#ریحانه_بهشتی
#خانواده
#نشر_نورالزهرا
می دونی تو این کتاب چه چیزای قشنگیِ که همش دنبالش بودی، رو میتونی پیدا میکنی، مثلِ:
-گلچینی از توصیههای عبادی، پزشکی و تغذیه برای دوران بارداری تا پایان شیردهی.
-توصیهها ی عبادی و خوراکی هر رو و هر هفته و هر ماه دوران بارداری از زبان گهربار ائمه معصومین علیهم السلام.
-تأثیر شدید حالات روحی پدر و مادر، مخصوصا افکار و هیجانات گوناگون و آثار آن بر جنین از نظر دین و علم پزشکی.
-توصیههای پزشکی و بهداشتی دوران باداری و شیردهی و پس از آن.
-مستحبات و مکروهات دوران بارداری و تولد نوزاد.
-آداب شیردهی و از شیر گرفتن نوزاد.
-وچهل اصل مهم تربیت فرزند و ده ها نکته آموزنده برای مادران آینده و
@khaneketabkosar
#پر_پرواز
#نوجوان_داستان
#نماز
#اعتقادی
📚ما برای خیلی از کارها ارزش قایلیم درحالیکه ممکنه هیچ قیمتی نداشته باشه،
کاش یکی بود به ما میگفت باارزش ترین و بی ارزش ترین کارها چیه. تا اینکه این چند روز کوتاه زندگی مون هدر نره...
✏ص 61:جوان که قد بلندی داشت و آستین لباسش را بالا کشیده بود؛طناب بلندی به دست گرفته وآن را از در خانه ای تا مسجد پیامبر«ص»می کشید.عابران با تعجب به او نگاه می کردند اما جوان،مشغول کار خودش بود.
یکی از رهگذران پرسید:مشغول چه کاری هستی؟
جوان بدون اینکه دست از کار بکشد،گفت:پیر مرد نابینایی که همسایه ی ماست از من درخواست کرده طنابی را از درخانه اش تا مسجد بکشم تا بتواند با گرفتن طناب به مسجد ونماز جماعت برسد.
@khaneketabkosar
#اپلای
#جوان_رمان
#عهدمانا
#نرجس_شکوریان_فرد
📚اپلای: رمانی جذاب درباره یک دانشجو و نخبه ایرانی که دانشگاههای اروپایی او را دعوت به همکاری می کنند.
📖خلاصه:
این داستان، به مشکلات تحصیل در کشور و انگیزههای مهاجرات دانشجویان از ایران پرداخته است. نویسنده تلاش کرده است با به تصویر کشیدن توان مندیهای جامعه ایرانی برای کار و پیشرفت و نیز جاذبههای غرب برای تحصیل و کار، علت ماندن یا رفتن دانشجویان را توجیه کند.
میثم، شخصیت اول داستان، دانشجوی نخبه ایرانی است که از طرف دانشگاههای اروپایی دعوت به همکاری میشود. این در حالیست که میثم در فرصت مطالعاتی توانمندیها و امکانات اتریش را لمس کردهاست، در این میان میثم درگیر ابراز علاقههای افراطی یکی از هم دانشگاهی هایش به نام سوسن میشود. چیزی که درگیرش کرده است و در نهایت…
شکوریان فرد پیش از این با رمان «رنج مقدس»، توانسته بود در فهرست پرفروشترین آثار داستانی دهه ۹۰ قرار بگیرد.
@khaneketabkosar
#ماجرای_نیمروز
#فیلم
📀جوانان ایران نیم روزهای زیاد و خاطره انگیز زیاد دیده اند اما طعم این فیلم برای دختر و پسر ایرانی در کوچه پس کوچه های تهران طعم فریب است و خون و قهرمانی....
🎥داستان از ابتدای #انقلاب و با غیر مشروع دانستن انقلاب توسط #گروهک_منافقین شروع می شود و با ترور #شهید_رجایی ادامه می یابد و باتلاش اطلاعات و موفقیت آنها در یک نیمروز برای پایان دادن به کار این گروهک در #ایران پایان می یابد.
در محله های پر آشوب #تهران در پیچاپیچ خیابان ها و کوچه ها و در پستوی خانه ها سرگردان و حیران.
آیا این جستجو را فرجامی هست؟
📸#پوستر بهترین فیلم ها را از اینجا بخوانید:👇👇👇👇👇
http://namaktab.blog.ir/category/چند-رسانه-ای/تصویر/پوستر-فیلم
┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄.
@khaneketabkosar
#سین_جین_های_خواستگاری
#مسلم_داوودی_نژاد
#جوان_متفرقه
در این کتاب خواهید یافت:
برای چی #ازدواج کنیم؟
چه موقع ازدواج کنم؟
ملاک های انتخاب #همسر؟
تفاوت ها و تفاهم های قبل از ازدواج
نکته های فراموش شده در ازدواج
آیین #خواستگاری...
