eitaa logo
🌱🔑📚کلیدبهشت📚🔑🌱
50 دنبال‌کننده
11هزار عکس
8.8هزار ویدیو
95 فایل
بسم‌رب‌المهدی 💌 جذاب ترین 👌😍 📻 صوت های سخنرانی 📱 استوری 🎙️ مداحی 🖼️ عکس نوشته 📚مطالب ناب با محوریت مذهبی_اجتماعی 🥀🌱🥀 کپی مطالب با هدیه ذکر "صلوات" به "امام عصر (عج)" مجاز میباشد🥀🥀
مشاهده در ایتا
دانلود
بی‌توجهی بزرگترین ارتباط‌ها را به مرور از بین می برد،اینگونه نیست که او شما را رها کند، او شما را بی‌نهایت دوست می‌دارد و از بی‌توجهی شما خسته نمی‌شود، بلکه این خاصیت غفلت است که ارتباط‌ها را قطع می‌کند و اعتمادهای قوی را از دست می‌دهد و این حقیقتِ حضور شما می شود، خودتان این را می‌سازید،رابطه‌های عمیق با او نه‌تنها.. یک‌طرفه می‌شود، بلکه راه‌های شنیدن صدا و دیدن‌ش را هم برخود می‌بندید .. این شما هستید به انجام تکالیفِ مهم ،بی توجه می شوید و هدف‌ها را فراموش می‌کنید،این ها مقدمات کنار گذاشته شدن علاقه ای می شود که به جزییات حضور شما هم توجه داشته و هنوز هم دارد ولی در قلب ما دیگر جایی ندارد .. زمان
. چند محرم و رمضان و غدیر و واقعه‌های مهم‌بایدبگذرد‌تابدانیم تراژدی‌شان تکراری نیست،بلکه‌همان‌ماهستیم‌در صحنه‌های دیگر که اگر حواسِ‌ مان نباشد باز آفرین همان‌هاخواهیم‌شد،این‌نقص‌هاوعیب‌ها هستند،که‌باز آفرین‌امروزی‌حادثه‌های‌تلخ قدیم می‌شـوند،چـون در علت‌آن پدیـده‌ها، اشتراک روحی و رفتاری‌پیدا می شود .. مراقب باشیم ، کوتاهی ما ،نقش‌آفرین ایجاد یک عاشورای جدید نشود .. .
تا حالا بار ها پیش اومده خودت همراه با یه آه و حسرت و غمی گفتی : عمرم رو از دست دادم و هیچ چیزی کسب نکردم و به رشد بقیه هم غبطه خوردی .. اینجاست که میای و تصمیم میگیری دوباره شروع کنی و همون آه و اشک، حس جبران کردن و حرکت کردنی رو توی وجودت می‌سازه، همین‌که وقت عمل می رسهه دوباره میگی بزار عصری ، بزار فردا ‌.. دوباره خیلی زیبا توی مسیر انجام ندادن می‌افتی ..
