کتابخانهمدافعانحریمولایت
🌹حمید کنار ما نشست..مثل همیشه پیشانی مادرش را بوسید و گفت:" مادر مهربون من..تو معلم قرآنی..این همه ج
وقتی هم که ذکر می گفت، بند انگشتش را فشار می داد..همیشه برایم عجیب بود که چرا موقع ذکر گفتن این همه انگشتش را می فشارد..
فرصت را غنیمت شمردم و علت این کارش را پرسیدم..
🌹انگشت هایش را مقابل صورتش گرفت و گفت:" برای اینکه میخوام این انگشتها روز قیامت یادشون باشه ، گواه باشن که من توی این دنیا با این دست ها زیاد ذکر گفتم".
به شوخی گفتم : حمید بسه دیگه این همه ذکر گفتی..دست از سر خدا بردار..فرشته ها خسته شدن از بس برای ذکرایی که میگی حسنه نوشتن.
🌹جواب داد:" هر آدمی برای روز قیامت صندوقچه ای داره ..هر ذکری که میگی ، یه حوری برای خودت داخل صندوقچه میندازی که اون حوری برات استغفار میکنه و ذکر میگه".
🍀
از این حرف حرصم دراومد..لباسش را کشیدم و گفتم: تو آخه این همه حوری رو میخوای چکار؟ حمید اگر بیام اون دنیا ببینم رفتی سراغ حوری ها پوستت رو می کنم! کاری میکنم از بهشت بندازنت بیرون!!
🌹حمید شیطنتش گل کرد و گفت:" ما مردها بهشت هم که بریم از دست شما زن ها خلاص نمیشیم..اونجا هم آسایش نداریم".
تا این را گفت ابروهایم را درهم کشیدم و با حالت قهر سرم را از سمت حمید برگرداندم..
🌹حمید این حالت مرا که دید، صدای خنده اش بلند شد و گفت:" شوخی کردم...میدونی که ناراحتی بین زن و شوهر نباید طول بکشه..چون خدا ناراحت میشه..قول میدم اونجا هم فقط تو رو انتخاب کنم..تو که نباشی من توی بهشت هم آسایش ندارم..بهشت میشه جهنم"...
✍ادامه دارد
🌷۲۴۵
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز، یکی از آن روزهاییست که امام مهربانیها به همه دلدادگانش لبخند هدیه میدهد؛
امروز، روز میلاد فرزندیست که به رسمِ پدر، دارالکرم را اداره میکند تا مبادا نگاههای بیصدا و حرفهای در گلو مانده کسی بیجواب بماند ...
✨🌺✨🌺✨🌺✨
اومده فصلِ شیدایی، حالِ ما شد تماشایی / بَه بَه از این شبِ زیبا، بَه چه فرزند و بابایی ...
✨🍃🌷🍃✨
امروز به شبستان ولایت قمر آید
خورشید جمالات خدا جلوهگر آید
طوبـای تمنـای رضـا را ثمـر آید
در بیت رضا بـاز رضای دگـر آید
میـلاد جـوادبـن جـوادبـن جـواد است
این باب مراد است مراد است مراد است
چشمتون روشن امام رضاجانم☺️❤️
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
@ketabkhanehmodafean
👈 از تعطیلی فعلی حوزه و دانشگاه و مدرسه استفاده کنید👉
✳️ تا می توانید مطالعه کنید
💠 تا می توانید کتاب بخوانید
🔰 اگر از روی کتاب می خوانید با خودکار در آن مطالبی پیرامون متنش بنویسید و سیاه کنید، اگر pdf می خوانید ، کاغذ کنارتان باشد برای یادداشت برداری .
خواندنpdf به قصد یادگیری ،بدون یادداشت برداری ، آب در هاون کوبیدن است !!!
🌀 از تعطیلی فعلی حوزه و دانشگاه و مدرسه استفاده کنید.
از همین الان ، از همین الان ، از همین الان ، از همین الان برای تعطیلات عید خود برنامه بریزید.
