eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.7هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
122 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
💫 ده جایزه ۵ میلیون ریالی
ا❁﷽❁ا 📜نامه سی و یکم مقدمه نویسنده: این نامۀ بسیار استوار و مستند، یک دورۀ کامل تهذیب و معرفت است و بهانۀ آن، حضرت امام حسن مجتبی(ع) است؛ البته از برخی تعبیرات نامه، باید گفت که مخاطب آن، فرزند دیگر امام علی(ع) یعنی محمد حنفیه است. تمام ابهام‌ها را در این زمینه پاسخ داده‌ایم، ولی به هر روی، جوانِ خواستار کمال معنوی، به شدت نیازمند این نامه است. فَإِنِّی أُوصِیکَ بِتَقْوَى اللَّهِ أَیْ بُنَیَّ وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِکَ بِذِکْرِهِ وَ الِاعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ وَ أَیُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اللَّهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ. من به یقین تو را به نگهداشت جانب (امر و نهی) خدا و جدا نشدن از فرمان او و آبادان ساختن دلت به یادش و چنگ زدن به ریسمان او سفارش می‌کنم، و کدامین عامل و سبب، اطمینان‌بخش‌تر از سبب میان تو و خدا اگر آن را استوار به دست بگیری وجود دارد؟ 📙 جلد چهارم 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/110960 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 🔰، حتی با ذکر یک صلوات. 🌹شهید مهدی زین الدین: هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آن‌ها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می‌کنند! 📖حجت از ما کوچک تر است و هی آزارمان می دهد. دهن کجی می کند و گوسفندهایش را به هوای ما ول می‌کند و می‌رود دنبال بازیگوشی! یک روز دوباره مثل همیشه، زودتر از ما از دشت برگشت، گوسفندهایش را هم نبرد، من گفتم حتماً این بار هم می‌خواهد برود پیش پدر و مادرش و به دروغ بگوید: «این ها من رو کتک زدن.» ولی صبورتر از من است، مثل پدرش، عمو محمد. حوصله می کند و می گوید: «کاری به کارش نداشته باش... اون داره نادونی می کنه، ما که نباید مثل اون باشیم!» شهید 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/135460 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 📙 🖋 📚کتاب در چهل پرده با قلمی ادبی و متنی شورانگیز و احساسی زندگی (علیه السلام) را از بدو تولد تا لحظه روایت می کند. در این اثر و به اسارت گرفتن اهل بیت ایشان روایت می شود و در آخر به شور و اشتیاق ختم می شود. 📖این اثر با زاویه دید جدید و با روایتی جذاب، خواندنی و عاشقانه مخاطب را منزل به منزل با خود همراه می کند. برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🛒https://ketabejamkaran.ir/135689 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ا❁﷽❁ا 💠وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا (نساء / 159)💠 امام باقر(ع) درباره این آیه فرمود: عیسی(ع) قبل از روز قیامت به زمین می‌آید و اهل ملت مسیحی و یهودی و... قبل از مرگشان به او ایمان می‌آورند و عیسی(ع) پشت سر مهدی(عج) نماز می‌خواند. 📙 🖋 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
