📜 وصیت نامه مشتـرک دو شهید :
مزاری بی نام و نشان ؛ مثل #بقیع🌱
۱ــ شهید محمد حسین میرشکاری🌹
چند خطی از وصیت نـامه:
بخدا دلم پر ميزند براى قبرستان بقيع آخر تا چه حد مظلوميت، و به همين منظور از شما ميخواهم که اگر جسدم به دستان رسيد قبرم را درست نکنيد و خاکي بگذاريد..🌿
۲ــ شهید محمود فخار🌹
چند خطی از وصیت نـامه:
قبر حقیر به یاد مظلومیت چهار امام در بقیع گلی و بی نام و نشان در میان شهدا جای دهید شاید این بتواند مظلومیت شیعه را اثبات و از گناهان حقیر بکاهد...
شهدای کربلای۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حُسٍیْنٍمَنْ...
شبجمعستهوایتنکنممیمیرم💔
#شب_زیارتی
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
@khademshohada_znj🕊️🕊️
[WWW.SARALLAH-ZN.IR]ma02102804.mp3
23.02M
[💔]
یااَباعَبْدِاللَّهِالحُسِیْنْ...
#خراباتی_آخر_شب
@khademshohada_znj🕊️🕊️
شبتون حسینی💚🌙
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
@khademshohada_znj🕊️🕊️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 #شهیدی که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا...
سیف الله شیعه زاده از شهدای بهزیستی استان مازندارن که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچ کس در جبهه نفهمید که خانواده ای ندارد. کمتر سخن میگفت و با سن کمش، سخت ترین کار یعنی بیسیم چی بودن را انتخاب کرده بود!
هنگام اسارت برگه ی حاوی کدهای عملیات را خورد تا به دست منافقین نیفتد! اما منافقین کوردل برای بدست اوردن اسم رمز، سینه و شکمش را شکافته بودند...
📎آسایش امروز را مدیون فداکاری شهدا هستیم...
@khademshohada_znj🕊🕊
شهر اگر جای ماندن بود که
آوینی ها میماندند، نه آنکه روی
خاکهای #فکه معراج برای خودشان بسازند!
درس و دانشگاه اگر قرار بود
رفاه و سعادت بدهد که
چمران های کت و شلواری، دانشگاه برکلی
کالیفرنیا را رها نمیکردند تا لباس چریکی
بپوشند و در کوچه پس کوچه های کردستان
رد منافقین بزنند!
کُرسی اگر ارزش داشت
بابایی ها آن را رها نمیکردند
تا به پرواز در آیند؛
دنیا اگر لیاقت ماندن داشت که
حاجقاسم ماونمیرفت...
دل به چه میبندیم؟
دنبال چه میدویم؟
نه که اینها بد باشد،نه! همهاش خوب!
همهاش نوش جان آنها که طالبش هستند،
اما باید پی عقیده دوید،
باید جنگید!
باید زنده ماند برای هدفی که فنا در او راه ندارد
#اندکی_تامل
#تلنگر
@khademshohada_znj🕊🕊
حال انجام گناه گاهی با تمام قوا
قصد داردتو رافتح کندتامرتکب
آنشویحتیعلاقه ی به گناه
چناننمایان میشودکه تمامی
سربازان عقل از آن همه شوق
درونی برای گناه تعجب میکنند
و میگویند رمضان به چه مشغول
بودی ..؟ اینجاست که آدمی متوجه
وجود نقابی بر خود میشود ..
۳ دقیقه در همین حال با خدا و
امام حسین صحبت کن .. تا شوق
پنهانِ عمیق خداجوی تو بیدار شود ..
در این مواجهه ها، جهاد اکبر معنا میشود..
نقاب کنار بزن و خودت را از دست خودت
نجات بده .. تنها .. کسی که میتواند
نجات بدهد یک نگاه است .. مرا
با چشمانت جمع کن .
#نگاهِ_ابی_عبدلله
🔴ایران به هر کجای اسرائیل لازم باشد موشک میزند
فرمانده کل ارتش:
🔹عدهای میگفتند مگر میشود به رژیم صهیونیستی موشک زد، بله جمهوری اسلامی ایران به هر کجای رژیم صهیونیستی را که لازم باشد و بخواهد موشک میزند.
🔹اگر باز هم خطایی سر بزند قدرتمندتر از قبل پاسخ میدهیم.