هم تفریح و دید و بازدید ، هم مطالعه و کتاب
نکند روز شنبه 16 فروردین 99 که آمد و پایان تعطیلات ، حداقل 3 کتاب ( هر کدام حداقل 200 صفحه ) نخوانده باشیم.
🔰 الان بیشترین شبهات بر روی #قرآن ، #تاریخ_اسلام ( از صدر اسلام تا ایران بعد اسلام) ، #جمهوری_اسلامی و #مهدویت است
روی این موضوعات کار کنید و مطالعه
❇️ نکند روزی بیاید و تمام شود و ما در آن روز حتی یک صفحه کتاب نخوانده باشیم که واقعا آن روز را بطالت گذراندیم و باید جوابگو باشیم روزی در محضر امام زمان (عجل الله فرجه )
🌀 برنامه بریزید برای خواندن ، و مطالعه ، از خدا و ولی عصر (عجل الله فرجه ) کمک بخواهید برای کمک شما در انجام آن، شک نکنید پشتیبان شما هستند .
یادمان نرود این آیه " الذین جاهدوا فینا ، لنهدینهم سبلنا... "
🔰 اینقدر موضوع زمین افتاده زیاد داریم که تا دلتان بخواهد کار زمین افتاده هم هست !
✳️ هر عزیزی بتواند کتاب بخواند و خلاصه برداری کند و در پستهای مختلف بنویسد ( هر پست حدودا 5 الی 6 خط ) و آن را برای ما بفرستد، قطعا با نام آن فرد در کانال مان پخش خواهیم کرد و خود این ثواب بزرگی هست برای آن فرد ، گویی سخنرانی کرده است برای چندین مخاطب..
👇👇👇
👆👆👆
🌀 کتاب های پیشنهادی
1️⃣ برای پاسخ به شبهات پیرامون حمله اعراب به ایران و کتابسوزی و... 👈 کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران ، تالیف شهید مطهری
2️⃣ برای پاسخ به شبهات علیه زن و ارزش زن در اسلام 👈 کتاب نظام حقوق زن در اسلام ، تالیف شهید مطهری
3️⃣ برای مطالب خوب و تحقیقی درباره تاریخ صدر اسلام ، 👈 کتاب تاریخ سیاسی اسلام ، جلد اول ، تالیف دکتر رسول جعفریان
4️⃣ برای پاسخ به شبهات علیه قرآن 👈 فایل pdf یکی از کتب خوب در این باره را در پایین همین پست می آوریم.
این کتابها پیشنهادی هستند و اگر عزیزی کتبی دیگر سراغ دارد، حتما آنها را بخواند و خلاصه برداری کند
💥 یادمان نرود تا اهل مطالعه نشویم ، نمی توانیم برای اسلام و انقلاب ، مفید واقع شویم.
راهش مطالعه هست و بس
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
📚
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
وقتی هم که ذکر می گفت، بند انگشتش را فشار می داد..همیشه برایم عجیب بود که چرا موقع ذکر گفتن این همه
سفره را که پهن کردیم، حمید از روی هیجانی که داشت نتوانست چیز زیادی بخورد..ساعت های آخر از ذوق رفتن هیجان خاصی داشت..
بر خلاف ذوق و شوق حمید من استرس داشتم..دعا دعا می کردم و منتظر بودم گوشی حمید زنگ بخورد و بگویند فعلا سفرش کنسل شده است ولی خبری نبود!
🍃
چون اوضاع روحی عمه و پدر حمید خوب نبود از آنجا زود بلند شدیم ..موقع خداحافظی عمه کمی گردو داد تا با کشمش داخل ساک حمید بگذارم..
🌹حمید پدر و مادرش را که تا دم در آمده بودند به آغوش کشید..از در که بیرون آمدیم پشت سر ما آب ریختند..کاری که من طول این چندسال هرروز صبح موقع رفتن حمید انجام می دادم تا سالم برگردد...