تا به حال عاشق نشده‌ایم که بدانیم حال عاشق چگونه است .. ! همیشه دوست دارد با تلاش‌های‌ش لبخند را در چهره‌ای محبوب‌ او ببیند، خودش را بدون معشوق که می‌ببیند، گویی لحظه‌های عذاب اوست، فشار عجیب ضربان های تند و سنگین قلب ، صدای نفس های‌ش را هم متفاوت می‌کند .. هوای گرفته‌ی ابریِ او ، دلتنگ باران چشم‌ها می‌شوند تا قلب با فریاد دوری‌اش ، به وسعت تمام نگاه‌ش گریه کند،چه زیباست این هق هق تپش ها، هر کدام دانه‌ی تسبیح نخ نگاهی شده که به عطر حضورش گره خورده است .. کاش بدانیم دوریِ از او چه فشاری به قلب می آورد ، آن طنینِ نسیم نوازشی از اشک بر گونه‌های صورت، خوفِ دوریِ از او نمایش می‌دهد، چه قدر چهره از این اشک ها زیباتر می شود تا برای چشم های‌ش همیشه آشنا باشد .. این ها همه،بی رحمی‌های‌دنیا را شکست می‌دهد، او با لمسِ غم و اشک ، در آغوش‌ش آرام می شود .. میان تاریک شدن های مسیر و کمی آن ایوان روبه‌روی‌شبستان عشق که تاریک می‌شود ترس حاکم می‌شود این اضطرابِ دوری دیگر در چشم‌های‌ش غریبه شدن ، صدای‌ش را زندانیِ دنیا میکند،چه قدر حال عاشق خریدنی است .. این ها همه تفسیر منِ پنهان عمیقی است که نیمه‌شب ها، سجاده‌اش را گم می‌کند .. حال زیبای کسی است که وقت سحر از قافله‌ی سحرخیزان جا مانده است .. شاید بار ها در میان حرم ، وقتِ وداع، تازه فهمیده که گم کرده‌ای خویش را نیافته ، بارها تا باب القبله رفته و باز، برگشته تا بار دیگر حس غریب درونِ خویش را،که گویی تازه کمی پیدا شده‌را با اشک وداع آشنا کند ، شاید از این سرگشتگی کمی آرام بگیرد، و با همین غم ،راه را ادامه دهد .. حال عاشق از بیرون هم بسیار دیدنی است .. چشم‌های‌ش امواج پرتلاطم محبت و گرمای عجیب حضور معشوق را میان خود را به قلب های سرد دیگران منتقل می کند .. شاید دوست داری ساعت ها به آن خیره شوی .. _با‌اشک‌های‌بی‌رحم‌نوشته‌شد‌تا‌کمی‌ با‌گریه‌زخم‌بسازد،‌شایدحال‌صید‌ راکمی التیام دهد ..
همه چیز به کشمکش های درونی، تلاطمِ سلول‌های قلب و روح و درهم تنیدگیِ آن‌ها وابسته است.. تا از عمقِ ژرف انگیز درون به متنِ بیرون رفت و آمد نداشته باشی و با قوه‌ی خیال و وهم و فکر، حال قوی درونی ات‌ را از متنِ بیرون نسازی، باور ها آبیاری نمی شوند .. پس شما چگونه زیارت عاشورا می‌خوانید .. ؟ چگونه از شعورِ حقیقیِ متن آسمانی آن شور و تلاطم و هیجان و جوشش و حرکت و انقلاب می سازید .. ؟ چگونه متن ها را در میان خویش لمس می کنید .. ؟ تا واژه ها به عمل عمیق و آغوشِ طولانیِ روح نرسد ، فصل رویش، اتفاق افتادنش محال است ..
محرم یک سفر به لایه های عمیق حزن است که احتیاج به آذوقه ای به نام اشکِ جریان ساز و مکتب ساز دارد ، اشک تحول آفرین ، اشکی که تو را برای ادامه ی مسیر همراهی می کند .. از کیفیت اشک هایت اطلاع داری .. !؟
زمین تازه معنای حضور شب را کشف کرد، بعد از ماجرای آن اشکِ در نخلستان‌ها و چاه ، از امشب گویا قرار است زیبایی‌ تاریکیِ شب برای‌ش بوی عطر خال سیاهِ گونه‌ی نگاهِ امام را بگیرد،حسین معنای کلماتِ هستی را برای ما تفسیر کرد ، آری لحن موسیقیِ حضور او یک درهم تنیدگی با روح خلقت دارد که شاید شب‌ یکی از آن حضور هاست که در کربلا،برای‌وصال باید آن‌ راکشف کرد .. عالم با حسین معنای خودش را ، علت خلق‌ش را کشف کرد.. همه در مدار عشقِ حسین ..