@khaneketabkosar
#نقد_کتاب
#تابِ_طنابِ_دار
#نویسنده_مهدی_پناهیان
اولین بار نیست که کسی، قلمش را، داستانش را، هنرش را بر روی کاغذ می آورد برای بیان گوشه ای از #تاریخ کشورش.
اولین بار هم نیست که کسی اولین رمانش را برگی از تاریخ می نگارد و حقایق را با ظرافت و دقت همراه می کند تا نسل امروز و فرداها بدانند اما قطعا این کتاب اولین کار مهدی پناهیان است که قوت و موضوع بی نظیری دارد و البته نویسنده شجاعتی به خرج داده است که در این زمان و با این هجمه زیاد فضای مجازی، موضوعی را به نگارش در می آورد که با چاپ آن تیرهای فراوان به سمتش پرتاپ می شود.
داستان چند بعدی کتاب چه از لحاظ شخصیت ها و چه از نظر وقایع با قلم و ذهن نویسنده چنان خوب بر ورق ها نشسته است که خواننده مطمئن می شود با یک نویسنده و یک خبرنگار در صحنه، یا حتی یک فراری از زندان اشرف یا شاید هم با یک جوان دانشجوی بازی خورده طرف است. نگاهی که از کنه وجود سمانه؛ از مجتبی؛ از واقعیت #فتنه، از #اردوگاه_اشرف، از طراحی چند تکه ای چشم آبی ها در داستان وجود دارد این را به خواننده القاء می کنند.
ادامه نقد👇👇👇👇👇💥💥💥💥
#تمنای_وصال
#مهدویت
#جمکران
#حسن_محمودی
📚درباره کتاب:
اگر این سوال در ذهنت است که چگونه میتوانی به امامت نزدیکتر شوی این کتاب را بخوان.(خواسته های امام زمان علیه السلام درتشرفات)
✏برشی از کتاب:
تا حرف من تمام شد صدای همگی آنها بلند شد که « بکشیدش چه حرف هایی می زند »؟ دیدم دیگر چاره ای ندارم فقط گفتم پس حالا که می خواهید مرا بکشید اجازه بدهید وضویی بگیریم و نمازی بخوانم اول قبول نکردند اما با اصرار این پیشنهاد را قبول کردند و برای اینکه احتمال میدادند من وضو گرفتن را بهانه کرده ام برای اینکه در حیاط فریاد کنم و به همسایه ها خبر دهم مرا در حلقه ای از افراد خنجر به دست به حیاط آوردند . من بعد از وضو نماز را شروع کردم و قصد کردم که در سجده ی آخر هفت مرتبه بگویم المستغاث بک یا صاحب الزمان عجل الله با حضور قلب مشغول شدم . در بین نماز بود که در خانه را زدند . آنها مردد بودند که در را باز کنند یا نه . ناگهان در باز شد و سواری وارد شد و پهلوی من آمد و منتظر ماند تا نمازم را تمام کنم ...
@khaneketabkosar
#نوجوان
#نوجوان_رمان
#جستجوگران_شمشیر_عدالت
نویسنده: #داوود_امیریان
انتشارات #عهدمانا
معرفی:📃
تا حالا اسم رستمو شنیدی؟😉
قهرمان ایرانی که دائما با ظلم و ستم مبارزه می کرد؟
قراره یه سفر هیجان انگیز تجربه کنیم.😎
سفری به همراه دو رستم کوچک به اعماق ظلم و ستم و تاریکی…
میخوایم به کمک جی جی, آفریدو و آیریک طلسم سرزمینها رو بشکنیم و با موجوداتی که فکرشو نمیکنیم همراه بشیم😓
مبارزه با اهریمن و نیروهای ماورائی در داستان (جستجوگران شمشیر عدالت)…😵
خلاصه:📝
داستان، روایتگر ظلمی است که از مرگ ملکه آغاز می شود.
شاهزاده که تاب از دست دادن همسرش را ندارد، با عالم و آدم دشمن می شود.
آرزویش دستیابی به انگشتر جادویی 💍و شمشیر 🔪عدالت است که بتواند بر همه چیز، حتی مرگ مسلط شود.
اهریمن، آرزویش را برآورده می کند و در عوض اورا تبدیل به اژدهایی😈 مخوف می کند که برای زنده ماندن باید هرماه دختری چهارده ساله قربانی کند.😨
این میان، تنها راه شکست او دست یافتن نسلش به شمشِیر عدالت است.
آیریک و آفریدو، نوه هایش، برای نجات خواهرشان🙇 شجاعانه دست به این جستجو می زنند. جستجوی شمشیر عدالت….
