┄┅═══✼🍃🌼🍃✼═══┅┄
#مدد_از_شهدا:
👈یکی از دوستان عزیز و دل سوخته ام که از رزمندگان بزرگوار دفاع مقدس هست و پس ازجنگ هم به خانه و زندگی عادی برنگشت و دائم مشغول تفحص بدنهای مطهر شهداست برای خودم نقل می کرد:
🎤 در جریان فتنه آمریکایی کوی دانشگاه در سال ۷۸ در دوران ننگین اصلاحات یه روزی سردار باقرزاده(رئیس کمیته تفحص مفقودین اسرا) زنگ زد. من تو منطقه عملیاتی برای تفحص بودم، با نگرانی گفت: « فلانی رهبرمون تنهاست و کار از دست همه ما خارج شده، تو رو خدا برو فردا تو فلان منطقه که هم من میدونم و هم تو می دونی چقدر بچه ها بعد از عملیات اونجا جا موندند، به شهدا بگو، شهدا آقامون تنهاست شما بیایید به فریاد برسید. » گفتم : آقا ما که مشغول تلاش هستیم حالا انشاءالله هر وقت شهید پیدا شد... گفت: نه برو منطقه همینی رو که من میگم بگو.
من فردا به حرفش عمل نکردم شب دوباره زنگ زد و گفت: چی شد؟ گفتم سردار ما که داریم تلاش می کنیم شهیدی پیدا نکردیم! گفت: «نه همون جوری که من میگم برو تو توی منطقه و حرف رو به شهدا برسون».
فردا رفتم در کمال ناباوری گفتم: « شهدا من که اینقدر فهمم قوی نیست سردار باقر زاده میگه پاشید بیایید رهبرمون تنهاست »
هنوز حرفم تموم نشده بود که بچه ها صدام زدند حاجی بدو چند تا شهید پیدا کردیم ، تا بریم اون شهدا رو در بیاریم تو یه منطقه دیگه با بیسیم گفتن که آقا اینجا هم پیدا کردیم.
⏪اون روز استثنائی، شهدا یکی پس از دیگری خودشون رو نشون دادند .همه شهدا رو جمع کردیم آوردیم تو معراج شهدا باعطر وگلاب شستشو دادیم وکفن پیچ کردیم ، من کنار این شهدا نشسته بودم که سردار باقرزاده زنگ زد گفت: «فلانی چکار کردی؟» با خوشحالی گفتم: سردار عجب رمزی گفتی!!! گفت چطور؟ تا گفتم که بچه ها رهبرمون تنها وغریبه، شماها پاشید بیایید مدد کنید یکی یکی شهدا خودشون رو نشون دادند، الان من کنار شهدا نشستم، گفت فلانی بشمار ببین چند نفرند؟
گفتم: باشه(۱،۲،۳،۴،۱۰،۵۰،۶۰،۷۰) ۷۲ نفرند، تاگفتم ۷۲ نفرند این سید پشت تلفن زد زیر گریه،گفتم سردار چی شد؟ گفت: «همین امشب اینها رو آماده کن صبح بفرست تهران»، گفتم: نه اگه صبر کنیم ممکنه خیلی بیشتر پیدا کنیم. و یک دفعه همه رو با هم بفرستیم. با یه حالی با اشک گفت: «فلانی همین ۷۲ تا کافیه ارباب ما و جد آقای ما ( سید الشهدا علیهالسلام ) با ۷۲ تن کارش راه افتاد».
🖊 حجتالاسلام مهدوی ارفع
┄┅═══✼🍃🌼🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره شهید سلیمانی از توسل به امامین عسکریین در جمع رزمندگان حزب الله
و آنها راه گشودند...
#شهادت_امام_حسن_عسکری (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالروز آغاز امامت صاحبالزمان عجل الله مبارک باد
رهبر انقلاب: حجت خدا در بین مردم زنده است و با مردم زندگی میکند، مردم را میبیند و دردهای آنها، آلام آنها را حس میکند.
ساعت دو نیمه شب سراسیمه وارد سوله شدم دیدم محمد با چشمانی خونگرفته در حال باز کردن بند پوتینها برای استراحت است.
گفتم: در نیاور! یکی از خطوط پدافندی مهمات خواسته....
سریع بند پوتینها را بست و با مهمات به راه افتاد.
بعدا فهمیدم سه شبانهروز نخوابیده، پس از آن هم سه شبانهروز بیشتر بین ما نبود.
✍راوی: حاج قاسم سلیمانی
#شهید_محمد_نصراللهی
پدر و پسری که شهید شدند..!
شهیدان « امیدعلی و ایرج آموخت»
پدر و پسری که ماهها در جبهه های دفاع مقدس حضور داشتند و کمتر یکدیگر را میدیدند، اما در آخرین فصلی که تصمیم گرفتند باهم و در یک جبهه، به جنگ با دشمنان اسلام بروند، در آغوش هم به شهادت رسیدند..!
▪️نحوه شهادت به نقل از خانواده:
پدر آرپیجی زن بود و پسرش کمک او و حملکننده مهمات ؛ پسر بر اثر ترکشی که میخورد دچار آتشسوزی میشود (خرج آرپیجی) ؛ پدر مشغول خاموش کردن فرزند میشود که بر اثر اصابت ترکش و گلوله هر دو مجروح شده و یا به شهادت میرسند؛ سپس دشمن منطقه را با بمب شیمیایی مورد هدف قرار میدهد ؛ مدتی بعد همان منطقه به دست دشمن میافتد و با حضور دشمنان بر بالای پیکر شهدا اقدام به زدن تیر خلاص بر پیشانی این شهدا مینمایند.
#شهیدان_آموخت
#عملیات_والفجر_هشت
#روحشان_شاد_باصلوات
📌 روزی که امام زمان(ع) می آید، شرمنده او نباشیم
🔹️ وصیتنامه جستجوگر نور شهید "مجید پازوکی":
◇ وصیت من به تمام راهیان شهادت حفظ حرمت ولایت فقیه و مبارزه با مظاهر کفر تا اقامهی حق و ظهور ولی خدا امام زمان(عج).
◇ نکند ولی خدا را تنها بگذارید و خدای نکرده مثل امام علی(ع) غریب شود.
◇ بههوش باشید. روزی میرسد که امام زمان میآید و شرمندهی او نباشید با عشق به شهادت و آماده شدن برای قیام مهدی(عج)
#شهید_مجید_پازوکی
#راهیان_نور
#شهدای_تفحص
در عملیات کربلای۴
از یک گـروه هفت نفری
که با قایق به آن طرف اروند رفته بودند،
تنها حاجستار توانست جانِ سالم بِدَر ببرد و
به عقب برگردد ، و اکثر آنها از جمله صمد
برادرِ حاج ستار شهید شدند ...
وقتی که از حاجی پرسیدیم :
« حاجی، تو که میتوانستی
جنازهی برادرت را با خود بیاوری ،
چرا این کار را نکردی ؟»
در جواب گفت :
« همه بچه هـا برادر من هستند ؛
کدامشان را می آوردم؟
📎فرمانده گردان ۱۵۵ لشگر ۳۲انصارالحسین
#شهید_ستار_ابراهیمی🌷
همه منتظر بودند ببینند حال مادر شهید چطور میشود، بی تاب میشود
گلهای؟ حرفی؟
اما مادر مصطفی چیزی نگفت و محکم ایستاده بود.
پرسیدند:
حالا شما چه میکنید؟
به علیرضا نوهاش اشاره کرد و گفت:
مصطفایی دیگر تربیت خواهم کرد...
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن🕊🌹