امشب در یک تلاقیِ نانوشته چشم‌های بانو رقیه(س) به چشم‌های عمو عباس(ع) گره می‌خورد .. دخترِ سه ساله حس کنجکاوی اش، تلاطمی غریب به تپش های‌‌قلب‌ش می اندازد.. نزد عمو می‌رود .. هر دو چشم حرف‌ها دارند، لحنِ نگاهِ¹ عمو، نقاشیِ مشکی پر از آب شده و نگاهِ رقیه(س) خیره در تفسیر آن چشمها شده.. غمی آرامی ، ملایم گونه ، صورتِ بانوی سه ساله را نوازش می کند .. دخترانه با بغض میخواهد غم را برای آسمانِ ابریِ چشم‌های عباس(ع) تعبیر کند ؛ با صدای حزین می گوید عمو؛ ان الله معنا .. نمیدانم ، در حیرتم چرا ² رقیه(س) این مصرعِ آیاتِ خدا را خواند .. ؟ نمی‌دانم عمو از این طنین محزونِ در صدای بانوی سه ساله چه تأویلی داشت .. فقط فهمیدم مشکِ چشم هاش روی دستانِ رقیه(س) باز شد .. رقیه دست هایش را گلیمِ زیر آن اشک ها قرار داد و آن را به صورت و چشم‌هایش کشید .. ¹؛ نگاه‌ِ‌عباس، تفسیر حضور ماه در آسمانِ شب‌های است .. شاید هر شب نگاهِ‌عباس تفسیری داشته باشد .. ²؛ چه قدر حرف دارد ..
همان طور که بخشِ عظیمی از حادثه‌ی کربلا و شهادت امام را مومنین بی تفاوت¹ رقم زدند ، همان‌قدر هم‌دراستمرار غیبت امام نقش اساسی دارند .. ¹؛بی تفاوت به
‌ مثل کتاب‌هایی که می‌خوانید و زیر متن‌ها و جملات مهم خط می‌کشید و برخی صفحات را حاشیه نویسی می‌کنید ، باید با حس‌ها و باورها و اشک ها و شب‌های‌تان هم چنین باشید .. برگردید و خودتان را بررسی کنید که در محرم های قبل زیر کدام باورتان و متن حضورتان خط‌ کشیده‌اید..؟ برای کدام‌ شب‌های‌ش حاشیه‌ نوشته‌اید ..؟ کدام‌حال‌تان،کدام‌روضه‌رابرجسته کرده‌اید..؟ آیا از قدیمی های خودتان خبر دارید..؟ آن حاشیه ها و خط ها هنوز هست با خاک گرفته و کم رنگ شده است ..؟ محرم امسال را چگونه ..؟ بعد از چند شب هنوز وارد سرزمین غم های حسین شده ای .. ؟ ‌
من پر از ابهاماتِ پیچیده شده بودم، هر کسی هم مفسر حال‌م نمی شد، میان لایه‌های تاریک خویش حبس شده بودم .. تو آمدی به سراغم و مرا با نگاهِ پدرانه‌ات به آغوش گرفتی .. من که در شبستان های خیابان‌های شهر خودم گم شده بودم .. این توی که با محرم و اشک من رو احیاء کردی..، این تو بودی که آمدی و مرا میهمان قلب خویش کردی تا کنار محبت‌ت به فرزندان‌ت ، من هم محبوب قلب تو باشم ، تو مرا مثل علی‌هایت نوازش کردی .. اشک هایم را طوطیای چشم هایت را کردی .. مرا میان چشم هایت جایگاه دادی .. ای مخاطب همیشگی تمام اشک هایم ، ای که هر اشکِ من زینتِ اشک های توست .. ممنونم حسین .. تویی که عاشق ترینی ..
سلام بر غم‌های انسان سازی که برایم همان مدرسه‌ی‌ تربیت‌ دل‌های شیداست .. غم هایی که برای رها شدن در آغوش چشم‌های‌ش آفریده شدند .. من این غم و اندوه را دوست دارم، چون سختی های‌ شنیدنِ رنج‌های‌ش،قلب‌راحیات‌می‌دهد و این حیات ، حضور او در قلب است‌که‌مراشیرین‌نشان‌می‌دهد، شایدتپش‌ها از درد ها سنگین شود اما انگیزه‌ها‌خالص‌می‌شود و این زدودن دود‌های سیاه ، روشنایی چشم های اوست ..
