●
ترکش خمپاره درست از پهلوی چپش وارد
و به قلبش خورد.
کمکش کردم تا بلند بشه،
با سختی رو پاش وایستاد و اطرافشو نگاه کرد و رو سمت کربلا کرد،
دستشو با ادب رو سینهاش گذاشت و گفت:
السلام علیک یا اباعبدالله...
یهو گردنش کج شد رو زمین افتاد...
"احمدعلی موقع خاکسپاری
با اینکه 6 روز از شهادتش میگذشت
ولی هنوز دستش به نشانه ادب
رو سینه اش بود..."
#شهیداحمدعلینیِّری
#معرفی_کتاب
گفتم آقای رئیسی چرا تیم رسانه ای شما اینقدر ضعیفه؟ اینقدر کارهای بزرگ انجام می دهید و مردم متوجه نمی شوند.
اینطور باشه دور بعد رأی نمی آورید.
نگاهی به من انداخت و گفتند: بخوام رسانه رو قوی کنم باید مرتب از خودم تعریف کنم و کار خوبی نیست.
اما برای دور بعد نام من رو توی نامزدها نخواهی دید.
باتعجب گفتم چرا؟
گفت: وقتی آمدیم اوضاع کشور واقعا بحرانی بود و خدا لطف کرد شرایط بهتر شد و کشور از لبه پرتگاه دور شد، الان دیگه هرکی رئیس جمهور بشه مشکلی نخواهد داشت.
📚کتاب رئیسی روحانی بود. اثر گروه شهید هادی
🌱هـمـزاد كـویـــرم تـب بـاران دارم
در سینه دلی شكسته پنهان دارم
در دفتـر خـاطـرات من بنـویـسید
من هرچهكه دارماز شهیدان دارم🌱
🌱به مناسبت سالروز شهادت شهید والامقام شهید ابوالفضل حاج خان میرزایی تاریخ شهادت ۶۷/۵/۵ حضور خادم الشهدای واحد خواهران سلطانیه و قرائت زیارت عاشورا و تجدید پیمان با شهدا
#خادم_الشهدا_خواهران
سلام
میشه این پوستر رو در گروهها و دوستان و فامیل و آشناهاتون ارسال کنید
ممنون میشم
چون الان مدارس تعطیل میشه و کنکور هم تموم بشه کلی کتاب میره تو سطل آشغال
فقط تاکید کنید که لازم نیست به جایی تحویل بدن
فقط جمع آوری کنن و به شماره های داخل پوستر پیام بدن
باهاشون هماهنگ میشه و میان از درب منزل تحویل میگیرن
از کلیه شهرستانهای ایران پذیرش کتاب داریم
حتی اگر یک جلد کتاب باشه
در ضمن کیف و مداد خودکار مداد رنگی و کلیه ملزومات مدرسه حتی دسته دوم هم پذیرفته میشود
لطفا یادتون نره
با تشكر🙏🏻
ماجرای مدافع حرم گمنامی که بعد شهادت محل جنازه اش را به دوستانش نشان داد..
🔹️ پدر شهید سید میلاد مصطفوی درباره شهادت پسرش میگوید:
◇ در اوج درگیری بعد از رشادتهای به یادماندنی در ۲۵ مهر ۱۳۹۴ در با اصابت گلوله قناصه به گلویش در جنوب حلب شهید شد و به خواسته قلبیاش رسید اما پیکرش نیامد.
◇ آنقدر آتش دشمن سنگین بود که همرزمانش فقط توانسته بودند پیکرش را چندصد متر عقب بیاورند و در پستویی زیر شاخ و برگ درختان زیتون پنهان کنند.
🔹️ دو سه هفتهای از شهادتش گذشت و خبری از جنازه پسرم نشد.
◇ شنیدم که یکی دو بار رفتند برای انتقال پیکر اما میلاد در جایی که نشان کرده بودند نبود تا اینکه دو شب متوالی به خواب همرزمش میآید و میگوید « دوست داشتم همین جا پیش عمه جانم حضرت زینب(س) بمانم اما بابام خیلی اذیت میشه فقط و فقط به خاطر بابا انشاءالله خیلی زود برمیگردم » و نام و نشان جایی که بود را میدهد.
