eitaa logo
کتاب باز
337 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
29 فایل
وقت شما برای ما خیلی ارزشمنده ما باگنجینه‌ای از کتاب‌های خوب، و ارائه‌ی مطالب کاربردی در مورد بهبود روابط‌عاطفی با خانواده،بهت یادمیدیم که آرامش رو به خودت هدیه بدی و بهترین خودت باشی و 🤗خوشحال زندگی کنی ادمین: @ghnbrhdr حیدری روانشناس و مشاوره خانواده
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ چه اتفاقی افتاده که سن به زیر ۱۰ سال رسیده؟ ⁉️ آیا پدر و مادر این بچه‌ها در جریان این ویدئوهای به اشتراک گذاشته شده در فضای مجازی هستن؟! ✅ در کشورهای و آمریکایی قوانین سختی برای استفاده از وجود داره، که والدین رو مجبور به نظارت شدید میکنه. پس نظارت در چی میشه؟ ⁉️ آیا کودک اجازه داره هر کاری رو که دوست داره انجام بده؟🤔 و والدین باید شرایط رو براش مهیا کنند؟🤔 ❌ قطعا این لوازم رو خودش نخریده! ❌قطعا کسی هست که او رو در ضبط و ادیت فیلم همراهی میکنه! ⁉️ آیا قانونی وجود نداره که این در جامعه ترویج داده نشه؟!! 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
قال امیرالمومنین( علیه السلام): 🌟 نعم، المحدث الکتاب 🌟 🌟 کتاب نیکو گوینده‌ای است. 🌟 📚 منبع: غررالحکم ج 6 ص167 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
📚📚📚 اعتقاد به این که من از عهده‌ی این کار بر می‌آیم، قدرت، مهارت و انرژی لازم را برای موفقیت در اختیارمان می گذارد. هر گاه باور داشته باشیم که می‌توانیم کاری را انجام دهیم، روش انجام دادن آن کار پیدا می شود. 📚 جادوی فکر بزرگ 🖋 دکتر دیوید شوارتز 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ تا حالا در مورد "گهواره نیوتون" و "پایستگی انرژی" چیزی شنیدید؟🤔 «گهواره نیوتن» (Newton Cradle) دستگاهی متشکل از مجموعه‌ای از گوی‌های نوسان‌کننده است که ممکن است آنرا در نمایشگاه‌ها دیده باشید. این وسیله از یک ردیف شامل پنج گوی فلزی آویزان شده با سیم‌های ظریف از یک چارچوب ساخته شده که طوری قرار گرفته‌اند که فقط تماس اندکی با یکدیگر داشته باشند. هنگامی که یک گوی از یک انتهای گهواره بلند کنید و به بیرون بکشید و بعد آن را رها کنید تا به گوی بعدی بخورد، این گوی ثابت باقی می‌ماند. اما گوی در انتهای مخالف در ردیف گوی‌ها به بالا پرتاب می‌شود، و بعد هنگامی که به جای خود باز می‌گردد و به گوی‌های دیگر ضربه می‌زند، باز گوی انتهایی در طرف مخالف به بالا پرتاب می‌شود و این واکنش زنجیره‌ای ادامه پیدا می‌کند. این تداوم نوسان گوی‌ها همچنین شاهدی بر یک اصل دیگر نیوتن، یعنی «اصل پایستگی انرژی» است؛ این اصل می‌گوید انرژی نه ایجاد و نه نابود می‌شود، بلکه از شکلی به شکل دیگر تبدیل می‌شود. 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
📣 🔻 ممنوعیت کودکان زیر ۱۴ سال از شبکه‌های اجتماعی در فلوریدای آمریکا 📝 نیویورک تایمز می نویسد، ران دیسانتیس، فرماندار ایالت فلوریدا آمریکا قانونی را امضا کرد که کودکان زیر ۱۴ سال را از افتتاح حساب در شبکه های اجتماعی منع می کند. ⛔ بر مبنای این قانون حساب‌های کودکانی که قبلاً در شبکه‌های اجتماعی باز شده‌اند باید حذف شوند و برای تهیه اکانت نوجوانان ۱۴ و ۱۵ ساله رضایت والدین الزامی است. 🔹نیویورک تایمز این رویداد را تاریخی نامیده است. 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
