eitaa logo
کتابخانه ی زینبیون
47 دنبال‌کننده
107 عکس
1 ویدیو
1 فایل
کتابخوانی، برای یک ملت واجب و لازم است. 🌱حضرت امام خامنه ای 🌼خادم کانال جهت امانت کتاب و نظرات شما: اردکان، ترک آباد و احمد آباد
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 _غلطو اون کرده که اومده سراغ تو و حرف مفت زده.😡 بعدم زندگی خودمه میخوام به گند بکشمش🙄 من مرده ی این مدل استدلال ها هستم. همه ادعا دارند که زندگی خودشان است؛ اما به مشکل که می خورند کل اجتماع و مسئولین را به نقد می کشند😐. 👈انفرادی میخورند👉، 👈اجتماعی توقع می کنند.👉 بالاخره صدای آرش هم بلند شد. _باشه...باشه! زندگی خودت. پس چرا دختر مردم رو کشیدی وسط این لجن زار؟ اینا آدمن آریا! _به من چه؟ مگه من گفتم. خودش خواست! و خدا عقل را آفرید😐 《رمانی به شدت جذاب که خیلی از خوندنش کیف می کنید😁 پس حتما امتحانش کنید طعمی جدید🙄 @Horre_Shohada69 @ketabkhoone_zeinabioon
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 نغمه دچار تاب و تبی شد که فکرش را هم نمی کرد. با اینکه روبیک در تهران نبود، اما انگار صدای پیانواَش را می شنید. جزر و مد دریای دلش🌊 شدت یافت. تنها بود... و دلیلی نداشت که مدّش را تبدیل به جزر کند. مدّ زیادتر شد و قلبش را بیشتر فشرد، بالاتر آمد و راه گلویش را بست. بالا تر آمد و دریای دلش تبدیل به اشکی شد و در چشمش حلقه زد.😢 حس عجیبی داشت. خودش هم نمی دانست چه بر سرش آمده است که هم می ترسید و هم خوشحال بود. هم داغ شده بود و هم می لرزید... 《رمانی بسیار احساسی و دل نشین که همه ازش خوششون میاد و خیلی طرفدار داشته😁 حتما امتحانش کنید، عالیه... @Horre_Shohada69 ؟ @ketabkhoone_zeinabioon
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 من اینجور فهمیده ام که امام حسین(ع) اینجا و آنجا ندارد. همه جا هست... توی ایران و عراق هست؛ به همان اندازه توی هلند و آلمان هم هست؛ حتی اینجوری نیست که امامِ آدم خوب ها باشد ولی امامِ آدم بدها نباشد.❤️ خود من یکی اش: من آنجور بچه ای که بخواهی بگویی پدر و مادر از دستم خیلی راضی باشند نبودم. امام حسین(ع) هم توی یک چیزی شبیه خداست: اگر خدا، خدای بنده ی خلاف کار هست، امام حسین(ع) هم دلبر همه جور آدمی هست. برای همین است که آقامان همه جور آدمی زیر پرچمش دارد، به خاطر همین است که این قدر خریدار دارد. الان شما توی کربلا را نگاه کنید: چقدر آدم هایی را می بینید که روی دستشان پر است از خالکوبی، صورتشان پر است از خط و خال... 《داستان های واقعی و جذاب از اربعین و مسیر نجف تا کربلا😭 حتما حتما خوندنش پیشنهاد میشه: @Horre_Shohada69 @ketabkhoone_zeinabioon
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 یک روز با دوتا از همرزم هایش آمده بودند خانه. آن وقت ها هنوز کوی طلاب می نشستیم. خانه کوچک بود و تا دلت بخواهد، گرم. فصل تابستان بود وعرق، همینطور شر و شر از سر و رویمان می ریخت.🤒 رفتم آشپزخانه، یک پارچ آب یخ درست کردم و برایشان بردم. در همین حال، یکی از دوستان عبدالحسین، سینه ای صاف کرد و گفت: ببخشین حاج آقا! عبدالحسین صورتش را تمام رخ برگرداند طرف او. گفت: اگر جسارت نباشه، می خواستم بگم کولری رو که دادین به اون بنده ی خدا، برای خونه ی خودتون که خیلی واجبتر بود! یکی دیگر به تایید حرف های او گفت: آره بابا، بچه های شما اینجا بیشتر گرما می خورن. کنجکاو شدم و با خودم گفتم: پس شوهر ما کولر هم تقسیم می کنه.😂😅 《کتابی عالی و دوست داشتنی از روایت های جالب همسران و دوستان شهدا که یکی از پرتیراژ ترین کتاب های دفاع مقدسه و خیلیم مخاطب داشته وداره 😁 @Horre_Shohada69 @ketabkhoone_zeinabioon
