eitaa logo
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
18.1هزار دنبال‌کننده
18هزار عکس
4.4هزار ویدیو
90 فایل
ادمین محتوایی جهت ارسال گزارشات و محتوا: @KhademResane_Markazi ادمین پاسخگو جهت ارتباط و سوال در مورد خادمی، کمیته مرکزی و کمیته های استانی خادمین شهدا: @shahidanekhodaiy110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹 مدتی بود که زیارت عاشورای لشکر تعطیل شده بود. حاج قاسم مرا دید و پرسید: پس زیارت عاشورا چه شده؟ گفتم به علت نبود مداح خوش صدا تعطیل است. حرفم را برید و گفت: این هم شد دلیل. در جبهه اسلام، عَلَم زیارت عاشورا نباید بر زمین بماند. از آن به بعد، هر وقت می آمد و می دید که لنگ مداحیم، خودش میکروفون را بر می داشت و شروع می کرد : السلام علیک یا ابا عبد الله راوی : 🏴 🕊🌹
🌴🏴🍀🏴🍀🏴🌴 امام بزرگوار ما، محرّم را به عنوان ماهی که در آن، خون بر شمشیر پیروز می‌شود، مطرح نمود و به برکت محرّم، با همین تحلیل و منطق، خون را بر شمشیر پیروز کرد. این، یک نمونه از جلوه‌های نعمت ماه محرّم و مجالس ذکر و یاد امام حسین علیه‌السّلام است که شما دیدید. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷ 🏴 🕊🌹
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹 محمد از بنیان گذاران بسیج مسجد حضرت امیرالمومنین جی بود ، از نیروهای خبره وفعال بسیج ،اولین کسی بود که بیرق مراسم عزاداری ایام ماه محرم را اوایل انقلاب درمنطقه ای که زندگی می کردیم ، افراشت. دسته جات سینه زنی وزنجیر زنی راه انداخت، و غذا نذری می داد . قبل از اعزام به جبهه به عنوان جهاد گر مقداری ازمایحتاج رزمندگان راجمع آوری کرد و به جبهه رفت و عاقبت در سیزدهم خرداد ماه 1361 در عملیات بیت المقدس به دلیل اصابت ترکش به سر ، به فیض شهادت نائل آمد ... راوی : 🏴 🕊🌹 🌱 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ @khademinekoolebar ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹 ماه محرم در راه بود، قرار شده بود که با عملیات‌هایی اطراف حرم بی‌بی(سلام الله علیها) از اشغال تروریست‌های تکفیری، پاک‌سازی شده تا مردم محرم امسال بتوانند به‌راحتی و در امنیت کامل، در ایام شهادت سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) عزاداری کنند. محمودرضا نیز مانند بقیه برای شروع عملیات لحظه شماری می‌کرد، خیلی خوشحال به نظر می‌رسید. با شادی فوق‌العاده‌ای از حضورش بر بالای گلدسته‌های حرم جهت شناسایی دشمن تعریف می‌کرد و از عکس‌های نابی می‌گفت که از حرم مطهر و گنبد و بارگاه حضرت زینب(س) برای خود تهیه کرده بود. راوی : 🏴 🕊🌹 🌱 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ @khademinekoolebar ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
من أرادَ اللّه بِهِ الخَیرَ قَذَفَ فی قَلبِهِ حُبَّ الحُسَینِ علیه السلام و حُبَّ زیارَتِهِ. کسى که خدا خیرخواه او باشد، محبّت حسین (علیه السّلام) و شوق زیارتش را در دل او مى اندازد. 📚 بحار الأنوار،جلد ۹۸، صفحه 76 🌹 🏴🌴🌱 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ @khademinekoolebar ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
همه‌ ما اهل بیت، ڪشتی‌های نجاٺ هستیم، ولی ڪشتی جدم حسین (علیه‌السلام) گسترده‌تر و در دل دریاها باشتاب‌تر و سریع‌تر است . 📚 بحار الانوار، جلد ۲۶، صفحه ۳۲۲ 🌹 🏴🌴🌱 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ @khademinekoolebar ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