📝 📝📚📝 🔑کلید هفتم: راز در همین یک نکته است اول این حرف مهم تریسی کیدر را بخوانیم: «برای من، نوشتن اولین پیش‌نویسِ کار واقعاً دشوار است. پیش‌نویس اولیه معمولاً به درد نخور است و بیش از حد طولانی کاری که من انجام می‌دهم این است که با سرعت تمام می‌نویسم تا فرصت این را پیدا نکنم که بابت نوشتۀ ضعیف‌ام پیشمان شوم. با خودم می‌گویم حداقلش این است که وقت زیادی نگرفت من معمولاً برای هر کتاب ۱۰ پیش‌نویس می‌نویسم» اگر به حرف کیدر و بسیاری از نویسندگان دیگر توجه کنیم می‌بینیم که آن‌ها اذعان می‌کنند که پیش‌نویس اولیه هر نوشته‌ای ضعیف و مغشوش و درهم‌ریخته است اما ما در عمل چه می‌کنیم؟ غالباً می‌خواهیم در اولین نشست متنی خوب و اصولی بنویسیم؛ و به خاطر اینکه چنین چیزی عملی نیست سرخورده می‌شویم و خودمان و نوشته‌‌هایمان را زیر سوال می‌بریم اگر به این نکته توجه عملی و جدی داشته باشیم گام بزرگی برای برای نویسنده شدن برداشته‌ایم: بهتر است حین نوشتن پیش‌نویس اولیۀ هر متنی با نهایت سرعت پیش برویم و تا حد ممکن دستمان را از قلم یا کیبورد جدا نکنیم نکتۀ جالب اینجاست که وقتی با این شیوۀ پیش می‌رویم نوشته‌هایمان بهتر می‌شود؛ و عمیقاً درک می‌کنیم که اغلب ایده‌های خوب حین نوشتن الهام می‌شود بنابراین به جای اینکه هربارخودتان راشکنجه کنید و با استرس ونگرانی منتظر جرقه‌ای برای شروع نوشتن باشید،دست به قلم شوید و موضوع نوشتن را در هنگام نوشتن کشف کنید مارگریت دوراس گفته بود: اگر بدانم می‌خواهم چی بنویسم،اصلاً چرا باید بنویسم؟ 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوش به حال همه‌ی اون‌هایی که تشنه‌ی زیارت امام زمانشون هستن❤️ 🔻آقای نجم‌الدین شریعتی در برنامه‌ی «سمت خدا» از کتابی صحبت کردن که ماجرای یک نوجوان ۱۷ ساله است که زندگی خاصی داشتن. 📚 سیدرضا پورموسوی رو باید از کتاب زلال شناخت که به زیبایی سرگذشت و زندگی شهید رو روایت کرده. 🎥 کلیپ رو حتما ببینید 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
🔸معمولا از مجاهدت‌های بیرونی و دلاوری‌های بزرگ قهرمانان کشور خوندیم، اما کمتر میدونیم در بین شهدای عزیز هشت سال دفاع مقدس چه شخصیت‌های خاصی هم هستن! 🔸یا معمولا فکر می‌کنیم فقط فرماندهان و سرداران جنگ شخصیت‌های ایمانی عجیبی دارن. 🔻اما «زلال» از یه نوجوون ساده‌ی دزفولی حرف میزنه که تو نگاه اول هیچ فرقی با بقیه نداره و اونقدر ساده و معمولیه که حتی میشه خاص هم دیده نشه‼️ ولی وقتی از زندگیش سردربیاریم مجاهدت‌ها و تلاش‌های درونیش برای دیدار محبوبش ما رو شگفت‌زده میکنه!!! سیدرضا متولد بهمن ماه 1345 بود که تا لحظه‌ی شهادتش زندگی عارفانه ولی گمنامی داشت❤️ خانواده و دوستان شهید بعد از شهادت سیدرضا از بین دستونشته‌ها و خاطراتش متوجه دیداری عجیب میشن‼️ دیدار سیدرضا با معشوقی که در همه‌ی زندگی تلاش کرد تا توفیق زیارتش رو به دست بیاره... برای آشنایی با زندگی «شهید سیدرضا پورموسوی» میتونید کتاب زلال رو از لینک زیر خریداری و مطالعه