه نوبت دکتر برات گرفتم میریم پیش فوق تخصصی که معرفیش کردن
_ممنون ولی فعلا از داروهای قبلیم میخورم شاید دیگه دکترلازم نباشه
طیب با صدای پایینی گفت
_این خانم دکتر خیلی تعریف از کارش میکنن یه بار برید ببینیم وضع معده تون بهتر میشه
بازم طیب رو در جریان گذاشته با اینکه ازش خجالت میکشم ولی بودنش و مواظبت و حرف هاش به طاها حس خوبیه بهم میده
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حمایت قاطع اژهای از طرح نور «فراجا»
🔰اژهای: اگر پلیس به کسی تذکر داد و او تمرد کرد یا به پلیس تعرض کرد با متخلف طبق قانون برخورد میکنیم.
🔻هرجا اشکال و ایرادی بود آن را رفع میکنیم.
📣📣موج تشکر از آقای اژه ای برای حمایت از نیروی انتظامی و درخواست محاکمه علنی لیدرهای اصلی اختلاسگران عفاف و حجاب
📲شماره تماس آقای اژه ای
09122263000
😍رسول خدا می فرمایند: اگر کسی را در کار خیر راهنمایی کردی ، در همان کار شریکی 👏👏
در تمام گروه ها ارسال کنید تا در اجر و پاداش عظیمش شریک باشید
#نشر_طوفانی 🌪
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت821 گذر از طوفان✨ در اتاق بایگانی رو باز کردم پشت سر پریسا داخل
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت822
گذر از طوفان✨
پوشه های رو روی میز گذاشتم پریسا پنجره پشت سرش رو بست
_خوب شد عمو کریم دستمال کشید چقد خاک روی وسایل جمع شده بود
_اره بخاری هم روشن نبود دستش درد نکنه بخاری رو هم روشن کرده
_اولش اتاق سرد بود ولی الان خوبه
دو پوشه رو روی میز پریسا گذاشتم برگشتم سمت میز خودم
_پریسا کارهای مربوط به دو پرونده رو انجام بده منم این یکی ها رو انجام میدم بعد جابجاشون میکنیم
سرش رو تکون داد
_باشه فکر خوبیه
سیستم رو روشن کردم و مشغول کار شدم
آخرای کار پرونده اول پریسا صدام زد
گزینه ثبت رو زدم و سرم رو بلند کردم
_جانم؟
_خوابم گرفته برم چایی بیارم بخورم برات بیارم؟
گشو رو کشیدم
_دوتا نسکافه داریم آب جوش بیار
_چشم
از اتاق بیرون رفت ،پرونده بعدی رو باز کردم شروع به ثبت کردن کردم بعد از چند دقیقه پریسا سینی بدست برگشت
نگاهی به محتویات روی سینی انداختم و گفتم
_این شکلات و بیسکویت هارو از کجا آوردی؟
سمت میز اومد نسکافه هارو برداشت
_داشتم آب جوش میرختم داخل استکان هامون جناب آقای فروغی اومد داخل آبدار خونه اینا به یه سینی که این مخلفات روش چیده شده بود اشاره کرد گفت گفتم خانم خادمی به پایی بیاره براتون تشکر کردم گفتم چند تا کافی قبول نکرد گفت همه شو ببر
_کدومشون؟طیب؟
_نه بابا، طاها
عه من چقد حواس پرتم از اینام داخل خریدهای خونه بود ،تعجبه چطور خودش نیاورده
احتمالا برای همه خریدن وگرنه برای بقیه سوال پیش میاد چرا فقط برای ما خریده
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
عزیزان برای #بدهی۱۵میلیونی هنوز #پنج میلیون و صدوهجده هزار تومن جمع شده از #پنج هزار تا #ده یا #بیست هزار
یا علی بگید به نیت اهل بیت و شهدا واریز بزنید بدهی این خانواده رو پرداخت کنیم
مطمئن باشید برکتش به زندگیتون برمیگرده