🔹۵۰ سال پیش هر وقت ناو هواپیما بر آمریکایی از اسکله خودش جدا میشد، سینه این ناو به هر طرفی در دنیا بود موی آن کشورها همچون موش از ترس و وحشت سیخ میشد و کل منطقه آماده باش و در خوف، ترس و مرگ بود اما امروز وضعیت به جایی رسیده که مقامات آمریکایی تند تند با واسطه پیام میدهند که ما نبودیم، من نکردم و با ما کاری نداشته باشید که این از برکات خون شهدا بوده و نباید فراموش کنیم از چه نقطهای به چه نقطهای رسیدهایم.
@khademshohada_znj🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ قول همسر "شهید حسن نژاد" به او...
@khademshohada_znj🕊🕊
"هر کجا مینگرم ردّ عبورت پیداست
کوچه در کوچه نشانی ظهورت پیداست
تازه این اول قصهست، حکایت باقیست
ما همه زنده بر آنیم که رجعت باقیست
مینویسم که شب تار سحر میگردد
یک نفر مانده از این قوم که برمیگردد"
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌹🍃
#حمیدرضا_برقعی
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄
@khademshohada_znj🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥گریه های عارفانه پدر شهید...💔
🔹شعر زیبایی که امروز به قلم پدر شهید طباطبایی در وصف شهید حجازی در گوشه ای از سومین سالگرد شهادتش نوشته شد
ساعت ۱۱ صبح بود که برای دو هفته به مرخصی رفت، هواپیماهای دشمن به پادگان حمله کردند و سه بار در ساعتهای ۱۲، ۱۳ و ۱۴ بعداز ظهر، محوطه پادگان را به شدت بمباران کردند. با بچه های لشگر در حال جمع آوری پیکر شهدا بودیم که دیدیم یک نفر مجروحی را بر دوش گرفته و به طرف آمبولانس می آید. اول باور نکردم، پرسیدم: مگر نرفتی مرخصی؟ گفت: سه نفر دیگر در گودال مجروح شده اند برویم بیاریمشان. بعدا معلوم شد که وقتی از بمباران آگاه شده به همراه آمبولانس به پادگان بازگشته است.
#شهید_عبدالحمید_اکرمی🕊🌹
دعا کنیم خوشی ببارد و صلح باشد و عشق...
و زمین جای قشنگی بشود برای زندگی
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ
البقره/۱۸۶
وقتی بندگانم درباره من از تو میپرسند بگو:
من نزدیکم
خدایا ببخش...
بعد از همه ی دور زدنهامون آخرین مرحله میرسیم به تو...
آخرین مرحله میرسیم به نزدیکترین راهِ چاره...
خدایا حال ما رو دریاب!!
#قرآن_بخوانیم 🍃
﷽✍🏼گوهر شاد یکی از زنان باحجاب بوده همیشه نقاب به صورت داشته و خیلی هم مذهبی بود.او میخواست در کنارحرم امامرضاعلیهالسّلام مسجدى بنا کند.به همه کارگران و معماران اعلام کرد دستمزد شما را دو برابر میدهم ولى شرطش این است که فقط با وضو کار کنید و در حال کار با یکدیگر مجادله و بدزبانى نکنید و بااحترام رفتار کنید. او به کسانى که به وسیله حیوانات مصالح و بار به محل مسجد میآورند علاوه بر دستور قبلى گفت:سر راه حیوانات آب و علوفه قرار
دهیدو این زبان بسته ها را نزنید و بگذارید هرجا که تشنه و گرسنه بودند آب و علف بخورند.بر آنها بار سنگین نزنید و آنها را اذیت نکنید . اما من مزد شما را دوبرابر میدهم .گوهرشاد هر روز به سرکشی کارگران به مسجد میرفت؛
روزى طبق معمول براى سرکشى کارها به محل مسجد رفت بود در اثر باد مقنعه و حجاب او کمى کنار رفت و یک کارگرجوانى چهره او را دید.جوان بیچاره دل از کف داد و عشق گوهرشاد صبر و طاقت از او ربود تا آنجا که بیمار شد و بیمارى او را به مرگ نزدیک کرد.چند روزی بود که به سرکار نمیرفت و گوهرشاد حال او را جویا شد.