کنید: 📥لینک خرید:B2n.ir/p61197 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 کتاب زلال 🖋 نوشتهٔ لیلا محمدی 🏢  انتشارات کتابستان معرفت 📚 بخشی از کتاب زلال «پانزده خرداد ۱۳۶۵ عزیز برای دیدنش دم خانه‌شان آمد. سیدرضا در را خودش به روی عزیز باز کرد. با همدیگر مصافحه و روبوسی کردند و سیدرضا طبق عادت، پیشانی او را بوسید. بعد از عملیات محرم و بعدتر در عملیات والفجرمقدماتی که او فرمانده و سیدرضا امدادگر گروهان بود، رفاقت عمیقی بینشان شکل گرفته بود. سیدرضا عزیز را به اتاق دم دریِ واحد تازه سازشان که محل پذیرایی از مهمانانش بود، دعوت کرد. خوبیِ این اتاق به این بود که جدا از بقیه ساختمان و دم در حیاط ساخته شده بود. اشرف‌سادات مَامَا و زن برادر با مهمان‌های مرد رو در رو نمی‌شدند، تا معذب باشند. عزیز داخل اتاق آمد و سیدرضا به آشپزخانه رفت، با چایی و میوه برگشت. وسایل پذیرایی را روی زمین گذاشت. کنار عزیز نشست. او از عملیات والفجر ۸ و پدافند ۳ ماهه پرسید. سیدرضا هم توضیح داد. درحین صحبت، عزیز کتابچه خصال یاوران مهدی را که واحد تبلیغات بین نیروهای دیده‌بانی توزیع کرده و سیدرضا برای مطالعه دم دست گذاشته بود، برداشت. درحالی‌که آن را تورق می‌کرد، پرسید: بالأخره با خودت کنار اومدی؟! سیدرضا تا بنا گوشش سرخ شد. او از سؤالات گاه و بیگاه سیدرضا تا حدودی در جریان عاشقی اش بود. هرچند در این سال‌ها کم پیش آمده بود سیدرضا مستقیم از عزیز مطلبی بپرسد، اما او متوجه شده و راهنمایی‌اش کرده بود. بارها به سیدرضا تذکر داده بود تا در دام ملاقات گرایی نیفتد. درباره انجمن حجتیه، دراویش و صوفی‌گری با او حرف زده و روشنگری کرده بود تا سیدرضا ندانسته جذب عناوین فریبنده موعود خواهی آن‌ها نشود. سیدرضا هم خود را مدیون او می‌دانست. اما عزیز تا به حال با او این طور صریح حرف نزده بود. سیدرضا دستش را به سمت استکان چایی برد. حرارت چایی انگشتانش را گرم کرد: علاقه به امام معصوم رو همه دارن. عزیز، قندی داخل دهانش گذاشت و با بی‌تفاوتی گفت: ولی امام معصوم برای همه شخصی نشده! سیدرضا که هنوز سرخ حرف قبلی او بود، سرخ‌تر شد. سرش را پایین انداخت. عزیز چایی‌اش را خورد و بعد با لحن مهربانی ادامه داد: سید! شرک درونی مثل موریانه است. ایمان آدم رو می‌خوره. بدون اینکه خودت متوجه باشی. سیدرضا سرش را بالا آورد: آقا عزیز! یاد کردن از معصوم مثل یاد کردن از خداست. حدیث داریم. دفترچه کوچکش را ورق زد و حدیث امام باقر (ع) را که از کتاب کافی یادداشت کرده بود، برایش خواند: «همانا یاد کردن از ما یادکردن از خداست...» عزیز نگاهش را در چشمان سبز و مواج سیدرضا دوخت: بله. ولی به شرطی که معصوم جای خدا رو توی قلبمون نگیره.» 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
💫✨ هر روز به یک نفر نگاه کن و بدون آنکه او متوجه شود در دلت برایش دعای خیر کن .. چقدرررر قشنگ 🤗 🌸 این‌جوری روحت لطیف میشه 💞 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ستاره باران-فصل15.mp3
3.9M
🎧 📚 ستاره باران 🖋 نویسنده: مجید حیدری ⬅️ فصل پانزدهم / پول حلال پایان 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
