🌷من و مسعود علیجانی هر دو در گردان امام حسین (ع) لشکر کربلا بودیم. بعد از اینکه از هم جدا شدیم با نامه با یکدیگر ارتباط داشتیم. یکبار عکسی از خودش را برایم فرستاد. اما زمینهی پشت عکس تصویر یک پاسدار بدون سر بود که جای سر در بدنش شمع روشن کردهبودند.
🌷برایم جالب بود. علت انتخاب این نقاشی را از او در نامهام پرسیدم. پاسخ داد: «دوست دارم وقتی شهید میشوم سر در بدن نداشته باشم و مشتهایم گره کردهباشد.»
🌷چندی بعد به زیارت پیکر خونینش شتافتم. پیکر بی سر و مشتهای گره کردهاش اشک را در چشمانم جاری ساخت. بدنم میلرزید. همانجا خدا را به پاس برآوردن این آرزو سپاس گفتم.
🌷پیام و وصیت شهید :
راه اصحاب سید الشهدا را پیشه کنید که در شب شهادت در پوست خود نمی گنجیدند و نبرد با کفار و ضد انقلاب را برای خود یک وظیفه شرعی بدانید.
خانواده عزیز ما رفتیم تا قداست اسلام بر اوج قله توحید سرافراز باشد رفتیم تا با خونمان، با مسلمانیمان، با ایمانمان ریشه کفر اندیشان را بزداییم.
🌹خاطره ای به یاد شهید مسعود علیجانی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات 💝⚘اللهم صلی علی محمد و آل محمد💝⚘
🌲🌲🌲🌲
🌲🪴🪴
🌲🪴
🌲
🌦 طلوع باران 🌦
🌲اولین قسمت از جلسه ی ششم ماهیت مرگ 🌲
اگر الآن از دنیا برویم، چه هستیم و چه داریم که به خدا تحویل دهیم؟؟؟
مرگ از شئون خاص خداست و هیچ کس نمیداند اجلش کی فرا میرسد؛ پس چطور ما آسوده نشستهایم که بعداً برای نفسمان کاری کنیم؟؟؟
نفسی که هزار تکه شده و هزار تعین گرفته ، باید برزخها طی کند تا یکپارچه شود و به وحدت برسد.
بایداز همین لحظه به فکر باشیم و در هر میدان که نفسمان ما را به خواستههای دنیوی دعوت کرد، «نه» بگوییم.
سخت است؛ اما اگر از این تمایلات و تعلقات بمیریم، نفس مردهمان حیات میگیرد.
چشم بر اسباب از چه دوختیم؟
گر ز خوشچشمان، کرشم آموختیم
انبیاء در قطع اسباب آمدند
معجزات خویش بر کیوان زدند
همچنین ز آغاز قرآن تا تمام
رفض اسباب است و علت، والسلام
کشف این، نه از عقل کارافزا شود
بندگی کن تا تو را پیدا شود
ما که اینهمه در مجالس مولودی و عزای امامانمان مینشینیم؛ پس چرا راز کرشمۀ آنان را نمیآموزیم که همانا استقبال از مرگ بود؟
آنان به مرگ گفتند: "فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ"؛ ولی ما نه تنها به استقبال مرگ نمیرویم، بلکه از آن گریزانیم و با هزار جان کندن، جان میدهیم!
ادامه دارد...