. روزی باید چراغِ روشن وابستگی را خاموش کنی و بخشی از شهر وجود را متروکه رها کنی¹ تا هیچ خیالاتی یا خاطراتی نماند و آن را امانت به نگهبانانی بسپاری تا در راه درست خودشان خرج کنند و تو هیچ نقشی در آن برای خود با هر بهانه‌ای فراهم نکنی.. ‌. ¹؛ پنجره‌هایش را ببندی، پرده‌ها را بکشی، درها را بر خیالات قفل کنی ..
دلم می‌خواهد آن وجوم‌¹ را بیابم که وقت غرق شدنِ در چشم‌های‌ش ، نگاه‌َ‌ش مرا به آن خیابانی که روح را در آن گم کرده‌ام، مستقر کند .. _شارع‌القبله.. ¹؛ الوُجُوم: وهُو حُزنٌ يُسكِتُ صَاحبَه ..
بخاطر لطافتی که می‌ساخت نام‌ش را اشک گذاشتند .. برای همین بود که حنّانه بودن‌ش دلیل بودن‌م شد ..
أنا مختلف قليلاً، أود أن ينكسر قلبي مراراً وتكراراً بسبب غيابك، لينبثق من جديد في عزلتي.. هذا جزء من رحلة عميقة بين نفسي.. من کمی متفاوت هستم، دوست دارم قلبم از نبودنِ تو دوباره و بارها بشکند ، تا میان خلوت هایم دوباره جوانه بزنم .. این همان بخشی ازیک سفر عمیق میان خویش است..
زمین طوری طراحی شده که در همان‌جایی که انسانِ‌آگاه وجود‌ دارد فقط از یک طرف می‌تواند به کعبه نماز بخواند..!_ در وجود من نیز کعبه‌ای قرار دارد که قرارش فقط برای یک وجود است و فقط به یک جهت متصل می‌شود و آن آقا به آن تکیه‌ می‌کند اگر تمامِ‌ من‌ های‌ کعبه شود .. • شیخِ‌ترنّمات •
عشق اصیل، عشقی که در دنیا یک نماینده بیشتر ندارد .. عشقی که خادم اوست .. خودت را در معرضش قرار بده .. محرم فرصت عبور از هرچه غیر اوست.. و خواندن از یاران شیدایی و زندگی نامه‌های‌ عاشقانِ حضرت است ..
بخشِ همیشگیِ زندگی هر انسانی تصمیم‌های بین دوراهی‌های اونه و هر تصمیمی که اراده‌اش رو داشته باشه یه رنجی در اون نهفته تا با نگاهِ به هدفِ انتخاب‌ش ، رنج تصمیم رو به حسِ عمیقِ آرامش تبدیل کنه .. ‌ کاری که حر در کربلا انجام داد رنجِ عبور از یک دوراهی را خرید .. هیچ‌کسی از این دو‌راهی ها رهایی نمی‌یابد .. جزئی همیشگی در تمام زندگی‌هاست ..
[🤲] نماز زیر قبه می‌دانید چرا در زیر قبه‌ی امام حسین نماز را میتوانی کامل بخوانی؟ چون مقتل امام حسین نقطه‌ی پرگاری شد که وسعتِ دایره‌ی وجودی اش چتری به پهنای تمام تاریخ کشید و همه‌ی تمامیت انسان‌ها را فراگرفت_تولد هر سیروسلوکی در عالم _چه قبل از حادثه کربلا چه بعد از حادثه‌کربلا_همه از این نقطه شروع شد و تمام افعال از عاشورا و کربلا سرچشمه گرفت و انبیاء الهی نیز از کربلا به معراجِ خود رسیدند. کربلا وطنِ شروع ها و پایان های انسان شد.. هر کسی به جایی رسیده از این وطن بوده، قبه‌یِ اباعبدالله وطنِ‌اصلی انسان است برای سیر الی الابد.. انسان در وطنَ‌ش نمازش کامل است.🌿 •°🌿
اتفاقاتِ حزین و دردهای بیرونِ از شما باغم‌های‌درون‌شما ارتباطی‌مستقیم دارد .. کیفیت‌های برداشت‌های شما و حضورِ و شکل گیریِ رفتارهای شما،بستگی به چگونگی نگاه‌تان به آن وقایع دارد و این لحن‌وحالِ‌نگاه است که غم‌ها را تعریف می‌کند ..
