کتابخانهمدافعانحریمولایت
#قدّیس 🌴 در مدینه باز ابوذر به کار خود ادامه داد تا اینکه یک روز در جمع عثمان و یارانش ، خطاب به ا
#قدّیس
📌فصل۸
⛪️
کلیسای حضرت مریم عذرا، در بلندترین نقطه ی کوه و لابلای درختان انبوه، رو به دریا ساخته شده بود و مجسمه ی بزرگ و باعظمت حضرت مریم را در مقابل آن ، می شد از هر نقطه از دریا دید؛
مجسمه ای که هدیه ی فرانسوی ها به مسبحیان بیروت بود.
🌲🌳
کشیش ایوانف در طول سالها زندگی در بیروت ، در هیچ مکان و کلیسایی چون کلیسای مریم عذرا، به آرامش روحی خاصی که به آن نیاز داشت، نمی رسید.
💒
در آن سال ها هفته ای نبود که چند ساعتی را به کلیسا نرود و در زیر مجسمه ی بزرگ و سفید حضرت مریم، روی صندلی چوبی قهوه ای رنگ ، رو به دریا ننشیند و مطالعه نکند.
📖
و اینک پس از سالها در یک روز ابری بیروت ، ساعت ۳بعدازظهر ، روی همان نیمکت چوبی نشسته بود و پیش از مطالعه ی کتابی که قصد داشت بخش هایی از آن را بخواند، داشت از نسیم خنکی که از سمت دریا می وزید و سرمای دلنشینی را بر گونه ها و پیشانی اش می نشاند، لذت می برد.
☁️
هنگامی که قصد داشت از خانه بیرون بزند، ایرینا گفته بود که شال و کلاهش را بردارد، اما او گفته بود که یک پیرمرد روس، نباید در فصل پاییزِ بیروت ، از سرما یخ کند ؛ به خود بلرزد و شال و کلاه بپوشد.
🧥
او روی پیراهنش ، پولیوری طوسی پوشیده بود و همین کافی بود تا خنکای نسیم را روی سر و گونه هایش ، جدی نگیرد.
🌁
پای چپش را روی پای راستش انداخت و به جلد کتاب نگاه کرد:" #علی_بن_ابیطالب " نوشته ی عبدالفتاح عبدالمقصود، نویسنده ی اهل تسنن مصر.
📝
با خودش فکر کرد که چقدر جالب است که به جز شیعیان؛ اهل سنت و مسیحیان هم درباره ی علی کتاب می نویسند.
این جلد از کتاب عبدالفتاح عبدالمقصود مصری، درباره ی جنگی بود که نویسنده ، نام آن را جنگ #نهروان گذاشته بود.
📰
به گفته ی جرج جرداق، جنگ های علی همگی جنگ ها داخلی بودند و علی در زمانی به قدرت رسید که قدرت طلبانی چون معاویه برای رسیدن به قدرت و حکومت ، نفاق و بدعت در دین را در پیش گرفته بودندو این روش ها علی را ناچار به جنگ با آنان می ساخت.
🔷کشیش عینکش را به چشم زد. صفحات اولیه مقدمه ای بود در باره ی شکل گیری واقعه ی نهروان.
به یاد آورد که علی وقتی به ناچار تن به حکمیت داد و از صفین به کوفه بازگشت؛ دو دستگی و انشقاق بین یارانش فزونی یافت.
📖
چند صفحه ای از کتاب را سرسری مطالعه کرد تا رسید به مطلبی که نویسنده در آن ، از تشکیل جلسه ای با حضور علی خبر می داد. شروع کرد به مطالعه ی آن:
" علی جلسه ای متشکل از افراد خود تشکیل می دهد. لحظه ی حساسی است.
مسجد کوفه مملو از مردمی است که آمده اند تا سرنوشت خود را پس از یک جنگ ناتمام ، دنبال کنند...همه نگرانند..
حال، حکمیت به پایان رسیده و حکمین دستور به عزل علی داده اند. مردم منتظرند تا نظر علی را بشنوند .
اینکه علی درباره ی حکمیت چه تصمیمی گرفته است..؟
آیا خلافت را ترک می کند و تسلیم فریب معاویه و عمروعاص می گردد؟ یا جنگ با معاویه را از سر می گیرد؟؟...