#مرگ
#ماهیت_مرگ
#تولدی_دوباره
@ketabezendagi
🌲
🌲🪴
🌲🪴🪴
🌲🌲🌲🌲
🍀🌟🍀🌟🍀🌟🍀
🌟🍀🌟🍀
🍀🌟
📚#توحید_مفضل
🍀نان و آب، عوامل اصلى معاش و حيات آدمى🍀
🌟الخبز و الماء رأس معاش الإنسان و حياته🌟
وَ اعْلَمْ يَا مُفَضَّلُ أَنَّ رَأْسَ مَعَاشِ الْإِنْسَانِ وَ حَيَاتِهِ الْخُبْزُ وَ الْمَاءُ فَانْظُرْ كَيْفَ دُبِّرَ الْأَمْرُ فِيهِمَا فَإِنَّ حَاجَةَ الْإِنْسَانِ إِلَى الْمَاءِ أَشَدُّ مِنْ حَاجَتِهِ إِلَى الْخُبْزِ وَ ذَلِكَ أَنَّ صَبْرَهُ عَلَى الْجُوعِ أَكْثَرُ مِنْ صَبْرِهِ عَلَى الْعَطَشِ وَ الَّذِي يَحْتَاجُ إِلَيْهِ مِنَ الْمَاءِ أَكْثَرُ مِمَّا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ مِنَ الْخُبْزِ لِأَنَّهُ يَحْتَاجُ إِلَيْهِ لِشُرْبِهِ وَ وُضُوئِهِ وَ غُسْلِهِ وَ غَسْلِ ثِيَابِهِ وَ سَقْيِ أَنْعَامِهِ وَ زَرْعِهِ فَجُعِلَ الْمَاءُ مَبْذُولًا لَا يُشْتَرَى لِتَسْقُطَ عَنِ الْإِنْسَانِ الْمَئُونَةُ فِي طَلَبِهِ وَ تَكَلُّفِهِ وَ جُعِلَ الْخُبْزُ مُتَعَذِّراً لَا يُنَالُ إِلَّا بِالْحِيلَةِ وَ الْحَرَكَةِ لِيَكُونَ لِلْإِنْسَانِ فِي ذَلِكَ شُغُلٌ يَكُفُّهُ عَمَّا يُخْرِجُهُ إِلَيْهِ الْفَرَاغُ مِنَ الْأَشَرِ وَ الْعَبَثِ أَ لَا تَرَى أَنَّ الصَّبِيَّ يُدْفَعُ إِلَى الْمُؤَدِّبِ وَ هُوَ طِفْلٌ لَمْ تَكْمُلْ ذَاتُهُ لِلتَّعْلِيمِ كُلُّ ذَلِكَ لِيَشْتَغِلَ عَنِ اللَّعِبِ وَ الْعَبَثِ اللَّذَيْنِ رُبَّمَا جَنَيَا عَلَيْهِ وَ عَلَى أَهْلِهِ الْمَكْرُوهَ الْعَظِيمَ وَ هَكَذَا الْإِنْسَانُ لَوْ خَلَا مِنَ الشُّغُلِ لَخَرَجَ مِنَ الْأَشَرِ وَ الْعَبَثِ وَ الْبَطَرِ إِلَى مَا يَعْظُمُ ضَرَرُهُ عَلَيْهِ وَ عَلَى مَنْ قَرُبَ مِنْهُ وَ اعْتَبِرْ ذَلِكَ بِمَنْ نَشَأَ فِي الْجِدَةِ وَ رَفَاهِيَةِ الْعَيْشِ وَ التَّرَفُّهِ وَ الْكِفَايَةِ وَ مَا يُخْرِجُهُ ذَلِكَ إِلَيْه.
🍀🌟اى مفضّل !
بدان كه نان و آب اصل و رأس معاش و زندگى انسان به شمار مىروند. به حكمتها و تدابير نهفته در آنها بنگر.
نياز آدمى به آب تشديدتر از نيازش به نان است؛ زيرا شكيبايى او بر گرسنگى بيش از صبر او در تشنگى است. اين به خاطر آن است كه بدن انسان به آب بيشتر از نان محتاج است. چون كه آدمى براى نوشيدن، شستن خود ، لباس ، ظروفش و سيراب كردن حيوانات و آبيارى مزرعه به آب نيازمند است.
به خاطر اين نيازهاى فراوان، آب براحتى در دسترس قرار گرفته تا انسان براى خريدن و تحصيل آن در دشوارى و رنج فراوان نيفتد.
اما نان جز با رنج و مشقت و تلاش و حركت به دست نمىآيد تا انسان به كسب حلال مشغول شود و به خاطر بيكارى و بطالت در سرمستى و فساد غوطهور نگردد.
آيا نمىبينى كه طفل را با اينكه به سنّ آموزش نرسيده است در نزد مربّى مىگذارند تا از بازى و فسادى كه چه بسا او و خانوادهاش را در امر ناگوارى بيفكند، به دور ماند؟
انسان نيز اين گونه است، اگر مشغول نباشد بر اثر سرمستى و خوشحالى و بيكارى، باعث زيان خود و نزديكانش مىگردد.
براى درك اين واقعيت به كسانى بنگر كه در ثروت، رفاه، بىنيازى و خوشى بزرگ شدهاند. و ببين كه كارشان به كجا كشيده مىشود.
ادامه دارد...