بریده کتاب📙:
آفریدو گفت: این مجسمه ها خیلی طبیعی به نظر می آیند.
اگر این ها ناگهان زبان بازکنند و حرکت کنند،من خیلی تعجب نمی کنم.😑
هربار که این مجسمه هارا میبینم دلم بدجوری می گیرد.
آریاند گفت: بله فرزندانم این مجسمه ها خیلی طبیعی هستند. آخر این ها هم زمانی مثل من و شماها از زندگی شان لذت می بردند!😓
@khaneketabkosar
🏞 #عکس_هنری
📚 #مسلخ_عشق
قلب بیتاب و زخمخورده💘 علی میخواست از سینه بیرون بزند.
♨️او هیچگاه به مردی اجازه نداده بود نزد او درباره رعنا حرفی بزند, نه از حسن و جمالش و نه حتی درباره ازدواجش با او.
🔰میخواست نامش به پاکی و بکری وجودش برای او بماند و به زبان هرکس و ناکسی نیاید.
🔺اما امروز میدید که غریبهای اتوکشیده و ازخودراضی چگونه از راه نرسیده خود را صاحب سرنوشت و سرگذشت رعنا میداند.
شاید فرهمند راست میگفت.
علی مرد متعصبی بود و این تعصب قسمت عمدهی شرف و انسانیت اورا تشکیل میداد.
@khaneketabkosar
📚#رمان
📘#سرزمین_نوچ
✍نویسنده: #کیوان_ارزاقی
📖انتشارات: #افق
معرفی📙:
یک زوجِ عاشقِ خوشبخت، که رفته اند در سرزمین رویاها (بخوانید #آمریکا) زندگی کنند..ظاهرا همه چیز خوب پیش می رود تا زمانی که یک اتفاق، مردِ داستان را……….!؟
بخوانید تا ببینید چه می شود!!😮😮
خلاصه:📝
دختر و پسر جوانی که تازه ازدواج کرده اند و عاشق هم اند… اما دختر، یک عشق دیرین هم دارد و آن، زندگی در آمریکاست! این زوج عاشق همه چیزشان را می فروشند و برای زندگی به آمریکا می روند. ظاهرا همه چیز خوب پیش می رود تا اینکه پسر بخاطر اتفاقاتی که مشاهده می کند، کم کم به یک بیماری عصبی دچار می شود😦 و پزشکان راه درمانش را برگشت به ایران می دانند… اما دختر که عشق گمشده اش را پیدا کرده، عشق زندگی اش را همراهی نمی کند و پسر مجبور است این دوره درمان را تنها در ایران بگذراند و بعد از بازگشت به آمریکاست که می بیند… بله! چیزهایی عوض شده!…😮😮
بریده کتاب:📙🔪
دختر کلاس اول دبستان دستخط های کج ومعوج، نقاشی کاردستی📃، ارشیو مجله ها، وروزنامه ها، آلبوم عکس ها🎆، خنزرپنزر هایی که سالها از این خانه وآن خانه کشیدی حالا باید تکلیفش را مشخص کنی”وقتی تصمیم به مهاجرت میگیری، دوتا چمدان 💼💼۲۰کیلویینه قدرت تحمل این همه خاطره را دارد ونه تومیتوانی دل بکنی از همه چیز هایی که زمانی دلخوشی تمام زندگی ات بود.
وقتی آرش وصنم ایران را ترک می کردند نمی دانستنند مهاجرت به امریکا با اتفاق های غیر منتظره، شادی ها وتلخی های😶 بزرگی همراه است.
کیوان ارزاقی در سرزمین نوچ بخشی از زنگی ایرانیان ساکن امریکا را به شکل واقعی ترسیم کرده😌😌
@khaneketabkosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ
💦 #استغاثه
☘در روایتی از امام صادق، علیه السلام آمده است: وقتی عذاب و سختی بر بنی اسرائیل طولانی شد، چهل روز به درگاه خدا گریه و ناله (استغاثه) کردند، خداوند متعال به حضرت موسی و هارون وحی فرمود که آنها را از دست فرعون نجات دهند واین در حالی بود که از چهارصد سال عذاب، صد و هفتاد سال باقی مانده بود و خداوند به واسطه دعای بنی اسرائیل از آن صرف نظر نمود.
🙏 سپس فرمودند : شما هم اگر مانند بنی اسرائیل به درگاه خدا دعا (استغاثه) کنید خداوند فرج ما را نزدیک خواهد فرمود ، اما اگر چنین نکنید این سختی ، به نهایت مدتش خواهد رسید. ( بحارالانوار ، ج52 ص 55)
دانلود با کیفیت کلیپ از آپارات شب چراغ👇👇👇👇
🖇https://www.aparat.com/v/Pho6U
╔═ ⚘════⚘ ═╗
@khaneketabkosar
╚═ ⚘════⚘ ═╝