به او خبر دادند جوان بیمار شده لذا به عیادت او رفت.چند روز گذشت و روز به روز حال جوان بدتر میشد. مادرش که احتمال از دست رفتن فرزند را جدى دید تصمیم گرفت جریان را به گوش ملکه گوهرشاد برساند.و گفت اگـر جان خودم را هم از دست بدهم مهم نیست. اوموضوع را به گوهرشاد گفت و منتظر عکسالعمل گوهرشاد بود. ملکه بعد از شنیدن این حرف با خوشرویى گفت:این که مهم نیست چرا زودتر به من نگفتید تا از ناراحتى یک بنده خدا جلوگیرى کنیم؟ و
به مادرش گفت برو به پسرت بگو منبراى ازدواج با تو آماده هستم ولى قبل از آن باید دو کار صورت بگیرد .یکى اینکه مهر من چهل روز اعتکاف توست در این مسجد تازهساز اگـر قبول دارى به مسجد برو و تا چهل روز فقط نماز و عبادت خدا را به جاى آور وشرط دیگر این است که بعد از آماده شدن تو من باید از شوهرم طلاق بگیرم .حااگـرتو شرط را میپذیری کار خود را شروع کن.جوان عاشق وقتى پیغام گوهر شاد را شنید از این مژده درمان شد و گفت چهل روز که چیزى نیست اگـر
چهل سال هم بگویى حاضرم . جوان رفت و مشغول نماز در مسجد شد به امیداینکه پاداش نماز هایش ازدواج و وصال همسری زیبا بنام گوهرشاد باشد . روزچهلم گوهرشاد قاصدى فرستاد تا از حال جوان خبر بگیرد تااگـر آماده است او هم آماده طلاق باشد .قاصد به جوان گفت فردا چهل روز تو تمام میشود و ملکه منتظر است تااگـر تو آماده هستى او هم شرط خود را انجام دهد.جوان عاشق که ابتدا با عشق گوهرشاد به نماز پرداخته و حالا پس ازچهل روز حلاوت نماز کام اورا شیرین کرده بود جواب داد: به گوهر شاد خانم بگوئیداولاً از شما ممنونم و
دوم اینکه من دیگر نیازى به ازدواج با شما ندارم. قاصد گفت منظورت چیست؟
⁉️مگر تو عاشق گوهرشاد نبودى ؟جوان گفت:آنوقت که عشق گوهرشاد من رابیمار و بیتاب کرد هنوز با معشوق حقیقى آشنا نشده بودم ، ولى اکنون دلم به عشق خـدا میتپد و جز او معشوقى نمیخواهم من با خدا مأنوس شدم وفقط با او آرام میگیرم.امّا از گوهر شاد هم ممنون هستم که مرا با خداوند آشنا کرد و او باعت شد تا معشوق حقیقى را پیداکنم و آن جوان شد اولین پیش نماز مسجد گوهرشاد و کمکم مطالعات و درسش راادامه دادو شد یک فقیه کامل و او کسی نیست جز آیتالله شیخ محمّدصادق همدانی.گوهرشاد خانم (همسر شاهرخ میرزا و عروس امیرتیمور گورکانی) سازندهی مسجد معروف گوهرشاد مشهد است .
#اَللّٰهُمَّعَجِّلْلِوَلیِّٖکَالفَرج✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
「💚」
او میشنود:)!!!
{#امام_زمان}
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 اینگونه دعای فرج بخوانید...
✏️ حضرت آیتالله خامنهای: وقتی «اَلّلهُمَّ کُن لِوَلِیّک» را میخوانید، در واقع دارید ارتباط میگیرید با امام زمانتان، که فرمودهاند: ما را دعا کنید، ما هم شما را دعا میکنیم
✏️ با حضرت حرف بزنید، سلام کنید، زیارت کنید،
با همین زیارات مأثوری که هست یا حتّی با همین زبان معمولی خودتان با حضرت حرف بزنید. خدای متعال پیام شما را، و سخن دل و زبان شما را به آن بزرگوار میرسانَد، و آن بزرگوار مطّلع میشود.
یکی از روزهایی که نزدیک عملیات سرنوشت ساز حلب بود حاج قاسم رزمندگان را جمع کرده بود و برایشان صحبت میکرد. به آنها میگفت ، سعی کنید روی پای خودتان باشید. تلاش کنید خَلَف صالحی برای پیشینیانتان باشید و...
در اثنای صحبت های حاج قاسم یکی از برادران مدافع حرم که ظاهراً حاج قاسم را نمی شناخت از انتهای جمعیت بلند شد و فریاد زد ،
حاج آقا ! ، تو که این قدر ما را موعظه میکنی خودت گروه چندی؟!
ما همه مات مانده بودیم. از شدت تعجب و ناراحتی زبانمان بند آمده بود. تا آمدیم خودمان را جمع و جور کنیم و حرفی بزنیم دیدیم حاج قاسم شروع کرد به جواب دادن ،
من گروه صفر هستم ، گریه می کرد و می گفت ،
من هنوز لیاقت پیدا نکردم...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🕊🌹