#ادامه_توحید_مفضل_58
@ketabezendagi
🍀🌟
🌟🍀🌟🍀
🍀🌟🍀🌟🍀🌟🍀
🔻شهید سلیمانی
🔹«خداوندا در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند؛اما در دستانم چیزی را ذخیره کردهام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به سمت توست.
🔹وقتی آنها را به سمتت بلند کردم؛وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم؛ وقتی سلاح را برای دفاع از دینت بهدست گرفتم اینها ثروت دستان من است که امیدوارم قبول کرده باشی.»
🌷🌟🌷🌟🌷🌟🌷
🌟🌷🌟🌷
🌷🌟
🌦 طلوع باران 🌦
🌷ادامه ی جلسه ی ششم ماهیت مرگ🌷
خیلی وقت ها شده کلی تلاش کرده ایم به کارهای روزمره برسیم، کلی برنامه ریزی کردیم، اما زمان مثل برق و باد گذشته و هنوز کار به اتمام نرسیده؛
میگن زمانت برکت نداشته!
چطور می شود که در همان وقت یک عده به کارهاشان می رسند و زمانشان برکت دارد؟؟؟
🌷🌟 گفتیم برخی آیات قرآن با اینکه ظاهراً از قیامت گفتهاند، در حقیقت به مرگ اشاره دارند؛ ازجمله آیۀ 18 سورۀ غافر:
"وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِرِ..."
و آنان را از روز نزدیک قیامت بترسان؛ آنگاه كه جانها به گلوگاه رسد.
برخی مفسّران گفتهاند منظور از قلب در اینجا همان روح است. اما گفتیم روح به دنیا نیامده تا مرگی برایش تصور شود. جانی که به لب میرسد، نفس است و این اتفاق هم نه در قیامت کبری، بلکه هنگام مرگ رخ میدهد.
"آزِفَة" از ریشۀ «أزف» به معنای کمیِ وقت و تنگی زمان است.
ما امروز بیبرکتی زمان را خوب میبینیم؛ اینکه همیشه گرفتاریم و هرچه میدویم، باز کارهایمان روی زمین است. اما تنگی زمان را نمیفهمیم، چون در عالمش نرفتهایم؛ و آن وقتی است که قلب به حنجره یا جان به لب میرسد و در آستانۀ خروج از دنیا قرار میگیرد. هنوز حیات دارد؛ اما دیگر زمان ندارد و چنان تنگ است که محتضر حتی فرصت نمیکند پلک بر هم بزند یا آب دهانش را فرو برد؛ درجا میمیرد!
در طول زندگی نیز آنجا که باید از اوصاف و افکار دانی بمیریم، این تنگی و سختی به سراغمان میآید؛ ولی ما چون در خوبیها و بدیهای ظاهری تعصب داریم و دین را با پیرایه گرفتهایم، نمیتوانیم جان دهیم و از مرگ میگریزیم!
ادامه دارد...
#مرگ
#ماهیت_مرگ
#تولدی_دوباره
@ketabezendagi
🌷🌟
🌟🌷🌟🌷
🌷🌟🌷🌟🌷🌟🌷
🦋 🌈 🦋 🌈 🦋 🌈 🦋
📚#توحید_مفضل
🌈 اختلاف صور الناس و تشابه الوحوش و الطير و غيرها من الحكمة في ذلك 🌈
اعْتَبِرْ لِمَ لَا يَتَشَابَهُ النَّاسُ وَاحِدٌ بِالْآخَرِ كَمَا تَتَشَابَهُ الْوُحُوشُ وَ الطَّيْرُ وَ غَيْرُ ذَلِكَ فَإِنَّكَ تَرَى السِّرْبَ مِنَ الظِّبَاءِ وَ الْقَطَا تَتَشَابَهُ حَتَّى لَا يُفَرَّقُ