بزنید روی شماره کارت کپی میشه
گروه جهادیحضرتمادر
5892107046105584اگر برای شماره گروه جهادی حضرت مادر واریز نشد به این کارت واریز بزنید محمدی 5894631547765255 دوستان رسید رو برای ادمین بفرستید مبالغ با کمک دیگه قاطی نشه @Karbala15 اجرتون با حضرت زهرا(س) https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c
سلام کشتی امن نجات نوکرها
سلام ای تو حیات و ممات نوکرها
سلام شاه دو عالم، سلام اربابم
سلام بر تو شد از واجبات نوکرها
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
عزیزان برای #بدهی۱۵میلیونی هنوز #پنج میلیون و صدوهجده هزار تومن جمع شده از #پنج هزار تا #ده یا #بیست هزار
یا علی بگید به نیت اهل بیت و شهدا واریز بزنید بدهی این خانواده رو پرداخت کنیم
مطمئن باشید برکتش به زندگیتون برمیگرده
بزنید روی شماره کارت کپی میشه
گروه جهادیحضرتمادر
5892107046105584اگر برای شماره گروه جهادی حضرت مادر واریز نشد به این کارت واریز بزنید محمدی 5894631547765255 دوستان رسید رو برای ادمین بفرستید مبالغ با کمک دیگه قاطی نشه @Karbala15 اجرتون با حضرت زهرا(س) https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت822 گذر از طوفان✨ پوشه های رو روی میز گذاشتم پریسا پنجره پشت سرش
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت823
گذر از طوفان✨
استکانم رو روی میز گذاشتم پریسا یه شکلات برداشت
_نمیخوری ؟
_نه فعلا
_پرونده های که کارهای من فقط مونده رو بیا بخون امروز تمومش کنیم
_چه عجله ایه ،طیب که گفت تا چند روز وقت هست
_فردا لیست خرید های این یکماه باید ثبت و بایگانی کنیم امروز تموم بشن بهتره
_اها باشه
پرونده ها رو برداشتم روی میز پریسا گذاشتم
صندلیم رو سمت میز پریسا کشیدم
قبل از اینکه بشینم صدای گوشیم بلند شد
دستم رو دراز کردم گوشی رو از روی میز برداشتم
_پریسا شروع کن ببینم خونه چکار دارن بعدش برات متن رو میخونم
تماس رو وصل کردم
_الو
_سلام آجی کی برمیگردی؟
_سلام عزیزم دوساعت دیگه
_بستنی زمستونی برام خریدی؟
_نه برگردم میخرم
_یه پفیلا هم میاری؟
_آره عزیزم
آجی عمه کارت داره
_گوشی بهش بده
از نیلو خداحافظی کردم صدای عمه پخش شد
_ترانه جان؟
_جانم عمه
_میتونی سس کچاپ بخری؟
_باشه چشم اگر چیز دیگه ای لازمه بود پیام بفرستید بخرم
_دستت دردنکنه فعلا خداحافظ
_خدا نگهدار
پریسا سرش رو بلند کرد
_امتحانا تموم شد دعوت بازی های ناز بانو شروع شده
خنده صدا داری کردم
_فعلا راهی مشهده برگرده حتما شروع میشه بهانه هم هست دیگه
با تعجب گفت
_مشهد !باکی میره؟دکتر اجازه داده حاجی بره؟
_بابا که فعلا نمیشه مسافت های طولانی بره
با خواهراش میره دیشب اومد گفت تعطیل شدید گفتم نه اولش باور نکرد بعدش گفت یه هفته مدرسه نرو
_منم قبول نکردم دیگه عمه گفت خودم میمونم پیشتون
_عه چرا مدرسه نری؟
_مواظب بابا و نیلو باشم
یهوی صداش بلند شد
_نیلو نمیبره؟
_نه بابا تازه اگر نرگس بهم وابسته بود اونم جا میذاشت
_وای ترانه وای این دیگه کیه
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