این خواب راهی شد برای یافتن پیکر سید میلاد اما پیکری بیسر و بیدست و بیپا.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#اسماعیل_هنیه
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
داشتیم برمی گشتیم. کار تمام شده بود كه خوردیم به کمین عراقی. هم ما اونارو ديديم و هم اونا مارو. تاریکی شب، مجال فکر كردن رو از آدم می گرفت. علی آقا هم توی آموزش اینجوری بهمون یاد داده بود كه تو كار شناسايى نبايد با عراقيها درگير بشى، مبادا اسیر شين عملیات لو بره!
اما این دفعه خودش هم باهامون بود. گفت: می ریم تو ميدان مین! جدى گفتم: شوخی می کنی؟! خنديد و افتاد جلو. پاک قاطی کرده بودیم. توی فکر بودم که پاهام گرفت به یه سیم تله. گفتم: علی آقا گير كردم، پامو بردارم مین منفجر مى شه!
بازم خندید و گفت: چیزی نیست، سریع بیا به سمت من. ده متر دور نشده بودم که دو تا مین منور روشن شد و يه مین گوشت کوبی هم منفجر. هنوز نفهميدم از كجا می دونست که مین ها بلافاصله عمل نمی کنن! عراقی ها هم اصلاً آفتابی نشدند.
آب که از آسیاب افتاد، گفتم: مگه تو آموزش نمی گفتی نباید جاى ما لو بره؟ گفت: چرا، اما اینجا، جاى ما براى اونا لو رفته بود، اونا مارو ديده بودند! من می خواستم اونا بدونند كه ما هم اونارو ديديم. هیچ راهی نداشت، الا روشن شدن منور
صلواتی نثار کنیم به یاد نابغهی جنگ شهید معزز على چیتسازیان 🕊🌹
📚دلیل
با اینکه شغلش نظامی بود و جایگاهی برای خودش داشت؛ اوقات فراغتش را برای مردم بی بضاعت بنایی می کرد.🍃
هر مقدار که میتوانست خانه شان را تعمیر میکرد. بدون اینکه اجرتی برای کارش طلب کند.
تمام این کارها را طوری انجام می داد که کمتر کسی متوجه شود تا اخلاص و گمنامی برایش باقی بماند
شاید به همین خاطر بود که به همسرش سفارش کرده بود:
بعداز شهادت نبینم جایی بری و از من تعریف کنی..💕
#شهید_محمود_رادمهر❤️🕊
فرعونزمانهدربدرخواهدشد
درغزهشبتیرهسحرخواهدشد
زیتونمقاومتاگرچهزخمیاست
باخون #هنیه سبزترخواهدشد...
#اسماعیل_هنیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صوت_الشهدا
شهيد اسماعيل هنيه:
خداوند سبحان زنده میکند و میمیراند ، اما امت اسلامی انشاءالله جاودان خواهد بود...
#شهيد_اسماعيل_هنيه
کمیته خادم الشهداء زنجان
#صوت_الشهدا شهيد اسماعيل هنيه: خداوند سبحان زنده میکند و میمیراند ، اما امت اسلامی انشاءالله ج
دقت کردید خداوند چطور شهادت شهید هنیه رو رقم زد
ظاهرش اینه که ایشون در یک کشور دیگه و غریبانه شهید شد
اما فرض کنید مثل فرزندانشون داخل غزه به شهادت می رسید
کجا بر پیکرشون نماز می خوندن؟
چند نفر جمعیت می تونست در تشییع ایشون شرکت کنه
و چه کسی بر ایشون نماز می خواند؟
اصلا پوشش خبری چندانی داده میشد؟
باز هم دشمن احمق خواست نور الهی رو خاموش کنه
ولی تقدیر الهی اینطور رقم زد :
🔸️کسی که از همه چیز خودش گذشت 🔹️در مملکت امام زمان شهید شد
🔸️ولیّ امام زمان بر پیکرش نماز می خواند
🔹️تشییع میلیونی و با شکوه
🔸️با پوشش خبری جهانی لحظه به لحظه
🔹️و محل اجتماع تمام آزادی خواهان جهان که با او وداع کنن
از این زیباتر هم داریم؟
و از این مقتدرانه تر؟
#مقاومت
#جهان_اسلام
با خدا باش تا کامروا باشی
بسیار دستگیر فقرا بود و همیشه به شخصِ فقیری که ابتدای کوچه بود کمک میکرد. به خاطر دارم که شبی به بیرون از منزل رفت و بازگشت او طولانی شد.
