eitaa logo
خانه کتاب کوثر
86 دنبال‌کننده
985 عکس
324 ویدیو
65 فایل
پیشنهادات و انتقادات خود را با مادرمیان بگذارید. ادمین @yaaghelatolarabs
مشاهده در ایتا
دانلود
رمان دعبل و زلفا این اثر روایتی عاشقانه از آشنایی و زندگی پر فراز و نشیب دعبل خزاعی، شاعر اهل بیت(علیهم السلام) و همسر سازش ناپذیرش زلفاست... @khaneketabkosar
علیه السلام روایتی عاشقانه💖 از شاعری که مورد عنایت امام رضا(ع) بوده است. 🍀داستان روایت عشقی آتشین که در اثر باد های سهمگین روزگار خاموش نشد ... 🗣معرفی: اگر دلت می خواهد جان تازه بگیری و محبت امام به دلت مزه کند این رمان را از دست نده… با امام که باشی پادشاه عالمی، دور که شدی خوار و زبون دیگرانی. ✂بریده کتاب زلفا با چابکی درون خمره ای گلی که خالی بود پرید. در آن لحظه که می خواست درون خمره بنشیند، چرخید و دعبل را کنار جعبه های انار دید. او را شناخت و تعجب کرد که در آن موقعیت می بییندش. @khaneketabkosar
هدایت شده از خانه کتاب کوثر
علیه السلام روایتی عاشقانه💖 از شاعری که مورد عنایت امام رضا(ع) بوده است. 🍀داستان روایت عشقی آتشین که در اثر باد های سهمگین روزگار خاموش نشد ... 🗣معرفی: اگر دلت می خواهد جان تازه بگیری و محبت امام به دلت مزه کند این رمان را از دست نده… با امام که باشی پادشاه عالمی، دور که شدی خوار و زبون دیگرانی. ✂بریده کتاب زلفا با چابکی درون خمره ای گلی که خالی بود پرید. در آن لحظه که می خواست درون خمره بنشیند، چرخید و دعبل را کنار جعبه های انار دید. او را شناخت و تعجب کرد که در آن موقعیت می بییندش. @khaneketabkosar
📚 درباره کتاب : «» یک ماجرای زیبای عاشقانه و اثرگذار است که سرگذشت «دعبل خزاعی» شاعر معروف اهل بیت علیهم‌السلام است که در سفری با بانویی زیبارو و نجیب که گرفتار برده‌فروشان ، مواجه می‌شود و دل در گرو مهرش می‌نهد؛ دعبل که روحیه‌ای لطیف و خیالی خلاق دارد؛ آن بانوی نجیب را در خیالش «سلما» می‌نامد و برایش شاعری می‌کند و ...... @khaneketabkosar
رمان سرگذشت شاعری معروف به نام دعبل است. اثر روایتی عاشقانه از آشنایی و زندگی پر فراز و نشیب دعبل خزاعی، شاعر اهل بیت(ع) و همسر سازش ناپذیرش زلفاست؛ در این کتاب، مقاطعی از زندگی دعبل در زمان امام موسی کاظم (ع) و امام رضا (ع) به صورت داستانی کنکاش شده است. این رمان مانند قلب تپنده‌ای است که مدام با اتفاقی تازه، خون را در رگ‌های داستان پمپاژ می‌کند. نویسنده کتاب، طنابِ ناقوسِ داستان را به دست دارد و به محض این‌که احساس کرد ارتعاشات صدا دارد فروکش می‌کند، باز این طناب را می‌کشد و اتفاق و آهنگ تازه‌ای رقم می‌خورد.