🍃بسم رب الشهدا🍃 برایش صبحانه آماده کردم. برگشت رو به من گفت: آخرین صبحانه را با من نمیخوری؟ خیلی دلم گرفت... گفتم: چرا این طور میگی، مگه اولین باره میری ماموریت؟! موقع رفتن به من گفت: فرزانه سوریه که میرم بهت زنگ بزنم، بقیه هم هستن، چطوری بگم دوستت دارم؟ بقیه که می شنون من از خجالت آب میشم بگم دوستت دارم...😅 به حمید گفتم: پشت گوشی بگو یادت باشه!❤️ من منظورت رو میفهمم. قرار گذاشتیم به جای دوستت دارم، پشت گوشی بگوید یادت باشه!❤️ خوشش آمده بود😊 پله هارا میرفت پایین بلند بلند میگفت: فرزانه یادت باشه!😁 من هم لبخند میزدم و می گفتم: یادم هست😊❤️... 《کتابی فوق العاده زیبا به روایت همسر شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی، تا الان هرکی خونده، بهش علاقه مند شده. مطمئنم همه ی شماهم از خوندن این کتاب لذت می برید.😊 @Horre_Shohada69 @ketabkhoone_zeinabioon
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 پدربزرگ از پشت قفسه ها بیرون آمد و به گوشواره های زیبا و گران بها که من طراحی کرده و ساخته بودم، اشاره کرد. خوشحال شدم که آن را برای ریحانه انتخاب کرده بود؛ هرچند بعید می دیدم که مادرش زیر بار قیمت آن برود. گوشواره را بیرون آوردم و به پدربزرگ دادم. _طراحی و ساخت این گوشواره کار هاشم است. حرف نداره! مادر ریحانه گوشواره هارو گرفت و ورانداز کرد. _واقعا قشنگند، اما ما چیزی ارزانتر میخواهیم. مادر ریحانه گوشواره هارا روی مخمل گذاشت. با نگاهش گوشواره های قبلی را جست و جو کرد. پدربزرگ گوشواره های گران بها را توی جعبه ی کوچکی گذاشت. جعبه را به طرف مادر ریحانه سُراند. _از قضا قیمت این گوشواره ها دو دینار است. در دلم به پدربزرگ آفرین گفتم. از خدا می خواستم که ریحانه صاحب آن گوشواره ها شود. قیمت واقعیش ده دینار بود. یک هفته روی آن زحمت کشیده بودم... 《رمانی خیلی عالی و پرمخاطب که حتما تا الان باید راجبش شنیده باشید. امتحانشو از دست ندید😍 @Horre_Shohada69 @ketabkhoone_zeinabioon
هدایت شده از  صَوْْتَ الحَسَنْ
mhpooyanfar_official+CFNrn7GJXok+2399766035971799588.mp3
9.75M
🏴 دور از تو با اینکه‌ ضرر کردم؛ تو راه و نشون دادی که برگردم‌... ❣ 🖤صََـَـَـَـَـَـَـَـَـَـَوْْتْ اَلْـْحَـَـَـَـَـَـَـَـَنْ🖤 ﴾﴾@sotalhasan﴿﴿
هوالمعشوق روز ها را گذراندیم، به امید یک روز... به امید یک نگاه... به امید یک مسیر... به امید یک قدم... به امید یک سلام... تمام امیدهایمان را یکجا جمع کردیم... در یک روز... در یک نگاه... در یک مسیر... در یک قدم... در یک سلام... اما می خواهند ذوقمان را کور کنند، می خواهند تمام قافیه های جدید امسالمان را با یک نشد، پر کنند. آه حسین! چگونه از فراق بگویم درحالیکه عاشقم... و عاشقان عجین شده اند با فراق، با دوری... و چگونه بگویم غمگینم، درحالیکه تمام ثانیه هایم پر است از عطر سیبی که هنوز از سمت کربلا می رسد. دلتنگی هایمان قصد قیام دارند، و هرازگاهی از پشت میله های دلمان سر بر می آورند. اشک هایمان هم بی تابی می کنند، برای سرازیر شدن در یک مسیر... در یک قدم... در یک نگاه... در یک سلام... حسین! نگاه کن که دلتنگی هایم چقدر قانعم کردند... قانع شدم، به یک مسیر... به یک قدم... به یک نگاه... به یک سلام... 🌱حرف دلم... @ketabkhoone_zeinabioon
سلام_بر_ابراهیم_1.pdf
3.54M
فایل سلام بر ابراهیم❤️😍 دوستان هرکی کتاب «سلام بر ابراهیم» رو نخونده حتما فایل روباز کنه بخونه واگه کسی الگوی معاصر نداره ایشون بهترین گزینه هستند در واقع همه شهدا بهترین گزینه هستند🍃🌼 🥀🌷🥀 @misagh_shohada
سلام علیکم دوستان و همراهان عزیز! اسامی کتاب هایی که امانت داده شده و مهلت هشت روزه تموم شده: عمار حلب (دو جلد) سرباز کوچک امام چشم روشنی تو شهید نمیشوی! شبیه خودش دوستان عزیزی که این کتاب ها پیششونه لطفا داخل شخصی اعلام کنن که ان شاءالله تا دو روز آینده برای تحویل گرفتنشون اقدام کنیم. ان شاءالله از فردا لیست کتابای جدید داخل کانال قرار داده میشه. حتما حتما نظرات سازندتون رو بفرمایید که ان شاءالله باعث پیشرفت کتابخونه بشه❤️ از همراهی تک تکتون خیلی متشکرم🌱 باهامون همراه باشید... @Horre_Shohada69 @ketabkhoone_zeinabioon
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 به نظر می اومد از اینکه من رو توی کلیسا می بینه، یکم ذوق زده ست. گفت: کلیسای خیلی بزرگ و مجللیه! فوق العاده ست، نه؟ گفتم: بله. خیلی زیباست! ادامه داد: از این جهت گفتم که من قبلا به چندتا مسجد هم رفتم 😌و لبخندش رو یکم ببشتر کرد و با حرکت دست و سر حرفش رو مفهوم تر کرد. ...کوچولو و خیلی خیلی سادن.😐 گفتم: البته بستگی به مسجدش داره. مثلا توی ایران مساجد زیادی هستن که شاهکار معمارین. فوالعادن✌ اما... بله داخل مسجد اغلب همونطوره که شما میگید. _ملیت شما چیه؟ +من ایرانیم✌ _فارسی؟ +بله. زیبان ما فارسیه😌 _عجب🤔 پس حدس من اشتباه بود. اجازه بدید... 《کتابی جذاب و خوندنی از خاطرات خانومی که به عنوان سفیر کشورمون داخل جشنواره های مختلف ، علی الخصوص مدل های لباس شرکت میکنه و از خاطراتش برامون میگه خوندنش رو خیلی پیشنهاد میکنم. عالللللیییههه❤️》 @Horre_Shohada69 @ketabkhoone_zeinabioon
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 من در محاسبات نهایی زن را قوی تر از مرد می دانم. اعتقادم این است که مرد هارت و هورتش زیاد است، اما آنکه بالاخره در یک مقابله، اگر این مقابله طول بکشد،پیروز خواهد شد، زن است؛ یعنی زن بالاخره با روش ها و وسایلی که خدای متعال در اختیار و طبیعت او گذاشته؛ بر مرد غالب میشود. این یکی از زیبایی های طبیعت و از اسرار خلقت است. 《حضرت امام خامنه ای》 《کتابی خیلی عالی از جمع فرموده های و آقا در مورد شکوه زن خوندنش به خواهرا و خانومای گل خیلی خیلی پیشنهاد میشه😌❤️ حتما بخونیدش @Horre_Shohada69 @ketabkhoone_zeinabioon
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ...تنهایی همه ی وجودش را فرا گرفته بود. در طول زندگیش هرگز تا این اندازه احساس تنهایی و نبود هم صحبت و همراه، اورا آزار نداده بود.😔 یعنی پس از جدایی از همسرش هرگز احساس تنهایی نکرده بود؛ شاید چون هرگز مانند این چند روز بی دغدغه و در آرامش و استراحت به سر نبرده بود. ای کاش کسی بود تا با او صحبت کند... تلفن همراهش زنگ خورد. _بله... +آبراهام!... صدای خشن آقای الیاس نبود. دوستش آیهان از دفتر مجله بود. +حالت چطور است؟ _خوبم دوست من...حال تو چطور است؟ _متشکرم. +مسابقات بین المللی شنا تا چهار ساعت دیگر در تورینو برگزار می شود. قبلا همه ی برنامه ها برای ورود تو انجام شده. منتظر عکس هایت هستیم. خداحافظ. آبراهام، با کمک پذیرش هتل توانست محل برگزاری مسابقات را بیابد و با تاکسی به محل برگزاری رفت. آن روز به لطف مسابقات شنا وقتش پر شد و برای چندساعتی از تنهایی در آمد... 《رمانی جذاب و خوندنی که از خوندنش لذت می برید پر از هیجان و فراز و نشیبه حتما خوندنشو امتحان کنید😁 @Horre_Shohada69 @ketabkhoone_zeinabioon
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 پدر گفت: _بیعت نمی کنم. من در سقیفه نبودم اما استدلال شما در آنجا این بود که شما از انصار به پیامبر نزدیک تر بوده اید، پس خلافت از آن شماست. من بر مبنای همین استدلالتان به شما می گویم که خلافت حق من است. هیچکس به پیامبر نزدیکتر از من نبوده و نیست، اگر از خدا می ترسید، انصاف دهید. هیچکدام حرفی برای گفتن نداشتند. اما عمر گفت: _رهایت نمی کنیم تا بیعت کنی. پدر رو به عمر کرد و گفت: +گره خلافت را برای ابوبکر محکم می کنی تا او فردا آن را برای تو باز کند. از این پستان بدوش تا سهم شیر خودت را ببری. بخدا که اگر با شما غاصبان نیرنگ باز بیعت کنم. تو وقتی به هوش آمدی از فضه پرسیدی: ~علی کجاست؟ فضه گفت که اورا به مسجد بردند... من نمی دانم تو با کدام توان به سوی مسجد دویدی و وقتی علی را در چنگال دشمنان دیدی و شمشیر را بالای سرش، فریاد کشیدی... 《کتابی خیلی زیبا در مورد زندگانی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه(س) ، مطمئنم از خوندنش لذت می برید❤️ @Horre_Shohada69 @ketabkhoone_zeinabioon
🍃بسم رب الشهدا🍃 ...گاهی اگر وسیله و پارچه ی نو و زیبایی داشت می داد به عروس های فقیر. خودش لباس های ساده و تکراری اش را می پوشید. نگاهش به دنیا متفاوت از نگاه دیگران بود. خوش نداشت پولش زیادتر از نیازش باشد. چون دختر خانواده ی پولداری بود و پدر هم وضعش خوب بود طبیعتا مادر هم باید خیلی پولدار میشد که نشد. همه ی ارث و میراث و پول را رد می کرد و ... 《...عزیز دلم! یک سال و نیم دنبالت گشتیم، اما همه اش جواب سربالا بود و توهین و بی احترامی . این یک ساله و نیم آب خوردم یاد تو افتادم، غذا خوردم گفتم: محمدعلیم چه می کند؟! لباس هایت را شستم وتا کردم تا اگر آمدی، آماده باشد؛ ولی یک شب خواب دیدم که خبر شهادتت را به هم می دهند. توی خواب هم گفتم: راضیم به رضای خدا...》 {کتابی پر از خاطره های قشنگ از مادر چندتا از شهدای عزیز دفاع مقدس خوندنش پیشنهاد میشه خیلی قشنگه❤️} @Horre_Shohada69 @ketqbkhoone_zeinabioon
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 کوتاه اما زیبا...❤️ 《دخترک از پنجره بیرون را نگاه کرد. آفتاب با گل های درخشان باغچه حرف می زد و درخت بزرگ، با گنجشک هایی که دوستشان داشت. ناگهان صدای نازک نوزاد با فواره ی گنجشک های روی درخت پر کشید...》 {از قشنگ ترین و جذاب ترین رمانامونه😌 خوندنش به شدت میشه...} @Horre_Shohada69 @ketabkhoone_zeinabioon
سلام علیکم فردا سفارشات کتابای اردکانمون ان شاءالله ارسال میشه. به خاطر تاخیر در رسوندن کتابا حلالمون کنید...🙏 دوستان و رفقای عزیز اردکانی، سفارش کتاباتون رو زود داخل شخصی بنده اعلام کنید که ان شاءالله فردا براتون ارسال کنیم. از همراهیتون ممنونیم❤️ @Horre_Shohada69 @ketabkhoone_zeinabioon
~♡~ هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای؟ در شهر خویش هستم و در کربلاست دلم...
🍃بسم رب الشهدا🍃 عالم همه در طواف عشق است و دایره دار این طواف، حسین (ع) است. این جا در کربلا، در سرچشمه ی جاذبه ای که عالم را بر محور عشق نظام داده است. شیطان اکنون در گیر و دار آخرین نبرد خویش با سپاه عشق است و امروز در کربلاست که شمشیر شیطان از خون شکست می خورد. از خون عاشق... خون شهید... 《کتابی به قلم شهید اهل قلم، آقا سیدمرتضی آوینی روایتی از محرم سال۶۱ قمری که علاوه برتاریخ دقیق، به یک نوشته ی شیوا و جذاب برخورد می کنید. خوندنش رو به همه ی شما بزرگواران میکنم @Horre_Shohada69 @ketabkhoone_zeinabioon
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 یک دفعه در خود فرو رفت. انگار می خواست حرفی را به زبان بیاورد. نگاه مختصری به من کرد و گفت:( مامان، من یه آرزویی دارم... دعا می کنین براورده بشه؟) التماس دعایش، هنگام تحویل سال از یادم نرفته بود. خندان پرسیدم:( دختر من چه آرزویی داره؟) از پنجره آشپزخانه بیرون را نگاه کرد. _مامان، دعا کنین بشم جراح قلب و خدا یه مطبی بهم بده که پنجرش رو به کعبه باز بشه... 《یک رمان خیلی عالی و جذاب و مقداری دخترونه😊 پر از داستان های هیجان انگیز و جالبه خوندنش رو پیشنهاد میکنم مخصوصا به دختر خانوما❤️》 @Horre_Shohada69 @ketabkhoone_zeinabioon
بسم رب الزینب(س) سلام علیکم بابت چند روز وقفه در فعالیت کانال از همه ی عزیزانی که باهامون همراه هستن، معذرت میخوام ان شاءالله از امشب یه رونق جدیدی رو به کتابخونمون میدیم دوستاتونو هم به کتابخونه ی خودتون دعوت کنید... @ketabkhoone_zeinabioon
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ♡ پنج وارونه چه معنا دارد؟!🤔 خواهر کوچکم از من پرسید...😅 من به او خندیدم😂 کمی آزرده و حیرت زده گفت:😳 روی دیوار و درختان دیدم بازهم خندیدم😂 گفت: دیروز خودم دیدم پسر همسایه پنج وارونه به مینا می داد آنقدر خنده 😂 برم داشت که طفلک ترسید... بغلش کردم و بوسیدم و با خود گفتم: بعدها وقتی غم😔 سقف کوتاه دلت را خم کرد💔 بی گمان میفهمی پنج وارونه♡ چه معنا دارد {کتابی فوق العاده زیبا و به در بخور از مسائلی که الانه واقعا از معذلات جامعمونه به شدت قشنگ و منطقیه پیشنهاد میکنم حتما امتحان کنید @Horre_Shohada69 @ketabkhoone_zeinabioon