وقتی علت را پرسیدم متوجه شدم پولی برای کمک به آن فقیر نداشته و برای اینکه شرمنده او نشود چند کوچه را دور زده و از مسیر دورتری به خانه آمده است.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
•
تَه خَلاف بود،
کارای غَلَطِ و خلافش زیاد بود،
حتی روی سینه اش عکس رضاشاه رو خالکوبی کرده بود...
+یه بار بهش گفتن:
از خمینی اعلام برائت کن،
_گفت:
تو مرام من نیست با اولاد پیغمبر دربیفتم...
قبول نکرد،
توسط پهلوی اعدام شد!
عاقبتش به خیر شد،
شد حُرِّ انقلاب اسلامی...
#شهید_طیب_حاج_رضایی
اسیر نگو !
که شاگرد مکتب زینب
با غیرتِ دستان بستهاش
ویرانکننده صف اعداست
اسفند ۱۳۶۳
عکاس : پیر پرین
#آزادگان_ایرانی
#شهید_محمد_شهسواری
#مرگ_بر_صدام_ضداسلام
«تا کربلا راهی نمانده»
خستگی را بدر میکرد...!
جنگ به رغم خاطرات زیبایی که دارد، مملو از سختیها و مشکلات متعدد بود. یک رزمنده در فضای جبههها گاه به قدری خسته میشد که چین به صورتش میافتاد و چشمهایش را خون میگرفت، اما یک شعارِ دلشاد کننده میتوانست خستگی را از تن او رفع کند؛ بنابراین شعارِ «تا کربلا راهی نمانده» قلبها را جلا میداد و روحها را تازه میکرد. طوریکه میتوانست به یکباره خستگی را از دل خستهترین رزمنده نیز خارج کند...
#دفاع_مقدس
34.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بندگی_در_بلا
اَلسَّلاَمُ عَلَى مَنْ أَطَاعَ اَللَّهَ فِي سِرِّهِ وَ عَلاَنِيَتِهِ اَلسَّلاَمُ عَلَى مَنْ جَعَلَ اَللَّهُ اَلشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ اَلسَّلاَمُ عَلَى مَنِ اَلْإِجَابَةُ تَحْتَ قُبَّتِهِ اَلسَّلاَمُ عَلَى مَنِ اَلْأَئِمَّةُ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ
سلام بر آن کسى که در نهان و آشکار خدا را اطاعت نمود، سلام بر آن کسى که خداوند شفا را در خاک قبر او قرار داد، سلام بر آن کسى که (محلِ) اجابت دعا در زیر بارگاه اوست، سلام بر آن کسى که امامان از نسل او هستند
www.ostadaali.ir
🆔 @ostad_aali
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#میلاد_بیدی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مداحی_ذاکر_دلسوخته_و_عاشورایی
#شهید_مسعود_ملا🕊
🕊
🌿 باران شدیدی در تهران باریده بود.
خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود.
چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند.
همان موقع ابراهیم از راه رسید.
پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پیرمردها، آن ها را به طرف دیگر خیابان برد.
ابراهیم از این کارها زیاد انجام می داد.
هدفی جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصا زمانی که خیلی بین بچه ها مطرح بود!
#شهید_ابراهیم_هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ثواب قدم های زائر کربلا
🎙آیتالله ناصری رحمت الله علیه
#اربعین
#خوشبهحالاربعینیها😔
•
اگر کسی،شوق شهادت دارد
آن را فعلا طلب نکند...!
شهادت را در جنگ
با آمریکا و اسرائیل
از خدا بخواهید...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
به همسرم می گفتم فعلا بچه نیاوریم، چون پول نداریم، شغل نداری، مستاجریم، ماشین نداریم و سخت می شود. می گفت خدا که دندان می دهد، نانش هم می دهد. می گفت خدا بزرگ است. همانطور هم شد... دو هفته بعد از تولد فرزندمان، عباس توی شرکت مشغول به کار شد..
#شهید_عباس_خالقی