حسین جان !
از تو میخواهم هنگام شهادتم ،
سرم را روی زانویت قرار دهی ..
#عکسنوشته
#شهیدحسینآقایی
╭•••─────♡─────•••╮
@khademinkhaharalborz18
╰•••─────♡─────•••╯
..
[ #قرارشبانه ]
تصور کن برنده یک مسابقه شدی و جایزهات اینه که بانک هر روز صبح یک حساب برات باز میکنه و توش هشتاد و ششهزار و چهارصد دلار پول میگذاره، ولی دو تا شرط داره!
۱. اینکه همه پول رو باید تا شب خرج کنی وگرنه هر چی اضافه بیاد ازت پس میگیرند، نمیتونی تقلب کنی و یا اضافهٔ پول رو به حساب دیگهای منتقل کنی.
۲. هر روز صبح بانک برات یک حساب جدید با همون موجودی باز میکنه، شرط بعدی اینه که بانک میتونه هر وقت بخواد بدون اطلاع قبلی حسابو ببنده و بگه جایزه تموم شد.
حالا بگو چه طوری عمل میکنی؟
او زمان زیادی برای پاسخ به این سوال نیاز نداشت و سریعا ... همه ما این حساب جادویی رو در اختیار داریم؛ "زمان".
این حساب با ثانیهها پر میشه، هر روز که از خواب بیدار میشیم هشتاد و ششهزار و چهارصد ثانیه به ما جایزه میدن و شب که میخوابیم مقداری رو که مصرف نکردیم نمیتونیم به روز بعد منتقل کنیم.
لحظههایی که زندگی نکردیم از دستمون رفته دیروز ناپدید شده، هر روز صبح جادو میشه و هشتاد و ششهزار و چهارصد ثانیه به ما میدن.
یادت باشه که من و تو فعلا از این نعمت برخورداریم ولی بانک میتونه هر وقت بخواد حسابو بدون اطلاع قبلی ببنده.
ما به جای استفاده از موجودیمون نشستیم بحث و جدل میکنیم و غصه میخوریم.
بیا از زمانی که برامون باقی مونده لذت ببریم، ازت تمنا میکنم.
_
@khademinkhaharalborz18
بسیجی یعنی ؛
انجام وظیفه کنی
که نتیجه اش،بشه شهادت ...🕊️
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید عبدالرضا ملا محمدی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
#شهید_عبدالرضا_ملامحمدی
#حب_الحسین_یجمعنا
__________________
خادمین شهدای خواهر استان البرز
@khademinkhaharalborz18
مالکیت آسمانــــــــ
به نام کسانے نوشته شده است
که به زمین خاکے دلــــــــ نبستهاند ... 🕊
#عکسنوشته
#راهیاننور
____✨🤍____
@khademinkhaharalborz18
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_📹🤍_
کاش میشد در تمام لحظهها
بود صادق مثل «سید مرتضی»
صاحب روح خدا بینی شدن
وه چه دشوار است «آوینی» شدن...
#شهیدآوینی
#کلیپ
#استوری
_📹🤍_
@khademinkhaharalborz18
🕊️🍃
ای خواهرم
با حجابت پاسدار حرمت خون شهیدان باش و به کسان دیگر نگاه نکن.
_شهید غلامرضا ملامحمدی
#عکس_نوشته
#شهید_عبدالرضا_ملامحمدی
@khademinkhaharalborz18
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞️🎥
مصاحبه اختصاصی کمیته خادمین شهدای خواهر استان البرز ، با مادر محترم شهید مدافع حرم مهدی نوروزی .
_________
🕊️شهیدمدافع حرم مهدی نوروزی اهل کرمانشاه معروف به شیر سامرا بود. او در تاریخ ۲۰ دی ماه ۹۳ و در دفاع از حرمین عسکریین در سامرا توسط گروهک تروریستی داعش به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید در ۲۴ دی ماه ۹۳ در کرمانشاه تشییع و به خاک سپرده شد.
#شهید_مهدی_نوروزی🕊
#توانمندسازی
#کلیپ
📍دوره توانمندسازی،
قبرستان بابالنبی_کرمانشاه
@khademinkhaharalborz18
🌸🥀
با اینکه سن و سالش کم بود، اما عشق شهادت داشت 🥰
دل بندِ دنیا زندگی نبود. هنوز دانشآموز بود، اما وقتی به صفحات کتاب درسیش نگاه میکردی، بعضی صفحه ها باخط دوست داشتنیش نوشته بود: وحیدجان، شهادتت مبارک ! وحید باید شهید شود🙃
وحید، اولین فرزند خانواده بود و کمک حالِ مادر مهربونش. پدرش هر کاری که بهش می سپرد یا مادرش ازش میخواست، بیدریغ انجام میداد شانه خالی نمیکرد. نوجوان که شد، مرد بار اومد و با رفتار مردانه و خلق و خوی خوب، به بزرگترها درس اخلاق داد.🌱
#خاطرات_شهدا
#شهید_عبدالرضا_ملامحمدی
@khademinkhaharalborz18
🍂🧡
تکبیرگوی مسجد بود...
«وقتی شیپور جنگ نواخته شد، شور و شوق رفتن به جبهه به سر وحید افتاد و حماسه جنگ ، آروم و قرار موندن و درس خوندن رو از اون گرفت
با این که در مدرسه و درس خواندن کوشا بود،
اما به خاطر حضور همیشگی در مسجد محل و عضویت فعال در پایگاه بسیج،
نمره ۲۰ داشت.
مکبر مسجد بود و در تمام نماز جماعت ها دیده می شد.
وحید هر روز با چشمانی پر از حسرت به اعزام ها نگاه میکرد
و برای رفتن به جبهه بی قرار بود
پر پرواز داشت و در رویای پریدن بود.
با شهادت دایی مهربانش "شهید احمدرضا واحدی» تصمیمش را گرفت.
بخاطر سن کمی که داشت قبول نمیکردن که به جبهه بره برای همین شناسنامه خودش و دستکاری کرد
و مسئول اعزام متوجه این موضوع شده بود
و بهش گفت باید رضایت نامه کتبی بیاری از پد رومادرت
وحید که احترام خاصی برای پدر و مادر قائل بود با اینکه اونها راضی نمیشدن
کل خانواده با وحید صحبت کردن و یه روز یکی از اقوام پیش پدر وحید اومد و گفت :
وحید یه چیزایی میگه از جبهه که من رو هم به جبهه رفتن تشویق میکنه بالاخره رضایت پدر و مادرش رو گرفت و تا شهادتش سه بار به جبهه اعزام شد .
بار دوم به شدت مجروح شد به حدی رسید که دکتر جبهه رفتنش رو ممنوع کرد اما اون
پا پند اینها نبود
و رفت .....
پرستوی سبکبال دل وحید، در پی ملکوت بود و جویای شهادت. او سرانجام به آرزویش رسید و شهید شد.»
#سبک_زندگی_شهدایی
#شهید_عبدالرضا_ملامحمدی
@khademinkhaharalborz18