🔆زندگی عاشقانه ، به روایت همسر 📣 به چاپ دوم رسید. 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 http://ketabejamkaran.ir/131524 📚 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 📙 🖋 🖌 📚 درباره تعدادی نور رنگی است، که هرکدام از یک منبع نوری جدا شده و سرگردان هستند و به دنبال سرزمینی می گردند که شنیده اند همه نورها به آنجا می روند و به خوبی و خوشی زندگی می کنند. 📖این سرزمین که کوهی از دارد، خودش منبع بزرگ نور است، نورها سفرشان را شروع می کنند و در سفر با نورهای جدید و روبرو می شوند، آن ها بلاخره به سرزمین نورهای خوشحال که یک و آرامش بخش است می رسند. این کتاب برای گروه سنی نوشته شده است و کودکان را با مفهوم و آشنا می کند. برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🛒https://ketabejamkaran.ir/134871 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
🔺استقبال مخاطبان از کتابی درباره (عج) کتاب ، با نگاهی به زندگی حضرت صاحب‌الزمان، امام مهدی(عج)، با همکاری و در کشور ترجمه و توزیع شد. ادامه را اینجا https://tn.ai/2886544 بخوانید. 📙 🖋 برای تهیه نسخه فارسی کتاب کلیک کنید👇 🔗http://ketabejamkaran.ir/119415 📡 🔊 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 🟢قند دزدی! 📖آیت‌اللَّه تعریف می‌کرد: در جهرم حاج مصطفی‌ای می‌زیست. قناد بود. در آغاز کارش، کسب و کار خوبی نداشت اما همیشه چند نفری را برای دعوت می‌کرد و پذیرایی. این کار را سال‌ها ادامه داد تا جایی‌که هیئت‌های مختلف عزا را مفصّل اطعام می‌کرد.تا اینکه شد.حاج مصطفی پول داشت، اما برای پذیرایی زیارت عاشورایش قند پیدا نمی‌کرد. شخصی برایش مقداری قند آورد. شب در خواب دید درب منزلش را می‌کوبند. شخصی پشت در به حاج مصطفی گفت: آن قند را مصرف نکن، قند دیگری برای تو می رسد. چیزی نگذشت که شخص دیگری قند آورد و حاج مصطفی به قند اولی دست هم نزد. بعدها فهمید آن قندها بوده است...! 📘 🖋 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
🔆أحادیث با موضوعات آخرالزمانی و موعودشناسی در چهل فصل با دسته بندی کاربردی و منظم 📣(عج) به چاپ سوم رسید. 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 http://ketabejamkaran.ir/77840 📚 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰بازنشر 🔻لوح | خلیج فارس خانه ماست 🔺رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت روز خلیج فارس، لوح «خلیج فارس خانه ماست» را منتشر میکند. 💻 Farsi.Khamenei.ir
ا❁﷽❁ا یکشنبه‌های 📜نامه بیست و دوم أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الْمَرْءَ قَدْ يَسُرُّهُ دَرْكُ مَا لَمْ يَكُنْ لِيَفُوتَهُ وَ يَسُوؤُهُ فَوْتُ مَا لَمْ يَكُنْ لِيُدْرِكَهُ؛ فَلْيَكُنْ سُرُورُكَ بِمَا نِلْتَ مِنْ آخِرَتِكَ وَ لْيَكُنْ أَسَفُكَ عَلَى مَا فَاتَكَ مِنْهَا، وَ مَا نِلْتَ مِنْ دُنْيَاكَ فَلَا تُكْثِرْ بِهِ فَرَحاً وَ مَا فَاتَكَ مِنْهَا فَلَا تَأْسَ عَلَيْهِ جَزَعاً، وَ لْيَكُنْ هَمُّكَ فِيمَا بَعْدَ الْمَوْت. اما بعد (از حمد خدا و صلوات بر رسول خدا(ص)) به‌یقین انسان گاهی دستیابی به چیزی که از دست رفتنی نبود، شادمانش می‌کند و ازدست رفتن چیزی که امکان دستیابی به آن نبود، بدحالش می‌سازد. پس باید شادمانی تو به اموری از آخرت باشد که به آن‌ها می‌رسی و باید حسرت و اندوهت در حقایقی باشد که در حیطۀ آخرت، از دست تو می‌رود و آنچه از دنیا بدان می‌رسی (و تصاحب می‌کنی). در شادمانی غفلت‌آور، زیاده‌روی مکن و آنچه از دنیا از کَفَت می‌رود، بی‌تابانه بر آن اندوهناک مباش و باید دل‌مشغولی تو در مسائلی باشد که مربوط بعد از مرگ است. 