ادامه دارد...
🎚۹۴
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
#قدّیس 💠 علی روی پله ی اول منبر ایستاده و به مردم نگاه می کند...چه تصمیمی گرفته است علی؟..نظر او
#قدّیس
💠
علی دلش می خواهد با آنها اتمام حجت کند، گمراهی شان را نمی تواند تحمل کند.
آخرین تیر ترکش علی به سوی آنها نامه ای است محبت آمیز که دست از لجاجت بردارند و به سوی او بازگردند:
✨بسمِ اللهِ الرّحمنِ الرّحیم✨
از بنده ی خدا علی امیرالمؤمنین به زید بن حصین و عبدالله بن وهب و مردانی که با آنان هستند. دو نفری که بهدعنوان حکم انتخاب کردید، کتاب خدا را پشت سر نهادند و بدون داشتن هدایتی از سوی خدا ، هوا و هوس خود را پیروی کردند.
💠
نه به سنت عمل کردند و نه حکمی از قرآن را به اجرا درآوردند. در نتیجه خدا و پیامبرش و مومنان از آنان بیزار شدند.
وقتی این نامه به شما رسید، بیایید ، زیرا قصد ما حرکت بسوی دشمنان و پیمان شکنان شام است و ما بر همان نخستین وضعیتی هستیم که بودیم..والسلام "✨
🔷🔹🔷🔹🔷
می گویند ۴هزار قاری قرآن و عابد و مسلمان در منطقه ای بنام #نهروان به هم پیوسته بودند.
تعصب ذهنی ، همه را کور ساخته و تنگی افق دید، آنان را از تشخیص میان هدایت و گمراهی ، عاجز ساخته است.
خواندن نمازهای طولانی و قرائت قرآن در طول شبانه روز، سودی به حالشان ندارد . آنها بهره ای از مضمون و مفهوم قرآن نگرفته اند.
📜
وقتی نامه ی امام به دستشان می رسد، آن را می خوانند ، شور می کنند و به این نتیجه می رسند که با علی همکاری نکنند و به او پاسخ منفی می دهند.
علی که از آنها ناامید شده است، آنها را به حال خود رها می کند.
او حاصر نیست هیچ کس را به زور و اجبار راهی جنگ و اطاعت از راءی خود کند.
🔺به ابن عباس، فرماندارش در بصره نامه می نویسد تا از مردم بصره برای پیوستن به سپاه کوفه کمک بگیرد:
"....اما بعد! ما به اردوگاه خود در نخیله رفته ایم.تصمیم داریم به جنگ دشمن خود و خدا برویم. پس با مردم بصره حرکت کن و به ما بپیوند."
🔴⚪️
اما مردم بصره که بیش از ۶۰هزارمرد جنگی دارند ، از یاری علی سر باز می زنند و تنها سه هزارنفر از آنان راهی نخیله می شوند..
علی آن چنان که امیدوار بود ، افراد یک نبرد تعیین کننده برایش فراهم نشده است .
از سویی خوارج در نهروان اردو زده اند و حاضر به همراهی نیستند.
تفرقه ای که در صفین حاصل شد، هنوز پابرجاست. چه باید می کرد علی ؟
چگونه باید مخالفان را به صف سپاهیان خود فرا می خواند؟ چه می گویند آنان؟
حرف حسابشان چیست؟ چرا دست از لجاجت و عناد بر نمی دارند؟
⚪️🔴
همین پرسش را علی ، روزی از عده ای از آنان می پرسد... می گوید:" مگر شما آن روز در صفین مرا مجبور به قبول حکمیت نکردید؟ حالا چرا مرا بخاطر پذیرش حکمیت گناهکار می شناسید؟"
🔺🔻🔺
آنان پاسخ می دهند:" ما آن روز اشتباه و گناهی بزرگ انجام دادیم؛ نباید حکمیت را می پذیرفتیم و با معاویه می جنگیدیم؛ اما از گناه خود توبه کردیم و حال تو نیز باید توبه کنی."
ادامه دارد ...
🎚۹۶
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean