کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨
🌺🍃🍂✨
🍃🍂✨
🍂✨
✨
#امام_خمینی(ره):
این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید....
🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷
متن وصیت نامه شهید بزرگوار #سید_منوچهر_مدق را در ادامه میخوانیم:
برادران عزیزم! در انجام همه کارها اول خود پیش قدم باشید و بعد افراد خود و #بسیجیان را پشت سر خود بخواهید.
در استفاده از امکانات اول دیگران را مقدم بدانید و بعد خود استفاده کنید.
#خاطرات_رزمندگان را به صورت کتاب حفظ کنید و بخوانید تا ببینید، بچه ها در زمان جنگ چه کردند.
مسئول بودن و مسئولیت داشتن یعنی پایبندی به وظایف تا مرز #شهادت.
از ریا دوری کنید و از ته قلب و با عشق کار کنید. به ماموریت وابسته نباشید.
به استخوان خردکرده ها، این کسانی که یاران و رفقایشان جلوی چشمانشان تکه تکه و شهید شدند
و آرزویشان آن بود که کاشکی آن موقع ما هم رفته بودیم، احترام بگذارید و حرمت آنها را نگه دارید.
سفارش #حضرت_امام (ره) را فراموش نکیند که فرمودند: «نگذارید #پیشکسوتان_جهاد_و_شهادت در پیچ و خم زندگی مادی به فراموشی سپرده شوند».
از خانواده های شهدا، جانبازان دیدن کنید، نگذارید گرد فراموشی بر چهره آنها بنشیند.
همیشه هدف اولیه مان را از پیوستن به سپاه در نظر داشته باشیم. هدف ما عشق بود، دوست دارم بچههایی که وارد #سپاه می شوند با همان عشق بچه قدیمی ها بیایند، خاطرات آنان را بخوانند به ظواهر بها ندهند و همیشه حاضر به جانفشانی عاشقانه در راه #انقلاب و #رهبر باشند.
والعاقبه للمتقین ـ منوچهر مدق 79/4/18
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
✨✨استدلال #شاهرخ برای اثبات #ولایت_فقیه
چند نفر از رفقای قبل از #انقلاب را جذب #کمیته کرده بود. آخر شب جلوی #مسجد مشغول صحبت بودند.
یکی از آنها پرسید: #شاهرخ، اینکه میگن همه باید #مطیع_امام باشن، یا همین #ولایت_فقیه، تو اینو قبول داری!؟ آخه مگه میشه یه پیرمردِ هشتاد ساله کشور رو اداره کنه!؟
#شاهرخ کمی فکر کرد و با همان زبان عامیانه خودش گفت: ببین، ما قبل از انقلاب هر جا میرفتیم، هر کاری میخواستیم بکنیم، چون من رو قبول داشتید، روی حرف من حرفی نمیزدید، درسته؟ آنها هم با تکان دادن سر تایید کردند.....
بعد ادامه داد: هر جایی احتیاج داره یه نفر حرف آخر رو بزنه، کسی هم روی حرف اون حرفی نزنه. حالا این حرف آخر رو، تو مملکت ما کسی میزنه که عالم دینِ، بنده واقعی خداست، خدا هم پشت و پناه ایشونه......
بعد مکثی کرد و گفت: به نظرت، غیر از #خدا کسی میتونست شاه رو از مملکت بیرون کنه، پس همین نشون میده که پشتیبان #ولایت_فقیه خداست.....
ما هم باید به دنبال #امام عزیزمون باشیم. در ثانی #ولی_فقیه کار اجرایی نمیکنه بلکه بیشتر نظارت میکنه......
این استدلالهای او هر چند ساده و با بیان خاص خودش بود. اما همه آنها قبول کردند.
چند روزی از پیروزی #انقلاب گذشت. #شاهرخ نشسته بود مقابل تلویزیون، سخنرانی #حضرت_امام در حال پخش بود. داشتم از کنارش رد میشدم که یکدفعه دیدم اشک تمام صورتش را پر کرده......