گویا روح‌م را به آغوش گرفته‌ام تا زنده شوم .. این شیوه‌ی من است.. و‌ چه قدر سخت، تلخ، شیرین می‌شود وقتی روح‌م را با خودم مانوس می‌کنم‌.. و در مختصات او تحریم شده‌اند¹ و هر نگاهی حقِ لمس این وجود را ندارد .. ‌ ¹؛ گرمای حضور‌ها‌ی موقتِ کوچه‌های نفس ..
صبر‌ها همه مقدمه‌ی درک مقام رضایت است ..
دعا می کنیم زندگی داشته باشیم پر از آرامش¹ ، درحالیکه آرامش محصولی است که باید در عبور از رنج‌ها بدست بیاورید .. آرامش یعنی کشیدن رنج‌های صحیح نه تصورِ اشتباهِ از زندگی که فقط آن را در فانتزی‌های گلزار شهدا و هیئت خلاصه می‌کنید .. ¹؛ دعای قنوت ؛ را مطابق با حرکت هستی کنید وگرنه آن قدر از نگاه اشتباه رنج‌ می‌سازید تا روزی ذهن شما به باور صحیح برسد .. دعا میکنیم شخصی در زندگی داشته باشیم که رشدمان دهد و تصور ما از رشد خلاصه شده در هیئت رفتن ..
می خواستم عشقی شبیه تو داشته باشم،شاید "تنها.." جایی که می‌توانم این همه اصرار کنم دقیقا بر در کوفتن‌های خانه‌ی شماست ، این شارعِ الروح‌م ، هیچ‌کجا نمی‌تواند آرام بگیرد و اهل سخاوت، شجاعت، محبت شود جز در مسیر شبیهِ شما شدن، این‌ها مقدمات متنِ حضور من است ..
اگر می‌خواهید زیبایی‌های زندگی، لذت مستمر برای‌تان خلق کند ، نیاز به روحیه‌ی اعتراض درونی هم‌ دارید،بر خواهش‌های زندگی خراب کن، اعتراض کنید و اجازه‌ی حضورشان در چشم ها و شوق ها و‌ حس‌ها را امضا نکنید، پشیمانی از حضورشان گاهی خیلی دیر می‌شود و یک باغستان پر از عشق را خاکستر می‌کند .. مراقب باشید هر تپش قلبی نمی‌تواند تکیه‌گاه امنی باشد مگر آنکه از آن را بررسی کرده باشید .. ‌
اگر چشم‌هایت زیباست و رزق تو شده محافظ خوبی برایش باش چون عاریه الهی‌ست، روزی آن را میخواهد سعی کن آداب امانت را به‌جا بیاوری.. چون چشم‌هایت روزی یک نفر بیشتر نیست..♥️ 🌿
گاهی فکر می‌کنم که برای هر گناهی که می‌کنیم یک نماز آیات واجب میشه اثر تخریب گناه از زلزله بیشترِ برای نفسِ‌مان .. و اثر دور کردن خودم از خودت بیشتر از گناهِ ..
هیچ وقت فکر نکن که بهترین‌هستی و تو را خطایی نباشد! توهّم خوب بودن بادَکُنکت کند! اگر ملتفت به این خوابی که در دره‌های عمیقِ نفس رفته ای، نشوی! معجون زمان؛ تو را در تاریخ نابود خواهد کرد!