من أرادَ اللّه بِهِ الخَیرَ قَذَفَ فی قَلبِهِ حُبَّ الحُسَینِ علیه السلام و حُبَّ زیارَتِهِ. کسى که خدا خیرخواه او باشد، محبّت حسین (علیه السّلام) و شوق زیارتش را در دل او مى اندازد. 📚 بحار الأنوار،جلد ۹۸، صفحه 76 🌹 🏴🌴🌱 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ @khademinekoolebar ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹 آقا حامد سال ها تو هیئت فاطمیه (س) طالقانی تبریز به عزاداری مشغول بود. وقتی ایام محرم می شد یکی از چرخ های مخصوص حمل باندها رو برای خودش بر می داشت و وظیفه حمل اون چرخ رو به عهده می‌گرفت. با عشق و علاقه خاصی هم این کار رو انجام می داد . وقتی عاشورا می شد برای هیئت چهار هزار تا نهار می دادیم که حامد منتظر می شد همه کم کم برن و کار شستن دیگ ها رو شروع کنه... با گریه و حال عجیبی شروع به کار می کرد... بهش می گفتن آقا حامد شما افسری و همه می شناسنتون بهتره بقیه این کارو انجام بدن. می گفت: "اینجا یه جایی هست که اگه سردارم باشی باید شکسته شوی تا بزرگ بشی" و همینطور می گفت : "شفا تو آخر مجلسه، آخر مجلسم شستن دیگ هاست و من از این دیگ ها حاجتم رو خواهم گرفت" که بالاخره این طور هم شد. 🏴 🕊🌹🌱 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ @khademinekoolebar ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹 از 2_3 ماه مانده به محرم روزشماری میکرد برای نــــوکری ابا عبدالله الحسین. با شوق خاصی برنـامه ریزی میکرد. هر سال تو میدان امام زاده علی اکبر، جایی که اکنون مزار مطهرش در آنجاست، چای خانه راه اندازی میکرد. خرید ملزومات و وسائل چای خانه رو با وسـواس و سلیــــقه خاصی خریداری میکرد. تمامی رو هم از بهترین ها . معتقد بود برای اهل بیـــــت نباید کـــــم گذاشت، تا زمانی که اونها دستت رو با بزرگواری میگیرند تو هم شرمنده نباشی که چرا میتونستی و بیشتر انجام ندادی. خادم امام زاده و هییت بود . ولی همیشه جلوی در هیئت می ایستاد. معتقد بود دربانی این خاندان بهتره و خاکـی بودن برای ائمه لطف بیشتری دارد. میگفت هر چی کوچکتر باشی برای امام حسین (ع) ، بیشتر نگاهت میکند. 🏴 🕊🌹 🌱 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ @khademinekoolebar ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
شب سوم محرم تازه از عملیات برگشته بودیم. محمد حسین اصرار می کرد که باید برویم حرم. بیشتر بچه ها از فرط خستگی توان نداشتند بیایند. فقط من اعلام کردم که حاضرم همراهش به حرم بیایم. راه افتادیم. وقتی رسیدیم به حرم، برق رفته بود. اجازه ورود به حرم را نمی دادند. محمدحسین اصرار کرد تا قبول کردند که فقط داخل حیاط برویم. وقتی وارد حیاط شدیم، دیدیم با اینکه 3 روز از محرم گذشته هنوز حرم سیاهپوش نیست و پرچم عزا هم روی گنبد نصب نشده است. رفت دوباره کلی التماس کرد تا اجاره بدهند که او پرچم سیاه را بگذارد. با اصرار محمدحسین، خادم حرم هم مجبور شد قبول کند. وقتی محمدحسین رفت بالای گنبد، اول احترام نظامی گذاشت و بعد هم پرچم را تعویض کرد. فردا صبح یعنی چند ساعت پس از این حادثه از ناحیه پهلو و بازو مجروح شد که منجر به شهادتش شد. راوی : 🏴 🕊🌹🌱 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ @khademinekoolebar ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
حسین برای شهید شدن خیلی عجله داشت. می ترسید از قافله شهدا جا بماند. اما یک روزی حرفی عجیب زد. می گفت : دیگر ترسی از شهید شدن ندارم. گفتم : تو که تا دیروز خیلی دلواپس بودی. گفت : در عالم رؤیا رفتم سمت خیمه امام حسین (ع). محافظش راه نداد. گفت : اگر سؤالی داری بنویس. نوشتم آیا من شهید می شوم. جواب آمد که شما حتما شهید می شوید. راوی : 🏴 🕊🌹🌱 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ @khademinekoolebar ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
🥀🏴🕊🌹🕊🏴🥀 تا پیش از سفر خیلی پسر شری بود ، همیشه در جیبش بود ، هم داشت. وقتی از سفر برگشت ازش پرسیده بود چه چیزی از خواستی؟! گفته بود یه نگاه به گنبد کردم و یه نگاه به گنبد انداختم و گفتم آدمم کنید . سه چهار ماه قبل رفتن به به کلی شد ، بعد از اون همیشه در حال و بود. نمازهایش را اول وقت می خواند . خودش همیشه می گفت نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده که دوست دارم همیشه بخوانم و کنم و در حال باشم. 🏴 🕊🌹🌱 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ @khademinekoolebar ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