باتعجب گفتم: شاهرخ، داری گریه میکنی!؟ با دست اشکهایش را پاک کرد و گفت: #امام، بزرگترین لطف #خدا در حق ماست........
ما حالا حالاها مونده که بفهمیم رهبر خوب چه نعمت بزرگیه، من که حاضرم جُونم رو برای این #آقا فدا کنم......
روحمان با یادش شاد.......
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
هنگامیکه اعلام شد بناست اولین کاروان از نفتکشهای کویتی، تحت حمایت ناوهای آمریکا به کویت حرکت کند، ما جهت انجام عملیات محوله، در مسیر حرکت کاروان به طرف منطقه عملیاتی حرکت کردیم.
در بین راه و در یکی از محلهای اسقرار در میان آبهای خلیجفارس لنگر انداختیم. پس از مقداری استراحت، مجدداً به راه افتادیم. راه زیادی را نپیموده بودیم که دریا به شدت طوفانی شد و آنچنان امواج آن به تلاطم درآمد انجام عملیات را عملاً ناممکن مینمود؛ امّا با توکّل به خداوند و میزان آمادگی و رشادتی که در نیروهای خود سراغ داشتیم و با نظرخواهی از آنها و نیز با یادخدا و اطمینان و قوت قلبی که بدینگونه به آن دست یافتیم، عزم خود را جهت انجام این عملیات جزم نمودیم و به طرف مسیر حرکت کاروان، به راه افتادیم.
سه ساعت قبل از رسیدن کاروان، ما به محلِ مورد نظر رسیدیم. پس از انجام سریع مأموریت و پایان کار، به طرف محل استقرار نیروهای خودی برگشتیم و به استراحت پرداختیم.
پس از گذشت سه ساعت اعلام شد که کشتی کویتی بریجتون، به روی مین رفت. اعلام این خبر، شادی و قوت قلب بالایی را در جمع ما به ارمغان آورد؛ همدیگر را در آغوش کشیده بودیم و یکدیگر را میبوسیدیم. برادران، صورتهای خود را بر خاک گذاشته گریه میکردند و شکر خدا به جا میآوردند. چون همه احساس میکردیم که ما نبودیم که دشمن را فراری دادیم بلکه این خداوند بود که ملت ما را عزیز و دشمنان ما را ذلیل و امام ما را شاد نمود و جملگی باور داشتیم که: وَ ما رَمَیْتَ اِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمی
پس از این اقدام دلیرانه سردار #شهید_مهدوی و همرزمانش در انفجار کشتی بریجتون، به پاس قدردانی از این عزیزان، برنامه دیدار با #حضرت_امام(ره) تدارک دیده شد و این شیران بیشه مردانگی و #ایثار و #شهادت، به دیدار پیر و مراد خود نائل آمدند.
در این دیدار، #حضرت_امام(رض) یکایک این سربازان جان برکف اسلام را مورد ملاطفت و تفقّد خود قرار میدهد و پیشانی سردار #شهید_نادر_مهدوی را میبوسد.
#شهید، خود دراینباره چنین میگوید:
پس از اطّلاع از اینکه #حضرت_امام از شنیدن خبر روی مین رفتنِ کشتی کویتی و شکست اولین اقدام آمریکا، متبسّم شدهاند، چنان مسرور گردیدم که همیشه این تبسّم را موجب افتخار خود و رزمندگانِ همراه، میدانم......
برای ما رزمندگانِ خلیج فارس، همین تبسّم و شادی #امام در ازای همه زحمات شبانهروزی کافیست و اگرتا آخر عمر، موفّق به انجام خدمتی نگردیم، باز شادیم که حداقل برای یکبار هم که شده، موجب رضایت و شادی و تبسّم امام عزیزمان گردیدهایم...
روحمان با یادش شاد.......
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
در سالهای پایانی جنگ، خلیج فارس برای ایران بسیار ناامن شده بود؛ عراق خیلی راحت کشتی ها و سکوهای نفتی ایران را می زد.