[🌿] چگونه اهل‌بیت صفات خدا را باهم معنا می‌کنند .. إِمَام اَلْحَسَن(ع): مَنِ اتَّكَلَ عَلَی حُسْنِ الِاخْتِیَارِ مِنَ اللَّهِ لَمْ یَتَمَنَ أَنَّهُ فِی غَیْرِ الْحَالِ الَّتِی اخْتَارَهَا اللَّهُ لَهُ. کسی که به حُسن انتخاب خداوند اعتماد کند، حالتی جز آنچه را خداوند برایش اختیار کرده؛ آرزو نمی کند.. معنای این روایت چیزی جز مقام رضا¹ نیست. تشخیص اینکه خدا چه چیزی را روزی ما کرده هم سخت است.. ² شهید محمدخانی دختری را میخواست،🌱 در دانشگاه و بسیج دانشجویی آشنا شده بود.. چندین بار اقدام کرد و هر بار جواب نه شنید، نه محکم.. رفت مشهد ۱۰ روز ماند، به این نیّت که این دختر از دلش برود.. روز آخر از سخنرانی در حرم شنید که اینجا‌ اگر چیزی‌ به‌صلاحت نباشد‌ هم دعا کنی به صلاحت می‌شود³. ۱۰ یا ۲۰ روز دیگر می‌ماند برای اینکه محبتَ‌ش به دل آن دختر برود! جالب اینجاست که دختری که به محمدخانی جواب رد داده بود واقعا جوابَ‌ش منفی بود.. اما در این ده،بیست روز دلش برای محمدخانی تنگ می‌شود و محبت‌َش به دلش می‌نشیند..♥️ و بله قسمت هم میشوند.. ¹؛ اسامی و صفات خدا همه عین هم و همه جدای از هم نیستند..لذا هر کدام تعریف جدا دارند؛ اما در هم تنیده اند.. مقام رضا؛ یه مقام و جایگاه ویژه‌ی بهشتِ که تو دنیا به شکل یه انسان خودش رو نمایش داده، بهش میگم امام‌رضا(ع) برای رسیدن به مقامِ و منزلت رضا؛ باید از کانال امام حسن عبور کرد.. باید به حوادث به نظر حُسن نگاه کرد، تا حُسن رضایت ساخته شود ³؛ هر کسی روزی خودش را دارد و تلاش خودش برای کسب روزی.. رزق ³دسته است: یکی اینکه خودش می‌آید، یکی باید برایش بدوی، یکی رزقهای در مسیر زندگی وجود دارد ما باید بتوانیم استفاده کنیم و پسَ‌ش نزنیم.. تلاش ما مهم است، حالا رزقِ‌مان بشود یا نشود، باید شاکر باشیم. محمدخانی تلاش کرد، امتحان تلاشش را هم داد موفق شد،[اگر نمی‌شد هم باید راضی بود و ماونباید بگدیم برای شهید شد براب ما نه .. این مقام رضا نیست] محمد خانی برای نشدن هم راضی بود .. رضا یک مقام قلبی است .. شاید یک نفر تلاش کند ولی در امتحان تلاشش رد شود، شاید کسی تلاش کند ولی به ظاهر نتیجه ندهد ولی رزقَ‌ش را در جای دیگر کسب میکند.. رزق‌های افراد باهم متفاوت است.. تو دنبال رزق خودت باش و با دیگری مقایسه نکن تا رزقَ‌ت را بهترین ببینی.. و هر دو از کربلا شروع میکنند با دعای حضرت زهرا..[استعملنی لما خلقتنی] خیلی زیبا و مفصل است. خدا برای آنچه خلقت کرده تمام موانع را تابلوهای رسیدنت قرار میدهد .. فقط سختی آنجاست که؛ در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی عشق داند که در این دایره سرگردانند.. خود سپاری به خدا امتحانات عجیب همراه دارد ..