💜چگونه از همسرم انتقاد کنم؟؟؟ 🟣 اگر بتوانید به جای از همسرتون، به او پیشنهاد بدید، اثربخش‌تر خواهد بود. 🔮 مثلا به جای اینکه بگید چرا من رو تفریح نمیبری ✅ به او بگید وقتی منو تفریح میبری حالم خوب میشه 🔮و یا به جای اینکه بگید چرا دیر اومدی خونه؟ و تاحالا کجا بودی؟ ✅ میتونید بگید خیلی ترسیدم و نگرانت شدم اتفاق خاصی افتاده بود که دیر اومدی؟ (در این حالت هم اطلاعات میگیرید و هم به همسرتون اقتدار میدید ) 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦅 تا حالا صدای عقاب رو شنیده بودید؟ 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
📝 گاندی خطاب به همسرش چه زیبا نوشت: 💓 خوبِ من، هنر در فاصله‌هاست؛ زیاد نزدیک به هم می‌سوزیم، و زیاد دور از هم، یخ می زنیم. تو نباید آن‌کسی باشی که من میخواهم، و من نباید آن‌کسی باشم که تو میخواهی. کسی که تو از من می‌خواهی بسازی، یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت. 📌 من باید بهترین خودم باشم برای تو. 📌 و تو باید بهترین خودت باشی برای من. 💓 خوبِ من، هنرِِ عشق در پیوند تفاوت‌هاست، و معجزه‌اش نادیده گرفتن کمبودها. زندگی‌ست دیگر... همیشه که همه رنگ‌هایش جور نیست؛ همه سازهایش کوک نیست. حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی‌گردد؛ به فرصت‌هایی که مثل باد می‌آیند و می‌روند و همیشگی نیستند. به این سالها که به سرعت برق گذشتند. 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
وقتی داری برای چیزهایی که میخوای تلاش می‌کنی؛ 🌸 با چیزهایی که داری خوشحال باش... 🤔 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قلب تنگه بوچیر زیبا یکی از خاص‌ترین و پرهیجان‌ترین تنگه‌های استان همین تنگه بوچیر زیبا و این حوضچه قلبشه 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
احترام و ارادت مولانا به عروس خود 🔹️عروس مولانا، فاطمه خاتون دختر شیخ صلاح‌الدین زرکوب بود. ارادت و محبت میان مولانا و صلاح‌الدین سبب شده بود که مولانا به دختر وی نیز ارادت خاصی داشته باشد و جالب آن است که سلسلة جانشینان عرفانی مولانا در خاندانش از طریق همین دختر تا عصر حاضر ادامه پیدا کرد. مولانا از شدت علاقه‌ای که به فاطمه خاتون داشت، تعلیم و تحصیل او را از همان زمان که نوعروس بود، خود برعهده گرفت و درسش داد. این امر علاوه بر توجه، علاقه و احترام مولانا به عروس خویش، نمایانگر اهتمام وی به تحصیل زنان در آن روزگار نیز هست. 🔹️گویا وقتی فاطمه خاتون از همسر خود، سلطان‌ولد رنجشی پیدا کرد و در عالم زناشویی میان آن دو اختلافی پیش آمد، مولانا در جهت رفع اختلاف و دلجویی از عروس، یک نامه به وی و دیگری برای پسر خود نوشت. این نامه ها سند جالبی برای دفاع از مقام زن در خانواده قرن هفتمی عالم اسلام هستند؛ به خصوص که نویسنده‌ی آنها شخص بزرگی همچون مولانا بود و عروسان آن روزگار از سن و سال بسیار کمی برخوردار بودند. بخش‌هایی از نامه‌ی مولانا به عروس خود را عیناً می‌آوریم و قضاوت را به خوانندگان وامی‌گذاریم: 📝 «... خدای را جل جلاله به گواهی می‌آورم و سوگند می‌خورم به ذات قدیم حق تعالی که هر چه خاطر آن فرزند مخلص از آن خسته شود، ده چندان غم شما غم ماست، و