کویت بخشی از سرزمین و عربستان، آسمانش را در اختیار صدّام قرار داده بودند.
فرماندهان عالیرتبه سپاه، جریان عبور آزاد و متکبّرانه ناوهای جنگی آمریکا و نیز سایر کشتی ها و شناورهای تحت حمایت این کشور را به عرض #امام (ره) رسانده بودند......
#حضرت_امام فرموده بود: اگر من بودم، می زدم......
همین حرف امام، برای سردار #شهید_مهدوی و جانشینش سردار#شهید_بیژن_گرد و نیز همرزمان آنها کافی بود تا خود را برای انجام یک عملیات مقابله به مثل و اثبات این موضوع که با همّت و رشادت دلیرمردان ایران اسلامی، خلیج فارس، چندان هم برای آمریکاییها و نوکرانشان امن نیست، آماده سازند.....
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
.
همرزم #شهید_مدافع_حرم_حاج_حسین_همدانی :
سال 80 وقتی به سمت فرماندهی لشکر پیاده مکانیزه حضرت رسول استان تهران رسیدند همزمان جانشین قرارگاه ثار الله هم بودند.
در زمان معارفه می گفت : من #فرمانده لشکر نیستم من امانتدار هستم و #فرمانده #متوسلیان است.
در سال 62 هم جز اهرم های تیپ محمد رسول اله (صل الله علیه وآله وسلم) همراه با #شهیدان #همت، #شهبازی، #متوسلیان بود؛ همیشه سخنانش برگرفته از #دفاع_مقدس یا منویات #رهبر_معظم_انقلاب یا #حضرت_امام بود......
آلبومی از #حضرت_امام و #مقام_معظم_رهبری داشت و هر وقت دلش می گرفت آن را نگاه می کرد......
بسیار #ولایت_مدار بود و می گفت اگر #حضرت_آقا دستور دهند تا پای جان حاضر به انجام آن هستم و درنگ نمی کنم.....
روحمان با یادش شاد......
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
همسر #شهید_حاج_حسن_طهرانی_مقدم:
مانند تمام رسم و رسومات ایرانی ها ما هم مراسم نامزدی داشتیم.
اما چه مراسمی بیا وتماشا کن ...
فقط می توانم بگویم که مراسم نامزدی اول ما بهم خورد و #حاج_حسن آنقدر دیر آمد که انگار اصلا نیامد و تمام مهمان ها رفتند.
وقتی آمد فقط عذرخواهی کرد و گفت: کار مهمی پیش آمده و نتوانستم زودتر بیایم....
البته خیلی پدرم از این موضوع ناراحت و عصبانی بود. بعد از چند روز آمد و به پدرم گفت که عازم #جبهه هستم و برای حلالیت گرفتن آمده ام......
البته تنها هم نبود آنقدر گفتند و شوخی کردند تا پدرم تبسم کرد و .....
۴ یا ۵ ماه دوران نامزدی محرم بودیم و #حاج_حسن این مدت را جبهه بودند و فقط تلفن تنها راه ارتباط و با خبر بودن از احوالات همسرم بود آن هم به سختی انجام می شد.
بعد به تهران آمدند تا مراسم عقد انجام شود. البته خواندن خطبه عقدمان هم ماجرایی دارد. قرار بود #حضرت_امام (ره) خطبه عقد را جاری کنند اما من دیر رسیدم و #شهید_محلاتی وکیل من شدند.....
درم تا همین 10 سال پیش نمی دانست شب نامزدی #حاج_حسن کجا بود و چرا دیر آمد...
تا اینکه ده سال پیش تصویر جلسه ای با حضور فرماندهان در دفتر رئیس جمهور وقت در رسانه ها منتشر شد.
#حاج_حسن عکس را آورد و به پدرم نشان داد و گفت: یادتان هست آن شب دیر آمدم؟ من آن شب به دیدار #آیت_الله_خامنه_ای رییس جمهور وقت رفته بودم......
روحمان با یادش شاد....
@khademinekoolebar