🔷🔹🔷
سر بستن ساک وسایلش کلی بحث داشتیم..خواستم وسایلش را داخل چمدان تک نفره چرخ دار بچینم ، کلی لباس و وسیله شخصی ردیف کردم..
همینکه داخل چمدان چیدم، حمید آمد و دانه دانه برداشت قایم کرد یا پشت مبل ها می انداخت..
براش بیسکوئیت خریده بودم..بیسکوئیت آن مدلی دوست نداشت
🌹شوخی و جدی گفت:" چه خبره این همه لباس و وسایل و خوراکی..به خدا فردا همکارای من یه دونه لباس انداختن داخل یه نایلون اومدن ..اونوقت من با یه چمدان و عینک دودی برم بهم بخندن..
من با چمدان نمیرم! وسایلمو داخل ساک بچین"..
🎒
فقط یه ساک داشت..آن هم برای باشگاه کاراته اش بود..گفتم: ساک به این کوچکی..چطور این همه وسایلو جا کنم؟
بالاخره من را مجاب کرد که بی خیال چمدان شوم..با اینکه ساک خیلی جمع و جور بود..
همه وسایل را چیدم الا همان بیسکوئیت ها..بین همه ی وسایلی که گذاشته بودم، فقط از قرآن جیبی خوشش آمد..قرآن کوچکی که همراه با معنی بود..
🌹گفت:" این قرآن به همه وسایلی که چیدی می ارزه"....
✍ادامه دارد..
🌷۲۴۶
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
🌳درختان ریههای زمین هستند
با آنها مهربان باشیم.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند:
🌳 هر کس درختی بکارد،
خداوند نيز برای او در بهشت درختی میکارد.
🌲 ۱۵ اسفند
روز درختکاری مبارک🌲
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
سفره را که پهن کردیم، حمید از روی هیجانی که داشت نتوانست چیز زیادی بخورد..ساعت های آخر از ذوق رفتن ه
شماره تماس خودم، پدرومادرش و پدرم را داخل یک کاغذ نوشتم ، بین وسایل گذاشتم که اگر نیاز شد، خودش یا همکارانش با ما در ارتباط باشند..
برایش یک مسواک جدید قرمز رنگگذاشتم..می خواست مسواک سبزرنگ قبلی را داخل سطل آشغال بیندازد ..از دستش گرفتم و گفتم: بذار یادگاری بمونه!
🌹من را نگاه کرد و لبخند زد..انگار یک چیزهایی هم به دل حمید و هم به دل من برات شده بود..
ساک را که چیدم برایش حنا درست کردم.گفتم: حمید من نمیدونم تو کی میری و چه موقع عملیات داری..میخوام مثل بچه های جنگ که شب عملیات حنا میذاشتن، امشب برات حنابندون بگیرم..
🌹با تعجب از من پرسید:" حنا برای چی؟".
گفتم: اگر ان شاالله سالم برگشتی که هیچ..ولی اگر قسمت این بود شهید بشی من الان خودم برات حنابندون می گیرم که فردای شهادت بشه روز عروسیت..
✨
روز خوشبختی و عاقبت بخیری تو بهترین روز برای هردوتامونه..
روی مبل کنار بخاری سمت ویترین داخل پذیرایی نشست..پارچه سفیدی رویش انداختم ..روزنامه را زیرپایش گذاشتم ..نیت کردم و روی موها ، محاسن و پاهایش حنا گذاشتم..
در همان حالت که حنا روی سرش بود، دوربین موبایلم را روشن کردم و گفتم: حمید صحبت کن...برای من..برای پدرمادرهامون...
✍ادامه دارد...
🌷۲۴۷
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
✨هوایِ دل هوایِ تو
🍁دوایِ دل دَوایِ تو
✨دلی دارم که افتاده
🍁به رویِ خاکِ پایِ تو
✨به هر حالت به هر ساعت
🍁دلم تنگه برایِ تو
✨تو جایِ خود، همه عالم
🍁فدایِ بچههایِ تو...
#علی_مولا
#مولودکعبه
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─