📙 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/110960 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
🔺 جدیدترین اثر از زیر چاپ درآمد. کتاب به قلم با موضوع زندگی (ع)، ، مصائب و سختی‌هایی که بر اهل بیت ایشان وارد شده است، منتشر شد. ادامه را اینجا http://fna.ir/3cbhtb بخوانید. 📙 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗http://ketabejamkaran.ir/135689 📡 🔊 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️بازخوانی نیم ساعت قبل از شهادت شهیدان امر به معروف و نهی از منکر ✍ «علی جهانبخش، قاضی دادگستری» 🔹شهید: خواهرم لطفا حجاب خودتون رو کمی بیشتر رعایت کنید، ممکنه بعضی از مردهای مریض و بی اخلاق این وقت شب به خودشون اجازه بدن که به شما بی حرمتی کنند. 🔸خانم بی حجاب: من خواهر شما نیستم، به شما ربطی نداره، اصلا دلم می خواد لخت بشم. برو خواهر و مادر خودت رو امر به معروف کن، عیسی به دین خود، موسی به دین خود. 🔹شهید: ولی آخه همه تو یه جامعه زندگی می کنیم و شما هم مثل خواهر و مادر من هستید و با اونا فرقی ندارید. 🔸خانم بی حجاب با صدای بلند: برو گم شو، این دیگه چه مملکتیه، مگه قانون نداره! مگه اینکه آمریکا بیاد ما رو از شر شما نجات بده (همزمان فیلمبرداری با موبایل و ارسال برای شبکه تروریستی سعودی نشنال و تکرار جمله زن زندگی آزادی، مرد میهن آبادی). 👇 🔸آن خانم بی حجاب لحظاتی قبل از شهادت شهید: کمک، کمک، کثافتِ بی شرف به من دست نزن، مگه خودت خواهر و مادر نداری؟ خدایا یعنی یه بسیجی که حاضر شد برا مردم سوریه بجنگه پیدا نمیشه به من که «««ناموس خودشم»»» کمک کنه؟ این دیگه چه مملکتیه، مگه قانون نداره؟ برادر، برادر (خطاب به یک بسیجی وطن پرست در فاصله دور) کمک کنید، فک کنید منم خواهر و مادر خودتونم! «بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ، وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ» و این قصه ادامه دارد، لبیک یا زینب... ♦️آری، اینگونه بود که جنگِ ترکیبی دشمن به وسیله اینترنشال، یه ضدارزش (بی حجابی) را ارزش قلمداد، برخی اشخاص دلسوز (آمرین به معروف و مدافعان امنیت) را دشمن تلقی و در ادامه شعار زن زندگی آزادی را به «زن» «هرزگی» «بردگی» تبدیل و شعار مرد میهن آبادی را نیز، مرد میهن «ویرانی» (مرگ جوانان وطن و داغدار شدن مادرانشان) تفسیر کرد! 🔹این روزها صحنه شهادت آمرین به معروف (منظورم ناهیان از منکر هست) تداعی‌گر این جمله شهید آوینی است که فرمود: «در جمهوری اسلامی همه آزادند به جز بچه حزب اللهی ها!» درست گفت سید، این روزها انسان های بی دین در آدم ربایی، تجاوز و... برای خودشان حقی قائل اند اما حزب اللهی ها حتی برای انجام واجباتشان (نهی از منکر) عملاً حقی نداشته و باید جان خود را تقدیم کنند!