بَيْنَ وَاحِدٍ مِنْهَا وَ بَيْنَ الْأُخْرَى وَ تَرَى النَّاسَ مُخْتَلِفَةً صُوَرُهُمْ وَ خَلْقُهُمْ حَتَّى لَا يَكَادَ اثْنَانِ مِنْهُمْ يَجْتَمِعَانِ فِي صِفَةٍ وَاحِدَةٍ وَ الْعِلَّةُ فِي ذَلِكَ أَنَّ النَّاسَ مُحْتَاجُونَ إِلَى أَنْ يَتَعَارَفُوا بِأَعْيَانِهِمْ وَ حُلَاهُمْ لِمَا يَجْرِي بَيْنَهُمْ مِنَ الْمُعَامَلَاتِ وَ لَيْسَ يَجْرِي بَيْنَ الْبَهَائِمِ مِثْلُ ذَلِكَ فَيَحْتَاجُ إِلَى مَعْرِفَةِ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهَا بِعَيْنِهِ وَ حِلْيَتِهِ أَ لَا تَرَى أَنَّ التَّشَابُهَ فِي الطَّيْرِ وَ الْوَحْشِ لَا يَضُرُّهَا شَيْئاً وَ لَيْسَ كَذَلِكَ الْإِنْسَانُ فَإِنَّهُ رُبَّمَا تَشَابَهَ التَّوْأَمُ تَشَابُهاً شَدِيداً فَتَعْظُمُ الْمَئُونَةُ عَلَى النَّاسِ فِي مُعَامَلَتِهِمَا حَتَّى يُعْطَى أَحَدُهُمَا بِالْآخَرِ وَ يُؤْخَذُ أَحَدُهُمَا بِذَنْبِ الْآخَرِ وَ قَدْ يَحْدُثُ مِثْلُ هَذَا فِي تَشَابُهِ الْأَشْيَاءِ فَضْلًا عَنْ تَشَابُهِ الصُّوَرِ فَمَنْ لَطُفَ بِعِبَادِهِ بِهَذِهِ الدَّقَائِقِ الَّتِي لَا تَكَادُ تَخْطُرُ بِالْبَالِ حَتَّى وَقَفَ بِهَا عَلَى الصَّوَابِ إِلَّا مَنْ وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ كُلَّ شَيْءٍ لَوْ رَأَيْتَ تِمْثَالَ الْإِنْسَانِ مُصَوَّراً عَلَى حَائِطٍ وَ قَالَ لَكَ قَائِلٌ إِنَّ هَذَا ظَهَرَ هُنَا مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِهِ لَمْ يَصْنَعْهُ صَانِعٌ أَ كُنْتَ تَقْبَلُ ذَلِكَ بَلْ كُنْتَ تَسْتَهْزِئُ بِهِ فَكَيْفَ تُنْكِرُ هَذَا فِي تِمْثَالٍ مُصَوَّرٍ جَمَادٍ وَ لَا تُنْكِرُ فِي الْإِنْسَانِ الْحَيِّ النَّاطِق
🦋 ناهمگونى شكلهاى مردم و همگونى وحوش و پرندگان 🦋
🌈 نيك بنگر و درس عبرت بگير كه چرا مردم شبيه يك ديگر نيستند ولى حيوانات و پرندگان و ديگر جانداران چون يك ديگرند.
اگر به يك گلّه آهوان بنگرى چنان با يك ديگر همانندند كه نمىتوان يكى را از ديگرى باز شناخت. اما مردم را ناهمگون مىبينى چنان كه بسختى مىتوان دو كس را كه در يك ويژگى همانندند يافت؛ زيرا مردم به خاطر معاملاتى كه در ميانشان جريان دارد بايد يك ديگر را با ويژگيهايى بشناسند. ولى حيوانات در ميانشان معاملاتى چنين وجود ندارد تا نياز به اين گونه شناختنى باشد.
همانندى پرندگان و هم حيوانات به زيانشان نيست ولى در انسان چنين نمىباشد، اگر دو انسان دو قلو به يك ديگر شديدا شبيه باشند مردم در معامله با آنان در رنج و دشوارى مىافتند تا جايى كه به جاى يكى به ديگرى داده مىشود و يا به جاى يكى ديگرى مجازات مىگردد.
اين مشكل گاه در همانندى اشيا اتفاق مىافتد چه رسد به همانندى خود انسانها.
چه كسى با اين امور دقيق و ظريف كه به ذهن احدى خطور نمىكند بر بندگانش لطف و عنايت مىكند جز آنكه رحمتش همه چيز را در بر گرفته است؟
اگر كسى بگويد اين صورت انسان كه بر روى ديوار است خود به خود به وجود آمده و كسى آن را نساخته سخنش را باور مىكنى؟
هرگز ! بلكه او را به استهزا مىگيرى.
چگونه است كه اين امر را در باره يك صورت جامد و بيجان انكار مىكنى و در باره خود انسان زنده با شعور و سخنگو مىپذيرى؟
ادامه دارد....
#ادامه_توحید_مفضل_59
@ketabezendagi
🦋 🌈 🦋 🌈 🦋 🌈 🦋