اندیشه‌ی شما، اندیشه‌ی ماست... توقع من از آن فرزند، آن است که از این پدر هیچ پوشیده ندارد از هر که رنجد، تا منّت دارم و به قدر امکان بکوشم؛ ان شاء‌الله هیچ تقصیر نکنم. اگر فرزند عزیز بهاء‌الدین در آزار شما کوشد، حقّاً و ثمّ حقّاً که دل از او برکنم و سلام او را جواب نگویم؛ و به جنازه‌ی من نیاید، نخواهم؛ و همچنین غیر او هر که باشد. اما خواهم که هیچ غم نخوری و غمگین نباشی که حق تعالی جل جلاله در یاری شماست و بندگان خدا در یاری شمایند. ... اگر صد هزار سوگند خورند که ما مظلومیم، من ایشان را ظالم دانم که در حق شما محب و دعاگوی نباشند. ایشان را مظلوم ندانم، سوگند و عذر قبول نکنم. و الله بالله و تالله مظلوم شمایید، یا آنکه شما را حرمت دارند، خداوند و خداوندزاده خوانند پیش رو و سپس پشت، عیب بر خود نهند که مجرم مائیم... ... الله الله از این پدر هیچ پنهان مدارید و احوال را یک به یک به من بگویید تا به قدر امکان به یاری خدا معاونت کنم... هرگز عالم از آثار شما خالی مباد و نسل شما منقطع مباد تا روز قیامت؛ و غمگین مباد دل شما و فرزند 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا میگه: 🌻 نترس، نگران نباش آخه من که نمیذارم حالِت اینطوری بمونه، نجاتت میدم...🌱 سوره‌ی عنکبوت، آیه ی ۳۳ شبتون پُر از یادِ خدا 🙏 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
📚 نفوذ کتاب کند و آهسته است و مانند جریان آبی است که بر سر راه خود به تدریج دره‌ای باز می کند ولی سال به سال چیزهای نوتر و تازه‌تری می‌آورد... 🍃 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.
📝 📝📚📝📚📝📚📝📚📝📚 🔑کلید هشتم: 🌟سوال نویسی خلاقانه🌟 حتما شما هم از این قبیل سؤال‌ها شنیده‌اید: «اول دیوار بود یا تابلو؟» یا «اول مرغ بود یا تخم مرغ؟» این سوال‌ها شاید در نگاه اول عجیب به نظر برسد؛ اما طرح آن‌ها می‌تواند محرک خلق ایده‌های تازه باشد. البته که همۀ سوالات از این جنس نیست. گاهی ساده‌ترین و بدیهی‌ترین سوالات نیز می‌تواند بهانۀ خوبی برای نوشتن متن‌های عمیق و اساسی باشد. باری، سؤال‌نویسی یکی از بهترین تمرین‌های نویسندگی است. دربارۀ هر چیزی که دوست دارید سؤال طرح کنید؛ سؤالات منطقی و سؤالات فرامنطقی. سوالات منطقی که تکلیفش روشن است؛ یعنی سوالاتی که می‌توان جواب روشن و مشخصی برای آن‌ها داشت. اما سوالات فرامنطقی از لونی دیگرند. مثلاً به این دو سوال پابلو نرودا نگاه کنید: «آیا دود با ابرها گفت‌وگو می‌کند؟» « آیا اجازه دارم از کتابم بپرسم که حقیقت دارد من او را نوشته‌ام؟» یا این سوال سهراب سپهری: «چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست» این سوالات به تنهایی ارزش ادبی دارند و الزاماً نیازی به پاسخ دادن به آن‌ها نیست. حتی نرودا کتابی با عنوان «سوال‌ها» منتشر کرده که تماماً سوال است و دو سوال بالا را هم از همان کتاب نقل کردم. مهم این است که خودتان را به پرسیدن سوال عادت بدهید. هر وقت حس کردید ایده ندارید خودتان را مجبور کنید که حداقل ۲۰ سوال مختلف بنویسید. همین تمرین کمک می‌کند تا نوشتن برایتان راحت‌تر شود. 📝📚📝📚📝📚📝📚📝📚 ✍ شاهین کلانتری 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.