ا❁﷽❁ا 🗓11 اردیبهشت: روز جهانی و 📚 📖مجموعه داستان درباره آدم هایی است که به وطن شان عشق می ورزند برای کشورشان فعالیت می کنند و با تمام سختی هایی که سر راهشان قرار می گیرد، مقابله می کنند. موضوع ای مجموعه داستان در مورد و افرادی است که در این زمینه فعالیت و تلاش می کنند. 📘 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗http://ketabejamkaran.ir/120431 ✅کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
‌🔻شهادت روی پیاده‌رو توصیف اولیه از غیرتمندی مردی اهل دیار سربداران؛ شهید مهندس : «بر اساس شنیده‌ها» 🔹ساعت به نُه و نیم نزدیک می‌شود؛ حمید دارد می رود دنبال دخترش. آوا خانه رفیقش است. حمید رسیده به فلکه سه گوش. افتاده است توی خیابان ابوریحان. آن دور و برها ظاهرا خلوت است. پرنده پر نمی‌زند. چراغ برق های خیابان نفس شان تازه نیست، خوب نمی‌دمند. کتاب فروشی و مغازه اِسنُوا و دیگر جاها تعطیل است. طبیعی ست؛ ساعت نه و نیم شب، آن هم جمعه چرا باز باشند؟! 🔹چشم تیز می‌کند. می بیند سه پسر افتاده‌اند به جان دو دختر. نزدیک‌شان شده‌اند. چنگ می‌اندازند سمت دختران. پسر دستش را چنگک می‌کند دور مچ دختر، می‌کشدش حریصانه. حمید خیابان را رد می‌کند پا می‌گذارد توی پیاده رو. می‌رود که مثل همیشه مثل دفعه‌های پیش سد بزند جلوی آدم‌های نامردی که دنبال لذت طلبی‌اند. 🔹پسران می خواهند دو دختر را به زور ببرند توی ماشین. ماشین شان را آن طرف پیاده رو یا خیابان گذاشته اند. دختر خودش را می کشد عقب. نمی دانم داد می زند کمک می خواهد یا نه. پسر وحشیانه دختر را می کشد. حمید که می بیند از آن طرف خیابان می آید. داد می زند که ول کنید چه کارش دارید؟! 🔹خودش را می رساند. توی دل دختران لرزه افتاده است. نمی دانم حمید آن لحظه دخترش آوا آمده بود جلوی چشمش یا نه. ولی هر چه بود رفته بود وسط معرکه که نجات دهد. پسر سیاه پوش، پیرهن می زند بالا چاقو را از کمرش می کشد بیرون. حمید با لگد می رود سمت پسر. پسر دوم می پیچد پشت حمید. حمید یک لگد دیگر می زند به پسر جلویی. پسر دوم از عقب چاقو را تند تند فرو می کند توی گُرده حمید. پسر دیگر از جلو چاقو را می زند توی سینه حمید. پسر سوم که لباس زرد پوشیده، ایستاده است نگاه می کند. دختری که ماسک زده چیزهایی می گوید. دختر دیگر که موهایش ریخته ست روی شانه اش بدون روسری چیزی نمی گوید. چاقوست که از جلو و عقب توی تن حمید می رود. حمید نمی تواند نفر عقب را بزند. فقط مشت هایش می رود به سوی جلو. نفر عقب تا جا دارد با سنگ دلی و تیرگی، تیغ تیز فرو می کند. دو مرد از آن طرف پیاده رو می آیند راه شان را کج می کنند می افتند توی سرازیری خیابان و ناپدید می شوند. نبوده اند انگار هیچ وقت. 🔹دو پسر حمید را ول می کنند می ایستند جلویش چیزهایی می گویند. حمید جواب می دهد دستش را می گیرد سمت شان. سه مرد از پشت حمید پیدای شان می شود. یکی از مردها که کچل است می رود دو پسر را دور می کند. 🔹خون دارد از از زیر پوست حمید می آید. بالا بافت های لباسش را رد میکند میرسد روی پیراهن. پشتش خیسِ خون شده. روی سینه اش هم خون زده و درد می‌کند. از زیر ماسک سفید رنگش یک کله نفس می کشد قلبش می زند. نمیدانم دارد به چه فکر می کند. آوا را یادش هست؟ آمده بود دنبالش؟ منتظر است. 🔹یک موتوری می رسد. حمید را که می بیند سوارش می کند. پیراهن حمید پرخون تر شده. نمی دانم موتور سوار به حمید چیزی میگوید یا نه. فقط گاز می دهد سمت چهار راه دادگستری. می رود بیمارستان. سر چهارراه یک نفر سرش را از پراید در آورده می گوید: «تلوتلو میخورد». موتورسوار تا می آید کاری کند حمید می افتد روی آسفالت. ترافیک می شود. مردم دوره می کنند. مغازه دارها سرک می کشند قاطی جمعیت می شوند. حمید دردش آمده چیزی می گوید: - کمک 🔹یک نفر زنگ می زند ۱۱۵. اورژانس زود می رسد. حمید را میبرند تو. تا میرسد بیمارستان رفته است توى كما. 🔹آوا نشسته است ثانیه میشمارد پدر بیاید زود برود خانه ولی از حمید خبری نیست. آوا شماره خانه را می‌ گیرد می گوید: بابا نیومده کجاست؟ 🔹یک ساعت بعد یعنی یازده شب از فرمانداری زنگ می‌زنند به همسر حمید می‌گویند: «آقای شما با کسی خصومت دارد؟» همسر حمید می‌گوید: «نه چرا می‌پرسید؟ یعنی دوباره به خاطر امر به معروف کاری کرده؟»... ✅کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🔺نویسنده به مناسبت : و مضمون بسیاری از رمان‌ها و داستان‌های کهن بوده است. ، نویسنده مجموعه داستان تأکید دارد که نویسندگان کهن ایران زمین در بسیاری از داستان‌ها و رمان‌های قدیمی ایران چالش‌های در تأمین نیازهای زندگی و بحث کار و بیکاری را موضوع قرار داده‌اند. ادامه را اینجا https://www.ibna.ir/vdcaa0ne049nui1.k5k4.html بخوانید. 📙 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗http://ketabejamkaran.ir/120431 📡 🔊 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
❗️ داستان اولین شهید نوجوان انقلاب اسلامی ❗️ حیدر رضایی؛ نوجوانی شجاع، با اخلاق و اهل نماز و قرآن که با وجود سن کم، برای انقلاب جانفشانی کرد... 📣 در تازه ترین اثر انتشارات کتاب جمکران 📙 🖋 🖌 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
می‌گفت: یکی‌از‌راه‌های‌نجات‌انسان‌ازگناه، پناه‌بردن‌به‌امام‌زمان‌‹عجل الله فرجه›است. ايشان‌به‌انتظارنشسته‌اند تا كسی‌دستش‌را‌به‌سمتشان‌دراز‌كند، ايشان‌او‌راهدايت‌ڪنند. آیت‌الله‌جاودان🌱 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
روز "معلم" را، به هرآنکس که سبب شد ما نسبت به قبل انسان بهتری باشیم، تبریک می‌گوییم... خواه مادری در منزل... خواه پدری در دسترنج... خواه شهیدی در سنگر... خواه معلمی در مدرسه... خواه استادی در دانشگاه... وخواه رهبری در جامعه... معلم عزیزم روزت مبارک ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا❁﷽❁ا 🗓12 اردیبهشت: 📚🍉 📖من قرار است بزرگ شدم. بشوم. نرگس قرار است دکتر بشود. مصطفی هم که پسردایی من است، گفته که می‌خواهد بشود. بابای من هم اول اول‌ها معلم بوده. اکبر آقامی‌گوید بابایم چهارده سال پیش در زمان شاه بهش درس می‌داده. اکبر آقا بهم می‌گوید: «اگر می‌خواهی رئیس شوی، باید خوب درس بخوانی و شاگرد اول بشوی، مثل بابایت که وقتی هم بود، هروقت بیکار می‌شد می‌نشست می‌خواند. برای همین بود که زودی رئیس شد...» 🌷 📘 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗http://ketabejamkaran.ir/123126 ✅کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
قدیما می‌گفتن طرف سرش رو مثل کبک کرده تو برف ورژن جدیدش اینه که یه عده سرشون کردن تو سطل ماست کاریکاتور: اثر محمدعلی رجبی ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran